شأن نزول آیه «صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر نکنید»: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیات اول سوره حجرات درباره این است که دیگران صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر(ص) نکنند، شأن نزول آیات چه بوده است و درباره چه کسانی بوده است؟ آیا آنها حق پیامبر(ص) را نمی‌شناختند؟
آیات اول سوره حجرات درباره این است که دیگران صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر(ص) نکنند، شأن نزول آیات چه بوده است و درباره چه کسانی بوده است؟ آیا آنها حق پیامبر(ص) را نمی‌شناختند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}مفسران درباره شأن نزول این آیه ۲ [[سوره حجرات]] می‌گویند روایت است که ثابت بن قیس صدایش بلند بود و نزد [[پیامبر(ص)]] بلند صحبت می‌کرد و آیه در مورد او نازل شد که صدای خود را از صدای پیامبر(ص) بالاتر نبرید. و پس از آن این فرد پشیمان شد و پیامبر(ص) او را بخشید. روایت دیگری هم است که عمربن خطاب و ابوبکر در نزاعی نزد پیامبر(ص) صدای خود را بالا بردند که این آیه نازل شد و از آن پس آهسته و آرام نزد رسول اکرم(ص) سخن می‌گفتند.
برای روشن شدن مطلب، بیان چند نکته لازم و ضروری است:


== ۱. بیان آیه مورد سؤال و ترجمه روان آن ==
== متن آیه ==
{{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ}}<ref>حجرات/ ۲.</ref> ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید [و داد و فریاد نزنید] آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا می‌کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی‌دانید!
{{قرآن بزرگ|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
 
| سوره = حجرات
== ۲. بیانی کوتاه در مورد سوره حجرات ==
| آیه = ۲
سوره حجرات سوره‌ای مدنی است و دارای هیجده آیه می‌باشد. در این سوره مسائلی از احکام دین بیان گشته که با آن سعادت زندگی فردی انسان تکمیل می‌شود.
| ترجمه = اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد، و همچنانكه بعضى از شما با بعضى ديگر بلند سخن مى‌گوييد با او به صداى بلند سخن مگوييد، مبادا بى‌آنكه بدانيد كرده‌هايتان تباه شود.
 
}}
الف) برخی از آنها بیان ادب است که باید بین بنده و خدای او رعایت شود.
 
ب) پاره‌ای آداب است که بندگان خدا باید در مورد رسول خدا(ص) رعایت کنند.
 
ج) قسمتی از آنها مربوط به روابط بین مردم است که باید رعایت شود.
 
د) بعضی دیگر مربوط به برتری‌های افراد نسبت به همدیگر است.
 
ه) در پایان سوره هم به حقیقت ایمان و اسلام اشاره می‌کند و بشریت را به نور ایمان دعوت می‌کند.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی‌تا، ج۱۸، ص۴۵۵.</ref>
 
از آنجایی که بسیاری از مسائل مهم اخلاقی در این سوره عنوان گردیده می‌توان آن را «سوره اخلاق و آداب» نامید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۷، ج۲۲، ص۱۳۳.</ref>
 
== ۳. شأن نزول ==
پنج آیه اوّل این سوره، رعایت ادب و آداب برخورد بندگان خدا با رسول خدا(ص) را بیان می‌کند. مفسران برای آیه اول شأن نزول‌هایی ذکر کرده‌اند و برای آیات بعد شأن نزول‌های دیگر.
 
از جمله شأن نزول‌هایی که برای آیه اول ذکر کرده‌اند این است: که پیامبر(ص) به هنگام حرکت به سوی خیبر می‌خواست کسی را به جای خود در مدینه‌نصب کند، عمر شخص دیگری را پیشنهاد کرد، آیه فوق نازل شد و دستور داد به خدا و پیامبر خدا(ص) پیشی مگیرید …<ref>همان.</ref>
 
در مورد شأن نزول آیه دوم گفته‌اند: گروهی از طائفه بنی تمیم و اشراف آنها وارد مدینه شدند، هنگامی که داخل مسجد پیامبر(ص) گشتند صدا را بلند کرده، از پشت حجره‌هایی که منزلگاه پیامبر(ص) بود، فریاد زدند: ای محمّد بیرون بیا.
 
