پرش به محتوا

بال‌های فرشتگان در آیه یک سوره فاطر

سؤال

بر اساس آیه اول سوره فاطر مراد از این که خدا به فرشتگان دو، سه و… بال داده، چیست؟

فرشتگان براساس آیه یک سوره فاطر، دارای بال‌های دوگانه، سه‌گانه و چهارگانه هستند. مفسران این اعداد را نشانه تعداد خاصی از بال‌ها نمی‌دانند و احتمال داده‌اند که شمارشِ تعداد بال‌های فرشتگان، استعاره‌ای از قدرت، توان و شکوه آنان باشد. برخی نیز گفته‌اند فرشتگان همانند پرندگان بال‌هایی دارند که با آنها پرواز می‌کنند.

متن آیه

معناشناسی کلمات

اجنحه

أَجْنِحَةٍ از ریشه جنح در اصل به معنای میل پیدا کردن است و اگر به بال پرندگان «جناح» و «اجنحه» گفته می‌شود به خاطر این است که هنگام پرواز به راست و چپ مایل می‌شود.[۱] گناه را «جناح» گویند، چون انسان به سمت آن تمایل پیدا می‌کند.[۲] کلمه «جنح» با مشتقاتش سی و دو مرتبه در قرآن آمده[۳] که در دو مورد به معنای بال به کار برده شده است:

  • بال پرندگان: ﴿وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ؛ هيچ جنبنده‏اى در زمين، و هيچ پرنده‏اى كه با دو بال خود پرواز مى‏كند، نيست مگر اينكه امت‌هايى همانند شما هستند. ما هيچ چيز را در اين كتاب، فرو گذار نكرديم؛ سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى‏گردند.(انعام:۳۸)
  • بال فرشتگان: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولي‏ أَجْنِحَةٍ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ؛ سپاس خداى را كه پديدآورنده آسمان و زمين است [و] فرشتگان را كه داراى بال‌هاى دوگانه و سه‌گانه و چهارگانه‌اند پيام‌آورنده قرار داده است. در آفرينش، هر چه بخواهد مى‌افزايد، زيرا خدا بر هر چيزى تواناست.(فاطر:۱)

مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ

کلمه «مَثنی» به معنای دو تا[۴] و «ثُلاث» به معنی سه تا[۵] و «رُباع» به معنی چهارتا، هر سه الفاظی هستند که بر تکرار عدد دلالت دارند. [۶] این کلمات در آیه ۳ سوره نساء نیز به همین در کنار هم معنا آمده است: ﴿فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ؛ و با زنان پاکیزه ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر.

کلمه «مثنی» به معنای دو تا، کلمه «ثلاث» به معنای سه تا، و کلمه «رباع» به معنای چهار تاست. جمله ﴿یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ(فاطر:۱) بر حسب سیاق، خالی از اشاره به این نکته نیست، که بعضی از ملائکه بیش از چهار بال هم دارند.[۷] [۸]

بال‌های فرشتگان

  • بال داشتن فرشتگان: یعنی فرشتگان بال‌هایی دارند که با آن پرواز می‌کنند؛ همانگونه که پرندگان با بال‌های خود در هوا به پرواز در می‌آیند. [۹] برخی از فرشتگان دو بال دارند، برخی سه و برخی چهار. [۱۰] [۱۱] قرآن گاهی وظیفه فرشتگان را بیان می‌کند و گاهی طبیعت آنها و انسان‌ها چون توان درک آن را ندارند در اینکه بال فرشتگان چگونه است، برای‌شان قابل تصور نیست.[۱۲] [۱۳] [۱۴]
  • بال کنایه از قدرت و جایگاه فرشتگان: مراد از دو، سه و چهار بال، تعداد عددی خاص این بال‌ها نیست که یک فرشته‌ای باید دو بال داشته باشد یا بیشتر. منظور از بال و پر در اينجا قدرت جولان و توانايى بر فعاليت بوده باشد كه بعضى از فرشتگان نسبت به بعضى برتر و داراى توانايى بيشترند. قرآن براى آنها سلسله مراتب در بال‌ها قائل شده است. از آنجا كه بال وسيله نقل و انتقال پرندگان و حركت و فعاليت آنها است گاهى اين كلمه به عنوان كنايه از وسيله حركت و اعمال قدرت و توانايى به كار مى‏رود، مثلا گفته مى‏شود فلان كس بال و پرش سوخته شد كنايه از اينكه نيروى حركت و توانايى از او سلب گرديد، يا فلان كس را زير بال و پر خود گرفت، و امثال اين تعبيرات كه همگى بيانگر معنى كنايى اين كلمه است.[۱۵] بال داشتن فرشتگان کنایه از قدرت و سرعت داشتن آنهاست. [۱۶]


منابع

  1. حسيني زبيدي، محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۹.
  2. مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‏، چاپ اول، ۱۳۶۸ش، ج۱۲، ص۱۱۷.
  3. سوره بقره، آیه۱۵۸. سوره نساء، آیه۲۴-۲۳. سوره مائده، آیه۹۳. سوره انعام، آیه۳۸ و ... .
  4. فيومى، أحمد بن محمد، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، قم، موسسه دار الهجره، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۵.
  5. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۲۱۴.
  6. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر للطباعه و النشر و التوزيع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۹۹.
  7. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، ، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۶.
  8. ابن‏ابى‏زمنين، محمد بن عبدالله، تفسير ابن ابى زمنين، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۸۶.
  9. طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج۸، ص۴۱۲.
  10. دروزه، محمد عزه، التفسير الحديث : ترتيب السور حسب النزول، بیروت، دار الغرب الإسلامي، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۱۰۷.
  11. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۲۲، ص۷۶.
  12. قبيسى عاملى، محمدحسن، تفسير البيان الصافى لكلام الله الوافى، بیروت، مؤسسه البلاغ، چاپ اول، ج۴، ص۱۱۳.
  13. قشيرى، عبدالكريم بن هوازن، لطائف الاشارات : تفسير صوفى كامل للقرآن الكريم، مصر - قاهره، الهيئه المصريه العامه للكتاب، چاپ سوم، ۲۰۰۰ م، ج۳، ص۱۹۰.
  14. نيشابورى، محمود بن ابوالحسن، وضح البرهان فى مشكلات القرآن، بیروت، دار القلم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰۳.
  15. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۱۶۷.
  16. عمر، عمر احمد، منهج التربيه في القرآن و السنه، سوريه - دمشق ، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ص۸۰.