هدف و ضرورت معاد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}هدف و ضرورت معاد چیست؟{{پایان سوال}}
هدف و ضرورت معاد چیست؟ هدف از کیفر الهی چیست؟ آیا برای تشفی است یا تنبیه مجرم یا عبرت گرفتن دیگران؟ چرا در همین دنیا کیفر نمی‌بینند؟
{{اصول دین و فروع دین}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
معاد و آخرت تحقق عدالت و حکمت خداوند است. خداوند هیچگاه ستم‌کار را با  ستم‌دیده یکسان نمی‌داند و به هر کس همانطور که مستحق است جزا و پاداش می‌دهد. آفرینش انسان بدون آنکه آخرتی در پیش باشد، لغو و بیهوده است و انسان‌ها سزای اعمال خودشان را نمی‌بینند.
پاداش و مجازات در قیامت، فارغ از کیفر بودنشان، تجسم اعمال انسان در دنیا است. هرکس نتیجه اعمال و کردار خود را خوب یا بد در آن دنیا خواهد دید. هدف از آخرت، این است که هر انسانی تجسم اعمال خود را مشاهده کند و مهم‌تر آنکه بداند در این دنیا آزاد نیست که به هر ظلم و جنایتی دست بزند و گمان برد مجازاتی در کار نخواهد بود.


== اثبات ضرورت معاد ==
== اثبات ضرورت معاد ==
'''۱. برهان حکمت:''' خدا حکیم است و حکیم کار بیهوده انجام نمی‌دهد، و آفرینش انسان و جهان و بعد نابودی آن بدون رسیدگی به حساب بندگان خوب و بد موجب لغو و بیهوده بودن خلقت اوست، لکن خدا کار بیهوده نمی‌کند، پس معادی در پیش است.<ref>خرازی، محسن؛ بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، هـ ق، ج۲، ص۲۶۹–۲۸۳.</ref> و قرآن نیز می‌فرماید: {{قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لا تُرْجَعُونَ}}<ref>مؤمنون / ۱۱۵.</ref>
# '''برهان حکمت:''' خدا حکیم است و حکیم کار بیهوده انجام نمی‌دهد. آفرینش انسان و جهان و بعد نابودی آن بدون رسیدگی به حساب بندگان خوب و بد، موجب لغو و بیهوده بودن خلقت اوست؛ خدا کار بیهوده نمی‌کند، پس معادی در پیش است.<ref>خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۶۹–۲۸۳.</ref> قرآن برپا نشدن قیامت را پنداری ناروا دانسته است: {{قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لا تُرْجَعُونَ|ترجمه=آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريده‌‏ايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمی‌شويد؟|سوره=مومنون|آیه=۱۱۵}}
 
# '''برهان عدالت:''' خدا عادل است، عادل، ظالم را بر مظلوم مقدم نمی‌دارد و مسلط نمی‌کند، بلکه از ظالم انتقام می‌گیرد. پس خدا نیز ظالم و مظلوم را یکسان نمی‌داند و ظالم را بر مظلوم مقدم و مسلط نمی‌کند؛ و اگر معاد برای انسان نباشد، لازمه‌اش یکسانی ظالم و مظلوم بلکه مقدم داشتن ظالم بر مظلوم است نزد خدا. ولی خدا منزه از آن است که ظالم و مظلوم در برابرش یکسان باشد. پس معاد لازم و ضروری است تا هر چه که مستحق است، جزا بیند.<ref>خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۴–۲۷۵.</ref> و خدا می‌فرمایید: {{قرآن|أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ|ترجمه=آيا فرمانبرداران را مانند گناهكاران (يكسان) میگردانيم؟|سوره=قلم|آیه=۳۵}}
'''۲. برهان عدالت:''' خدا عادل است، و نیز عادل، ظالم را بر مظلوم مقدم نمی‌دارد و مسلط نمی‌کند، بلکه از ظالم انتقام می‌گیرد. پس خدا نیز ظالم و مظلوم را یکسان نمی‌داند و ظالم را بر مظلوم مقدم و مسلط نمی‌کند، و اگر معاد برای انسان نباشد، لازمه‌اش یکسانی ظالم و مظلوم بلکه مقدم داشتن ظالم بر مظلوم است نزد خدا، ولی خدا منزه از آن است که ظالم و مظلوم در برابرش یکسان باشد. پس معاد لازم و ضروری است تا هر چه که مستحق است، جزا بیند.<ref>بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، همان، ص۲۷۴–۲۷۵.</ref> و خدا نیز می‌فرمایید: {{قرآن|أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ}}<ref>قلم/ ۳۵–۳۶.</ref>» و نیز می‌فرماید: {{قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ}}<ref>ص / ۲۸.</ref>


