شاه ولی‌الله دهلوی

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۲ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

در مورد تاریخچه جنبش شاه ولی‌الله در هند و هر چه که در رابطه با آنان است توضیح دهید؟


زندگی‌نامه

ابوالفیاض قطب الدین احمد بن عبدالرحیم معروف به شاه ولی‌الله، محدث دهلوی، دانشمند مسلمان، قرآن‌شناس، حدیث پژوه، فقه پژوه و متکلم و اسلام‌شناس و احیاگر عرفانی مشرب بزرگ اندیشه دینی در قرن دوازدهم هجری (هجدهم میلادی) در شبه قاره هند.[۱] او در ۱۱۱۴ق، ۱۷۰۳م متولد شد. سلسله نسب وی به عمربن خطاب منتهی مشود.[۲]

وی دارای آثار عدیده در حدود یکصد اثر به دو زبان فارسی و عربی است. که از آن میان سی و پنج اثر چاپ شده است. معروف است که در هفت سالگی قرآن کریم را حفظ کرد. در پانزده سالگی به توصیه پدر به طریقت صوفیانه نقشبندیه وارد شد.[۳]

او را پیشاهنگ نهضت احیای دین در جهان اسلام، طی چند قرن اخیر دانسته‌اند. شاه ولی‌الله را نخستین کسی می‌دانند که در آغاز انحطاط مسلمانان هند، در اندیشه اصلاح افتاد.[۴]

شاه ولی‌الله به مفهوم امت اسلامی که فارغ از مرزهای قومی سیاسی جغرافیایی و… است توجه خاصی داشت.[۵]

شاه ولی‌الله دارای رویکردی انتقادی و در عین حال اصلاحی نسبت به تصوف بود. رویکرد وی در اصلاح تصوف دارای مولفه‌های صوفیانه دینی معرفتی یا کلامی فقهی سیاسی و اجتماعی بود.[۶]

او در مکتب نقشبندیه پرورش یافت و اهمیت این مکتب به سبب رویکرد انتقادی آن به تصوف است. شاه ولی‌الله از رهبران این مکتب بود.[۷]

نگرش انتقادی شاه ولی‌الله به تصوف موجب ایجاد نهضتی بزرگ شد و پیروان فراوانی یافت.[۸]

تأثیر دیدگاه انتقادی شاه ولی‌الله نسبت به تصوف بر متفکران اسلامی تا عصر حاضر قابل مشاهده است. ابوالاعلی مودودی بنیانگذار جماعت اسلامی هند، سید احمد شهید مؤسس نهضت طریقه محمدیه از کسانی هستند که تحت تأثیر شاه ولی‌الله هستند.[۹]

آثار

او اثر گرانسنگ علمی اجتماعی خود حجة الله البالغه را به عربی نوشت. در این کتاب صلای احیاگری و بازگشت به خلوص اولیه فرهنگ و علوم اسلامی با تأکید بر قرآن و حدیث و نیز چاره اندیشی‌های اجتماعی برای حل معضلات مسلمانان درداده است.[۱۰]

از کتب وی می‌توان به کتاب الانصاف فی بیان سبب الاختلاف ـ رساله‌ای کوچک در بیان اسباب اختلاف فقهای قرون گذشته و صدر نخستین اشاره کرد.[۱۱]

مهم‌ترین کتاب وی حجه الله البالغه است که یک دوره فقه استدلالی با رویکرد عقلی است. در این کتاب با توجه بسیار به حدیث به شرح مسائل فقهی پرداخته و گاه به مباحثی هم چون اذکار و اخلاق نیز می‌پردازد.[۱۲]

الفوز الکبیر فی اصول التفسیر: رساله ای کم حجم و پرمغز درباره اصول و مبانی تفسیر قرآن است. ترجمه عربی این کتاب در جهان اسلام مشهور است.[۱۳]

ترجمه قرآن

فتح الرحمن فی ترجمه القرآن.

