شرط اجتهاد در قضاوت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


==مقتضیات زمان و مکان==
==مقتضیات زمان و مکان==
محققان معتقدند اگر چه اجتهاد شرط لازم برای امر قضا است، اما تحولات و مقتضیات زمان و مکان، شرایطی را فراهم آورده که باید با ایجاد یک نظم مشترک و هماهنگ در علم قضاء و تربیت قضات، نیازهای قوه قضائیه را به طرز مطلوب برآورده ساخت و جامعه را نسبت به تحقق عدالت امیدوار نمود.<ref>هاشمی، سیدمحمد، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، نشر دادگستر، چاپ پنجم، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳۸۹.</ref>
اگرچه اجتهاد شرط لازم برای امر قضا است، اما تحولات و مقتضیات زمان و مکان، مجموعه شرایطی را ایجاد نموده‌است که تصدی قضاوت توسط افراد غیر‌مجتهد اجتناب‌ناپذیر ساخته است. بدین ترتیب، پس از ایجاد یک نظم هماهنگ در علم قضاء و تربیت قضات توسط حکومت اسلامی، نیازهای قوه قضائیه به شکلی مطلوب برآورده شده و از این رهگذر جامعه نسبت به تحقق عدالت امیدوار خواهد شد.


محققان برای قضاوت غیرمجتهد سه صورت را در نظر گرفته‌اند:
داوری غیرمجتهد و معتبر بودن حکم وی به یکی از صورت‌های سه‌گانه زیر قابل تصور است:


* غیر مجتهد استقلال در قضاوت داشته باشد و بدون اذن مجتهد جامع‌الشرایط، متصدی مقام قضاوت و داوری در میان مردم باشد. این مورد طبق نظر همه فقها حرام است.<ref name=":0">محمدی گیلانی، محمد، قضا و قضاوت در اسلام، تهران، نشر سایه، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۴۰.</ref>
اول. فرد غیر مجتهد بدون اذن مجتهد جامع‌الشرایط، متصدی مقام قضاوت شود.
* فرد غیر مجتهد را مجتهد جامع‌الشرایط جهت قضاوت بین مردم نصب نماید که از آن به قاضی منصوب تعبیر می‌کنند.  این صورت را فقیهان اجازه داده‌اند.<ref name=":0" />
 
* شخص مجتهد، غیرمجتهدی راکه غیر از اجتهاد بقیه شرائط را داراست از جانب خود وکیل در امر قضاء نماید و به وی نیابت در داوری بین مردم را بدهد. این مورد را نیز جایز دانسته‌اند.<ref name=":0" />
دوم. فرد غیر مجتهد توسط مجتهد جامع‌الشرایط برای تصدی مقام قضاوت نصب شود؛ تعبیر قاضی منصوب برای اشاره به این صورت است.
در زمان ائمه(ع) نیز افرادی که فاقد شرط اجتهاد بوده‌اند، به این مقام منصوب می‌شدند. برای نمونه امام علی(ع) درباره انتخاب قاضی اوصافی را برشمرده‌اند که اجتهاد از جمله آنها نیست.<ref>فیض الاسلام، نهج البلاغه، ص۱۰۱۰.</ref> در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آمده که «صفات و شرایط قاضی طبق موازین فقهی به وسیله قانون مشخص می‌گردد.»<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل یکصد و شصت و سوم.</ref> و در اجرای این اصل، ماده واحده قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری مصوب ۱۴/۲/۱۳۶۱ به گونه‌ای مقرر می‌دارد که «کسانی که دارای لیسانس قضایی یا لیسانس الهیات رشته معقول یا لیسانس دانشکده علوم قضایی و اداری وابسته به دادگستری یا مدرک قضایی از مدرسه عالی قضایی قم هستند یا طلابی که سطح را تمام کرده و دو سال خارج فقه و قضاء را با امتحان و تصدیق جامعه مدرسین دیده باشند» قابلیت قاضی شدن را دارا هستند. <ref>بند پنجم ماده واحده قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری.</ref>
 
سوم. فرد غیر مجتهد از جانب مجتهد جامع الشرایط برای امر قضاوت وکالت داشته باشد؛ یعنی فردی که غیر از اجتهاد بقیه شرائط را داراست به نمایندگی از مجتهد قضاوت نماید و به نیابت وی به داوری بین مردم بپردازد.
 