این سر و صداهای نامؤدبانه، پیامبر(ص) را ناراحت ساخت، هنگامی که بیرون آمد، گفتند: آمده‌ایم تا با تو مفاخره کنیم، اجازه ده تا شاعر و خطیب ما افتخارات قبیله بنی تمیم را بازگو کند.
 
پیامبر(ص) اجازه داد. خطیب و شاعر آنها برخاست و از فضایل خیالی طائفه بنی تمیم مطالبی گفت و آنها را مدح کرد.
 
پیامبر(ص) به ثابت بن قیس فرمود: پاسخ آنها را بده، او برخاست و خطبه بلیغی در جواب آنها ایراد کرد به طوری که خطبه آنها را از اثر انداخت …
 
در این هنگام یکی از اشراف به نام اقرع گفت: این مرد خطیبش از خطیب ما تواناتر، شاعرش از شاعر ما لایق‌تر است و آهنگ صدای آنها نیز از ما برتر می‌باشد.
 
در این هنگام پیامبر(ص) برای جلب رضایت آنها دستور داد، هدایای خوبی به آنها دادند، آنها تحت تأثیر مجموع این مسائل واقع شدند و به نبوّت پیامبر(ص) اعتراف کردند.
 
آیات مورد بحث شأن نزولش اشاره به سر و صداهای آنها در پشت خانه پیامبر(ص) است.<ref>همان.</ref>
 
شأن نزول‌های دیگری هم در مورد آیات اول و هم در مورد آیات دیگر ذکر شده است که در این مختصر از بیان آن صرف نظر می‌شود.
 
== ۴. رعایت حق پیامبر(ص) و قدرشناسی از او ==
قدر پیامبر(ص) را نه تنها در جاهلیت و صدر اسلام، نمی‌شناختند؛ بلکه هم‌اکنون هم بشریت حتّی مسلمانان، قدر زحمات پیامبر(ص) را در راه بیان دین نمی‌دانند و حقّ او را نشناخته‌اند.
 
اگر مردم صدر اسلام قدر پیامبر(ص) را می‌شناختند، بیش از هشتاد جنگ و سریّه را بر پیامبر(ص) تحمیل نمی‌کردند.
 
اگر قدر پیامبر(ص) را می‌شناختند، به پیامبر رحمت،<ref>انبیاء/ ۱۰۷: «ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم».</ref> نسبت ناپسند «اُذُن»<ref>توبه/ ۶۱: «از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار می‌دهند و می‌گویند: (او آدم خوش‌باوری است‏!) بگو: (خوش‌باور بودن او به نفع شماست‏! [ولی بدانید] اوبه خدا ایمان دارد؛ و [تنها] مؤمنان را تصدیق می‌کند؛ و رحمت است برای کسانی از شما که ایمان آورده‌اند!) و آنها که رسول خدا را آزار می‌دهند، عذاب دردناکی دارند!»</ref> و ساده‌لوح نمی‌دادند.
 
اگر قدرشناس و حق‌شناس خوبی بودند، بر پیامبر(ص) اِفک<ref>نور/ ۱۱–۲۶: «مسلّماً کسانی که آن تهمت عظیم را عنوان کردند گروهی [متشکّل و توطئه‌گر] از شما بودند؛ امّا گمان نکنید این ماجرا برای شما بد است‏، بلکه خیر شما در آن است‏؛ آنها هر کدام سهم خود را از این گناهی که مرتکب شدند دارند؛ و از آنان کسی که بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظیمی برای اوست‏ ...»</ref> و افترا نمی‌بستند.
 