== هدف از کیفر و مجازات اخروی مجرمان ==
== هدف از کیفر و مجازات اخروی مجرمان ==
استاد مطهری (ره) کیفر و مجازات را به جهت ارتباطش با جرم سه نوع می‌داند:
استاد مطهری کیفر و مجازات را به جهت ارتباطش با جرم سه نوع می‌داند:


'''مجازات قراردادی (تنبیه و عبرت)'''
:'''مجازات قراردادی (تنبیه و عبرت)'''


رابطه بین جرم و جریمه، در این نوع کاملاً قراردادی است که بوسیله قانون گذاری الهی یا غیر الهی وضع گردیده است؛ و فائده این نوع مجازات یکی این است که خود مجرم تنبیه می‌شود که دیگر دست به چنان جرمی نزند، و دیگران نیز از مجازات او عبرت می‌گیرند، تا دست به جرم نیالایند؛ و فائده دیگرش این است که در مواردی که ظلمی برکسی وارد شده، بامجازات ظالم، تشفّی خاطر پیدا می‌کند. این نوع از مجازات‌ها در جهان آخرت معقول نیست، زیرا در آنجا جلوگیری از جرم مطرح نیست، تا مجازات مجرم تنبیهی برای او باشد تا دوباره مرتکب جرم نشود، یا اینکه عبرتی باشد برای دیگران تا اینکه مبادا مانند او مرتکب جرم شوند؛ و نیز، خدا ـمعاد الله ـ حّس انتقام جویی ندارد تا برای تشفّی و خالی کردن عقده دل انتقام بگیرد؛ و از طرفی همه گناهان مربوط به حقوق مردم نیست، تا گفته شود، عذاب برای تشفّی خاطر ستم دیده‌ها است. به علاوه اینکه خیر و رحمت برای خود مظلومان نیز درآن روز سخت بیشتر از انتقام و تشخص خاطردارد.<ref>رک، مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷.</ref>
رابطه بین جرم و جریمه، در این نوع کاملا قراردادی است که بوسیله قانون‌گذاری الهی یا غیر الهی وضع گردیده است؛ فایده این نوع مجازات یکی این است که خود مجرم تنبیه می‌شود که دیگر دست به چنان جرمی نزند و دیگران نیز از مجازات او عبرت می‌گیرند، تا دست به جرم نیالایند؛ فائده دیگرش این است که در مواردی که ظلمی برکسی وارد شده، با مجازات ظالم، تشفّی خاطر پیدا می‌کند. این نوع از مجازات‌ها در جهان آخرت معقول نیست، زیرا در آنجا جلوگیری از جرم مطرح نیست، تا مجازات مجرم تنبیهی برای او باشد تا دوباره مرتکب جرم نشود، یا اینکه عبرتی باشد برای دیگران تا اینکه مبادا مانند او مرتکب جرم شوند؛ و نیز، خدا ـمعاد الله ـ حس انتقام‌جویی ندارد تا برای تشفّی و خالی کردن عقده دل انتقام بگیرد؛ و از طرفی همه گناهان مربوط به حقوق مردم نیست، تا گفته شود، عذاب برای تشفی خاطر ستم دیده‌ها است. به علاوه اینکه خیر و رحمت برای خود مظلومان نیز درآن روز سخت بیشتر از انتقام و تشخص خاطر دارد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار(عدل الهی)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۲۵.</ref>


'''مکافات دنیوی'''
:'''مکافات دنیوی'''


رابطه بین جرم و جریمه در این نوع مجازات‌ها رابطه علی و معلولی است، یعنی جرم علّت است برای کیفر، و کیفر نتیجه طبیعی و اثر ذاتی گناه است، و قردادی نیست. ماننداینکه مرگ اثر و نتیجه و معلول طبیعی نوشیدن سم، پرتاب شدن از کوه و… می‌باشد. این نوع کیفرها را مکافات عمل یا اثر وضعی گناه می‌نامند.<ref>رک: مجموعه آثار، همان، ص۲۲۷–۲۲۸.</ref>
رابطه بین جرم و جریمه در این نوع مجازات‌ها رابطه علی و معلولی است، یعنی جرم علت است برای کیفر و کیفر نتیجه طبیعی و اثر ذاتی گناه است و قراردادی نیست. مانند اینکه مرگ اثر و نتیجه و معلول طبیعی نوشیدن سم، پرتاب شدن از کوه و… می‌باشد. این نوع کیفرها را مکافات عمل یا اثر وضعی گناه می‌نامند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار(عدل الهی)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۲۷.</ref>


