راه‌های تبدیل علم به ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(جزیی.)
(ابرابزار)
خط ۳: خط ۳:
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
  |شاخه فرعی۱ = ایمان
  |شاخه فرعی۱ = ایمان
  |شاخه فرعی۲ =  
  |شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}


{{سوال}}
{{سوال}}
راهکار عملي براي تبدیل علم به به ايمان چیست؟
راهکار عملی برای تبدیل علم به به ایمان چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==مقدمه==


===علم حضوری و علم حضوری===
== مقدمه ==
همانطور كه مي‌دانيد، ميان علم يعني دانستن و ايمان، تفاوت وجود دارد. يعني دانستن اينكه خداوند وجود دارد به معني ايمان به او نيست. بنابراين هر جا علم باشد، اينگونه نيست که ضرورتا ايمان هم وجود داشته باشد. اما اين نکته را نيز نبايد فراموش کنيم که براي اينکه ايمان بوجود آيد حتما بايد نوعي آگاهي و علم وجود داشته باشد چرا که انسان نمي¬تواند به چيزي که نسبت به آن کاملا جاهل است ايمان بياورد. و هر چه كه علم او بيشتر باشد مي‌تواند در استحكام ايمان او موثر باشد.  
=== علم حضوری و علم حضوری ===
همان‌طور که می‌دانید، میان علم یعنی دانستن و ایمان، تفاوت وجود دارد. یعنی دانستن اینکه خداوند وجود دارد به معنی ایمان به او نیست؛ بنابراین هر جا علم باشد، اینگونه نیست که ضرورتا ایمان هم وجود داشته باشد. اما این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که برای اینکه ایمان بوجود آید حتماً باید نوعی آگاهی و علم وجود داشته باشد چرا که انسان نمی‌تواند به چیزی که نسبت به آن کاملاً جاهل است ایمان بیاورد؛ و هر چه که علم او بیشتر باشد می‌تواند در استحکام ایمان او مؤثر باشد.


اما علم، انواعي دارد كه هر كدام تاثير خاصي در رشد ايمان و اهل عمل شدن دارد. علم و شناخت دو گونه است يكي علم حصولي (يعني دانشي كه با مطالعه و تفكر بدست مي‌آيد.) و ديگر علم حضوري (يعني اينكه انسان چيزي را مستقيما و بدون واسطه درك كند.) براي مثال وقتي انسان در مورد بهداشت دندان مطالعه مي‌كند، علم حصولي پيدا مي‌كند كه مسواك نزدن موجب فاسد شدن و درد دندان مي‌شود. اما اگر خود، اهل مسواك زدن نباشد و دچار دندان درد شود مستقيما درد دندان را مي‌فهمد كه اين علم حضوري است. اما فايده اين بحث چيست؟ و چه ارتباطي به بحث ايمان دارد؟ دليل ذكر اين بحث آن است كه علم حضوري تاثير بيشتري در ايمان آوردن و اهل عمل شدن دارد. البته در مورد خداوند نمي‌توان علم حضوري به معني درك كامل از او پيدا كرد. اما انسان، با تفكر، مراقبه و تهذيب نفس مي‌تواند به درجاتي از درك وابستگي و فقر و ارتباط خود به خداوند برسد. مانند مسافر كشتي كه در وسط دريا  گرفتار طوفان شود و از همه چيز نااميد شود ناخودآگاه و بدون واسطه وجود خداوند را احساس مي‌كند. و بسيار اتفاق افتاده كه افراد اينگونه در گرفتاري‌ها ايمان آورده‌اند.  
اما علم، انواعی دارد که هر کدام تأثیر خاصی در رشد ایمان و اهل عمل شدن دارد. علم و شناخت دو گونه است یکی علم حصولی (یعنی دانشی که با مطالعه و تفکر بدست می‌آید) و دیگر علم حضوری (یعنی اینکه انسان چیزی را مستقیماً و بدون واسطه درک کند) برای مثال وقتی انسان در مورد بهداشت دندان مطالعه می‌کند، علم حصولی پیدا می‌کند که مسواک نزدن موجب فاسد شدن و درد دندان می‌شود. اما اگر خود، اهل مسواک زدن نباشد و دچار دندان درد شود مستقیماً درد دندان را می‌فهمد که این علم حضوری است. اما فایده این بحث چیست؟ و چه ارتباطی به بحث ایمان دارد؟ دلیل ذکر این بحث آن است که علم حضوری تأثیر بیشتری در ایمان آوردن و اهل عمل شدن دارد. البته در مورد خداوند نمی‌توان علم حضوری به معنی درک کامل از او پیدا کرد. اما انسان، با تفکر، مراقبه و تهذیب نفس می‌تواند به درجاتی از درک وابستگی و فقر و ارتباط خود به خداوند برسد. مانند مسافر کشتی که در وسط دریا گرفتار طوفان شود و از همه چیز ناامید شود ناخودآگاه و بدون واسطه وجود خداوند را احساس می‌کند؛ و بسیار اتفاق افتاده که افراد اینگونه در گرفتاری‌ها ایمان آورده‌اند.


