شاگردی پیشوایان مذاهب اهل‌سنت نزد امام صادق(ع)

سؤال

پیشوایان مذاهب چهارگانهٔ اهل‌سنت چگونه درمحضر امام صادق(ع) شاگردی کرده‌اند؟

پیشوایان مذاهب چهارگانه فقهی اهل‌سنت، با واسطه و بی واسطه، نزد امام صادق(ع) شاگردی کرده‌اند. ابوحنیفه، مؤسس مذهب فقهی حنفی، مالک بن انس، پیشوای مالکیان، محمد بن ادریس شافعی، بنیان‌گذار مکتب فقهی شافعی و احمد بن حنبل، پیشوای حنبلیان، بی واسطه و با واسطه شاگرد امام صادق(ع) بوده‌اند.

ابوحنیفه از معاصران و شاگرد امام صادق(ع) بوده است و از او نقل حدیث کرده است. مالک بن انس شاگرد امام صادق(ع) بوده و در کتاب خود روایاتی، به‌طور مستقیم، از امام صادق(ع) نقل کرده است. محمد بن ادریس شافعی شاگرد مالک بن انس بوده و از طریق او و دیگران روایاتی از امام صادق(ع) نقل کرده است. احمد بن حنبل شاگرد شافعی بوده و با دو واسطه از امام صادق(ع) حدیث نقل کرده است.

ابوحنیفه

نعمان بن ثابت، مکنی به ابوحنیفه (۸۰-۱۵۰ق)، مؤسس مذهب فقهی حنفی در فقه اهل‌سنت از معاصران امام صادق(ع) بوده است. ابوحنیفه شاگرد امام صادق(ع) بوده است.[۱] در جامع المسانید ابوحنیفه، که در آن روایاتی که اسناد آنها به ابوحنیفه منتهی می‌شود جمع‌آوری شده، روایاتی وجود دارد که دلالت بر استفاده علمی ابوحنیفه از امام صادق(ع) دارد.[۲]

جملاتی از ابوحنیفه در مدح امام صادق(ع) نقل شده است؛ ازجمله:

  • «مَا رَأَيْتُ أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ؛ من فقیه‌تر از جعفر بن محمد ندیدم».[۳]
  • «لَولا السَّنَتان لَهَلک النُّعمان؛ اگر دو سال [شاگردی پيش امام صادق (ع)] نمى‌بود هر آينه نعمان هلاک مى‌شد».[۴]

مالک بن انس

مالک بن انس، مؤسس مذهب مالکی در فقه اهل‌سنت از کسانی است که از دانش امام صادق(ع) استفاده کرده است.[۵] مالک در کتاب الموطأ چهل روایت از اهل‌بیت(ع) نقل کرده که تعدادی از این روایات مستقیماً از امام صادق (ع) نقل شده است.[۶]

از مالک بن انس جملاتی در مدح امام صادق(ع) نقل شده است؛ از جمله:

  • «ما رَأتْ عینٌ وَ لا سَمِعَتْ أُذُنٌ و لا خَطرَ علی قَلْبِ بشر أفضَل مِنْ جَعْفرِ بن‌ِ محمّد؛ هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده، که از حیث علم، عبادت و تقوی برتر از جعفر بن محمد باشد».[۷]
  • «كُنْتُ أَدْخُلُ عَلَى الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَيُقَدِّمُ لِي مِخَدَّةَ وَ يَعْرِفُ لِي قَدْراً وَ يَقُولُ يَا مَالِک إِنِّي أُحِبُّک فَكُنْتُ أُسَرُّ بِذَلِک وَ أَحْمَدُ اللَّهَ عَلَيْهِ قَالَ وَ كَانَ (ع) رَجُلًا لَا يَخْلُو مِنْ إِحْدَى ثَلَاثِ خِصَالٍ إِمَّا صَائِماً وَ إِمَّا قَائِماً وَ إِمَّا ذَاكِراً وَ كَانَ مِنْ عُظَمَاءِ الْعُبَّادِ وَ أَكَابِرِ الزُّهَّادِ وَ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ‌ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَانَ كَثِيرَ الْحَدِيثِ طَيِّبَ الْمُجَالَسَةِ كَثِيرَ الْفَوَائِدِ فَإِذَا قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ اخْضَرَّ مَرَّةً وَ اصْفَرَّ مَرَّةً أُخْرَى حَتَّى يُنْكِرَهُ مَنْ يَعْرِفُهُ؛ من مكرر به حضور امام صادق(ع) مى‌رسيدم و براى من تشكچه‌يى مى‌گسترد و حرمت مرا نگه مى‌داشت و مى‌فرمود: اى مالک! من تو را دوست دارم و من از اين جهت شاد مى‌شدم و شكر و ستايش خدا را به‌جا مى‌آوردم و امام صادق(ع) هيچ‌گاه از اين سه حالت بيرون نبود كه يا روزه داشت يا در حال نماز بود يا ذكر مى‌گفت و از بزرگان پارسايان و عابدان بود و از آن گروه بود كه از خداى خود بيم داشتند و بسيار حديث مى‌فرمود و خوش‌مجلس بود و نيک‌محضر و پر فايده. و هر گاه سخنى از قول رسول خدا(ص) بيان مى‌كرد، گاه رنگش زرد مى‌شد و گاه سبز، آنچنان كه شناخته نمى‌شد».[۸]

شافعی و احمد بن حنبل

محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰-۲۰۴ق)، مؤسس مکتب شافعی در فقه اهل‌سنت، شاگرد مالک بن انس بوده است.[۹] او از طریق او و برخی محدثان دیگر از امام صادق(ع) روایت نقل می‌کند.[۱۰]

احمد بن حنبل (۱۶۴-۲۴۱ق)، پیشوای مذهب حنبلی در فقه اهل‌سنت، شاگرد شافعی بوده است.[۱۱] او به‌واسطه شافعی از امام صادق(ع) نقل حدیث کرده است.[۱۲]

مطالعه بیشتر

  • الامام الصادق و المذاهب الاربعة، اسد حیدر، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۲۲ق.

منابع

  1. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قيومى اصفهانى، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۷۳ش، ص۳۱۵.
  2. خوارزمی، محمد بن محمود،‌ جامع المسانید، بیروت، دار الکتب العلمية، بی‌تا، ج۲، ص۴۱۸.
  3. خوارزمی، جامع المسانید، ج۱، ص۲۲۲؛‌ نیز: ذهبی، شمس‌الدین محمد بن أحمد، سیر اعلام النبلاء، قاهرة، دارالحدیث، ۱۴۲۷ق، ج۶، ص۳۶۴.
  4. آلوسی، شهاب‌الدین محمود بن صلاح‌الدین، مختصر التحفة الاثنی عشرية، تحقیق محب‌الدين الخطيب، قاهرة،‌ المطبعة السلفية، ۱۳۷۳ق، ج۱، ص۸.
  5. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۲.
  6. مالک بن انس، الموطأ، بیروت، دار احياء التراث العربی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۷۲.
  7. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۳.
  8. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، قم، منشورات رضی، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۱۱.
  9. ابن‌عثمان، الدرر المنظم، موفق‌الدین بن، الدرر المنظم فی زیارة الجبل المقطم، تحقیق محمد فتحی ابوبکر،‌ قاهرة، الدار المصریة اللبنانیة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۸۴.
  10. برای نمونه ن.ک: شافعی، محمد بن ادریس، المسند، بیروت، دار الكتب العلمية، ۱۴۰۰ق، ص۳۵۶؛ نیز‌: شافعی، المسند، ص۳۶۱.
  11. گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۹ش، ص۸۵.
  12. ابن‌حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، تحقیق شعيب الأرنؤوط و عادل مرشد و آخرون، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۲۱ق، ج۲۳، ص۲۸.