از بین این صور سه‌گانه، صورت اول طبق نظر همه فقهای عظام حرام است؛ زیرا قضاوت نیازمند اذن شارع است و چنین اذنی برای غیر مجتهد ثابت نگردیده است؛ ولی صورت‌های دوم و سوم را اکثر فقهای شیعه پذیرفته‌اند.<ref name=":0">محمدی گیلانی، محمد، قضا و قضاوت در اسلام، تهران، نشر سایه، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۴۰.</ref>شایان ذکر است که در زمان ائمه(ع) نیز، افرادی که فاقد شرط اجتهاد بوده‌اند، به این مقام منصوب می‌شدند؛ می‌توان به دستور امام علی(ع) درباره انتخاب قضات اشاره کرد که اوصافی را برمی‌شمارد که اجتهاد جزء آنها نیست.<ref>فیض الاسلام، نهج البلاغه، ص۱۰۱۰.</ref> در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آمده که «صفات و شرایط قاضی طبق موازین فقهی به وسیله قانون مشخص می‌گردد.»<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل یکصد و شصت و سوم.</ref> و در اجرای این اصل، ماده واحده قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری مصوب ۱۴/۲/۱۳۶۱ به گونه‌ای مقرر می‌دارد که «کسانی که دارای لیسانس قضایی یا لیسانس الهیات رشته معقول یا لیسانس دانشکده علوم قضایی و اداری وابسته به دادگستری یا مدرک قضایی از مدرسه عالی قضایی قم هستند یا طلابی که سطح را تمام کرده و دو سال خارج فقه و قضاء را با امتحان و تصدیق جامعه مدرسین دیده باشند» قابلیت قاضی شدن را دارا هستند. <ref>بند پنجم ماده واحده قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۱

سؤال

مگر نه این است که قاضی باید مجتهد باشد. پس چرا بیشتر قضات ما حتی دروسی بالای حوزوی را هم نگذرانده‌اند؟ و حتی برخی با گذراندن دوره‌ای اندک در دانشگاه، وارد امر قضاوت شده‌اند؟

درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


اجتهاد یکی از شرایط تصدی منصب قضاوت است اما شرایط و امکانات کشور اقتضا می‌کند که فقیه جامع‌الشرایط، افرادی را که به درجه اجتهاد نرسیده‌اند با رعایت شرایطی به این مقام منصوب کند. از نگاه امام خمینی در زمانی که به قضات فراوان نیاز است، فقیه جامع الشرایط، افراد مورد اطمینان را به قضاوت نصب می‌کند. فقیهان شیعه قضاوت این افراد را که از فقیه اذن دارند، جایز می‌دانند.

نصب قاضی توسط فقیه جامع‌الشرایط

مجتهدان جامع‌الشرایط از جانب ائمه(ع) اذن دارند که متصدی منصب قضاوت گردند. اکثر فقیهان شیعه، اجتهاد را شرط اساسی در تصدی منصب قضاوت می‌دانند. روایات متعددی نیز در این باب وارد شده است. در مقبوله عمر بن حنظله، از امام صادق(ع) نقل شده که «مردى از خودتان را در نظر بگيريد كه حديث ما را روايت كند و در حلال و حرام ما بنگرد و از احكام ما آگاه باشد. پس او را به حكميت بپذيريد؛ زيرا من او را بر شما حاكم نمودم»[۱]

اما در مورد کسانی که به درجه اجتهاد نرسیده‌اند، برعهده گرفتن این امر، اختلافی بوده است. امام خمینی معتقد بودند که هر یک از اشخاصی که متصدی قضاوت هستند، چنانچه مجتهد عادل باشند، مستقلاً می‌توانند و اگر مجتهد نباشند، به تعیین مجتهد می‌توانند بر منصب قضاوت بنشینند.[۲] او معتقد است در زمانی که نیاز به قاضی شدید است و قاضی که تمام شرایط را دارا باشد، کم یافت می‌شود، در این صورت فقیه مجتهد عادل، اشخاص مورد اطمینان را جهت قضاوت نصب می‌کند.[۳]

