مراتب شرک به خداوند

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۷ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (بارگزاری اولیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

مراتب شرك کدامند؟ آيا اعتقاد به قدرت استقلالي غير خدا، شرك است؟

بحث توحيد و شرك از اساسي ترين و پر نفع ترين مباحث علمي جهان بشريت است، زيرا توحيد، سرمايه اصلي سعادت و خوش بختي انسان، و شرك، خمير مايه بدبختي و تيره روزي وي مي باشد. به همين خاطر همه شرايع آسماني بر اساس توحيد و يكتا پرستي استوار بوده، و بارزترين اصل مشترك در ميان آنها اعتقاد به توحيد است.

مراتب شرک

الف) شرك ذاتي: يعني اعتقاد به اين كه جهان دو يا چند خداي قديم ازلي و مستقل از يك ديگر دارد، يعني خداوند مثل و مانند دارد. اين گونه اعتقاد، سبب خروج از جرگه اهل توحيد و حوزه اسلام است. خداوند در جهت مبارزه با چنين طرز فكري مي فرمايد: «و لم يكن له كفواً احد; و براي او هيچگاه شبيه و مانندي نيست».[۱]

ب) شرك در خالقيت: يعني اعتقاد به اين كه برخي از موجودات عالم را خدا نيافريده، بلكه يكي از مخلوقات، آن را آفريده است. عده اي از ملل، خدا را ذات بي مثل و مانند مي دانستند و او را به عنوان يگانه اصل جهان مي شناختند، يعني توحيد ذاتي را قبول داشتند، ولي بعضي از مخلوقات او را با او در خالقيت شريك مي شمردند، مثلا مي گفتند خداوند خالق شرور مانند مار و عقرب و... نيست، شرور مخلوق بعضي از مخلوق هاي او است. قرآن كريم در اين مورد مي فرمايد: «اي پيامبر بگو خدا آفريدگار همه چيزها است».[۲]

ت) شرك در ربوبيت: يعني اعتقاد به اين كه خداوند در اداره و تدبير جهان هستي شريك دارد، مثلا مشركان عصر حضرت ابراهيم(ع) تنها به يك خالق اعتقاد داشتند، ولي به غلط مي پنداشتند كه ستاره، يا ماه، يا خورشيد ارباب و مدبر جهانند. قرآن در ردّ اين پندار واهي مي فرمايد: «اگر در آسمان و زمين خداياني جز «الله» بود نظام آن دو به تباهي مي گراييد».[۳]

د) شرك در عبادت: يعني پرستش كسي غير از خداوند. برخي از ملل در مرحله پرستش، چوب، سنگ، يا فلز، يا حيوان، يا ستاره، يا خورشيد، يا دريا، يا درخت را مي پرستيدند.[۴] قرآن براي نفي اين گونه پرستش ها به همه مسلمانان دستور مي دهد، در هر روز چندين مرتبه به توحيد در عبادت گواهي دهند و در نماز بگويند: ﴿اياك نعبد فقط تو را عبادت مي كنيم.[۵]

از بيان مراتب شرك بويژه شرك در ربوبيت، معلوم شد كه هر نوع انديشه اي كه معتقد باشد در جهان و عالم هستي غير از خدا موجودي اعم از انسان و غير او مي تواند مستقلا و با تكيه بر قدرت خود و بدون اذن الهي كاري را اعم از كوچك و بزرگ انجام دهد، شرك است. و لذا در منطق قرآن و انبياي الهي، تأثير و سببيت و نقش داشتن مخلوقات در نظام جهان، همه با اذن الهي است. قرآن مي فرمايد: «من (حضرت عيسي) از گِل چيزي به شكل پرنده مي سازم، سپس در آن مي دمم و به فرمان خدا پرنده مي گردد، و به اذن خدا كور مادر زاد و مبتلايان به پيسي و برص را بهبودي مي بخشم، و مردگان را به اذن خداوند زنده مي كنم»[۶]. در آيه ديگر به طور كلي مي فرمايد: «هيچ رسول و پيامبري نمي توانست معجزه اي بياورد، مگر به فرمان خدا».[۷]

نتيجه اين كه شرك، عبارت است از شريك قرار دادن براي خداوند متعال، اعم از اعتقاد به شريك در ذات، خالقيت، ربوبيت و عبادت و نيز عقيده به تأثير و نقش استقلالي غير خداوند، در نظام عالم و تدبير امور شرك است، ولي سببيت و انجام امري از امور عالم به وسيله مخلوقي از مخلوقات با اذن الهي هيچ گونه منافاتي با توحيد ندارد.


مطالعه بيشتر

۱ـ آئين وهابيت، آيه الله جعفر سبحاني.

۲ـ توحيد، آيه الله دستغيب.

۳ـ توحيد، استاد محسن قرائتي.


منابع

  1. توحيده/ ۱و۴.
  2. رعد/ ۱۶.
  3. انبيا/ ۲۲.
  4. مطهري، مرتضي، معارف اسلامي در آثار شهيد مطهري، معاونت اساتيد، چاپ اول، ۱۳۷۶، ج۶، ص۹۷ ـ۱۰۸، سبحاني، جعفر، منشور عقايد اماميه، اصل۲۸ـ۳۳.
  5. فاتحه/ ۵.
  6. آل عمران/ ۴۹.
  7. رعد/ ۳۸.