عوامل کینه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۴: خط ۴:
چرا انسان از دیگران کینه به دل می‌گیرد؟{{پایان سوال}}
چرا انسان از دیگران کینه به دل می‌گیرد؟{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


در اينجا به چند مورد از موجبات كينه اشاره مي‌شود:  
در اینجا به چند مورد از موجبات کینه اشاره می‌شود:


۱. خصومت
۱. خصومت


يكي از عوامل و موارد ايجاد دشمني و عداوت، بحث‌هاي علمي است كه آميخته به خصومت باشد. اسلام چنين بحثي را ناروا و ممنوع شناخته و در كتب اخبار، علماي حديث، باب مخصوصي را براي آن روايات باز نموده‌اند.<ref>فلسفي محمدتقي، گفتار فلسفي، شرح و تفسير دعاي مكارم الاخلاق، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ چهارم، ۱۳۷۵، ج۱، ص۳۹۸.</ref> در بحث‌هاي علمي كه كار به مِراء و جدال مي‌كشد و هيچ كدام حرف ديگري را نمي‌پذيرد، اسلام از اين كار به شدت نهي مي‌كند و توصيه مي‌نمايد كه از آن بپرهيزند تا بذر كينه و دشمني كاشته نشود.<ref>رجوع شود به كتاب شهيد ثاني؛ فيته المرايد؛ باب مراء.</ref>
یکی از عوامل و موارد ایجاد دشمنی و عداوت، بحث‌های علمی است که آمیخته به خصومت باشد. اسلام چنین بحثی را ناروا و ممنوع شناخته و در کتب اخبار، علمای حدیث، باب مخصوصی را برای آن روایات باز نموده‌اند.<ref>فلسفی محمدتقی، گفتار فلسفی، شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۵، ج۱، ص۳۹۸.</ref> در بحث‌های علمی که کار به مِراء و جدال می‌کشد و هیچ‌کدام حرف دیگری را نمی‌پذیرد، اسلام از این کار به شدت نهی می‌کند و توصیه می‌نماید که از آن بپرهیزند تا بذر کینه و دشمنی کاشته نشود.<ref>رجوع شود به کتاب شهید ثانی؛ فیته المراید؛ باب مراء.</ref>


۲. توقع بيش از حد  
۲. توقع بیش از حد


در روايات اهل بيت چنين آمده كه اگر انسان از برادر خود بيش از حد و اندازه اي كه او در آن وضعيت و موقعيت قرار دارد، انتظار داشته باشد و در نتيجه او را به جهت عدم برآوردن انتظارش سرزنش و ملامت كند، اين ملامت و سرزنش باعث مي‌شود شخص ملامت شونده نسبت به ملامت كننده كينه به دل بگيرد. اين مورد در بين دو دوست، دو برادر، استاد و شاگرد، والدين و فرزندان، زن و شوهر و... ممكن است روي دهد. در اين باره روايتي از حضرت امير(ع) نقل شده كه فرموده اند: «برادرت را با همان وضعي كه دارد تحمل كن و زياد سرزنش نكن؛ زيرا اين كار كينه مي‌آورد.»<ref>محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ترجمه حميدرضا مشايخي، نشر دارالحديث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.</ref>  
در روایات اهل بیت چنین آمده که اگر انسان از برادر خود بیش از حد و اندازه ای که او در آن وضعیت و موقعیت قرار دارد، انتظار داشته باشد و در نتیجه او را به جهت عدم برآوردن انتظارش سرزنش و ملامت کند، این ملامت و سرزنش باعث می‌شود شخص ملامت شونده نسبت به ملامت کننده کینه به دل بگیرد. این مورد در بین دو دوست، دو برادر، استاد و شاگرد، والدین و فرزندان، زن و شوهر و… ممکن است روی دهد. در این باره روایتی از حضرت امیر(ع) نقل شده که فرموده‌اند: «برادرت را با همان وضعی که دارد تحمل کن و زیاد سرزنش نکن؛ زیرا این کار کینه می‌آورد.»<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا مشایخی، نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.</ref>