بنا‌بر‌ دیدگاه یادشده، افراد غیر مجتهدی که به اصول و قوانین آگاه بوده و مورد اطمینان باشند، می‌توانند از سوی فقیه جامع‌الشرایط به عنوان قاضی منصوب شده و قضاوت نمایند.

مقتضیات زمان و مکان

اگرچه اجتهاد شرط لازم برای امر قضا است، اما تحولات و مقتضیات زمان و مکان، مجموعه شرایطی را ایجاد نموده‌است که تصدی قضاوت توسط افراد غیر‌مجتهد اجتناب‌ناپذیر ساخته است. بدین ترتیب، پس از ایجاد یک نظم هماهنگ در علم قضاء و تربیت قضات توسط حکومت اسلامی، نیازهای قوه قضائیه به شکلی مطلوب برآورده شده و از این رهگذر جامعه نسبت به تحقق عدالت امیدوار خواهد شد.

داوری غیرمجتهد و معتبر بودن حکم وی به یکی از صورت‌های سه‌گانه زیر قابل تصور است:

اول. فرد غیر مجتهد بدون اذن مجتهد جامع‌الشرایط، متصدی مقام قضاوت شود.

دوم. فرد غیر مجتهد توسط مجتهد جامع‌الشرایط برای تصدی مقام قضاوت نصب شود؛ تعبیر قاضی منصوب برای اشاره به این صورت است.

سوم. فرد غیر مجتهد از جانب مجتهد جامع الشرایط برای امر قضاوت وکالت داشته باشد؛ یعنی فردی که غیر از اجتهاد بقیه شرائط را داراست به نمایندگی از مجتهد قضاوت نماید و به نیابت وی به داوری بین مردم بپردازد.

از بین این صور سه‌گانه، صورت اول طبق نظر همه فقهای عظام حرام است؛ زیرا قضاوت نیازمند اذن شارع است و چنین اذنی برای غیر مجتهد ثابت نگردیده است؛ ولی صورت‌های دوم و سوم را اکثر فقهای شیعه پذیرفته‌اند.[۴]شایان ذکر است که در زمان ائمه(ع) نیز، افرادی که فاقد شرط اجتهاد بوده‌اند، به این مقام منصوب می‌شدند؛ می‌توان به دستور امام علی(ع) درباره انتخاب قضات اشاره کرد که اوصافی را برمی‌شمارد که اجتهاد جزء آنها نیست.[۵] در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آمده که «صفات و شرایط قاضی طبق موازین فقهی به وسیله قانون مشخص می‌گردد.»[۶] و در اجرای این اصل، ماده واحده قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری مصوب ۱۴/۲/۱۳۶۱ به گونه‌ای مقرر می‌دارد که «کسانی که دارای لیسانس قضایی یا لیسانس الهیات رشته معقول یا لیسانس دانشکده علوم قضایی و اداری وابسته به دادگستری یا مدرک قضایی از مدرسه عالی قضایی قم هستند یا طلابی که سطح را تمام کرده و دو سال خارج فقه و قضاء را با امتحان و تصدیق جامعه مدرسین دیده باشند» قابلیت قاضی شدن را دارا هستند. [۷]

منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۶۷، ح ۱۰.
  2. از بیانات امام در جمع قضات شرع و دادستانها، صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۴.
  3. از بیانات امام در دیدار قضات دادگستری، صحیفه نور، ج۱۲، ص۲۶.
  4. محمدی گیلانی، محمد، قضا و قضاوت در اسلام، تهران، نشر سایه، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۴۰.
  5. فیض الاسلام، نهج البلاغه، ص۱۰۱۰.
  6. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل یکصد و شصت و سوم.
  7. بند پنجم ماده واحده قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری.