راه‌های حل اختلاف بین بستگان

سؤال

راه‌های بهبود و تقویت روابط بین بستگان و تشویق آنها به انجام صله رحم چیست؟

برخی از راه‌ها و شیوه‌های حل اختلاف بین بستگان چنین است:

  • یافتن ریشه‌های اختلاف: با ریشه‌یابی، می‌توان تصمیمی درست برای حل اختلاف گرفت.
  • پرهیز از شتابزدگی:‌ شتابزدگی در بسیاری از مواقع، نتیجه عکس دارد؛ به‌ویژه اگر اختلافات ریشه‌دار باشد. در این گونه موارد باید جهات گوناگون اختلاف بررسی شده و به صورت موردی به آنها پرداخته شود.
  • به‌کار بردن مراحل تدریجی:‌ بهتر است مراحل آشتی دادن بستگان تدریجی باشد؛ برای نمونه، در ابتدا با پیغام و بعد از آن تلفنی و پس از آن حضوری، به حل اختلاف دو طرف پرداخت.
  • احترام به شخصیت دو طرف: باید برای هر دو طرف، شخصیت والایی قائل شد؛ احساس شخصیت یکی از عوامل است که عفو و گذشت را آسان‌تر می‌کند.
  • از خودگذشتگی شخص آشتی دهنده: گاهی لازم است فردی که دنبال آشتی دادن بین بستگان است، نوعی فداکاری به‌خرج داده و زمینه تشکیل جلسه مشترک و دیگر هزینه‌های مالی آن را فراهم کند.
  • بی‌طرفی شخص آشتی دهنده: شخصی که قرار است بین بستگان آشتی دهد، باید خود را بی‌طرف و نسبت به هر دو علاقه‌مند نشان دهد؛ زیرا هرگونه جانبداری از یکی از طرف‌ها او را از رسیدن به مقصود بازمی‌دارد.
  • دنبال یافتن مقصر نبودن: شخص آشتی دهنده نباید به دنبال تعیین مقصر و مجرم باشد؛ چراکه این کار اختلاف و کدورت را افزایش می‌دهد.
  • جایگاه اجتماعی آشتی دهنده: جایگاه خانوادگی یا اجتماعی کسی که میانجیگری می‌کند؛ مهم است.
  • استفاده از دروغ مطلحتی در صورت ضرورت: یکی از موارد جواز دروغ جایی است که آشتی دادن دو نفر فقط از راه دروغ ممکن باشد.[۱] برای نمونه فرد آشتی دهنده به هر دو طرف بگوید، طرف مقابل به تو علاقه زیاد داشته و بارها در پشت سر تو از خوبی‌هایِ تو سخن گفته است.
  • بردباری:‌ در بسیاری از مواقع، حل اختلاف میان بستگان به صبر نیاز دارد. به هم زدن روابط، کار سریع و آسانی است؛ ولی اصلاح آن نیاز به زمان دارد.

جستارهای وابسته


مطالعه بیشتر

  • زواری نسب میانجی، سلمان، صله ارحام آثار و ثمرات آن، قم، نوید اسلام، ۱۳۸۱ش.
  • غریب شاه، مصطفی، خویشاوندی و صله ارحام، تهران، قلم علم، ۱۳۸۹ش.
  • محمودی ارسنجانی، علی، حقوق والدین و صله رحم، احترام به سادات و همسایه، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، ۱۳۸۹٫۸ش.

منابع

  1. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۶۳.