لذا ما براي تقويت ايمان بايد از نظر علمي خود را در هر دو بعد علم حصولي و حضوري تقويت كنيم.
لذا ما برای تقویت ایمان باید از نظر علمی خود را در هر دو بعد علم حصولی و حضوری تقویت کنیم.


===ایمان مرتبه بعد از اعتقاد است===
=== ایمان مرتبه بعد از اعتقاد است ===
مرتبه بعد از علم، ايمان است كه به معناي تسليم توام با اطمينان خاطر است. قرآن كريم ايمان به معناي اعتقاد علمي را تأييد نمي كند، بلكه بهترين معناي آن همان تسليم است. زيرا مي بينيم قرآن كريم كساني را كه اعتقاد دارند، ولي تسليم عقيده خويش نيستند كافر مي شمارد وجحدوا بها و استيقنتها انفسهم ظلما و علوّا<ref>. نمل، 27/14</ref> و يا بسياري از اهل كتاب به حضرت رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله علم داشتند و مي‌دانستند او پيامبر است، و حتي او را مانند پسران خود مي‌شناختند ولي حق را كتمان مي‌كردند و به عقيده خويش تسليم نبودند: الذين آتيناهم الكتاب يعرفونه كما يعرفون ابناءهم و ان فريقا منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون<ref>. بقره، 2/146</ref> بنابراين ، ايمان به معناي اعتقاد تنها نيست بلكه به معناي تسليم در ظاهر و باطن است و مؤمن آنست كه به حق تسليم شود. انما المؤمنون الذين امنوا باللّه و رسوله ثم لم يرتابوا<ref>. حجرات، 15/49</ref><ref>. جوادي آملي ،عبدالله ، منزلت عقل در هندسه معرفت ديني ،نشر اسراء،قم ، 1386،ص 21-20</ref>
مرتبه بعد از علم، ایمان است که به معنای تسلیم توأم با اطمینان خاطر است. قرآن کریم ایمان به معنای اعتقاد علمی را تأیید نمی‌کند، بلکه بهترین معنای آن همان تسلیم است. زیرا می‌بینیم قرآن کریم کسانی را که اعتقاد دارند، ولی تسلیم عقیده خویش نیستند کافر می‌شمارد وجحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوّا<ref>. نمل، 27/14</ref> یا بسیاری از اهل کتاب به حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله علم داشتند و می‌دانستند او پیامبر است، و حتی او را مانند پسران خود می‌شناختند ولی حق را کتمان می‌کردند و به عقیده خویش تسلیم نبودند: الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و ان فریقا منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون<ref>. بقره، 2/146</ref> بنابراین، ایمان به معنای اعتقاد تنها نیست بلکه به معنای تسلیم در ظاهر و باطن است و مؤمن آنست که به حق تسلیم شود. انما المؤمنون الذین امنوا باللّه و رسوله ثم لم یرتابوا<ref>. حجرات، 15/49</ref><ref>. جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، نشر اسراء، قم، 1386، ص 21-20</ref>