فتح الرحمٰن شاه ولی‌الله دهلوی (د ۱۱۷۶ق)، با چاپهای متعدد در هند و پاکستان؛ چاپ این ترجمه در عربستان سعودی (مدینه، مجمع ملک فهد، ۱۴۱۷ق) جالب توجه است. ترجمهٔ غالباً لفظ به لفظ، فارسیِ گاه ناهنجار، ترکیبات بیشتر عربی، واژگان گاه عامیانه که بازتاب زبان فارسی مردم هند و پاکستان در قرن ۱۳ق است، از ارزش فنی کتاب نکاسته است؛ چندان که برخی از محققان ایرانی آن را در شمار بهترین ترجمه‌ها نهاده‌اند. سنت ترجمهٔ قرآن در شبه قاره، حدود دو قرن پیش از آن، با ترجمهٔ مخدوم لطف‌الله بن مخدوم (معروف به مخدوم نوح، د ۹۹۸ق) آغاز شده بود (نک: امیرالدین مهر، ۱۳۹–۱۴۴). اما ترجمهٔ دهلوی بی‌گمان دقیق‌ترین و عالمانه‌ترین ترجمه در شبه قاره به‌شمار می‌آید.

ساختار جملات در این کتاب، کاملاً به ساختار ترجمه‌های کهن شبیه است، هرچند که مترجم گاه کوشیده است افعال، به خصوص فعلهای ربط را در جایهای مناسب و دستوری به کار برد، اما پیروی از ریخت نحوی قرآن، اساس کار بوده است. در حوزهٔ معنایی و واژگانی، ترجمهٔ دهلوی از استقلال خاصی برخوردار است. مقایسهٔ این کار با ترجمه‌های کهن‌تر، به خصوص مواهب که انتظار می‌رود پایهٔ کار دهلوی باشد، نشان می‌دهد که وی از دانش گستردهٔ خود در کار ترجمه بهره گرفته، و کوشیده است از تأثیر دیگران در امان بماند.[۱۴]

ترجمه شاه ولی اللّه دهلوی (م ۱۱۷۶ یا ۱۱۷۹ ق) که بارها در هند و پاکستان به طبع رسیده است.[۱۵]

عقاید

شاه ولی‌الله در مسئله شرک و شفاعت هم چون محمد بن عبدالوهاب، توسل به پیامبران و اولیاءالله را جایز ندانسته و به صورت مجتهدی تمام عیار، اجتهاد را در تمام ازمنه جایز می‌داند.

وی قائل است در تمام مسائل مربوط به اعتقادات یا اعمال عبادی می‌توان از احکام هر یک از چهار مکتب اصلی فقهی (مالکی، حنفی، حنبلی، شافعی) تبعیت کرد و تقلید از یک مذهب لازم نیست او همچون حدیث گرایان دیگر، قائل به خلافت جهانی برای قریش بود.

شاه ولی‌الله اگر چه به وحدت مسلمانان می‌اندیشید، ولی نسبت به شیعیان سخت‌گیر است و کتاب ضدّ شیعی شیخ احمد سر هندی را به عربی ترجمه کرد و خود کتابی به نام «ازاله الخفاء» بر ضد شیعه نوشت. وی امامیّه، اسماعیلیه و معتزلی را خارج از اسلام می‌دانست.

از نکاتی که در زندگی شاه ولی‌الله جالب توجه است این است که وی در مقابل حاکمیت استعمار و بیگانه اقدامی نکرد و بیشتر همّ خود را صرف مبارزه با هندوها و سبک‌ها نمود. شاید دلیل این اقدام وی عدم دخالت کمپانی هند شرقی به حوزه شریعت اسلامی در دعاوی بود که هنوز بر اساس اسلام در دادگستری‌ها حکم صادر می‌شد.[۱۶] به هر حال او سرچشمه بسیاری از حرکت‌های بنیادگرا، اهل حدیث، نوگرا و اصلاحی و در عین حال مخالف سرسخت شیعه در هند بود.[۱۷]

شاه ولی‌الله یک جنبش اصلاح گرایانه دینی را در بین اهل تسنن هند آغاز نمود که بعضی از مدارس نو بنیاد هند و برخی از کشورهای مجاور مثل پاکستان، افغانستان به پیروی از او راه او را ادامه دادند.[۱۸]