۳. فقدان يك فضيلت
۳. فقدان یک فضیلت


اگر انسان پيش ديگري، از يك چيزي كه دارد صحبت كند و به آن افتخار كند؛ در حالي‌كه آن شخص آن چيز را ندارد و در بعضي مواقع امكان تحصيل آن را هم ندارد مثل شرافت خانوادگي كه شخصي به آن افتخار مي كند و طرف مقابل چون اين شرافت خانوادگي را ندارد و قابل كسب هم نمي باشد در نتيجه كينه طرف را به دل مي گيرد. از حضرت امام علي(ع) در اين مورد روايتي نقل شده است: «بپرهيز از بيان علم نزد كسي كه اشتياقي به آن ندارد و از بيان مقام و شرافت گذشته در نزد كسي كه گذشته افتخارآميزي ندارد؛ زيرا اين امر موجب كينه توزي او نسبت به تو مي‌گردد.»<ref>ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه،۲۰ جلدي، بيروت، داراحياء التراث، ۱۳۸۵ ق، ج۲۰، ص۳۲۲، ح ۶۹۶ و ص۳۲۷، ح ۷۴۳،.</ref>  
اگر انسان پیش دیگری، از یک چیزی که دارد صحبت کند و به آن افتخار کند؛ در حالی‌که آن شخص آن چیز را ندارد و در بعضی مواقع امکان تحصیل آن را هم ندارد مثل شرافت خانوادگی که شخصی به آن افتخار می‌کند و طرف مقابل چون این شرافت خانوادگی را ندارد و قابل کسب هم نمی‌باشد در نتیجه کینه طرف را به دل می‌گیرد. از حضرت امام علی(ع) در این مورد روایتی نقل شده است: «بپرهیز از بیان علم نزد کسی که اشتیاقی به آن ندارد و از بیان مقام و شرافت گذشته در نزد کسی که گذشته افتخارآمیزی ندارد؛ زیرا این امر موجب کینه توزی او نسبت به تو می‌گردد.»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۲۰ جلدی، بیروت، داراحیاء التراث، ۱۳۸۵ ق، ج۲۰، ص۳۲۲، ح ۶۹۶ و ص۳۲۷، ح ۷۴۳،</ref>


۴. غيبت
۴. غیبت


از آنجا كه غيبت، آبروي مؤمني را مي‌ريزد، او را دشمن غيبت كننده مي كند. همچنين دوستان كسي كه از او غيبت شده، به غيبت كننده به ديده دشمني مي نگرند؛ هر چند ديدشان درباره كسي كه نقصش بيان شده است نيز عوض شود؛ پس غيبت كننده هم خشم پروردگار و هم خشم و كينه بندگان او را بر مي‌انگيزد. اميرالمؤمنين علي(ع) فرمود: «ايّاك و الغيبه فانها تعقتك الي الله و الناس و تحبط أجرك» از غيبت بپرهيز؛ چون موجب مي‌شود مورد خشم و دشمني خدا و مردم قرار گيري و پاداشت نابود شود.<ref>تهراني، مجتبي، اخلاق الهي، ناشر مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۴، ص۹۵ يا ۶۵.</ref>  
از آنجا که غیبت، آبروی مؤمنی را می‌ریزد، او را دشمن غیبت کننده می‌کند. همچنین دوستان کسی که از او غیبت شده، به غیبت کننده به دیده دشمنی می‌نگرند؛ هر چند دیدشان درباره کسی که نقصش بیان شده است نیز عوض شود؛ پس غیبت کننده هم خشم پروردگار و هم خشم و کینه بندگان او را برمی‌انگیزد. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «ایّاک و الغیبه فانها تعقتک الی الله و الناس و تحبط أجرک» از غیبت بپرهیز؛ چون موجب می‌شود مورد خشم و دشمنی خدا و مردم قرارگیری و پاداشت نابود شود.<ref>تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۴، ص۹۵ یا ۶۵.</ref>


۵. مراء و خرده گيري از گفتار ديگران
۵. مراء و خرده‌گیری از گفتار دیگران


خرده گيري از گفتار ديگران، دوستي ها را از بين برده،دل ها را از هم چركين مي كند تا جايي كه در پي آن دشمني و كينه پديد مي آيد. در اين صورت شخص يا دشمني خودش را ظاهر مي كند يا اگر نتوانست، به ظاهر ادعاي دوستي كرده، در باطن كينه مي ورزد كه اين رفتار دوروئي است.
خرده‌گیری از گفتار دیگران، دوستی‌ها را از بین برده، دل‌ها را از هم چرکین می‌کند تا جایی که در پی آن دشمنی و کینه پدید می‌آید. در این صورت شخص یا دشمنی خودش را ظاهر می‌کند یا اگر نتوانست، به ظاهر ادعای دوستی کرده، در باطن کینه می‌ورزد که این رفتار دوروئی است.