'''عذاب اخروی'''
:'''عذاب اخروی'''


«مجازات‌های جهان دیگر رابطه قوی‌تری با گناهان دارند؛ رابطه عمل و جزاء در آخرت نه مانند نوع اول، قراردادی است و نه مانند نوع دوم، از نوع رابطه علی و معلول است. بلکه از آن هم یک درجه بالاتر است؛ در اینجا رابطه عینیت و اتحاّد حکم فرما است؛ یعنی آنچه که در آخرت به عنوان پاداش کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می‌شود، تجسم خود عمل آنهاست»<ref>همان، ص۲۳۰.</ref> و به تعبیر شیخ بهایی (ره): در اعمال صالح و اعتقادات حق به شکلی نورانی و زیبا ظاهر می‌شوند که موجب کمال شادی صاحبش می‌گردنند، و اعمال بد و اعتقادات باطل به شکلی ظلمانی و زشت که موجب نهایت اندوه و آزار (صاحبش) می‌شوند››<ref>حسین، عاملی (شیخ بهایی)، الاربعین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ هـ ق، ص۴۰۲.</ref> به عبارت دیگر: پاداش‌ها و کیفرها عین خود اعمال است، با چهره باطن و ملکوتی پس جای دارد، تا سؤال شود که هدف از مجازات‌های اخروی چیست؟
مجازات‌های جهان دیگر رابطه قوی‌تری با گناهان دارند؛ رابطه عمل و جزاء در آخرت نه مانند نوع اول، قراردادی است و نه مانند نوع دوم، از نوع رابطه علی و معلول است. بلکه از آن هم یک درجه بالاتر است؛ رابطه عینیت و اتحاد حکم فرما است؛ یعنی آنچه که در آخرت به عنوان پاداش کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می‌شود، تجسم خود عمل آنهاست<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار(عدل الهی)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۳۰.</ref> به تعبیر شیخ بهایی: در اعمال صالح و اعتقادات حق به شکلی نورانی و زیبا ظاهر می‌شوند که موجب کمال شادی صاحبش می‌گردند، و اعمال بد و اعتقادات باطل به شکلی ظلمانی و زشت که موجب نهایت اندوه و آزار (صاحبش) می‌شوند››<ref>حسین، عاملی، الاربعین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۰۲.</ref> به عبارت دیگر: پاداش‌ها و کیفرها عین خود اعمال است، با چهره باطن و ملکوتی پس جای دارد، تا سؤال شود که هدف از مجازات‌های اخروی چیست؟


== ادله اثبات تجسم اعمال ==
== ادله اثبات تجسم اعمال ==
الف) عدالت الهی: قرآن کریم می‌فرماید؛ {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>تحریم / ۷.</ref> علامه طباطبائی (ره) با استفاده از قسمت اول آیه («یا ایها الذین … بعلمون ››) بر تجسم اعمال می‌فرماید: این مطلب (تجسم اعمال) را محله بعد یعنی «و ما یظلم ربک احداً» تأیید می‌کند، زیرا انتفاء ظلم بنابر تجسم اعمال واضح تر است؛ چراکه چیزی به عنوان جزاء به کفاّر داده می‌شود. همان عمل آنان است، که به آنها برگشت و ملحق می‌شود. در حالیکه هیچ‌کس دخالتی در آن نداشته است.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۱۳، ص۳۲۵.</ref>
:'''عدالت الهی'''
 
قرآن کریم می‌فرماید؛ {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ|ترجمه=اى كسانى كه كافر شده‌ايد، امروز عذر نياوريد، در واقع به آنچه می‌كرديد كيفر می‌يابيد.|سوره=تحریم|آیه=۷}} [[علامه طباطبائی]] با استفاده از قسمت اول آیه «یا ایها الذین … تعلمون» بر تجسم اعمال می‌فرماید: این مطلب (تجسم اعمال) را مرحله بعد یعنی «و ما یظلم ربک احداً» تأیید می‌کند، زیرا انتفاء ظلم بنابر تجسم اعمال واضح تر است؛ چیزی به عنوان جزاء به کفار داده می‌شود. همان عمل آنان است، که به آنها برگشت و ملحق می‌شود. در حالیکه هیچ‌کس دخالتی در آن نداشته است.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۱۳، ص۳۲۵.</ref>