اگر حق و قدر پیامبر(ص) را می‌شناختند، بارها زمینه ترور و تبعید<ref>انفال/ ۳۰: «[به خاطر بیاور] هنگامی را که کافران نقشه می‌کشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، یا [از مکّه‏] خارج سازند؛ آنها چاره می‌اندیشیدند [و نقشه می‌کشیدند]، و خداوند هم تدبیر می‌کرد؛ و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است‏!»</ref> او را فراهم نمی‌کردند.


و اگر قدر و حق پیامبر را می‌شناختند، حدیث غدیر را فراموش نمی‌کردند و داستان سقیفه بنی ساعده را به وجود نمی‌آوردند و به جاهلیت عقب‌گرد نمی‌کردند.<ref>آل عمران/ ۱۴۴: «محمد [ص‏] فقط فرستاده خداست‏؛ و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، شما به عقب برمی‌گردید؟ [و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟] و هر کس به عقب بازگردد، هرگز به خدا ضرری نمی‌زند؛ و خداوند بزودی شاکران [و استقامت‌کنندگان‏] را پاداش خواهد داد».</ref>
== شأن نزول ==
پنج آیه اول سوره حجرات، رعایت ادب و آداب برخورد بندگان خدا با رسول خدا(ص) را بیان می‌کند.


اگر قدر پیامبر(ص) را می‌شناختند، علی(ع) این ولی منصوب را شهیدش نمی‌کردند… بلی حق او را نمی‌شناختند.
در مورد شأن نزول آیه دوم گفته‌اند: [[عمر بن خطاب]] و [[ابوبکر]] سر مسئله‌ای نزاع می‌کردند و صدایشان نزد پیامبر(ص) بالا رفت و این آیه نازل شد و از آن پس، آن دو نزد پیامبر(ص) آهسته صحبت می‌کردند. و گفته‌اند ثابت بن قیس نزد رسول اکرم(ص) پاسخ خطبای عرب را می‌داد یا اینکه همیشه صدایش بلند بود و پس از این آیه گمان برد این آیه در مورد او نازل شد و گریان شد که از اهل جهنم باشد اما پیامبر نزدش رفت و گفت تو از اهل بهشتی.<ref>كشف الاسرار و عدة الابرار، میبدی، ج۹، ص: ۲۴۶،


== ۵. تفسیری کوتاه ==
تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۲، ص: ۱۳۷
قرآن شریف ادبستان الهی است، در فرهنگ قرآن حرف زدن،<ref>حجرات/ ۱: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چیزی را بر خدا و رسولش مقدّم نشمرید [و پیشی مگیرید]، و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست‏!»</ref> صدا زدن،<ref>حجرات/ ۲: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید [و داد و فریاد نزنید] آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا می‌کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی‌دانید!»</ref> راه رفتن،<ref>‎فرقان/ ۶۳: «بندگان [خاص خداوند] رحمان‏، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبّر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند [و سخنان نابخردانه گویند]، به آنها سلام می‌گویند [و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند]»</ref> نگاه کردن،<ref>عبس/ ۳ – ۱: «چهره در هم کشید و روی برتافت. از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود! تو چه می‌دانی شاید او پاکی و تقوا پیشه کند»</ref> و … باید حساب شده و انسانی باشد، به ویژه در برابر رهبران و بزرگان.


وقتی بر پدر و مادر نباید «اُفّ»<ref>اسراء/ ۲۳: «قطعاً خداوند از آنچه پنهان می‌دارند و آنچه آشکار می‌سازند با خبر است‏؛ او مستکبران را دوست نمی‌دارد!»</ref> گفت، به پیامبران و امامان(ع) به طریق اولی نباید «افّ» گفت. چون آنها پدران معنوی امّت هستند. در کنار پیامبر اسلام(ص) بودن و فریاد کشیدن، خلاف ادب است. پیامبر رحمت را همچون انسان‌های معمولی بلند صدا زدن و بدون رعایت ادب، نام وی را بدون ذکر کنیه، به صورت «یا محمّد» صدا زدن، خلاف اخلاق و ادب است.
ترجمه تفسير جوامع الجامع، طبرسی، ج۶، ص: ۸۵</ref>


از این جهت قرآن شریف در پنج آیه اول سوره حجرات که سوره اخلاق نیز می‌باشد، رابطه بندگان خدا با رسول خدا(ص) را بیان می‌کند که بسیار دقیق و عمیق است و رعایت این دستورات اخلاقی برای یک پیرو واقعی در همه عرصه‌های زندگی لازم و ضروری است.
== تفسیر آیه ==
در فرهنگ قرآن حرف زدن،<ref>حجرات/ ۱: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چیزی را بر خدا و رسولش مقدّم نشمرید [و پیشی مگیرید]، و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست‏!»</ref> صدا زدن،<ref>حجرات/ ۲: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید [و داد و فریاد نزنید] آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا می‌کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی‌دانید!»</ref> راه رفتن،<ref>‎فرقان/ ۶۳: «بندگان [خاص خداوند] رحمان‏، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبّر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند [و سخنان نابخردانه گویند]، به آنها سلام می‌گویند [و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند]»</ref> نگاه کردن،<ref>عبس/ ۳ – ۱: «چهره در هم کشید و روی برتافت. از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود! تو چه می‌دانی شاید او پاکی و تقوا پیشه کند»</ref> و … باید حساب شده و انسانی باشد، به ویژه در برابر بزرگان و عالمان. وقتی بر پدر و مادر نباید «اُفّ»<ref>اسراء/ ۲۳: «قطعاً خداوند از آنچه پنهان می‌دارند و آنچه آشکار می‌سازند با خبر است‏؛ او مستکبران را دوست نمی‌دارد!»</ref> گفت، به پیامبران و امامان(ع) به طریق اولی نباید «افّ» گفت. چون آنها پدران معنوی امّت هستند. در کنار پیامبر اسلام(ص) بودن و فریاد کشیدن، خلاف ادب است. پیامبر رحمت را همچون انسان‌های معمولی بلند صدا زدن و بدون رعایت ادب، نام وی را بدون ذکر کنیه، به صورت «یا محمّد» صدا زدن، خلاف اخلاق و ادب است.


بلی به قول راغب اصفهانی:
از این جهت قرآن شریف در پنج آیه اول سوره حجرات که سوره اخلاق نیز می‌باشد، رابطه بندگان خدا با رسول خدا(ص) را بیان می‌کند که بسیار دقیق و عمیق است و رعایت این دستورات اخلاقی برای یک پیرو واقعی در همه عرصه‌های زندگی لازم و ضروری است. بالاتر بردن صدا نزد پیامبر یا از روی توهین است که کفر می‌باشد یا از روی اینکه مقام پیامبر(ص) را رعایت نمی‌کند که بی ادبی است و باید احترام رسول اکرم(ص) را حفظ کند.<ref>ترجمه تفسير الميزان، طباطبایی، ج۱۸، ص: ۴۵۸</ref>


ز صد هزار محمّد که در جهان آید یکی به منزلت جاه مصطفی نشود<ref>راغب اصفهانی، تتمه المنتهی، ص۳۵۸.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
خط ۹۱: خط ۴۶:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۱۰۱: خط ۵۶:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۳

سؤال

آیات اول سوره حجرات درباره این است که دیگران صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر(ص) نکنند، شأن نزول آیات چه بوده است و درباره چه کسانی بوده است؟ آیا آنها حق پیامبر(ص) را نمی‌شناختند؟

مفسران درباره شأن نزول این آیه ۲ سوره حجرات می‌گویند روایت است که ثابت بن قیس صدایش بلند بود و نزد پیامبر(ص) بلند صحبت می‌کرد و آیه در مورد او نازل شد که صدای خود را از صدای پیامبر(ص) بالاتر نبرید. و پس از آن این فرد پشیمان شد و پیامبر(ص) او را بخشید. روایت دیگری هم است که عمربن خطاب و ابوبکر در نزاعی نزد پیامبر(ص) صدای خود را بالا بردند که این آیه نازل شد و از آن پس آهسته و آرام نزد رسول اکرم(ص) سخن می‌گفتند.