بعد از شاه ولی‌الله از افراد مؤثر در حیات فکری مسلمانان هند، شاه عبدالعزیز دهلوی (۱۱۵۹–۱۲۳۹ق) فرزند شاه ولی‌الله ملقب به سراج الهند است.[۱۹] او هم چون پدرش با نوشتن کتاب تحفه اثنی عشریه به اختلافات شیعه و سنّی دامن زد که میرحامد حسین عبقات الانوار را در ردّ آن نوشته است.[۲۰]

شاه‌ولی‌اللّه دهلوی نیز با آنکه تشیع را قاطعانه رد کرده، در ملفوظاتش برای حضرت علی و اهل‌بیت علیهم‌السلام، بخصوص امام جعفرصادق علیه‌السلام، مقام و عظمت بسیار قائل شده است.[۲۱]

شاه ولی‌الله دارای گرایش صوفیانه بود، و برای جلوگیری از فروپاشی جامعهٔ مسلمانان هند، قیام کرد. اکثر محققان معتقدند شاه ولی‌الله، حنفی‌مذهب بود و اندیشهٔ تصوف را ترویج و تبلیغ می‌کرد. بررسی اندیشه‌های او حاکی از شباهت دستگاه فکری‌اش با آرا و نظرات محمدبن عبدالوهاب است. شاه ولی‌الله قویا به ضرورت و لزوم احیای نظریهٔ «خلافت جهانی» باورداشت و به رغم دیدگاه‌های صوفیانه‌اش، نسبت به شیعیان موضعی خصمانه اتخاذ کرد.[۲۲]

نقشبندیه

از شخصیتهای برجستهٔ نقشبندیه، شاه ولی‌الله‌دهلوی (د۱۱۷۶ق) است.[۲۳] یکی دیگر از اشخاص مهم نقشبندی، شاه‌ولی‌اللّه دهلوی (متوفی ۱۱۷۶) بود. وی در صدد بود که میان شریعت و تصوف سازگاری ایجاد کند. او در نامه‌هایش، مقامات حکومتی را به اصلاحات مالی و سیاسی سفارش می‌کرد. مدرسه‌ای که او تأسیس نمود، مرکز نهضت احیای تفکر دینی شناخته می‌شد و محققان از جاهای گوناگون هند به آنجا می‌رفتند. به‌طور کلی نقشبندیه در هند می‌کوشیدند که مسلمانان را از تأثیرات آیین هندو دور نگه دارند.[۲۴]

دیوبندیه

امروزه دیوبندیه خود را ملهم از آرا و آثار او می‌دانند.[۲۵]

طالبان، فرزندان روحانیانی هستند که پدرانشان در مدرسهٔ دیوبند درس خوانده و شیوه و روش دیوبندی را در کشور خود تبلیغ نموده‌اند. دیوبند، روستایی در ایالت «اتراپرادیش» هندوستان است. حوزهٔ علمیّهٔ دیوبند در محرم سال ۱۲۸۳ه··. ق توسط مولانا محمد قاسم نانوتوی دایر شد. دکتر قاسم صافی در این خصوص گفته است: «اهداف بنیان‌گذاران مدرسهٔ دیوبند عبارت‌اند از: ۱. آزادی وجدان و احیای کلمهٔ حق؛ ۲. سعی در برقراری ارتباط میان مسلمین در یک نظام مردمی جمهوری؛ ۳. حفاظت و اشاعهٔ مکتب شاه ولی اللّه دهلوی؛ ۴. خاتمهٔ استبداد و خودخواهی در جامعهٔ هند؛ ۵. احیای علوم دینی؛ ۶. تربیت صحیح علوم عقلیه؛ ۷. تربیت علمایی که با داشتن مهارت در دین از علوم جدید نیز آگاه باشند». بر این اساس، طالبان در واقع دست پروردگان مکتب شاه ولی‌اللّه دهلوی به‌شمار می‌آیند.[۲۶]

نهضت فکری سیاسی (اندیشه اصلاح دینی)

وی در چارچوب اسلام، اندیشه‌های فلسفی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را منقلب ساخته و ارکان عرفان و فقه اسلامی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. به گفته علامه اقبال، وی اولین مسلمانی بود که لزوم بازاندیشی کل نظام اسلامی را به طوری که از گذشته خود گسسته نشود.