ب ـ آیات قرآن: علامه طباطبائی (ره) می‌فرماید: «فکثیر من الایات داله علی الجزاء یوم الجزاء بنفس الاعمال»، بسیاری از آیات دلالت می‌کنند بر این که جزاء در روز جزاء با خود اعمال است››<ref>همان، ج۱، ص۹۲.</ref> مثلاً قرآن می‌فرماید: {{قرآن|یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا}} «روزی که هر کس آنچه را از کار نیک‌انجام داده حاضر می‌بیند، و آرزو می‌کند میان او، و آنچه از اعمال بد داده، فاصله زمانی زیاد می‍باشد››<ref>آل عمران / ۳۰.</ref> وجه دلالت آیه بر تجسم اعمال بدین صورت است که: «کلمه «تجد» ازوجدان (یافتن) ضدّ فقدان و نابودی است، و دو کلمه «خیر» و «سوء» به لفظ نکره آورده شده، که مفید عموم است یعنی انسان در روز رستاخیز تمام اعمال نیک و زشت خود را گرچه کم باشد، پیش خود می‌یابد»<ref>المیزان، همان، ج۳، ص۱۵۶، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هجدهم، ۱۳۶۵، ج۲، ص۳۷۸.</ref> و باز در جایی دیگر اصلاً هدف از قیامت و برانگیخته شدن مردم، دیدن اعمال معرفی شده است: {{قرآن|یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ}} و بعد مطلب را تأکید می‌کند {{قرآن|فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه شَرًّا یَرَهُ}}<ref>زلزال / ۶–۸</ref>
:'''آیات قرآن'''


ج) روایات: ۱. علی ـ علیه‌السّلام ـ می‌فرماید: «اعمال العباد فی الدنیا نصب اعینهم فی آجلهم» کردار بندگان در دنیا، در آخرت جلو چشمانشان است»<ref>فیض الاسلام، سیّد علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران، فقیه، بی نبوت، بی تا، حکمت ۶، ص۱۰۹۱.</ref> ۲. امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ می‌فرماید: جبرئیل ـ علیه‌السّلام ـ به خدمت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله – آمد و (از جانب خدا) عرض کرد‹‹ یا محمّد عش ماشئت فانک میت، واحبب ماشئت فانک مفاقه، و اعمل ماشئت فانک ملاقیه» ای محمد آنچه خواهی زندگی کن که خواهی مرد، و آنچه را خواهی دوست دار که از آن جدا خواهی شد، و آنچه خواهی انجام ده که آنرا خواهی دید»<ref>کلینی، محمد ابن یعقوب، فروع الکافی، تحقیق محمد جواد، فقیه، بیروت، دارا لاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ج۳، ص۲۵۲.</ref>
بسیاری از آیات دلالت می‌کنند بر این که جزاء در روز قیامت با خود اعمال است.»<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۹۲.</ref> مثلا قرآن می‌فرماید: {{قرآن|یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا|ترجمه=روزی که هر کس آنچه را از کار نیک‌انجام داده حاضر می‌بیند، و آرزو می‌کند میان او، و آنچه از اعمال بد داده، فاصله زمانی زیاد می‌باشد|سوره=آل‌عمران|آیه=۳۰}} وجه دلالت آیه بر تجسم اعمال بدین صورت است که: «کلمه «تجد» از وجدان (یافتن) ضد فقدان و نابودی است و دو کلمه «خیر» و «سوء» به لفظ نکره آورده شده، که مفید عموم است. یعنی انسان در روز رستاخیز تمام اعمال نیک و زشت خود را گرچه کم باشد، پیش خود می‌یابد.<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۳، ص۱۵۶، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هجدهم، ۱۳۶۵، ج۲، ص۳۷۸.</ref> در آیه دیگر هدف از قیامت و برانگیخته شدن مردم، دیدن اعمال معرفی شده است: {{قرآن|یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ|ترجمه=در آن روز مردم، پراكنده (از گورها) باز می‏‌گردند تا كردارهاي‌شان را به آنان بنمايانند.|سوره=زلزال|آیه=۶}} و بعد مطلب را تأکید می‌کند {{قرآن|فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه شَرًّا یَرَهُ|ترجمه=پس هر كس همسنگ ذره‏‌اى نيكى ورزد، آن را خواهد ديد، و هر كس همسنگ ذره‌‏اى بدى كند، آن را خواهد ديد.|سوره=زلزال|آیه=۷و۸}}