===تقویت اراده و محبت به خدا===
=== تقویت اراده و محبت به خدا ===
حال پس از اين توضيحات به پاسخ سوال شما نزديكتر مي‌شويم كه علم چگونه تبديل به ايمان مي‌شود؟ و چه عواملي مانع ايمان آوردن مي‌شوند؟ در پاسخ بايد گفت كه در اينجا  اراده و خواست انسان و انگيزه عمل، نقش اساسي را به عهده دارد. يعني اينكه شخص بخواهد كه ايمان بياورد يا ايمان خود را زيادتر كند. و بخواهد كه فرامين الهي را اجرا كند. و به اين كار علاقه داشته باشد. زيرا واضح است كه انسان وقتي به كاري علاقه داشته باشد آن كار را هرچند سخت باشد انجام مي‌دهد. حال ممكن است كه اين علاقه به خاطر محبت باشد. يعني انسان خداوند را دوست داشته باشد. به خاطر نعمت‌هايش يا آفرينش ما، والدين‌مان و كلا حس تشكر از خداوند باشد. يا مانند مخلصين به خاطر خود خدا و كمالاتش و.... او را لايق عبادت و پرستش بداند و يا به دليل دوست داشتن بهشت يا ترس از عذاب جهنم يا عذاب قبر باشد. كه همه اينها مي‌تواند انگيزه براي تسليم شدن و پذيرش ايمان باشد. پس بايد اراده را قوي كرد و انگيزه و محبت به خدا و همچنين خشيت از او را در خود تقويت كرد تا ايمانمان رشد كند. از طرفي موانعي هم بر سر ايمان وجود دارد كه اصلي‌ترين آنها حب دنيا، حب نفس، لجاجت و... هستند.  
حال پس از این توضیحات به پاسخ سؤال شما نزدیکتر می‌شویم که علم چگونه تبدیل به ایمان می‌شود؟ و چه عواملی مانع ایمان آوردن می‌شوند؟ در پاسخ باید گفت که در اینجا اراده و خواست انسان و انگیزه عمل، نقش اساسی را به عهده دارد. یعنی اینکه شخص بخواهد که ایمان بیاورد یا ایمان خود را زیادتر کند؛ و بخواهد که فرامین الهی را اجرا کند؛ و به این کار علاقه داشته باشد. زیرا واضح است که انسان وقتی به کاری علاقه داشته باشد آن کار را هرچند سخت باشد انجام می‌دهد. حال ممکن است که این علاقه به خاطر محبت باشد. یعنی انسان خداوند را دوست داشته باشد. به خاطر نعمت‌هایش یا آفرینش ما، والدین‌مان و کلا حس تشکر از خداوند باشد. یا مانند مخلصین به خاطر خود خدا و کمالاتش و… او را لایق عبادت و پرستش بداند یا به دلیل دوست داشتن بهشت یا ترس از عذاب جهنم یا عذاب قبر باشد؛ که همه اینها می‌تواند انگیزه برای تسلیم شدن و پذیرش ایمان باشد. پس باید اراده را قوی کرد و انگیزه و محبت به خدا و همچنین خشیت از او را در خود تقویت کرد تا ایمانمان رشد کند. از طرفی موانعی هم بر سر ایمان وجود دارد که اصلی‌ترین آنها حب دنیا، حب نفس، لجاجت و… هستند.


==راهكار‌هاي عملي تقويت اراده و انگيزه ايمان==
== راهکارهای عملی تقویت اراده و انگیزه ایمان ==
=== دقت و تفکّر ===
قرآن در موارد متعدّد ما را تشویق به نظر می‌کند، یعنی نگرشی جستجوگرانه و مشاهده ای همراه با تفکر و ژرف نگری تا بتوانیم با اندیشه بیشتر در آیات الهی و نشانه‌های خدا در عالم طبیعت و در وجود انسان، به شناخت حضوری و آگاهانه دست پیدا کنیم و به تدریج حضور خدا را در زندگی خود درک، و خود را در محضر او و او را ناظر بر کار خود بدانیم. به این آیات که ما را به دقت نظر دعوت می‌کند توجه نماییم:
* بگو نظر کنید که چه چیزهایی در آسمان و زمین است.<ref>. یونس/ 101.</ref>
* بگو در زمین سیر کنید و نظر کنید که چگونه آفرینش را آغاز کرد.<ref>. اعراف/ 36.</ref>
* آیا به شتر نظر نمی‌کنید که چگونه آفریده شده و به آسمان که چگونه برافراشته و به کوه‌ها که چگونه برپا و به زمین که چگونه گسترده شده است.<ref>. الغاشیه/ 17.</ref>


