پرش به محتوا

شأن نزول آیه «صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر نکنید»

سؤال

آیه دوم سوره حجرات درباره این است که دیگران صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر(ص) نکنند، شأن نزول آیه چه بوده است و درباره چه کسانی بوده است؟ آیا آنها حق پیامبر(ص) را نمی‌شناختند؟


آیه دوم سوره حجرات درباره احترام و ادب در برخورد با پیامبر خدا(ص) نازل شده است. خداوند از مومنان خواسته که صدای خود را از صدای پیامبر بلندتر نکنند و با او همچون دیگران به صداهای بلند سخن نگویند، زیرا این کار می‌تواند موجب تباه شدن اعمال آنها شود.

شأن نزول این آیه به چند واقعه مرتبط است. یکی از آنها مربوط به ثابت بن قیس است که به دلیل مشکل شنوایی صدای بلند داشت و این آیه به او دستور داد تا صدای خود را پایین بیاورد. دیگر روایت‌ها به نزاع میان ابوبکر و عمر اشاره دارند که در آن صدای خود را نزد پیامبر بالا بردند و این آیه در این زمینه نازل شد. همچنین، گروهی از بنی تمیم نیز با صدای بلند رسول خدا(ص) را صدا زدند که این آیه به آنها نیز خطاب کرده است.

تأکید آیه بر این است‌که ادب در سخن گفتن با پیامبر ضروری است و نباید مقام او را دست کم گرفت. رعایت احترام و ادب در برابر پیامبر در واقع نشان‌دهنده ایمان و پیروی واقعی از آموزه‌های اسلامی است.

متن آیه

شأن نزول

دستوری برای همه مومنان

خداوند در این آیه به همه مومنان دستور می‌دهد که ادب اسلامی را مراعات کنند، صدای‌شان را نزد رسول خدا(ص) بالا نبرند. [۱] [۲] عادت عرب بر این بود که بلند سخن می‌گفتند و دیگران را با صدای بلند صدا می‌زدند و این آیه از سخن گفتن و صدا کردن بلند نزد رسول خدا(ص) نهی کرده است. [۳] [۴] [۵] خداوند در این آیات مومنان را راه و رسم ادب یاد می‌دهد. [۶] [۷]

ثابت بن قيس

ثابت بن قيس یکی از اصحاب رسول خدا(ص) همیشه با صدای بلند سخن می‌گفت؛ چون مشکل شنوایی داشت، خودش هم بلند سخن می‌گفت. [۸] این آیه نازل شد و او را از بلند صحبت کردن بازداشت. [۹] [۱۰] ثابت بن قیس با نازل شدن این آیه ناراحت شد از اینکه مبادا اعمالش باطل شود؛ رسول خدا به وی وعده بهشت داد. [۱۱] [۱۲] [۱۳]

برخی از مفسران این شأن نزول را دقیق نمی‌دانند چرا که ثابت بن قیس به عمد و از بی‌حرمتی صدای خود را بالا نمی‌برد و بلکه چون خودش کم‌شنوا بود، تصور می‌کرد با دیگران نیز باید با صدای بلند صحبت کند.[۱۴]

گروهی از بنی تمیم

گروهی از طایفه بنی وفد به مدینه آمدند و رسول خدا(ص) را با صدای بلند صدا زدند که ای محمد! بیرون بیا و با شاعران ما مشاعره کن. وقتی هم رسول خدا(ص) به اشعار آنان گوش می‌داد، صدای خود را بلند می‌کردند که شعرای ما بهتر از شاعران شما هستند. این آیه نازل شد که نزد رسول الله(ص) ادب اسلامی را مراعات کرده و صدای‌تان را بلند نکنید.[۱۵] [۱۶] [۱۷]

گروهی از منافقان

منافقان برای اذیت کردن و کوچک شمردن مقام رسول خدا(ص)، صدای خود را نزد آن حضرت بلند می‌کردند؛ این آیه نازل شد و منافقان را به خاطر این کارشان مواخذه کرد. [۱۸] برخی از مفسران این شأن نزول را ضعیف دانسته‌اند چرا که قرآن خطاب ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا دارد و منافق را مومن دانستن درست نمی‌باشد. [۱۹] [۲۰]