'''عدم امکان مجازات همه مجرمان در دنیا'''
:'''روایات'''


برخی‌ها مجازات اخروی مجرمان را تنبیهی، و در دنیا ممکن دانسته‌اند ولی این ادعا درست نیست؛ زیرا اولاً: چنان‌که گذشت، مجازات اخروی چون قراردادی نیست، تنبیهی نمی‌باشد. ثانیاً: بر فرض تنبیهی بودن نیز امکان تحقق آن در دنیا نیست زیرا:
[[امام علی(ع)]] می‌فرماید: {{متن عربی|کردار بندگان در دنیا، در آخرت جلو چشمان‌شان است.}}<ref>فیض الاسلام، علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران، فقیه، بی تا، حکمت۶، ص۱۰۹۱.</ref> [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: {{متن عربی|جبرئیل به خدمت پیامبر آمد و  گفت: ای محمد آنچه خواهی زندگی کن که خواهی مرد و آنچه را خواهی دوست دار که از آن جدا خواهی شد و آنچه خواهی انجام ده که آنرا خواهی دید.}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، فروع الکافی، تحقیق: محمد جواد فقیه، بیروت، دارا لاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ج۳، ص۲۵۲.</ref>


۱. مجازات در دنیا موقعی که مصالح جامعه اقتضا نمی‌کند، موجب می‌شود تا اطرافیان مجرم نیز بر اثر آن آزار ببیند و این ظلم به آنها است.
:'''عدم امکان مجازات همه مجرمان در دنیا'''


۲. مستلزم خوب شدن اجباری (برای ترس از عقوبت فوری) افراد می‌شود که بی‌ارزش است. ۳. دنیا محدود است و نمی‌شود هر جرمی در آن کیفر داده شود. مثلاً کسی را که هزاران نفر را کشته، چگونه در دنیا می‌توان کیفر داد؟ چون یکبار کشتن فقط مجازات کشتن یک نفر می‌شود نه بیشتر. ۴. مجازات فوری و دنیوی مجرمان موجب به هم خوردن نظام زندگی می‌گردد، و اصلاً در آن نسل صورت بشر در همان آغاز با مجازات از بین می‌رفت. ۵. کیفر در دنیا کم لطفی است، چون ممکن است مجرم، در صورت مهلت داشتن بعدها توبه کند. ۶. گاهی کیفر فوری در دنیا به جهت اینکه آثار و خسارات بعدی جرم به حساب نمی‌آیند، ناعادلانه می‌گردد.<ref>رک: قرائتی، محسن، معاد، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۲۱–۳۱ و بدایه المعارف الالهیه همان، ص۲۷۶.</ref> ۷ ـ گاهی خود عمل خوب، مانند شهادت و عمل بد، مانند خودکشی موجب مرگ شخص می‌شود و دیگر نمی‌ماند با پاداش یا جزاء ببیند.<ref>بدایه المعارف الاهیه، همان.</ref>
برخی‌ها مجازات اخروی مجرمان را تنبیهی و در دنیا ممکن دانسته‌اند ولی این ادعا درست نیست؛ اولاً: مجازات اخروی چون قراردادی نیست، تنبیهی نمی‌باشد. ثانیاً: بر فرض تنبیهی بودن امکان تحقق آن در دنیا نیست زیرا:


<span></span>
# مجازات در دنیا موقعی که مصالح جامعه اقتضا نمی‌کند، موجب می‌شود تا اطرافیان مجرم نیز بر اثر آن آزار ببیند و این ظلم به آنها است.
{{مطالعه بیشتر}}
# ستلزم خوب شدن اجباری (برای ترس از عقوبت فوری) افراد می‌شود که بی‌ارزش است.
# دنیا محدود است و نمی‌شود هر جرمی در آن کیفر داده شود. مثلا کسی را که هزاران نفر را کشته، چگونه در دنیا می‌توان کیفر داد؟ چون یکبار کشتن فقط مجازات کشتن یک نفر می‌شود نه بیشتر.
# مجازات فوری و دنیوی مجرمان موجب به هم خوردن نظام زندگی می‌گردد، و اصلاً در آن نسل صورت بشر در همان آغاز با مجازات از بین می‌رفت.
# کیفر در دنیا کم لطفی است، چون ممکن است مجرم، در صورت مهلت داشتن بعدها توبه کند.
# گاهی کیفر فوری در دنیا به جهت اینکه آثار و خسارات بعدی جرم به حساب نمی‌آیند، ناعادلانه می‌گردد.<ref>قرائتی، محسن، معاد، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۲۱. خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۶.</ref>
# گاهی خود عمل خوب، مانند شهادت و عمل بد، مانند خودکشی موجب مرگ شخص می‌شود و دیگر نمی‌ماند تا پاداش یا جزاء ببیند.<ref>خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۶.</ref>


