پیام‌های آیه ۲۸ سوره آل‌عمران

(تغییرمسیر از همراه نبودن با کفار)
سؤال

آیه ۲۸ سوره آل عمران که به دوست نشدن مؤمنان با کافران اصرار می‌ورزد؛ چه پیام‌هایی دارد؟

ترسیم مرزهای قرآنی ارتباط با بیگانگان؛ اصل قرآنی تقیه برای تغییر شکل مبارزه و سپر دفاعی برای حفظ خود؛ پرهیز از تباه کردن نظام دینی با دوست نشدن با کفر از جمله پیام‌های کاربردی آیه ۲۸ سوره آل عمران است.

متن آیه

مرزهای قرآنی ارتباط با بیگانگان

آیه یک درس مهم سیاسی اجتماعی به مسلمانان می‌دهد که هرگز بیگانگان را به عنوان دوست، حامی و یاور نپذیرند و فریب سخنان به ظاهر صمیمانه آنها را نخورند؛ ضربه‌های سنگینی که در طول تاریخ بر افراد با ایمان و با هدف واقع شده، در بسیاری از موارد از این رهگذر بوده است.[۱]

مؤمنان اگر کفار را اولیای خود بگیریند، خواه ناخواه از اخلاق و سایر شؤون حیاتی آنان متأثر می‌گردند و آنان می‌توانند در اخلاق و رفتار مؤمنان تغییراتی ایجاد کنند.[۲]

تقیه؛ اصل قرآنی برای تغییر شکل مبارزه

خداوند تقیه را به عنوان یک استثناء از این قانون کلی (دوست نشدن با کفار) قرار داده است: مگر اینکه از آنها بپرهیزید و تقیه کنید: ﴿إِلَّا أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَئه؛ مگر اینکه از آنان به نوعی تقیّه کند.(آل عمران:۲۸)

تقیه برای حفظ نیروها، جلوگیری از هدر رفتن قوا و سرانجام پیروزی بر دشمن است؛ در چنین موردی جایز است که مسلمانان با افراد بی‌ایمان، به خاطر حفظ جان خود و مانند آن ابراز دوستی کنند. اسلام اجازه داده که انسان در جایی که دین، جان، مال و ناموس او در خطر است و اظهار حق، هیچگونه نتیجه و فایده مهمی ندارد، موقتاً از اظهار آن خودداری کند و برای پیشبرد اهداف مقدس خود به مبارزات غیر مستقیم دست بزنند. تقیه در چنین لحظاتی یک نوع تغییر شکل مبارزه محسوب می‌شود که می‌تواند آنها را از نابودی نجات دهد.[۳] آیه‌ای که درباره داستان عمار و پدرش یاسر و مادرش سمیه نازل شده، بر قرآنی بودن اصل قرآنی برای حفظ جان خود دلالت را دارد: ﴿مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ وَ لکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ؛ کسانی که بعد از ایمان کافر شوند، بجز آنها که تحت فشار واقع شده‌اند در حالی که قلب شان آرام و با ایمان است، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشوده‌اند، غضب خدا بر آنهاست و عذاب عظیمی در انتظارشان.(نحل:۱۰۶) عمار با تقیه کردن و به زبان آوردن سخن کفرآمیز، جان خود را حفظ کرد.[۴]

دوستی با کفار یعنی تباه کردن نظام دینی

دوستی با کفار طغیان و افساد نظام دین است که بدترین و خطرناک‌ترین ضرر را برای دین دارد، حتی ضررش از ضرر کفر کفار و شرک مشرکین نیز بیشتر است، زیرا آن کس که کافر و مشرک است، دشمنیش برای دین آشکار است و می‌توان خطرش را از دین دفع نمود. مسلمانی که دعوی صداقت و دوستی با دین می‌کند و در دل دوستدار دشمنان دین است، قهراً این دوستی اخلاق کفر را در دلش رخنه داده، حرمت دین و اهل دین را از بین می‌برند و خود را به هلاکتی دچار می‌سازند که دیگر امید حیات باقی نمی‌گذارد. تهدید به تحذیر از سوی خدا: ﴿وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ؛ و خداوند، شما را از [عقوبت] خود می‌ترساند برای آن است که دوستی با کفار، از مصادیق طغیان بر خدا و تباه کردن پایه‌های اعتقادی است.[۵]

منابع

  1. ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه‏، تهران‏، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۴۹۹.
  2. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی‏، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۳۶.
  3. ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه‏، تهران‏، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۵۰۰.
  4. مغنیه، محمدجواد، ترجمه تفسیر کاشف، مترجم: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۸۶۵.
  5. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی‏، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج‏۳، ص۲۴۱.