ابی بکر و عمر

تفاسیری از اهل سنت روایاتی نقل کرده‌اند که گروهی از بنی تمیم نزد رسول خدا(ص) آمده و درخواست کردند که فردی امیر آنها شود؛ ابی بکر فردی را به پیامبر خدا(ص) پیشنهاد داد و عمر بن خطاب فردی دیگری را معرفی کرد. ابی بکر به عمر و عمر هم به ابی بکر اعتراض کرد که چرا با پیشنهاد من مخالفت می‌کنی‌ و صدای‌شان را نزد رسول خدا(ص) بالا بردند و این آیه نازل شد.[۲۱][۲۲]

برخی از مفسران اهل سنت در ذیل این آیه آورده‌اند که نزدیک بود این دو به خاطر بالا بردن صدای‌شان نزد رسو خدا(ص) هلاک شوند؛ با نازل شدن این آیه، دیگر با صدای بلند با رسول الله(ص) صحبت نکردند.‏ [۲۳][۲۴] [۲۵][۲۶]

دو نفر از صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله)

برخی از کتاب‌های تفسیری بدون نام بردن از کسی گفته‌اند این آیه درباره دو نفر از صحابه نازل شده است که صدای‌شان را نزد رسول خدا(ص) بالا برده بودند. ابی بکر با نازل شدن این آیه، قسم یاد کرد که دیگر با صداب بلند نزد رسول خدا سخن نگوید. [۲۷]

تفسیر آیه

در فرهنگ قرآن حرف زدن،[۲۸] صدا زدن،[۲۹] راه رفتن،[۳۰] نگاه کردن،[۳۱] و … باید حساب شده و انسانی باشد، به ویژه در برابر بزرگان و عالمان. وقتی بر پدر و مادر نباید «اُفّ»[۳۲] گفت، به پیامبران و امامان(ع) به طریق اولی نباید «افّ» گفت. چون آنها پدران معنوی امّت هستند. در کنار پیامبر اسلام(ص) بودن و فریاد کشیدن، خلاف ادب است. پیامبر رحمت را همچون انسان‌های معمولی بلند صدا زدن و بدون رعایت ادب، نام وی را بدون ذکر کنیه، به صورت «یا محمّد» صدا زدن، خلاف اخلاق و ادب است.

از این جهت قرآن شریف در پنج آیه اول سوره حجرات که سوره اخلاق نیز می‌باشد، رابطه بندگان خدا با رسول خدا(ص) را بیان می‌کند که بسیار دقیق و عمیق است و رعایت این دستورات اخلاقی برای یک پیرو واقعی در همه عرصه‌های زندگی لازم و ضروری است. بالاتر بردن صدا نزد پیامبر یا از روی توهین است که کفر می‌باشد یا از روی اینکه مقام پیامبر(ص) را رعایت نمی‌کند که بی ادبی است و باید احترام رسول اکرم(ص) را حفظ کند.[۳۳]


مطالعه بیشتر

  • سوره حجرات تدبر و عمل، حمید پورقیومی و حلیمه دمیری.
  • نظام اخلاقی اسلام: تفسیر سوره مبارکه حجرات، جعفر سبحانی.
  • درس هایی درباره نظام اخلاقی اسلام ( تفسیر سوره حجرات)، كریمی جهرمی.
  • تفسیر سوره حجرات اخلاقی،اجتماعی،سیاسی، محمدهادی معرفت.


