خود فراموشی

(تغییرمسیر از خودفراموشی)
سؤال

خود فراموشی چیست و چه آثار و پیامدهایی دارد؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


خود فراموشی یکی از رذائل اخلاقی و به معنای بیگانه شدن انسان از شخصیت واقعی، انسانی و الهیِ خویش است. فردی که دچار خود فراموشی شده، به خودِ غیر واقعی خود، که همان بُعد حیوانی است، توجه کرده و خودِ واقعی را که بُعد معنوی او است فراموش کرده است.

عوامل خود فراموشی، از یاد بردن خدا، دلبستگی به دنیا، قرار گرفتن در بحران هویت و انتخاب الگوهای منفی است. انتخاب اهداف انحرافی نیز یکی دیگر از عوامل خود فراموشی است، که باعث می‌شود فرد هدف انحرافی را به جای خودِ واقعی مورد توجه قرار دهد.

راه‌های درمان خود فراموشی ذکر خدا، عبادت، توبه و خودشناسی است. ذکر خدا شامل یادآوری نعمت‌های خدا، یاد مرگ و یاد دستورهای الهی هنگام عمل نیز می‌شود.

مفهوم‌شناسی

خود فراموشی عبارت است از بیگانه شدن انسان از شخصیت واقعی، انسانی و الهی خویش و توجه به شخصیتِ پنداری، خیالی و غیر واقعی خود.

خود واقعی و خود خیالی

خود واقعی بُعد معنوی و الهی انسان است.[۱] خود واقعیِ انسان در رروایات با ارزش شمرده شده است. بر اساس روایتی از امام سجاد(ع)، ارزش نفس (خودِ انسان) از تمام دنیا بیشتر است؛ مراد از نفس در این روایت بعد معنوی و الهی انسان دانسته شده است.[۱]

خودِ غیر واقعی، بُعد حیوانی انسان است که به آن «ناخود» و «خودِ طُفیلی» نیز گفته‌اند.[۱] خود غیر واقعیِ انسان در روایات، دشمن انسان شمرده شده است. در روایتی امام علی(ع)، بالاترین دشمن انسان را نفس او (خودِ او) دانسته است،[۲]‌ که مراد از آن بُعد حیوانی او یا همان خود خیالی و غیر واقعی او است.

خودِ مورد نکوهش، همان «ناخود» یا شخصیت دروغین و خیالی است که انسان آن را «خود» می‌پندارد؛ بنابراین مراد از «خودفراموشی» این است که انسانِ آگاه، شخصیت واقعی خود را که بُعد معنوی او است فراموش کرده، از او بیگانه شده و تمام توجه خودش را به شخصیت دروغین خود داده است.

بنابر روایتی از امام علی(ع)، برخی از افراد خودشان را گم کرده‌اند ولی دنبال آن نمی‌گردند تا پیدایش کنند.[۲] این روایت اشاره به رذیله خودفراموشی دارد.

عوامل

برخی از عوامل خود فراموشی چنین است:

  • از یاد بردن خدا: بر اساس آیه ۹ سوره حشر کسی که خدا را فراموش کند، خدا نفسِ او را (خودِ او را) از یادش می‌برد.
  • اهداف انحرافی: انسان هر هدف انحرافی را که انتخاب کند، در حقیقت آن هدف را به جای خودِ واقعی گذاشته است.
  • بحران هویت: فرد در بحران هویت، در جستجوی هویت است؛ اگر او نتواند هویت خود را بازیابد و شخصیت واقعی خود را بیابد، دچار بی‌هویتی و درنتیجه خود فراموشی می‌شود.[۳]
  • الگوهای منفی: در نوجوانی و جوانی فرد وارد برهه‌ای از زندگی می‌شود که به دنبال الگویی است تا شخصیت خود را به کمک آن کامل کند.[۳] انتخاب الگوهای منفی او را از خود واقعی دور می‌کند.
  • دلبستگی به دنیا: کسی که علاقه‌های او مخالف با بُعد انسانی‌اش باشد، به‌تدریج خود انسانی را فراموش می‌کند و متوجه چیزی می‌شود که با حقیقت او هم‌خوانی ندارد.

درمان

برای درمان خود فراموشی راه‌های گوناگونی وجود دارد، که برخی از آنها چنین است:

  • ذکر خدا: بر اساس آیه ۹ سوره حشر، کسی که خدا را فراموش کند، خدا نفسِ او را (خودِ او را) از یادش می‌برد؛ بنابراین یاد خدا عاملی برای به یاد آوردن خودِ واقعی است.
  • عبادت: در عبادت انسان نسبت به خدا فروتنی می‌ورزد و به کاستی‌های خود آگاه می‌شود. در عبادت انسان خود را آن چنان‌که هست می‌بیند و از بالا به هستی می‌نگرد؛ بنابراین به کوچک بودن آروزهای مادی پی برده و دوست دارد خود را به قلب هستی برساند.
  • توبه: یکی از راه‌های درمان خود فراموشی این است که فرد پیوسته در مقابل هر گناهی که باعث شرمساری او می‌شود، توقف و از انجام آن توبه کند.
  • خودشناسی: انسان با شناخت خود می‌تواند استعدادهای ذاتی‌اش را کشف کرده و در مسیر پیروزی از آن بهره ببرد.

جستارهای وابسته

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ مطهری، مرتضی، فلسفه اخلاق، چاپ چهاردهم، تهران، صدرا، ۱۳۷۴، ص۱۲۷.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ آمدی، غرر الحکم، ترجمه محمد علی انصاری، قم، دارالکتب، بی تا، فصل ۸۶، حدیث ۳۲۴.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ شرفی، محمد رضا، دنیای نوجوان، تهران، انتشارات تربیت، چاپ دوم، ۱۳۷۲، ص۳۶۷.