صفات ثبوتی و سلبی: تفاوت میان نسخه‌ها

(تکمیل و بارگزاری)
جز (ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
خط ۴: خط ۴:
  |شاخه فرعی۱ = آفریدگار
  |شاخه فرعی۱ = آفریدگار
  |شاخه فرعی۲ = اسماء و صفات الهی
  |شاخه فرعی۲ = اسماء و صفات الهی
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}


{{سوال}}
{{سوال}}
[[صفات ثبوتي]] و [[صفات سلبی|سلبي]] [[خداوند]] را توضيح دهيد و فرق آنها را بيان كنيد؟
[[صفات ثبوتی]] و [[صفات سلبی|سلبی]] [[خداوند]] را توضیح دهید و فرق آنها را بیان کنید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


در مباحث کلامی صفات الهی از چند حیث تقسیم بندی شده است که یکی از این موارد، تقسیم صفات الهی به ثبوتی و سلبی می باشد. در یک تعریف کلی صفات ثبوتی صفاتی هستند که صفتی که ذات الهی متصف به آن می شود را برای خدای متعال ثابت می کند، مانند علم و قدرت. در مقابل صفات سلبی، صفاتی هستند که یک نوع نقص را از خدای متعال سلب و منع می کند، مثل جاهل بودن. بنابر این هر دوی این صفات، از کمال ذات خداوند پرده بر می دارد، یکی از جهت ثابت کردن صفتی برای خدای متعال و یکی از جهت نفی کردن صفت نقصان از خدای متعال.
در مباحث کلامی صفات الهی از چند حیث تقسیم‌بندی شده است که یکی از این موارد، تقسیم صفات الهی به ثبوتی و سلبی می‌باشد. در یک تعریف کلی صفات ثبوتی صفاتی هستند که صفتی که ذات الهی متصف به آن می‌شود را برای خدای متعال ثابت می‌کند، مانند علم و قدرت. در مقابل صفات سلبی، صفاتی هستند که یک نوع نقص را از خدای متعال سلب و منع می‌کند، مثل جاهل بودن. بنابر این هر دوی این صفات، از کمال ذات خداوند پرده برمی‌دارد، یکی از جهت ثابت کردن صفتی برای خدای متعال و یکی از جهت نفی کردن صفت نقصان از خدای متعال.


== صفات ثبوتی ==
== صفات ثبوتی ==
در مباحث کلامي، صفات الهي از چند جهت تقسيم بندي شده که يکي از آنها، تقسيم صفات الهي به صفات ثبوتي (جماليه) و سلبي (جلاليه) است.  
در مباحث کلامی، صفات الهی از چند جهت تقسیم‌بندی شده که یکی از آنها، تقسیم صفات الهی به صفات ثبوتی (جمالیه) و سلبی (جلالیه) است.


هرگاه صفت، بگونه اي باشد كه براي موصوف اش (خداوند) جمال و كمالي را ثابت كند و به واقعيتي در ذات موصوف اش (خداوند) اشاره كند، صفت ثبوتي نام دارد. مانند علم، قدرت و حي بودن. پس صفات ثبوتي یا جمالي صفاتي است که بيانگر، بعدي از ابعاد کمالي  خداوند سبحان است، و از ثبوت واقعيتي در ذات الهي حکايت مي کند.<ref>ر.ک: سعيدي مهر، پيشين، ص ۱۹۷.</ref>  
هرگاه صفت، بگونه ای باشد که برای موصوف اش (خداوند) جمال و کمالی را ثابت کند و به واقعیتی در ذات موصوف اش (خداوند) اشاره کند، صفت ثبوتی نام دارد. مانند علم، قدرت و حی بودن. پس صفات ثبوتی یا جمالی صفاتی است که بیانگر، بعدی از ابعاد کمالی خداوند سبحان است، و از ثبوت واقعیتی در ذات الهی حکایت می‌کند.<ref>ر. ک. سعیدی مهر، پیشین، ص ۱۹۷.</ref>


==صفات سلبي==
== صفات سلبی ==
هرگاه صفت، بگونه ای باشد که نقص و کاستی را از موصوف (خداوند) نفی کند، صفت سلبی نام دارد. مانند مرکب نبودن، جاهل نبودن و شریک نداشتن.<ref>سبحانی، جعفر، الألهیات، قم، مرکز جهانی، چاپ قدس، ج۱، ص۸۲.</ref> پس صفت سلبی، حاکی از سلب نوعی نقص و مفهوم عدمی از ذات خداوند است و از آن جا که نقص و کاستی، خود، سلب کمال است پس حقیقت صفت سلبی، سلب سلب کمال است و چون نفی نفی، نوعی از اثبات است، پس صفات سلبی نیز در نهایت از کمال ذات خداوند پرده برمی‌دارد، پس صفات سلبی به معنای وجود نقصان در ذات باری تعالی نیست بلکه همانند صفات ثبوتی از کمال ذات حکایت می‌کند.<ref>سعیدی مهر، پیشین، ص ۱۹۷.</ref>