===دقت و تفكّر===
=== توکل به خدای متعال ===
قرآن در موارد متعدّد ما را تشويق به نظر مي كند، يعني نگرشي جستجوگرانه و مشاهده اي همراه با تفكر و ژرف نگري تا بتوانيم با انديشه بيشتر در آيات الهي و نشانه هاي خدا در عالم طبيعت و در وجود انسان، به شناخت حضوري و آگاهانه دست پيدا كنيم و به تدريج حضور خدا را در زندگي خود درك، و خود را در محضر او و او را ناظر بر كار خود بدانيم. به اين آيات كه ما را به دقت نظر دعوت مي كند توجه نماييم:
در تمام امور و رسیدن به این حقیقت که خداوند بهترین حامی انسان است. الذین قال لهم الناس انّ الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل"<ref>. آل عمران / 173.</ref> اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم به آنان گفتند: «مردم برای (حمله به) شما اجتماع کرده‌اند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را کافی است، او بهترین حامی ماست.»


*بگو نظر كنيد كه چه چيزهايي در آسمان و زمين است.<ref>. يونس/ 101. </ref>
=== خواندن قرآن و تفکر در آن ===
*بگو در زمين سير كنيد و نظر كنيد كه چگونه آفرينش را آغاز كرد.<ref>. اعراف/ 36. </ref>
تلاوت قرآن و توجه و تفکر در آن و ترس و خشوع در برابر خداوند متعال انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون"<ref>. انفال / 2.</ref> «مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود دلهایشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزونتر می-گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند».
*آيا به شتر نظر نمي كنيد كه چگونه آفريده شده و به آسمان كه چگونه برافراشته و به كوهها كه چگونه برپا و به زمين كه چگونه گسترده شده است.<ref>. الغاشيه/ 17. </ref>


===توکل به خداي متعال===
=== لطف خدا ===
در تمام امور و رسيدن به اين حقيقت که خداوند بهترين حامي انسان است. الذين قال لهم الناس انّ الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ايماناً و قالوا حسبنا الله و نعم الوکيل"<ref>. آل عمران / 173.</ref> اينها کساني بودند که (بعضي از) مردم به آنان گفتند: «مردم براي (حمله به) شما اجتماع کرده¬اند؛ از آنها بترسيد!» اما اين سخن بر ايمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را کافي است، او بهترين حامي ماست.»
ایمان صادقین با لطف الهی رشد می‌کند: هو الذی انزل السکینهٔ فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم؛<ref>. فتح / 48.</ref> «او است آن کس که در دل‌های مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند».


===خواندن قرآن و تفکر در آن===
مطابق آیه شریفه کسانی که در ایمانشان راستین و صادق هستند خدای متعال حالت طمأنینه و آرامشی خاص بر قلب و روح آنان حاکم می‌فرماید که موجب تقویت و ازدیاد ایمان آنان می‌شود.<ref>. مصباح یزدی محمد تقی، به سوی او، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تلخیص از ص191 تا ص240</ref>
تلاوت قرآن و توجه و تفکر در آن و ترس و خشوع در برابر خداوند متعال انما المؤمنون الذين اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتهم ايماناً و علي ربهم يتوکلون"<ref>. انفال / 2.</ref> «مؤمنان تنها کساني هستند که هر گاه نام خدا برده شود دلهايشان ترسان مي¬گردد و هنگامي که آيات او بر آنها خوانده مي¬شود، ايمانشان فزونتر مي-گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند».


===لطف خدا===
اما چه کسانی در ایمانشان صادقند. کسانی که اعتقاد و عملشان یکی است به آنچه که رسول خدا آورده است ایمان دارند و در عمل، آن را پیاده می‌کنند.<ref>. بقره/ 177</ref>
ايمان صادقين با لطف الهي رشد می کند: هو الذي انزل السکينۀ في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم؛<ref>. فتح / 48.</ref> «او است آن کس که در دل¬هاي مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايماني بر ايمان خود بيفزايند».