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. تفسیر نمونه همان، ج۲، ص۳۷۸–۳۸۳.
* الالهیات و معارف اسلامی، جعفر سبحانی، ص۵۱۲–۵۱۶.
 
* عدل الهی، مرتضی مطهری، صدرا.
۲. جعفر، سبحانی، الالهیات و معارف اسلامی (قم: مؤسسه سید الشهدا ـ علیه‌السّلام ـ چاپ اول، بی‌تا)، ص۵۱۲–۵۱۶.
 
۳. آیت‌الله، جعفر، سبحانی، منشور جاوید ،(قم: مؤسسه سید الشهدا، چاپ ااول، ۱۳۶۹)، ج۹، ص۴۰۶–۴۲۵.
 
<span></span>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۵۷: خط ۵۹:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = معادشناسی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = معاد در قرآن
|شاخه فرعی۲ = اثبات معاد
| شاخه فرعی۲ = اثبات معاد
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۴

سؤال
هدف و ضرورت معاد چیست؟
کاشی کاری نام الله.jpg

معاد و آخرت تحقق عدالت و حکمت خداوند است. خداوند هیچگاه ستم‌کار را با ستم‌دیده یکسان نمی‌داند و به هر کس همانطور که مستحق است جزا و پاداش می‌دهد. آفرینش انسان بدون آنکه آخرتی در پیش باشد، لغو و بیهوده است و انسان‌ها سزای اعمال خودشان را نمی‌بینند.

پاداش و مجازات در قیامت، فارغ از کیفر بودنشان، تجسم اعمال انسان در دنیا است. هرکس نتیجه اعمال و کردار خود را خوب یا بد در آن دنیا خواهد دید. هدف از آخرت، این است که هر انسانی تجسم اعمال خود را مشاهده کند و مهم‌تر آنکه بداند در این دنیا آزاد نیست که به هر ظلم و جنایتی دست بزند و گمان برد مجازاتی در کار نخواهد بود.

اثبات ضرورت معاد

  1. برهان حکمت: خدا حکیم است و حکیم کار بیهوده انجام نمی‌دهد. آفرینش انسان و جهان و بعد نابودی آن بدون رسیدگی به حساب بندگان خوب و بد، موجب لغو و بیهوده بودن خلقت اوست؛ خدا کار بیهوده نمی‌کند، پس معادی در پیش است.[۱] قرآن برپا نشدن قیامت را پنداری ناروا دانسته است: ﴿أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لا تُرْجَعُونَ؛ آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريده‌‏ايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمی‌شويد؟(مومنون:۱۱۵)
  2. برهان عدالت: خدا عادل است، عادل، ظالم را بر مظلوم مقدم نمی‌دارد و مسلط نمی‌کند، بلکه از ظالم انتقام می‌گیرد. پس خدا نیز ظالم و مظلوم را یکسان نمی‌داند و ظالم را بر مظلوم مقدم و مسلط نمی‌کند؛ و اگر معاد برای انسان نباشد، لازمه‌اش یکسانی ظالم و مظلوم بلکه مقدم داشتن ظالم بر مظلوم است نزد خدا. ولی خدا منزه از آن است که ظالم و مظلوم در برابرش یکسان باشد. پس معاد لازم و ضروری است تا هر چه که مستحق است، جزا بیند.[۲] و خدا می‌فرمایید: ﴿أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ؛ آيا فرمانبرداران را مانند گناهكاران (يكسان) میگردانيم؟(قلم:۳۵)

هدف از کیفر و مجازات اخروی مجرمان

استاد مطهری کیفر و مجازات را به جهت ارتباطش با جرم سه نوع می‌داند:

مجازات قراردادی (تنبیه و عبرت)

رابطه بین جرم و جریمه، در این نوع کاملا قراردادی است که بوسیله قانون‌گذاری الهی یا غیر الهی وضع گردیده است؛ فایده این نوع مجازات یکی این است که خود مجرم تنبیه می‌شود که دیگر دست به چنان جرمی نزند و دیگران نیز از مجازات او عبرت می‌گیرند، تا دست به جرم نیالایند؛ فائده دیگرش این است که در مواردی که ظلمی برکسی وارد شده، با مجازات ظالم، تشفّی خاطر پیدا می‌کند. این نوع از مجازات‌ها در جهان آخرت معقول نیست، زیرا در آنجا جلوگیری از جرم مطرح نیست، تا مجازات مجرم تنبیهی برای او باشد تا دوباره مرتکب جرم نشود، یا اینکه عبرتی باشد برای دیگران تا اینکه مبادا مانند او مرتکب جرم شوند؛ و نیز، خدا ـمعاد الله ـ حس انتقام‌جویی ندارد تا برای تشفّی و خالی کردن عقده دل انتقام بگیرد؛ و از طرفی همه گناهان مربوط به حقوق مردم نیست، تا گفته شود، عذاب برای تشفی خاطر ستم دیده‌ها است. به علاوه اینکه خیر و رحمت برای خود مظلومان نیز درآن روز سخت بیشتر از انتقام و تشخص خاطر دارد.[۳]

مکافات دنیوی

رابطه بین جرم و جریمه در این نوع مجازات‌ها رابطه علی و معلولی است، یعنی جرم علت است برای کیفر و کیفر نتیجه طبیعی و اثر ذاتی گناه است و قراردادی نیست. مانند اینکه مرگ اثر و نتیجه و معلول طبیعی نوشیدن سم، پرتاب شدن از کوه و… می‌باشد. این نوع کیفرها را مکافات عمل یا اثر وضعی گناه می‌نامند.[۴]

عذاب اخروی

مجازات‌های جهان دیگر رابطه قوی‌تری با گناهان دارند؛ رابطه عمل و جزاء در آخرت نه مانند نوع اول، قراردادی است و نه مانند نوع دوم، از نوع رابطه علی و معلول است. بلکه از آن هم یک درجه بالاتر است؛ رابطه عینیت و اتحاد حکم فرما است؛ یعنی آنچه که در آخرت به عنوان پاداش کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می‌شود، تجسم خود عمل آنهاست[۵] به تعبیر شیخ بهایی: در اعمال صالح و اعتقادات حق به شکلی نورانی و زیبا ظاهر می‌شوند که موجب کمال شادی صاحبش می‌گردند، و اعمال بد و اعتقادات باطل به شکلی ظلمانی و زشت که موجب نهایت اندوه و آزار (صاحبش) می‌شوند››[۶] به عبارت دیگر: پاداش‌ها و کیفرها عین خود اعمال است، با چهره باطن و ملکوتی پس جای دارد، تا سؤال شود که هدف از مجازات‌های اخروی چیست؟

ادله اثبات تجسم اعمال

عدالت الهی

قرآن کریم می‌فرماید؛ ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ اى كسانى كه كافر شده‌ايد، امروز عذر نياوريد، در واقع به آنچه می‌كرديد كيفر می‌يابيد.(تحریم:۷) علامه طباطبائی با استفاده از قسمت اول آیه «یا ایها الذین … تعلمون» بر تجسم اعمال می‌فرماید: این مطلب (تجسم اعمال) را مرحله بعد یعنی «و ما یظلم ربک احداً» تأیید می‌کند، زیرا انتفاء ظلم بنابر تجسم اعمال واضح تر است؛ چیزی به عنوان جزاء به کفار داده می‌شود. همان عمل آنان است، که به آنها برگشت و ملحق می‌شود. در حالیکه هیچ‌کس دخالتی در آن نداشته است.[۷]

