راه‌های درمان خود فراموشی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} چه عواملی باعث می‌شود انسان دچار خودفراموشی شود...» ایجاد کرد)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۳

سؤال

چه عواملی باعث می‌شود انسان دچار خودفراموشی شود؟


درمان

برای این‌که بتوانیم بر خود فراموشی و از خود بیگانه شدن غلبه کنیم، رعایت چند نکته لازم به نظر می‌رسد.

۱ - نظم و برنامه‌ریزی و استفاده از فرصت

تأثیر نظم در زندگی غیرقابل انکار است. جوانی که به امید موفقیت تلاش می‌کند، با غفلت از این عامل مهم، راه به جایی نخواهد برد. نظم در زندگی، رفتاری موقتی نیست که بتوان با رعایت آن در کوتاه مدت به نتیجه رسید؛ بلکه این اصل مهم باید همواره در زندگی جاری باشد و به صورت یک عادت مطلوب در آید.

ارزش نظم در اسلام تا آن اندازه مورد توجه قرار گرفته که حضرت امام علی-‏علیه السلام- در آخرین لحظات زندگی، پیروان خود را به این مهم سفارش می‌کند: «اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم».}}[۱] شما را به دو چیز سفارش می‌کنم: یکی پرهیزگاری و دیگری نظم در کارها.

برای برقراری نظم در زندگی باید با برنامه‌ریزی به کارهای روزانه پرداخت و هر کاری را در وقت مناسب انجام داد. امام کاظم‌علیه السلام می‌فرماید: سعی کنید که وقت خویش را چهار قسمت کنید:

  1. ساعتی برای مناجات باشد
  2. ساعتی برای امر معاش
  3. ساعتی برای معاشرت با دوستان و افراد مورد اطمینان که عیوب شما را به شما می‌شناسانند و در نهادشان نسبت به شما دلسوزند و اخلاص دارند.

۴. ساعتی نیز برای لذت حلال و تفریحات سالم؛ و به سبب همین قسمت آخر است که بر سه قسمت دیگر قدرت (و نشاط) پیدا خواهید کرد».[۲]؛ بنابراین، جوان خودباخته لازم است برای رسیدن به پیروزی با یک برنامه‌ریزی دقیق و منطقی و با استفاده مناسب از فرصت‌ها، تمام کارهای روزانه خود را انجام دهد و از درهم ریختگی و بی نظمی که عامل رکود و آفت پیروزی است، به شدت بپرهیزد.

۲ - ذکر خدا

دستور صریح خداوند این است که مؤمنان باید خدا را بسیار یاد کنند: «یا ایها الذین آمنوا اذکرو الله ذکراً کثیراً و سبّحوه بکره و اصیلاً».[۳]

البته باید دانست که ذکر در اذکار زبانی به نماز و عبادت خلاصه نمی‌شود، بلکه ذکر مصادیق بسیار دارد. از جمله ذکر نعمت‌های خداوند، ذکر کمک‌ها و توفیقات الهی، ذکر آیات الهی، ذکر دستورهای الهی در هنگام عمل و رعایت فرمان‌های خداوند، ذکر معاد و مرگ و از همه مهم‌تر ذکر ذات خداوندی؛ بدین معنا که او را در همه احوال حاضر و ناظر دانسته و توجه داشته باشیم که معبود مطلق اوست و رشته تمام امور به دست اوست؛ باید تنها از او کمک خواست و بر او توکل کرد.

به همین سبب ذکر کثیر خداوند از شدیدترین و مهم‌ترین وظایف انسان دانسته شده است. انسان سرگردان در بیابان خود فراموشی، باید به یاد خدا باشد و او را نظاره‌گر اعمال خود بداند که عالم محضر خداوند است و نباید در پیشگاه حضرت دوست، معصیتی صورت گیرد که خود فرمود: ﴿الم یعلم بان الله یری[۴] آیا نمی‌دانید که خداوند ناظر شماست؟ خداوند در قرآن کریم یکی از دلیل خود فراموشی را از یاد بردن خداوند می‌داند و در آیه ۱۹ سوره حشر می‌فرماید «نسوا الله فأنساهم أنفسهم» آنان خدا را فراموش کردند پس هذا نفوس آنها را از یادشان برد؛ یعنی مقام انسانی خود را فراموش کردند و دیگر به مقام خلیفه الهی خود بی‌توجه شدند و راه حیوانیت را در پیش گرفتند. کسی که خودش را فراموش کردند و دیگر به مقام خلیفه الهی خود بی‌توجه شدند و راه حیوانیت را در پیش گرفتند. کسی خودش را فراموش کند مرتبه و قدر خود را هم از خاطر می‌برد و به هر چیز پستی تن می‌دهد. مولوی در مثنوی حال این گونه آدیان را چنین توصیف می‌کند:

خویشتن را آدمی ارزان فروخت

بود اطلس، خویش را بر دلق دوخت

خویشتن نشناخت مسکین آدمی

از فزونی آمد و شد در کمی

پس همواره به یاد خدا باشید و او را حاضر و ناظر بدانید چرا که در پرتو یاد خداست که انسان خود را آن چنان‌که هست می‌یابد.

۳ - عبادت

به همان نسبت که وابستگی و غرق شدن در مادیات انسان را از خود جدا می‌کند، عبادت انسان را به خویشتن بازمی‌گرداند. عبادت به هوش آورنده و بیدار کننده انسان است. عبادت انسان را مانند نجات غریق، از اعماق دریای غفلت‌ها بیرون می‌آورد. در عبادت و در پرتو یاد خداوند است که انسان خود را آن چنان‌که هست می‌بیند، به نقص‌ها و کسری‌های خود آگاه می‌گردد و از بالا به هستی، حیات و زمان و مکان می‌نگرد؛ در عبادت است که انسان به حقارت و پستی آمال و آرزوهای محدود مادی پی می‌برد و می‌خواهد که خود را به قلب هستی برساند. پس در همه حال باید خود را به سلاح دعا و نیایش مجهز کرد؛ چرا که دعا یکی از وظایف عبد واقعی است و عبادتی[۵] است که اگر انسان از آن سرباز زند، رحمت خاصه خداوند شامل حالش نخواهد شد: {{قرآن|قل ما یعبوابکم ربّی لولا دعاؤکم[۶] ای پیامبر، بگو اگر دعای شما نباشد، خداوند به شما عنایتی نخواهد کرد.

۴- دعا

همان‌طوری که ذکر خداوند موجب تقرب بنده در پیشگاه خداوند است؛ دعا نیز موجب جلب رحمت و عنایات خداوندی است؛ لذا در مواقع مناسب با ایجاد آمادگی و تهیه مقدمات، باید ضمن دعای قلبی، از ادعیه زبانی نیز غفلت نکرد.

فردی که دچار بی‌هویتی شده برای این‌که بتواند خویشتن خویش را بازیابد، بهتر است که بخشی از اوقات زندگی خود را به نماز و دعا و راز و نیاز با خداوند بی‌نیازی بگذراند که در پرتو ذکر او قلب‌ها آرام می‌گیرند و کشتی وجودشان در ساحل امنیت و آرامش و اطمینان لنگر می‌اندازند.

۵ - توبه

بعد از کفر و شرک، یأس از رحمت خداوند در رأس گناهان کبیره قرار دارد. کسی که از رحمت خداوند ناامید است و خود را قابل بخشش نمی‌داند، کم‌کم این تصور برایش پیدا می‌شود که او فردی جهنمی است و هرگز بخشیده نخواهد شد. پس دست کم در این دنیا باید هرچه می‌تواند، حتی به قیمت ارتکاب گناهان مختلف از زندگی لذت ببرد. به این ترتیب انواع گناهان را مرتکب می‌شود و خود را ازمسیر رحمت الهی دور می‌سازد.

چنان‌که پیش‌تر ذکر شد یکی از پیامدهای خود فراموشی احساس گناه و شرمساری است که دامنگیر چنین انسانی می‌شود؛ اما باید دانست که پشیمانی از گناه اولین و اصولی‌ترین راهی است که به سوی خودشناسی برداشته می‌شود و این توفیق را نباید نادیده گرفت که رسول رحمت برای عالمیان نبی اکرم پیامبر اسلام‏-صلی الله علیه وآله و سلم- فرمودند: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له»[۷] کسی که از گناهان خود توبه می‌کند مانند کسی است که برای او گناهی نیست.