امام صادق(ع) به نقل از حضرت علي(ع) مي‌فرمايد: «اياكم و المراء و الخصومه فإنهما يمرضان القلوب علي الاخوان و ينبت عليهما النفاق.»؛ از مراء و دشمني بپرهيزيد. همانا اين دو، دل هاي برادران ديني را بيمار مي‌كند و نفاق بر آن دو مي‌روياند.<ref>تهراني، مجتبي، اخلاق الهي، ناشر مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۱۷۳-۱۷۴.</ref>
امام صادق(ع) به نقل از حضرت علی(ع) می‌فرماید: «ایاکم و المراء و الخصومه فإنهما یمرضان القلوب علی الاخوان و ینبت علیهما النفاق.»؛ از مراء و دشمنی بپرهیزید. همانا این دو، دل‌های برادران دینی را بیمار می‌کند و نفاق بر آن دو می‌رویاند.<ref>تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۱۷۳–۱۷۴.</ref>


۶. جدال  
۶. جدال


هرگاه هيچ يك از دو طرف بحث زيربار مطالب ديگري نرفته، تسليم نشود، چه بسا ميان آنها دشمني پديد آيد. حضرت صادق(ع) در جمله اي بسيار زيبا به اين مطلب اشاره فرمود: «از ستيزه جويي در دين بپرهيزيد؛ زيرا دل ها را از ياد خدا بازداشته، نفاق را به ارث مي گذارد و كينه و دشمني را زنده مي‌كند.»<ref>تهراني، مجتبي، اخلاق الهي، ناشر مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۰۹.</ref>  
هرگاه هیچ‌یک از دو طرف بحث زیربار مطالب دیگری نرفته، تسلیم نشود، چه بسا میان آنها دشمنی پدید آید. حضرت صادق(ع) در جمله ای بسیار زیبا به این مطلب اشاره فرمود: «از ستیزه‌جویی در دین بپرهیزید؛ زیرا دل‌ها را از یاد خدا بازداشته، نفاق را به ارث می‌گذارد و کینه و دشمنی را زنده می‌کند.»<ref>تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۰۹.</ref>


۷. لعن و نفرين
۷. لعن و نفرین


لعن و نفرين، كينه و دشمني ديگران را براي لعنت كننده پديد مي‌آورد. البته منظور از لعن و نفرين در اين‌جا، موارد نكوهيده و ناپسند لعن و نفرين مي‌باشد، وگرنه موارد جواز لعن و نفرين از محل بحث خارج مي باشد. در لعن و نفرين نكوهيده، نفرين كننده بذر دشمني و كينه را در دل نفرين شده و اطرافيان وي مي‌پاشد و كدورت و دل شكستگي را در وي به وجود مي‌آورد.<ref>تهراني، مجتبي، اخلاق الهي، ناشر مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۴۷.</ref>  
لعن و نفرین، کینه و دشمنی دیگران را برای لعنت کننده پدیدمی‌آورد. البته منظور از لعن و نفرین در این‌جا، موارد نکوهیده و ناپسند لعن و نفرین می‌باشد، وگرنه موارد جواز لعن و نفرین از محل بحث خارج می‌باشد. در لعن و نفرین نکوهیده، نفرین کننده بذر دشمنی و کینه را در دل نفرین شده و اطرافیان وی می‌پاشد و کدورت و دل شکستگی را در وی به وجود می‌آورد.<ref>تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۴۷.</ref>


۸. فحش  
۸. فحش


فحش و ناسزاگويي بذر دشمني را در دل ديگران مي پاشد و آنها را از فحش دهنده متنفر مي كند؛ چنين فردي به جاي كسب دوستي، بر تعداد دشمنان خود مي افزايد. غالباً مردم از افراد فحّاش، دوري مي كنند و به سبب كينه اي كه از او در دل دارند. حاضر به دوستي و مراوده با او نيستند. رسول اكرم(ص) مي فرمايد: «لا تسبوا الناس فتكسبوا العداوه لهم» به مردم دشنام ندهيد تا دشمني ايشان را بدست نياوريد.<ref>تهراني، مجتبي، اخلاق الهي، ناشر مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۷۰.</ref>  
فحش و ناسزاگویی بذر دشمنی را در دل دیگران می‌پاشد و آنها را از فحش دهنده متنفر می‌کند؛ چنین فردی به جای کسب دوستی، بر تعداد دشمنان خود می‌افزاید. غالباً مردم از افراد فحّاش، دوری می‌کنند و به سبب کینه ای که از او در دل دارند. حاضر به دوستی و مراوده با او نیستند. رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «لا تسبوا الناس فتکسبوا العداوه لهم» به مردم دشنام ندهید تا دشمنی ایشان را بدست نیاورید.<ref>تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۷۰.</ref>