هرگاه صفت، بگونه اي باشد كه نقص و كاستي را از موصوف (خداوند) نفي كند، صفت سلبي نام دارد. مانند مركب نبودن، جاهل نبودن و شريك نداشتن.<ref>سبحاني، جعفر، الألهيات، قم، مركز جهاني، چاپ قدس، ج۱، ص۸۲.</ref> پس صفت سلبي، حاکي از سلب نوعي نقص و مفهوم عدمي از ذات خداوند است و از آن جا که نقص و کاستي، خود، سلب کمال است پس حقيقت صفت سلبي، سلب سلب کمال است و چون نفي نفي، نوعي از اثبات است، پس صفات سلبي نيز در نهايت از کمال ذات خداوند پرده بر مي دارد، پس صفات سلبي به معناي وجود نقصان در ذات باري تعالي نيست بلکه همانند صفات ثبوتي از کمال ذات حکايت مي کند.<ref>سعيدي مهر، پيشين، ص ۱۹۷.</ref>  
برای خداوند در [[قرآن]] [[اسماء|اسماء الهی]] و صفات زیادی ذکر شده و صفات متعددی نفی شده است.<ref>اللهیات، همان، ص۱۸۳.</ref> برای نمونه آیه ذیل این دو صفت (ثبوتی و سلبی) را بخداوند نسبت می‌دهد: {{قرآن|تبارک اسم ربک ذی الجلال و الاکرام}}<ref>الرحمن/۷۸.</ref> صفت جلال، یعنی خداوند از مشابهت و مماثلت و دیگر صفات نقص، پاک و منزه است و صفت اکرام یعنی خداوند به صفات عالی متصف و متجمل است.<ref>صدر الدین محمد شیرازی، اسفار، بیروت، احیاء التراث، چاپ چهارم، ج۶، ص۱۱۸.</ref>


براي خداوند در [[قرآن]] [[اسماء|اسماء الهی]] و صفات زيادي ذكر شده و صفات متعددي نفي شده است.<ref>اللهيات، همان، ص۱۸۳.</ref> برای نمونه آيه ذيل اين دو صفت (ثبوتي و سلبي) را بخداوند نسبت مي دهد: {{قرآن|تبارك اسم ربك ذي الجلال و الاكرام}}<ref>الرحمن/۷۸.</ref> صفت جلال، يعني خداوند از مشابهت و مماثلت و ديگر صفات نقص، پاك و منزه است و صفت اكرام يعني خداوند به صفات عالی متصف و متجمل است.<ref>صدر الدين محمد شيرازي، اسفار، بيروت، احياء التراث، چاپ چهارم، ج۶، ص۱۱۸.</ref>
بنابراین صفت ثبوتی، یعنی اثبات کمال برای خداوند. صفت سلبی، یعنی نفی و سلب نقص. صفات سلبی به سلبِ سلب کمال بر می‌گردد؛ پس اینکه می گوئیم: خدا جاهل نیست؛ یعنی سلب می‌کنیم، نفی علم را که معنای آن اثبات و ایجاب علم می‌شود.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، بدایه الحکمه، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص۱۷۲.</ref>{{پایان پاسخ}}
 
بنابراين صفت ثبوتي، يعني اثبات كمال براي خداوند. صفت سلبي، يعني نفي و سلب نقص. صفات سلبي به سلبِ سلب كمال بر مي گردد؛ پس اينكه مي گوئيم: خدا جاهل نيست؛ يعني سلب مي كنيم، نفي علم را كه معناي آن اثبات و ايجاب علم مي شود.<ref>طباطبائي، سيد محمد حسين، بدايه الحكمه، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، ص۱۷۲.</ref>{{پایان پاسخ}}


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:==


۱ـ خدا شناسي، ص ۲۹۲، شناخت صفات خدا، استاد جعفر سبحاني.  
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ خداشناسی، ص ۲۹۲، شناخت صفات خدا، استاد جعفر سبحانی.


۲ـ سعيدي مهر، کلام اسلامي۱، موسسه فرهنگي طه، قم، ۱۳۷۷.  
۲ـ سعیدی مهر، کلام اسلامی۱، مؤسسه فرهنگی طه، قم، ۱۳۷۷.


