حفظ ایمان هنگام مرگ

از ویکی پاسخ
سؤال

برای اینکه ایمان در لحظه سکرات مرگ سلب نشود چه کنیم که این واقعه برای ما رخ ندهد؟

ایمان محکم و محبت اهل بیت(ع) بر اساس روایات سدی در مقابل شیطان است و او در مومنین و محبین واقعی اهل بیت(ع) راه ندارد. علاوه بر آن برای حفظ ایمان دعاها و ذکرهایی هم در منابع ذکر شده است.

تلاش شیطان برای سلب ایمان

امام صادق(ع) می‌فرماید: «هر گاه مرگ کسی فرا می‌رسد ابلیس از میان شیاطین دستیارش، افرادی را برمی‌انگیزد تا او را به کفر فرمان دهند، و در دینش به تردید اندازند تا زمانی که روحش از بدن جدا می‌گردد و اگر کسی مؤمن بود آن شیاطین نمی‌توانند بر او چیره شوند».[۱]

در روایت دیگری نیز می‌فرماید: «هر گاه مرگ دوستداران ما فرا می‌رسد شیطان از چپ و راست بر او حاضر می‌گردد تا اینکه او را از اعتقادش بازدارد و خدا مانع او می‌شود، این همان گفته خداست که ﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ...؛ خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار می‌دارد...(ابراهیم(۱۴):۲۷)»[۲]

دعا برای حفظ ایمان

برای در امان ماندن از شر وسوسه‌های شیطان و حفظ ایمان در هنگام مرگ در متون و آموزه‌های دینی دستورهای متعدد آمده و تصریح شده که مواظبت بر آنها برای دفع شرارت شیطان مفید است:

  • خواندن دعای عدیله به هنگام مرگ یا بر بالین شخص در حال مرگ مفید است.[۳]
  • اگر کسی اصول اعتقادی خود را با دلایل قطعی فرا گیرد و ادله ایمان را با براهین یقینی فراگیرد و آن را با صفای باطن به خداوند بسپارد و نیت کند که در هنگام مرگ خداوند آن حقایق را به یاد او بیاورد و هنگام مرگ بگوید: «اَللَّهُمَّ يَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِينَ إِنِّي أَوْدَعْتُكَ يَقِينِي هَذَا وَ ثَبَاتَ دِينِي وَ أَنْتَ خَيْرُ مُسْتَوْدَعٍ وَ قَدْ أَمَرْتَنَا بِحِفْظِ اَلْوَدَائِعِ فَرُدَّهُ عَلَيَّ وَقْتَ حُضُورِ مَوْتِي؛ خدایا! ای مهربان‌ترین مهربانان همانا من این یقین و استواری دینم را به تو سپردم و تو بهترین امانت‌دار هستی چه تو خود ما را به حفظ امانت‌ها فرمان دادی، پس آن را به گاه فرارسیدن مرگم به من بازگردان.»[۴]
  • از امام صادق(ع) نقل شده است که بعد از هر نماز واجب این دعا را بخواند، ایمان او کامل می‌گردد و هنگام مرگ از او زایل و برطرف نگردد. دعا این است: «رَضيتُ بِاللَّهِ رَبّاً، وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وآلِهِ نَبِيّاً، وَبِالإِسْلامِ‏ ديناً وَبِالْقُرآنِ كِتاباً، وَبِالْكَعْبَةِ قِبْلَةً، وَبِعَلِىٍّ وَلِيّاً وَاِماماً، وَبِالْحَسَنِ‏ وَالْحُسَيْنِ وَعَلِىِ‏ بْنِ‏ الْحُسَيْنِ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَمُوسى‏ بْنِ‏ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى‏، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، وَعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنِ بْنِ‏ عَلِیٍّ وَالْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ اَئِمَّةً اَللّهُمَّ اِنّى‏ رَضيتُ بِهِمْ اَئِمَّةً، فَارْضَنى‏ لَهُمْ، اِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ؛ خشنودم كه پروردگارم خدا است. و محمد(ص) پيغمبرم، و اسلام‏ دینم، و قرآن كتابم، و كعبه قبله‏‌ام، و على صاحب اختيار و پیشوای من است و به حسن، و حسین، و على بن الحسين، و محمد بن على، و جعفر بن محمد، و موسى بن‏ جعفر، و على بن موسى، و محمد بن على، و على بن محمد، و حسن بن‏ علی، و حجة بن الحسن صلوات الله عليهم به عنوان پیشوا. خدايا من به پيشوايى ايشان‏ خشنودم، آنان را نیز از من خشنودى ساز كه تو بر هر چيز توانايى‏»[۵]


منابع

  1. کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۱۲۳، حدیث ۶.
  2. نگاه کنید به طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۶۴؛ انسان از آغاز تا انجام، ص۷۴–۷۵.
  3. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
  4. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ذیل دعای عدیله.
  5. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ذیل دعای عدیله.