شاه ولی‌الله دهلوی در صدد بود تا تفکر اسلامی را مانند هر نظام کلامی فلسفی دیگر به صورت منسجم و منطقی عرضه کند.

شاه ولی‌الله سعی کرد که عرفان اسلامی را از تأثیرهای ناسالم بیگانه مانند نوع بیمارگونه ای از مذهب نوافلاطونی و مذهب ودایی تصفیه کند. او تأکید کرد عرفان اصیل بر خلاف عرفان دروغین، زنذگی فعال را تشویق می‌کند که متضمن ترقی و نیکبختی در این جهان دیگر است.[۲۷]

او را پیش قراول همه نهضت‌های اسلامی در هند دانسته‌اند. مولفه‌های اساسی اصلاح دینی شاه ولی‌الله مشتمل بر احیای عنصر اجتهاد، ارائه معیارهایی برای صدق احادیث، و به ویژه تبیین عدم جدایی شریعت و طریقت بود.[۲۸]

شاه ولی‌الله را پدر تفکر اسلامی در هند متجدد دانسته‌اند. گفته‌اند او راه را برای متفکران مصلحی نظیر سید احمدخان، محمد اقبال، ابوالاعلی مودودی، خورشید احمد و… هموار نمود. نکته حائز اهمیت در اندیشه شاه ولی‌الله تحرک فکری نوینی است که به اندیشه دینی در متن سلسله‌های صوفیه داد. وی در پی ارائه روح جدیدی به تفکر اسلامی و آشتی دادن تعارض بین شرع و تصوف بود.[۲۹]

یک ویژگی متمایزکننده شاه ولی‌الله از سایر صوفیه، توجه وی به اوضاع سیاسی و کوشش برای اصلاح وضعیت سیاست و حکومت مسلمانان است. این خصلت تا حدودی به تعلق وی به فرقه نقشبندیه مربوط است. فرقه نقشبندیه عموماً دارای رویکرد انتقادی نسبت به حکومت بودند.[۳۰]

تعالیم شاه ولی‌الله نهضتی نوین در شبه قاره هند پدیدآورد. نهضتی که در آن پیروان تصوف، در عین حال، مجتهدانی بزرگ و جنگ آورانی نستوه بودند. در این خصوص می‌توان به تأثیر اندیشه‌های وی در حرکت جهادی سید احمد باریلی، سید اسماعیل شهید و شرکت فعالانه علما در جنبش آزادی خواهای هند اشاره نمود.[۳۱]

شاه ولی‌الله جزء صوفیان عمل گرا و فعال قرار می‌گیرد. صوفیانی که هم به تهذیب فردی و هم اجتماعی معتقدند و در فرایند تهذیب و اصلاح نفس، دغدغه اجتماع، حکومت، جهاد، سیاست، اصلاح اندیشه دینی، اصلاح اندیشه سیاسی و اقتصادی را نیز به دست فراموشی نمی‌سپرند. مهم‌ترین جنبه آرا و افکار شاه ولی‌الله، انتقاد او از رواج افکار و اعمال نادرست در تصوف است.[۳۲]

تجدید حیات فکری مسلمانان هند در قرن ده و یازده هجری به وسیله دو نفر صورت گرفته است که اثرات آن هنوز بر فِرَق موجود و مورد بحث نمایان است. یکی از آنان شیخ احمد سر هندی (۹۷۱–۱۰۳۴ق) مؤسس طریقه مجدّدیه یا احمدیه در سلسله نقش بندی است. فرد دوّم شاه ولی‌الله دهلوی می‌باشد[۳۳]

نهضت فرهنگی و اجتماعی سیاسی‌ای که او و فرزندان و شاگردانش به بار آوردند «نهضت ولی‌الله» نام گرفت. پس از تأسیس پاکستان و استقلال آن، شاه ولی‌الله به صورت قهرمان ملی و متفکر سیاسی تلقی شد.[۳۴]

