مراتب توحید: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (تغییر جزئی در متن)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
{{اصول دین و فروع دین}}
{{اصول دین و فروع دین}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
مراتب توحید در یک تقسیم‌بندی به ۴ مرتبه تقسیم می‌شود: اول اقرار زبانی، دوم باور قلبی، سوم ایمان و اعتقاد و چهارم باور به اینکه هیچ چیزی غیر از خدای متعال وجود ندارد و همه خود او هستند. به مرتبه چهارم فناء فی الله گفته می‌شود. در همین مرحله چهارم هم مراتبی از جهت میزان معرفت به خدای متعال وجود دارد.  
مراتب توحید در یک تقسیم‌بندی به ۴ مرتبه تقسیم می‌شود: اول اقرار زبانی، دوم باور قلبی، سوم توحید در خالقیت و چهارم باور به اینکه هیچ چیزی غیر از خدای متعال وجود ندارد و همه خود او هستند. به مرتبه چهارم فناء فی الله گفته می‌شود. در مرحله چهارم نیز مراتبی از جهت میزان معرفت به خدای متعال وجود دارد.


==قشرِ قشر==  
==قشرِ قشر==  
خط ۱۷: خط ۱۷:


==لُبّ لبّ ==
==لُبّ لبّ ==
در مرتبه لب لب، شخص در همه چیز فقط جلوه و جمال حق تعالی را مشاهده می‌کند و فقط خدا را می‌بیند و عرفاء این مرتبه را فناء فی اللّه و فناء فی التوحید می‌گویند.<ref>نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، ص۱۱۹.</ref> عارف در مرتبه چهارم، حتی خودش را هم در این میان نمی‌بیند، بلکه فقط جمال و جلال او را مشاهده می‌کند. در این مرتبه خداوند متعال آنچنان بنده‌اش را دوست دارد که چشم و گوش و زبان و دست او می‌شود.  
در مرتبه لب لب، شخص در همه چیز فقط جلوه و جمال خداوند را مشاهده می‌کند و فقط خدا را می‌بیند. عرفاء این مرتبه را فناء فی اللّه و فناء فی التوحید می‌گویند.<ref>نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، ص۱۱۹.</ref> عارف در مرتبه چهارم، حتی خودش را هم در این میان نمی‌بیند، بلکه فقط جمال و جلال او را مشاهده می‌کند. در این مرتبه خداوند متعال آنچنان بنده‌اش را دوست دارد که چشم و گوش و زبان و دست او می‌شود.  


[[امام خمینی]] در کتاب چهل حدیث روایتی را چنین نقل می‌کند: {{عربی|فاذا احببته کنت انا سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده الذی یبطش بها ان دعانی اجبته و ان سألنی اعطیته|ترجمه=پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشمش که با آن می‌بیند و زبانش که با آن سخن می‌گوید و دستش که با آن اخذ می‌کند و اشیاء را می‌گیرد، اگر مرا بخواند به او جواب می‌دهم و اگر از من چیزی بخواهد به او عطا می‌کنم<ref>خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، روایت سی و چهارم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، ۱۳۶۸.</ref>
[[امام خمینی]] در کتاب چهل حدیث روایتی را چنین نقل می‌کند: {{عربی|ترجمه=پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشمش که با آن می‌بیند و زبانش که با آن سخن می‌گوید و دستش که با آن اخذ می‌کند و اشیاء را می‌گیرد، اگر مرا بخواند به او جواب می‌دهم و اگر از من چیزی بخواهد به او عطا می‌کنم<ref>خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، روایت سی و چهارم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، ۱۳۶۸.</ref>}}


در این مرتبه رتبه و درجاتی وجود دارد؛ زیرا [[اسماء الهی|اسماء]] و [[صفات|صفات الهی]] بی نهایت هستند؛ در نتیجه شناخت و معرفت پیدا کردن نسبت به آنها نیز بی‌نهایت خواهد بود.
در این مرتبه رتبه و درجاتی وجود دارد؛ زیرا [[اسماء الهی|اسماء]] و [[صفات|صفات الهی]] بی نهایت هستند؛ در نتیجه شناخت و معرفت پیدا کردن نسبت به آنها نیز بی‌نهایت خواهد بود.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۳

سؤال

توحید چه مراتبی دارد؟

کاشی کاری نام الله.jpg

مراتب توحید در یک تقسیم‌بندی به ۴ مرتبه تقسیم می‌شود: اول اقرار زبانی، دوم باور قلبی، سوم توحید در خالقیت و چهارم باور به اینکه هیچ چیزی غیر از خدای متعال وجود ندارد و همه خود او هستند. به مرتبه چهارم فناء فی الله گفته می‌شود. در مرحله چهارم نیز مراتبی از جهت میزان معرفت به خدای متعال وجود دارد.

قشرِ قشر

این مرحله فقط اقرار زبانی به کلمه توحید است. این توحید، هیچ نفع اخروی به حال صاحبش ندارد و او را به کمال معنوی و سعادت اخروی نمی‌رساند؛ اما این مقدار از توحید منافع دنیوی دارد مثل آنکه جان، مال و ناموسش محترم است، و حکم کفّار را ندارد، اظهار توحید توسط منافقین که هیچ تأثیری در دل آنها ندارد، از این قبیل است.

قِشر

در این مرحله اعتقاد به خدا، از زبان گذشته و به قلب رسیده است در این مرتبه انسان اعتقاد قلبی به یگانگی و یکتایی خداوند متعال پیدا می‌کند. این اعتقاد باعث نجات انسان از عذاب اخروی می‌شود.

لُبّ

در این مرتبه انسان هم خلق را می‌بیند و هم خالق را و علاوه بر اعتقاد به یگانگی خداوند معتقد است همه این مخلوقات را خداوند آفریده است و نیز همه اعمال و افعال را از خداوند متعال می‌داند و برای همه آنها، فقط یک فاعل قائل است و همه کارها و اعمال را مستند به حق تعالی می‌کند و به این مطلب هم باور و اعتقاد قلبی و یقینی دارد.

لُبّ لبّ

در مرتبه لب لب، شخص در همه چیز فقط جلوه و جمال خداوند را مشاهده می‌کند و فقط خدا را می‌بیند. عرفاء این مرتبه را فناء فی اللّه و فناء فی التوحید می‌گویند.[۱] عارف در مرتبه چهارم، حتی خودش را هم در این میان نمی‌بیند، بلکه فقط جمال و جلال او را مشاهده می‌کند. در این مرتبه خداوند متعال آنچنان بنده‌اش را دوست دارد که چشم و گوش و زبان و دست او می‌شود.

امام خمینی در کتاب چهل حدیث روایتی را چنین نقل می‌کند: «پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشمش که با آن می‌بیند و زبانش که با آن سخن می‌گوید و دستش که با آن اخذ می‌کند و اشیاء را می‌گیرد، اگر مرا بخواند به او جواب می‌دهم و اگر از من چیزی بخواهد به او عطا می‌کنم[۲]»

در این مرتبه رتبه و درجاتی وجود دارد؛ زیرا اسماء و صفات الهی بی نهایت هستند؛ در نتیجه شناخت و معرفت پیدا کردن نسبت به آنها نیز بی‌نهایت خواهد بود.

منابع

  1. نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، ص۱۱۹.
  2. خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، روایت سی و چهارم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، ۱۳۶۸.