۹. استهزاء و مسخره كردن
۹. استهزاء و مسخره کردن


اگر كسي، ديگري را مسخره كند و آن شخص نتواند از خود دفاع كند خشم او را در دل مي‌گيرد و تبديل به كينه مي‌كند تا هر موقع بتواند به اوضربه بزند.<ref>تهراني، مجتبي، اخلاق الهي، ناشر مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۹۵.</ref>  
اگر کسی، دیگری را مسخره کند و آن شخص نتواند از خود دفاع کند خشم او را در دل می‌گیرد و تبدیل به کینه می‌کند تا هر موقع بتواند به اوضربه بزند.<ref>تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۹۵.</ref>


۱۰. طمع
۱۰. طمع


اگر به مال كسي طمع كرديم و دست نياز به سويش دراز كرديم و حاجت خواستيم و او بر آورده نكرد با او دشمن مي شويم. حضرت سجاد – عليه السلام- فرمود: «من همه خير را در اين ديدم كه بايد طمع را از هر چه در دست مردم است بريد».<ref>دستغيب، عبدالحسين، قلب سليم، قم، دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۵۱، ص۶۶۵.</ref>
اگر به مال کسی طمع کردیم و دست نیاز به سویش دراز کردیم و حاجت خواستیم و او برآورده نکرد با او دشمن می‌شویم. حضرت سجاد – علیه السلام- فرمود: «من همه خیر را در این دیدم که باید طمع را از هر چه در دست مردم است برید».<ref>دستغیب، عبدالحسین، قلب سلیم، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۵۱، ص۶۶۵.</ref>


البته به نظر مي‌رسد موارد ديگري هم باشند كه باعث كينه و عداوت شوند؛ ولي موارد ذكر شده، از أهم عوامل كينه زا بودند؛ كه اگر رعايت شود و انسان مرتكب هيچ يك از اينها نشود، كينه را در دل ديگران نخواهد كاشت.  
البته به نظر می‌رسد موارد دیگری هم باشند که باعث کینه و عداوت شوند؛ ولی موارد ذکر شده، از أهم عوامل کینه زا بودند؛ که اگر رعایت شود و انسان مرتکب هیچ‌یک از اینها نشود، کینه را در دل دیگران نخواهد کاشت.


بايد توجه داشت مؤمن، بنابر آيات و روايات متعددي كه نقل شده است، هيچگاه كينه ديگران را در دل خود نگه نمي دارد و در مجلسي كه كينه به دل گرفت هنگام برخاستن از آن مجلس، كينه را هم از دلش پاك مي كند. افراد كينه توز، هميشه در عذاب اند و اندوهشان دوچندان. كم آسايش‌ترين مردم هستند، پر غلّ و غش ترين دلها را دارند، بدترين همنشين هستند، كمترين دوستان را دارند، پايبند به دوستي نيستند، بوئي از بزرگ منشي نبرده‌اند. در واقع كافر هستند، چون در روايت داريم كينه مؤمن لحظه‌اي است و زماني كه از برادر خود جدا شد در دل خود كينه‌اي نسبت به او نگه نمي‌دارد؛ امّا كينه كافر مادم العمر است.<ref>محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ترجمه حميدرضا مشايخي، نشر دارالحديث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.</ref>
باید توجه داشت مؤمن، بنابر آیات و روایات متعددی که نقل شده است، هیچگاه کینه دیگران را در دل خود نگه نمی‌دارد و در مجلسی که کینه به دل گرفت هنگام برخاستن از آن مجلس، کینه را هم از دلش پاک می‌کند. افراد کینه توز، همیشه در عذاب اند و اندوهشان دوچندان. کم آسایش‌ترین مردم هستند، پر غلّ و غش‌ترین دلها را دارند، بدترین همنشین هستند، کمترین دوستان را دارند، پایبند به دوستی نیستند، بوئی از بزرگ منشی نبرده‌اند. در واقع کافر هستند، چون در روایت داریم کینه مؤمن لحظه‌ای است و زمانی که از برادر خود جدا شد در دل خود کینه‌ای نسبت به او نگه نمی‌دارد؛ امّا کینه کافر مادم العمر است.<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا مشایخی، نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.</ref>


۱۱- بی توجهی به ضررهای روانی و جسمانی بر فردکینه توز؛
۱۱- بی‌توجهی به ضررهای روانی و جسمانی بر فردکینه توز.