پس از مرگ او، بر اساس تغیرات بنیادی جامعه اسلامی که توسط او انجام شد، جنبش نیرومندی آغاز گردید که به قیادت شاه اسماعیل شهید و سید احمد شهید، به منظور آزادی مسلمانان از چنگ امپریالیسم غربی صورت گرفت.[۳۵] این نهضت اگرچه شکست خورد اما اثر خود را به تدریج بر تاریخ و فکر مسلمانان باقی گذاشت تا اینکه در قرن بیستم میلادی، به رشد نهضت اسلامی در دل مبارزات استقلال طلبانهٔ هند انجامید و در شکل سیاسی خود، به تأسیس کشور پاکستان منجر گردید.[۳۶]


مطالعه بیشتر

تاریخ تفکر اسلامی در هند، عزیز احمد، ترجمه نقی لطفی، یاحقی، انتشارات کیهان.

مسلمانان هند بریتانیا، ترجمه حسن لاهوتی، آستان قدس رضوی.

منابع

  1. خرمشاهی، بهاءالدین، «ترجمه شاه ولی‌الله دهلوی»، ترجمان وحی، ۱۳۸۰ش، شماره ۹. ص۶۲.
  2. عبدالحمید صدیقی، «امام شاه ولی‌الله دهلوی (بخش اول)»، ترجمه حکیم الدین قریشی، ندای اسلام تابستان و پاییز ۱۳۸۵، شماره ۲۶ و ۲۷، ص۲۵.
  3. خرمشاهی، بهاءالدین، «ترجمه شاه ولی‌الله دهلوی»، ترجمان وحی، ۱۳۸۰ش، شماره ۹. ص۶۲.
  4. جعفر ربانی، «نگاهی به نقش احیاگرانه شاه ولی‌الله محدث دهلوی»، رشد آموزش معارف اسلامی تابستان ۱۳۸۴، شماره ۵۷. ص۲۵.
  5. جعفر ربانی، «نگاهی به نقش احیاگرانه شاه ولی‌الله محدث دهلوی»، رشد آموزش معارف اسلامی تابستان ۱۳۸۴، شماره ۵۷. ص۲۹.
  6. حجت‌الله جوانی، نقد (بررسی اندیشه‌های انتقادی شاه ولی‌الله دهلوی)، مطالعات عرفانی، 1385 شماره ۴، ص۴۱.
  7. حجت‌الله جوانی، نقد (بررسی اندیشه‌های انتقادی شاه ولی‌الله دهلوی)، مطالعات عرفانی، 1385 شماره ۴، ص۴۱.
  8. حجت‌الله جوانی، نقد (بررسی اندیشه‌های انتقادی شاه ولی‌الله دهلوی)، مطالعات عرفانی، 1385 شماره ۴، ص۴۱.
  9. حجت‌الله جوانی، نقد (بررسی اندیشه‌های انتقادی شاه ولی‌الله دهلوی)، مطالعات عرفانی، 1385 شماره ۴، ص۴۳، ۴۴، ۴۵.
  10. خرمشاهی، بهاءالدین، «ترجمه شاه ولی‌الله دهلوی»، ترجمان وحی، ۱۳۸۰ش، شماره ۹. ص۶۲.
  11. دهلوی، شاه ولی‌الله، الانصاف فی بیان سبب الاختلاف، تحقیق عبدالفتاح ابوغده، دارالنفائس.
  12. دهلوی، شاه ولی‌الله، حجه الله البالغه، قاهره، مکتبه دارالتراث العربی، چاپ اول، ۱۳۵۵ش و چاپ سوم، ۱۴۰۶ق.
  13. خرمشاهی، بهاءالدین، «ترجمه شاه ولی‌الله دهلوی»، ترجمان وحی، ۱۳۸۰ش، شماره ۹. ص۶۴.
  14. آذرنوش، آذرتاش، «ترجمه قرآن»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۵، ذیل مدخل.
  15. خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهی، ص۶۳.
  16. پی هاردی، مسلمانان هند بریتانیا، ترجمه حسن لاهوتی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ص۷۶.