یکی از راه‌های درمان خود فراموشی این است که پیوسته در مقابل هر عملی که منجر به شرمساری می‌گردد، توقف و از هر گفتار و کردار و پندار ناروا به معنای واقعی کلمه توبه نمود تا مورد محبت خداوند واقع شد؛ چرا که هیچ چیز در پیشگاه خداوند محبوبتر از جوان توبه کار نیست که پیامبر اکرم‌صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «ما من شیء احب الی الله من شاب تائب».[۸]

چنان‌که نقل شده است: «جوانی از بنی اسرائیل به مدت بیست سال عبادت خدا کرد و سپس بیست سال از عمرش را در نافرمانی از خداوند گذراند. روزی موی سپید خود را در آینه دید، به خود آمد و گفت: وای بر من که دوران پیری فرا رسید و جوانی سپری شد! خدایا! سالیانی به یاد تو بودم و چند سالی از تو روی برتافتم، اینک اگر به سویت بازگردم، آیا مرا می‌پذیری؟ در این هنگام ندایی شنید که ای مرد، تو مدتی عبادت کردی، ما به یاد تو بودیم، آن‌گاه ما را فراموش کردی، ماهم تو را به خود واگذاشتیم، ولی تو را مهلت دادیم؛ اینک اگر به سوی ما بازگردی تو را می‌پذیریم.»[۹]

باید صفحه دل را از هر چه یأس و ناامیدی است با یاد خداصیقل داد تا نو ر امید و خداشناسی در آن سایه اندازد.

۶ - خودشناسی

خودشناسی یکی از مهم‌ترین رموز پیروزی و موفقیت است. انسان با شناخت خود می‌تواند اسرار درونی و استعدادهای ذاتی‌اش را کشف کند و در مسیر پیروزی و کامیابی حقیقی به جریان اندازد. بی حکمت نیست که «خودشناسی» یکی از قدیمی‌ترین دستورهای حکیمانه بشریت است و انبیا و اولیا و حکیمان بزرگ جهان بر آن تأکید داشته‌اند. علی‌علیه السلام در این زمینه می‌فرمایند: «افضل المعرفه، معرفه الانسان نفسه»[۱۰] برترین شناخت این است که انسان خودش را بشناسد.

شناخت استعدادها، توانایی‌ها، علایق، گرایش‌ها و همچنین یادآوری پیروزی‌ها و موفقیت‌هایی که در گذشته کسب کرده است، موجب می‌شود که جوان اعتماد بیشتری به خود پیدا کند، مسیر زندگی‌اش را در راستای توانایی ذاتی خود برگزیند و راه پیروزی را آسان‌تر بپیماید؛ از سوی، شناخت ضعف‌ها و حساسیت‌ها این امکان را ایجاد می‌کند که انسان در جهت رفع جنبه‌های منفی شخصیت خویش تلاش کند، در برخورد با مشکلات زندگی، معقول و منطقی رفتار کند و ضعف‌های خود را در نظر داشته باشد.

جستارهای وابسته

منابع

  1. علم الهدی، سیدرضی، نهج البلاغه، نامه ۴۷، ص۱۳۵، نهج البلاغه معجم المفهرس، چاپ دوم، ۱۴۱۳ ه.
  2. حرانی، علی بن شعبه، تحف العقول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ص۴۰۸.
  3. احزاب/۴۱.
  4. علق/۱۴.
  5. ان الذین‌یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین"،)غافر/۶۰
  6. فرقان/۷۷.
  7. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ج ۱، ص۵۴۰، روایت ۲۱۱۶.
  8. همان، ج۵، ص۸، روایت ۹۰۹۱.
  9. تاج لنگرودی، محمد مهدی، داستان جوانان، ۱۳۷۱، ص۱۴۳.
  10. آمدی، غررالحکم، ۷ جلدی، چاپ دانشگاه، ج۲، ص۳۸۶، رقم ۲۹۳۵.