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق

نسخهٔ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۱

سؤال
چرا انسان از دیگران کینه به دل می‌گیرد؟


در اینجا به چند مورد از موجبات کینه اشاره می‌شود:

۱. خصومت

یکی از عوامل و موارد ایجاد دشمنی و عداوت، بحث‌های علمی است که آمیخته به خصومت باشد. اسلام چنین بحثی را ناروا و ممنوع شناخته و در کتب اخبار، علمای حدیث، باب مخصوصی را برای آن روایات باز نموده‌اند.[۱] در بحث‌های علمی که کار به مِراء و جدال می‌کشد و هیچ‌کدام حرف دیگری را نمی‌پذیرد، اسلام از این کار به شدت نهی می‌کند و توصیه می‌نماید که از آن بپرهیزند تا بذر کینه و دشمنی کاشته نشود.[۲]

۲. توقع بیش از حد

در روایات اهل بیت چنین آمده که اگر انسان از برادر خود بیش از حد و اندازه ای که او در آن وضعیت و موقعیت قرار دارد، انتظار داشته باشد و در نتیجه او را به جهت عدم برآوردن انتظارش سرزنش و ملامت کند، این ملامت و سرزنش باعث می‌شود شخص ملامت شونده نسبت به ملامت کننده کینه به دل بگیرد. این مورد در بین دو دوست، دو برادر، استاد و شاگرد، والدین و فرزندان، زن و شوهر و… ممکن است روی دهد. در این باره روایتی از حضرت امیر(ع) نقل شده که فرموده‌اند: «برادرت را با همان وضعی که دارد تحمل کن و زیاد سرزنش نکن؛ زیرا این کار کینه می‌آورد.»[۳]

۳. فقدان یک فضیلت

اگر انسان پیش دیگری، از یک چیزی که دارد صحبت کند و به آن افتخار کند؛ در حالی‌که آن شخص آن چیز را ندارد و در بعضی مواقع امکان تحصیل آن را هم ندارد مثل شرافت خانوادگی که شخصی به آن افتخار می‌کند و طرف مقابل چون این شرافت خانوادگی را ندارد و قابل کسب هم نمی‌باشد در نتیجه کینه طرف را به دل می‌گیرد. از حضرت امام علی(ع) در این مورد روایتی نقل شده است: «بپرهیز از بیان علم نزد کسی که اشتیاقی به آن ندارد و از بیان مقام و شرافت گذشته در نزد کسی که گذشته افتخارآمیزی ندارد؛ زیرا این امر موجب کینه توزی او نسبت به تو می‌گردد.»[۴]

۴. غیبت

از آنجا که غیبت، آبروی مؤمنی را می‌ریزد، او را دشمن غیبت کننده می‌کند. همچنین دوستان کسی که از او غیبت شده، به غیبت کننده به دیده دشمنی می‌نگرند؛ هر چند دیدشان درباره کسی که نقصش بیان شده است نیز عوض شود؛ پس غیبت کننده هم خشم پروردگار و هم خشم و کینه بندگان او را برمی‌انگیزد. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «ایّاک و الغیبه فانها تعقتک الی الله و الناس و تحبط أجرک» از غیبت بپرهیز؛ چون موجب می‌شود مورد خشم و دشمنی خدا و مردم قرارگیری و پاداشت نابود شود.[۵]

۵. مراء و خرده‌گیری از گفتار دیگران

خرده‌گیری از گفتار دیگران، دوستی‌ها را از بین برده، دل‌ها را از هم چرکین می‌کند تا جایی که در پی آن دشمنی و کینه پدید می‌آید. در این صورت شخص یا دشمنی خودش را ظاهر می‌کند یا اگر نتوانست، به ظاهر ادعای دوستی کرده، در باطن کینه می‌ورزد که این رفتار دوروئی است.