متن آیه

شأن نزول

پنج آیه اول سوره حجرات، رعایت ادب و آداب برخورد بندگان خدا با رسول خدا(ص) را بیان می‌کند.

در مورد شأن نزول آیه دوم گفته‌اند: عمر بن خطاب و ابوبکر سر مسئله‌ای نزاع می‌کردند و صدایشان نزد پیامبر(ص) بالا رفت و این آیه نازل شد و از آن پس، آن دو نزد پیامبر(ص) آهسته صحبت می‌کردند. و گفته‌اند ثابت بن قیس نزد رسول اکرم(ص) پاسخ خطبای عرب را می‌داد یا اینکه همیشه صدایش بلند بود و پس از این آیه گمان برد این آیه در مورد او نازل شد و گریان شد که از اهل جهنم باشد اما پیامبر نزدش رفت و گفت تو از اهل بهشتی.[۱]

تفسیر آیه

در فرهنگ قرآن حرف زدن،[۲] صدا زدن،[۳] راه رفتن،[۴] نگاه کردن،[۵] و … باید حساب شده و انسانی باشد، به ویژه در برابر بزرگان و عالمان. وقتی بر پدر و مادر نباید «اُفّ»[۶] گفت، به پیامبران و امامان(ع) به طریق اولی نباید «افّ» گفت. چون آنها پدران معنوی امّت هستند. در کنار پیامبر اسلام(ص) بودن و فریاد کشیدن، خلاف ادب است. پیامبر رحمت را همچون انسان‌های معمولی بلند صدا زدن و بدون رعایت ادب، نام وی را بدون ذکر کنیه، به صورت «یا محمّد» صدا زدن، خلاف اخلاق و ادب است.

از این جهت قرآن شریف در پنج آیه اول سوره حجرات که سوره اخلاق نیز می‌باشد، رابطه بندگان خدا با رسول خدا(ص) را بیان می‌کند که بسیار دقیق و عمیق است و رعایت این دستورات اخلاقی برای یک پیرو واقعی در همه عرصه‌های زندگی لازم و ضروری است. بالاتر بردن صدا نزد پیامبر یا از روی توهین است که کفر می‌باشد یا از روی اینکه مقام پیامبر(ص) را رعایت نمی‌کند که بی ادبی است و باید احترام رسول اکرم(ص) را حفظ کند.[۷]


مطالعه بیشتر

۱. علامه طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، سوره حجرات.

۲. مکارم شیرازی، آیه الله ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، سوره حجرات.

۳. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج۱۰، سوره حجرات.


منابع

  1. كشف الاسرار و عدة الابرار، میبدی، ج۹، ص: ۲۴۶، تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۲، ص: ۱۳۷ ترجمه تفسير جوامع الجامع، طبرسی، ج۶، ص: ۸۵
  2. حجرات/ ۱: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چیزی را بر خدا و رسولش مقدّم نشمرید [و پیشی مگیرید]، و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست‏!»
  3. حجرات/ ۲: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید [و داد و فریاد نزنید] آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا می‌کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی‌دانید!»
  4. ‎فرقان/ ۶۳: «بندگان [خاص خداوند] رحمان‏، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبّر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند [و سخنان نابخردانه گویند]، به آنها سلام می‌گویند [و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند]»
  5. عبس/ ۳ – ۱: «چهره در هم کشید و روی برتافت. از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود! تو چه می‌دانی شاید او پاکی و تقوا پیشه کند»
  6. اسراء/ ۲۳: «قطعاً خداوند از آنچه پنهان می‌دارند و آنچه آشکار می‌سازند با خبر است‏؛ او مستکبران را دوست نمی‌دارد!»
  7. ترجمه تفسير الميزان، طباطبایی، ج۱۸، ص: ۴۵۸