آیات قرآن

بسیاری از آیات دلالت می‌کنند بر این که جزاء در روز قیامت با خود اعمال است.»[۸] مثلا قرآن می‌فرماید: ﴿یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا؛ روزی که هر کس آنچه را از کار نیک‌انجام داده حاضر می‌بیند، و آرزو می‌کند میان او، و آنچه از اعمال بد داده، فاصله زمانی زیاد می‌باشد(آل‌عمران:۳۰) وجه دلالت آیه بر تجسم اعمال بدین صورت است که: «کلمه «تجد» از وجدان (یافتن) ضد فقدان و نابودی است و دو کلمه «خیر» و «سوء» به لفظ نکره آورده شده، که مفید عموم است. یعنی انسان در روز رستاخیز تمام اعمال نیک و زشت خود را گرچه کم باشد، پیش خود می‌یابد.[۹] در آیه دیگر هدف از قیامت و برانگیخته شدن مردم، دیدن اعمال معرفی شده است: ﴿یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ؛ در آن روز مردم، پراكنده (از گورها) باز می‏‌گردند تا كردارهاي‌شان را به آنان بنمايانند.(زلزال:۶) و بعد مطلب را تأکید می‌کند ﴿فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه شَرًّا یَرَهُ؛ پس هر كس همسنگ ذره‏‌اى نيكى ورزد، آن را خواهد ديد، و هر كس همسنگ ذره‌‏اى بدى كند، آن را خواهد ديد.(زلزال:۷و۸)

روایات

امام علی(ع) می‌فرماید: «کردار بندگان در دنیا، در آخرت جلو چشمان‌شان است.»[۱۰] امام صادق(ع) می‌فرماید: «جبرئیل به خدمت پیامبر آمد و گفت: ای محمد آنچه خواهی زندگی کن که خواهی مرد و آنچه را خواهی دوست دار که از آن جدا خواهی شد و آنچه خواهی انجام ده که آنرا خواهی دید.»[۱۱]

عدم امکان مجازات همه مجرمان در دنیا

برخی‌ها مجازات اخروی مجرمان را تنبیهی و در دنیا ممکن دانسته‌اند ولی این ادعا درست نیست؛ اولاً: مجازات اخروی چون قراردادی نیست، تنبیهی نمی‌باشد. ثانیاً: بر فرض تنبیهی بودن امکان تحقق آن در دنیا نیست زیرا:

  1. مجازات در دنیا موقعی که مصالح جامعه اقتضا نمی‌کند، موجب می‌شود تا اطرافیان مجرم نیز بر اثر آن آزار ببیند و این ظلم به آنها است.
  2. ستلزم خوب شدن اجباری (برای ترس از عقوبت فوری) افراد می‌شود که بی‌ارزش است.
  3. دنیا محدود است و نمی‌شود هر جرمی در آن کیفر داده شود. مثلا کسی را که هزاران نفر را کشته، چگونه در دنیا می‌توان کیفر داد؟ چون یکبار کشتن فقط مجازات کشتن یک نفر می‌شود نه بیشتر.
  4. مجازات فوری و دنیوی مجرمان موجب به هم خوردن نظام زندگی می‌گردد، و اصلاً در آن نسل صورت بشر در همان آغاز با مجازات از بین می‌رفت.
  5. کیفر در دنیا کم لطفی است، چون ممکن است مجرم، در صورت مهلت داشتن بعدها توبه کند.
  6. گاهی کیفر فوری در دنیا به جهت اینکه آثار و خسارات بعدی جرم به حساب نمی‌آیند، ناعادلانه می‌گردد.[۱۲]
  7. گاهی خود عمل خوب، مانند شهادت و عمل بد، مانند خودکشی موجب مرگ شخص می‌شود و دیگر نمی‌ماند تا پاداش یا جزاء ببیند.[۱۳]

مطالعه بیشتر

  • الالهیات و معارف اسلامی، جعفر سبحانی، ص۵۱۲–۵۱۶.
  • عدل الهی، مرتضی مطهری، صدرا.

منابع

  1. خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۶۹–۲۸۳.
  2. خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۴–۲۷۵.
  3. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار(عدل الهی)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۲۵.
  4. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار(عدل الهی)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۲۷.
  5. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار(عدل الهی)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۳۰.
  6. حسین، عاملی، الاربعین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۰۲.
  7. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۱۳، ص۳۲۵.
  8. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۹۲.
  9. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۳، ص۱۵۶، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هجدهم، ۱۳۶۵، ج۲، ص۳۷۸.
  10. فیض الاسلام، علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران، فقیه، بی تا، حکمت۶، ص۱۰۹۱.
  11. کلینی، محمد بن یعقوب، فروع الکافی، تحقیق: محمد جواد فقیه، بیروت، دارا لاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ج۳، ص۲۵۲.
  12. قرائتی، محسن، معاد، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۲۱. خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۶.
  13. خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۶.