امام صادق(ع) به نقل از حضرت علی(ع) می‌فرماید: «ایاکم و المراء و الخصومه فإنهما یمرضان القلوب علی الاخوان و ینبت علیهما النفاق.»؛ از مراء و دشمنی بپرهیزید. همانا این دو، دل‌های برادران دینی را بیمار می‌کند و نفاق بر آن دو می‌رویاند.[۶]

۶. جدال

هرگاه هیچ‌یک از دو طرف بحث زیربار مطالب دیگری نرفته، تسلیم نشود، چه بسا میان آنها دشمنی پدید آید. حضرت صادق(ع) در جمله ای بسیار زیبا به این مطلب اشاره فرمود: «از ستیزه‌جویی در دین بپرهیزید؛ زیرا دل‌ها را از یاد خدا بازداشته، نفاق را به ارث می‌گذارد و کینه و دشمنی را زنده می‌کند.»[۷]

۷. لعن و نفرین

لعن و نفرین، کینه و دشمنی دیگران را برای لعنت کننده پدیدمی‌آورد. البته منظور از لعن و نفرین در این‌جا، موارد نکوهیده و ناپسند لعن و نفرین می‌باشد، وگرنه موارد جواز لعن و نفرین از محل بحث خارج می‌باشد. در لعن و نفرین نکوهیده، نفرین کننده بذر دشمنی و کینه را در دل نفرین شده و اطرافیان وی می‌پاشد و کدورت و دل شکستگی را در وی به وجود می‌آورد.[۸]

۸. فحش

فحش و ناسزاگویی بذر دشمنی را در دل دیگران می‌پاشد و آنها را از فحش دهنده متنفر می‌کند؛ چنین فردی به جای کسب دوستی، بر تعداد دشمنان خود می‌افزاید. غالباً مردم از افراد فحّاش، دوری می‌کنند و به سبب کینه ای که از او در دل دارند. حاضر به دوستی و مراوده با او نیستند. رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «لا تسبوا الناس فتکسبوا العداوه لهم» به مردم دشنام ندهید تا دشمنی ایشان را بدست نیاورید.[۹]

۹. استهزاء و مسخره کردن

اگر کسی، دیگری را مسخره کند و آن شخص نتواند از خود دفاع کند خشم او را در دل می‌گیرد و تبدیل به کینه می‌کند تا هر موقع بتواند به اوضربه بزند.[۱۰]

۱۰. طمع

اگر به مال کسی طمع کردیم و دست نیاز به سویش دراز کردیم و حاجت خواستیم و او برآورده نکرد با او دشمن می‌شویم. حضرت سجاد – علیه السلام- فرمود: «من همه خیر را در این دیدم که باید طمع را از هر چه در دست مردم است برید».[۱۱]

البته به نظر می‌رسد موارد دیگری هم باشند که باعث کینه و عداوت شوند؛ ولی موارد ذکر شده، از أهم عوامل کینه زا بودند؛ که اگر رعایت شود و انسان مرتکب هیچ‌یک از اینها نشود، کینه را در دل دیگران نخواهد کاشت.

باید توجه داشت مؤمن، بنابر آیات و روایات متعددی که نقل شده است، هیچگاه کینه دیگران را در دل خود نگه نمی‌دارد و در مجلسی که کینه به دل گرفت هنگام برخاستن از آن مجلس، کینه را هم از دلش پاک می‌کند. افراد کینه توز، همیشه در عذاب اند و اندوهشان دوچندان. کم آسایش‌ترین مردم هستند، پر غلّ و غش‌ترین دلها را دارند، بدترین همنشین هستند، کمترین دوستان را دارند، پایبند به دوستی نیستند، بوئی از بزرگ منشی نبرده‌اند. در واقع کافر هستند، چون در روایت داریم کینه مؤمن لحظه‌ای است و زمانی که از برادر خود جدا شد در دل خود کینه‌ای نسبت به او نگه نمی‌دارد؛ امّا کینه کافر مادم العمر است.[۱۲]

۱۱- بی‌توجهی به ضررهای روانی و جسمانی بر فردکینه توز.

منابع

  1. فلسفی محمدتقی، گفتار فلسفی، شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۵، ج۱، ص۳۹۸.
  2. رجوع شود به کتاب شهید ثانی؛ فیته المراید؛ باب مراء.
  3. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا مشایخی، نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.
  4. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۲۰ جلدی، بیروت، داراحیاء التراث، ۱۳۸۵ ق، ج۲۰، ص۳۲۲، ح ۶۹۶ و ص۳۲۷، ح ۷۴۳،
  5. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۴، ص۹۵ یا ۶۵.
  6. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۱۷۳–۱۷۴.
  7. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۰۹.
  8. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۴۷.
  9. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۷۰.
  10. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۹۵.
  11. دستغیب، عبدالحسین، قلب سلیم، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۵۱، ص۶۶۵.
  12. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا مشایخی، نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.