  17. موثّقی، سید احمد، جنبش اسلامی معاصر، تهران، سازمان سمت، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش.
  18. فرق تسنن، همان، ص۶۷۳–۶۷۴.
  19. عبدالعزیز کتاب‌های دیگری هم چون سرالشهادتین، حاشیه ای بر شرح هدایه الحکمه ملاصدرا دارد. دو کتاب تحفه اثنی عشریه و سرالشهادتین را در ردّ شیعه نوشته است. (نزهه الخواطر، ج۷، ص۲۷۵–۲۸۳؛ عبدالحیّ ندوی، بهجه المسامع و النواظر، هند، انتشارات مجلس دایرةالمعارف عثمانیه، چاپ دوّم، ۱۴۰۲ق).
  20. دانشنامه ادب فارسی در هند، مدخل عبدالعزیز دهلوی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ش ج۴، ص۱۷۰۶–۱۷۰۹.
  21. گروه فلسفه و عرفان، «تصوف و آیین هندو»، جوانی، حجت‌اللّه، «تصوف در شبه‌قاره هند»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ذیل مدخل.
  22. کاظمی جمال، «موج سوم بنیادگرایی اسلامی»، پگاه حوزه، شماره ۲۳.
  23. آریا، غلامعلی، «تصوف در هند»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۵، ذیل مدخل.
  24. جوانی، حجت‌اللّه، «تصوف در شبه‌قاره هند»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ذیل مدخل.
  25. خرمشاهی، بهاءالدین، «ترجمه شاه ولی‌الله دهلوی»، ترجمان وحی، ۱۳۸۰ش، شماره ۹. ص۶۳.
  26. کاظمی جمال، «موج سوم بنیادگرایی اسلامی»، پگاه حوزه، شماره ۲۳.
  27. عبدالحمید صدیقی، «امام شاه ولی‌الله دهلوی (بخش دوم و پایانی)»، ترجمه حکیم الدین قریشی، ندای اسلام تابستان و پاییز ۱۳۸۵، شماره ۲۸، ص۲۶.
  28. حجت‌الله جوانی، نقد (بررسی اندیشه‌های انتقادی شاه ولی‌الله دهلوی)، مطالعات عرفانی، 1385 شماره ۴، ص۵۰.
  29. حجت‌الله جوانی، نقد (بررسی اندیشه‌های انتقادی شاه ولی‌الله دهلوی)، مطالعات عرفانی، 1385 شماره ۴، ص۵۰.
  30. حجت‌الله جوانی، نقد (بررسی اندیشه‌های انتقادی شاه ولی‌الله دهلوی)، مطالعات عرفانی، 1385 شماره ۴، ص۵۵.
  31. حجت‌الله جوانی، نقد (بررسی اندیشه‌های انتقادی شاه ولی‌الله دهلوی)، مطالعات عرفانی، 1385 شماره ۴، ص۵۸.
  32. حجت‌الله جوانی، نقد (بررسی اندیشه‌های انتقادی شاه ولی‌الله دهلوی)، مطالعات عرفانی، 1385 شماره ۴، ص۵۹.
  33. عزیز احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمه نقی لطفی و محمد جعفر یاحقی، تهران، انتشارات کیهان، چاپ اول، ۱۳۶۷ش، ص۴۴–۴۶.
  34. خرمشاهی، بهاءالدین، «ترجمه شاه ولی‌الله دهلوی»، ترجمان وحی، ۱۳۸۰ش، شماره ۹. ص۶۳.
  35. عبدالحمید صدیقی، «امام شاه ولی‌الله دهلوی (بخش اول)»، ترجمه حکیم الدین قریشی، ندای اسلام تابستان و پاییز ۱۳۸۵، شماره ۲۶ و ۲۷، ص۲۵.
  36. جعفر ربانی، «نگاهی به نقش احیاگرانه شاه ولی‌الله محدث دهلوی»، رشد آموزش معارف اسلامی تابستان ۱۳۸۴، شماره ۵۷. ص۲۹.