۳. عبدالحسين خسرو پناه، قلمرو دين، قم، مرکز مطالعات ...، ۱۳۸۱.
۳. عبدالحسین خسرو پناه، قلمرو دین، قم، مرکز مطالعات …، ۱۳۸۱.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =شد  
  | شناسه =شد
  | تیترها =شد  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =شد  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =شد  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =ب  
  | اولویت =ب
  | کیفیت =ب  
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۶ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۰

سؤال

صفات ثبوتی و سلبی خداوند را توضیح دهید و فرق آنها را بیان کنید؟


در مباحث کلامی صفات الهی از چند حیث تقسیم‌بندی شده است که یکی از این موارد، تقسیم صفات الهی به ثبوتی و سلبی می‌باشد. در یک تعریف کلی صفات ثبوتی صفاتی هستند که صفتی که ذات الهی متصف به آن می‌شود را برای خدای متعال ثابت می‌کند، مانند علم و قدرت. در مقابل صفات سلبی، صفاتی هستند که یک نوع نقص را از خدای متعال سلب و منع می‌کند، مثل جاهل بودن. بنابر این هر دوی این صفات، از کمال ذات خداوند پرده برمی‌دارد، یکی از جهت ثابت کردن صفتی برای خدای متعال و یکی از جهت نفی کردن صفت نقصان از خدای متعال.

صفات ثبوتی

در مباحث کلامی، صفات الهی از چند جهت تقسیم‌بندی شده که یکی از آنها، تقسیم صفات الهی به صفات ثبوتی (جمالیه) و سلبی (جلالیه) است.

هرگاه صفت، بگونه ای باشد که برای موصوف اش (خداوند) جمال و کمالی را ثابت کند و به واقعیتی در ذات موصوف اش (خداوند) اشاره کند، صفت ثبوتی نام دارد. مانند علم، قدرت و حی بودن. پس صفات ثبوتی یا جمالی صفاتی است که بیانگر، بعدی از ابعاد کمالی خداوند سبحان است، و از ثبوت واقعیتی در ذات الهی حکایت می‌کند.[۱]

صفات سلبی

هرگاه صفت، بگونه ای باشد که نقص و کاستی را از موصوف (خداوند) نفی کند، صفت سلبی نام دارد. مانند مرکب نبودن، جاهل نبودن و شریک نداشتن.[۲] پس صفت سلبی، حاکی از سلب نوعی نقص و مفهوم عدمی از ذات خداوند است و از آن جا که نقص و کاستی، خود، سلب کمال است پس حقیقت صفت سلبی، سلب سلب کمال است و چون نفی نفی، نوعی از اثبات است، پس صفات سلبی نیز در نهایت از کمال ذات خداوند پرده برمی‌دارد، پس صفات سلبی به معنای وجود نقصان در ذات باری تعالی نیست بلکه همانند صفات ثبوتی از کمال ذات حکایت می‌کند.[۳]

برای خداوند در قرآن اسماء الهی و صفات زیادی ذکر شده و صفات متعددی نفی شده است.[۴] برای نمونه آیه ذیل این دو صفت (ثبوتی و سلبی) را بخداوند نسبت می‌دهد: ﴿تبارک اسم ربک ذی الجلال و الاکرام[۵] صفت جلال، یعنی خداوند از مشابهت و مماثلت و دیگر صفات نقص، پاک و منزه است و صفت اکرام یعنی خداوند به صفات عالی متصف و متجمل است.[۶]

بنابراین صفت ثبوتی، یعنی اثبات کمال برای خداوند. صفت سلبی، یعنی نفی و سلب نقص. صفات سلبی به سلبِ سلب کمال بر می‌گردد؛ پس اینکه می گوئیم: خدا جاهل نیست؛ یعنی سلب می‌کنیم، نفی علم را که معنای آن اثبات و ایجاب علم می‌شود.[۷]



معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ خداشناسی، ص ۲۹۲، شناخت صفات خدا، استاد جعفر سبحانی.

۲ـ سعیدی مهر، کلام اسلامی۱، مؤسسه فرهنگی طه، قم، ۱۳۷۷.

۳. عبدالحسین خسرو پناه، قلمرو دین، قم، مرکز مطالعات …، ۱۳۸۱.


منابع

  1. ر. ک. سعیدی مهر، پیشین، ص ۱۹۷.
  2. سبحانی، جعفر، الألهیات، قم، مرکز جهانی، چاپ قدس، ج۱، ص۸۲.
  3. سعیدی مهر، پیشین، ص ۱۹۷.
  4. اللهیات، همان، ص۱۸۳.
  5. الرحمن/۷۸.
  6. صدر الدین محمد شیرازی، اسفار، بیروت، احیاء التراث، چاپ چهارم، ج۶، ص۱۱۸.
  7. طباطبائی، سید محمد حسین، بدایه الحکمه، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص۱۷۲.