منابع

  1. صنعانى، عبدالرزاق بن همام، تفسير القرآن العزيز المسمّى تفسير عبدالرزاق، بيروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۱۸۷، حدیث۲۹۲۶.
  2. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۲۶، ص۷۴.
  3. ابن‏ عطيه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۱۴۵.
  4. ابوحيان، محمد بن يوسف، البحر المحيط فى التفسير، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۵۰۶.
  5. ثعالبى، عبدالرحمن بن محمد، تفسير الثعالبى المسمى بالجواهر الحسان فى تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۱۸ ه.ق، ج۵، ص۲۶۷.
  6. ابن ‏كثير، اسماعيل بن عمر، تفسير القرآن العظيم، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۳۴۰.
  7. ابن ‏جزى، محمد بن احمد، التسهيل لعلوم التنزيل، بیروت، شركه دار الأرقم بن أبي الأرقم، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۹۴.
  8. سمرقندى، نصر بن محمد، تفسير السمرقندى المسمى بحر العلوم، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۲۳.
  9. ثعلبى، احمد بن محمد، الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۷۱.
  10. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسیر القرآن، ترجمه: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانى، چاپ اول، ج۲۳، ص۱۸۹.
  11. زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۵۱.
  12. رسعنى، عبدالرزاق بن رزق‏الله، رموز الكنوز فى تفسير الكتاب العزيز، مكه مكرمه، مكتبه الأسدي، چاپ اول، ۱۴۲۹ق، ج۷، ص۳۳۱.
  13. حقى برسوى، اسماعيل بن مصطفى، تفسير روح البيان، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، ج۹، ص۶۳.
  14. صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ج۲۷، ص۲۲۳.
  15. طبرانى، سليمان بن احمد، التفسير الكبير: تفسير القرآن العظيم، اردن - اربد، دار الكتاب الثقافي، چاپ اول، ۲۰۰۸ م، ج۶، ص۷۲.
  16. ميبدى، احمد بن محمد، كشف الاسرار و عده الابرار، تهران، امير كبير، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۴۵.
  17. قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۳۰۳.
  18. ابن ‏ابى ‏زمنين، محمد بن عبدالله، تفسير ابن ابى زمنين، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۳۳۵.
  19. ابن ‏جزى، محمد بن احمد، التسهيل لعلوم التنزيل، بیروت، شركه دار الأرقم بن أبي الأرقم، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۹۴.
  20. ابن‏ عجيبه، احمد، البحر المديد فى تفسير القرآن المجيد، مصر - قاهره، حسن عباس زكي، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۴۱۴.
  21. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۲۶، ص۷۴.
  22. طبرانى، سليمان بن احمد، التفسير الكبير: تفسير القرآن العظيم، اردن - اربد، دار الكتاب الثقافي، چاپ اول، ۲۰۰۸ م، ج۶، ص۷۲.
  23. سيوطى، عبدالرحمن بن ابى‏بكر، الدر المنثور فى التفسير بالماثور، قم، كتابخانه عمومى آيت الله مرعشى نجفى، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۸۴.
  24. ابن ‏عربى، محمد بن عبدالله، احكام القرآن، بیروت، دار الجيل، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۱۴.
  25. قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۳۰۳.
  26. مراغى، احمد مصطفى، تفسير المراغى، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، ج۲۶، ص۱۲۱.
  27. ماوردى، على بن محمد، النكت و العيون تفسير الماوردى، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ج۵، ص۳۲۶.
  28. حجرات/ ۱: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چیزی را بر خدا و رسولش مقدّم نشمرید [و پیشی مگیرید]، و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست‏!»
  29. حجرات/ ۲: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید [و داد و فریاد نزنید] آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا می‌کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی‌دانید!»
  30. ‎فرقان/ ۶۳: «بندگان [خاص خداوند] رحمان‏، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبّر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند [و سخنان نابخردانه گویند]، به آنها سلام می‌گویند [و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند]»
  31. عبس/ ۳ – ۱: «چهره در هم کشید و روی برتافت. از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود! تو چه می‌دانی شاید او پاکی و تقوا پیشه کند»
  32. اسراء/ ۲۳: «قطعاً خداوند از آنچه پنهان می‌دارند و آنچه آشکار می‌سازند با خبر است‏؛ او مستکبران را دوست نمی‌دارد!»
  33. ترجمه تفسير الميزان، طباطبایی، ج۱۸، ص: ۴۵۸