عدم جواز روزه برای مسافر با توجه به آیه ۱۸۴ سوره بقره

نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۹ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

آیهٔ شریفهٔ ﴿... و اَن تصوموا خیر لَکم ان کنتم تعلمون (سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۸۴)، به دنبال (اثبات) عدم جواز روزه برای مسافر است. حال آن که بعضی از اهل سنت در مسافرت روزه می‌گیرند؛ پاسخ آنان چیست؟

حنفیّه، شافعیّه، مالکیه و حنابله از جمله مذاهب اهل سنت هستند و در بسیاری از مسائل فقهی با یکدیگر نیز اختلاف نظر دارند. در مورد احکام روزه مسافر، شرایط سفر و حدّ آن نیز نظرِ واحدی در میان آنان به چشم نمی‌خورد. اما درباره جواز یا عدم جواز روزه مسافر، مهمترین مُستند آنها همان آیه شریفهٔ ۱۸۴ سوره بقره می‌باشد.

دربارهٔ روزه مسافر، در میان اهل سنت اتفاق نظر وجود ندارد. به طوری که حنفیه و شافعیه معتقدند: در صورتی که روزه گرفتن برای وی مشقّت نداشته باشد. مستحب است. آن‌ها برای اثبات مطلب خود به آیهٔ شریفهٔ (و اَنْ تَصُوموا لکم…) استناد کرده‌اند و می‌گویند اگر روزه در سفر مشقّت داشته باشد، افطار نمودن بهتر است.

مالکیه می‌گویند: اگر مشقت نباشد، روزه برای مسافر بهتر است.

حنابله می‌گویند: افطار نمودن برای مسافر، سنّت است و روزهٔ مسافر کراهت دارد؛ اگر چه مشقّتی نداشته باشد؛ زیرا پیامبر اکرم می‌فرماید: «لیس من البرّ الصوم فی السفر»[۱]

اکثر علمای اهل سنت، معتقدند از آیهٔ شریفهٔ ﴿ایاماً معدودات فَمن کانَ منکم مریضاً اَوْ عَلی سفر فَعِده مِنْ اَیام اُخَر و علی الّذین تطیقونَه فِدْیَه طَعامُ مسکین فمن تطوَّعَ خیراً فهو خیرٌ لَهُ، و اَنْ تَصُوموا خیرٌ لَکُمْ ان کنتم تَعْمَلُون[۲] استفاده می‌شود که مریض و مسافر مجاز به افطار هستند. یعنی نه این که حتماً نباید روزه بگیرند، بلکه حکم آن‌ها تخییر است؛ اگر می‌خواهند افطار کنند و در صورت افطار، قضای آن را بگیرند.

در پاسخ به اهل سنت باید گفت: از جملهٔ (فَعِده مِنْ اَیّام اُخَر)، لزوم افطار به دست می‌آید؛ چون آیه می‌فرماید: کسی که مریض یا مسافر است، چند روز دیگر (غیر از ماه رمضان) را روزه بگیرد؛ بنا بر این، آیهٔ شریفه قول ایشان را ردّ می‌کند. علاوه بر این، همین معنا، از پیشوایان دین و خاندان پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله ـ روایت شده و جمعی از اصحاب پیامبر مانند عبدالرحمن بن عوف، عمر بن خطاب، عبدالله بن عمر، ابوهریره و عروه بن زبیر نیز بر وفق آن فتوا داده‌اند.[۳] برای اطلاع بیش تر می‌توانید به کتاب‌های آیات الاحکام، باب صوم، ذیل آیهٔ یاد شده رجوع نمایید.

و امّا مقصود از (وَ اَنْ تَصُومُوا خیرٌ لَکُم…) چیست؟ برخی از مفسرین گفته‌اند: این جمله مربوط به (و علی الذین یطیقونه …) است که در این صورت مقصود از آن چنین خواهد بود: کسانی که روزه برای آن‌ها مشقت دارد، بهتر است به جای فدیه دادن روزه بگیرند؛ چرا که روزه برای آن‌ها به خاطر مصالحی که در آن وجود دارد، بهتر است.

و برخی دیگر گفته‌اند که این جمله مربوط به همهٔ کسانی است که دارای عذر می‌باشد و باید افطار کنند (و در گذشته از آن‌ها یاد شده) مانند بیماران و مسافران و آن‌ها که روزه برای آن‌ها مشقت دارد که در این صورت منظور آیه چنین خواهد بود: ای کسانی که مریض یا مسافر هستید یا روزه برای شما مشقت دارد! روزه گرفتن برای شما از افطار و فدیه بهتر است؛ اگر بدانید و به مصالح و منافع روزه آگاه باشید.

و جمعی دیگر معتقدند: این جمله مربوط است به جملهٔ (کتب علیکم الصیام…) است. در این صورت معنای آن چنین خواهد بود: روزه بر شما همانند مِلَل پیشین فرض شده و بدانید که روزه به خاطر منافعی که دارد، برای شما مفید و خیر است و از انجام آن کوتاهی نکنید[۴] … این وجه متقن و مقبول تر است.

نکتهٔ دیگر آن که جملهٔ ﴿و اَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُم… تأکیدی بر فلسفهٔ روزه است و آن این که این عبادت ـ همانند سایر عبادات ـ چیزی بر جاه و جلال خدا نمی‌افزاید بلکه تمام سود و فایدهٔ آن عاید عبادت کنندگان می‌شود.

شاهد این سخن، تعبیرهای مشابه آن است که در آیات دیگر قرآن به چشم می‌خورد؛ مانند: (ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون)(سورهٔ جمعه، آیهٔ ۹) که بعد از حکم وجوب نماز جمعه ذکر شد است.

و در آیهٔ ۱۶ از سورهٔ عنکبوت می‌خوانیم: ﴿و ابراهیم اذ قال لقومه اعبدوا اللّه و اتقوه ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون او به بت پرستان گفت: خدا را پرستش کنید و از او بپرهیزید؛ این برای شما بهتر است اگر بدانید.

به این ترتیب روشن می‌شود که جملهٔ (و ان تصوموا خیر لکم) خطاب به همهٔ روزه داران است نه گروه خاصّی از آنان.[۵] و نیز روشن می‌شود که این جمله دلالت بر وجوب تخییری روزه ندارد بلکه با توجه به جملهٔ (و من کان مریضاً او علی سفر فعده من ایام اُخر) همان‌طور که روزه گرفتن برای افراد سالم یک فریضهٔ الهی است، افطار کردن هم برای بیماران و مسافران یک فرمان الهی می‌باشد که مخالفت با آن گناه است.

منابع

  1. الجزایری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱.
  2. بقره/ ۱۸۴.
  3. امیرخانی، احمد، آیات الاحکام، ج۲، ص۲۷۱، (با اندکی تغییر).
  4. قربانی لاهیجی، زین العابدین، تفسیر آیات الاحکام، ج۳، ص۱۵۲.
  5. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج۱، ص۶۲۶.