مطابق آيه شريفه کساني که در ايمانشان راستين و صادق هستند خداي متعال حالت طمأنينه و آرامشي خاص بر قلب و روح آنان حاکم مي¬فرمايد که موجب تقويت و ازدياد ايمان آنان مي¬شود.<ref>. مصباح يزدي محمد تقي، به سوي او، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، تلخيص از ص191 تا ص240</ref>
=== یاد خدا ===
یاد و توجه دائم به خداوند: تقویت یاد و توجه دائم به خداوند که همیشه ناظر اعمالمان می‌باشد. می‌تواند موجب سکینه و اطمینان قلبی از سوی خداوند می‌شود، همان اطمینانی که موجب فزونی ایمان می‌شود. الذین ءامنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئنّ القلوب؛<ref>. رعد / 28.</ref> «آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است: آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد»


اما چه کساني در ايمانشان صادقند. کساني که اعتقاد و عملشان يکي است به آنچه که رسول خدا آورده است ايمان دارند و در عمل، آن را پياده مي¬کنند.<ref>. بقره/ 177</ref>
=== دوری از لغو ===
قرآن کریم در توصیف مؤمنین می‌فرماید: قد افلح المؤمنون… الذین هم عن اللّغو معرضون؛<ref>. مؤمنون/ 3.</ref> این آیه کریمه یکی از نشانه‌های مؤمن را اعراض و روگردانی از لغو و بیهودگی معرفی می‌نماید. شخصی از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسید: شکار و چوگان بازی و بازی با شطرنج چگونه است؟ امام علیه السلام فرمود: مؤمن فرصت پرداختن به اینگونه کارها را ندارد.<ref>. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، واژه اللّهو، به نقل از ج 2، بهترین راه شناخت خدا، ص 80، از مؤلف مذکور.</ref>


===یاد خدا===
=== رفع موانع ایمان ===
ياد و توجه دائم به خداوند: تقويت یاد و توجه دائم به خداوند که هميشه ناظر اعمالمان مي¬باشد. مي تواند موجب سکينه و اطمينان قلبي از سوي خداوند مي¬شود، همان اطميناني که موجب فزوني ايمان مي¬شود. الذين ءامنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئنّ القلوب؛<ref>. رعد / 28.</ref> «آنها کساني هستند که ايمان آورده¬اند و دلهايشان به ياد خدا مطمئن و آرام است: آگاه باشيد تنها با ياد خدا دلها آرامش مي¬يابد»
موانع شناخت و ایمان به خدا از نظر قرآن عبارت است از زنگارهایی که در اثر هوسرانی و گناه بر آیینه عقل و قلب انسان می‌نشیند. اعمالی که علت و مانع رشد معنوی انسان می‌شوند عبارت است از: ظلم به خود یا مردم، و کفر به معنای پنهان نمودن حقایق به انگیزه سود پرستی یا لجاجت و تعصّب، اسراف به معنای تجاوز از حد و مرز در هر کاری، و فسق به معنای خروج از راه حق. در سنّت آفرینش که بر اساس قانون علیّت استوار است، هر یک از این امور مانع شناخت عقلی و قلبی هستند و موجب عدم تشخیص راه از چاه بوده و در نتیجه گمراهی انسان را سبب می‌شوند.


===دوری از لغو===
تمام موانع ایمان به خدا یک ریشه اساسی دارد و آن حب دنیا، هوسرانی، خودخواهی و گناه است. وقتی که هوی و هوس به تعبیر قرآن کریم<ref>. الجاثیه/ 23. {Qأَ فَرَءَیْتَ مَنِ اتخَّذَ إِلَهَهُ هوئهَ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلیَ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلیَ سمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلیَ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلَا تَذَکَّرُون‏Q}</ref> خدای انسان شد، راه شناخت و ایمان را بر انسان می‌بندد، و انسان به تدریج موقعیت خود را در جهان هستی فراموش می‌کند و در غفلت و گمراهی قرار می‌گیرد.<ref>. محمدی ری شهری، محمد، بهترین راه شناخت خدا، چاپ دوم، 1361، انتشارات یاسر، ج 1، ص 101ـ74.</ref>
قرآن كريم در توصيف مومنين مي‌فرمايد: قد افلح المؤمنون... الذين هم عن اللّغو معرضون؛<ref>. مؤمنون/ 3. </ref> اين آيه كريمه يكي از نشانه هاي مؤمن را اعراض و روگرداني از لغو و بيهودگي معرفي مي نمايد. شخصي از امام صادق ـ عليه السلام ـ پرسيد: شكار و چوگان بازي و بازي با شطرنج چگونه است؟ امام عليه السلام فرمود: مؤمن فرصت پرداختن به اينگونه كارها را ندارد.<ref>. محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، واژه اللّهو، به نقل از ج 2، بهترين راه شناخت خدا، ص 80، از مؤلف مذكور. </ref>
 
===رفع موانع ايمان===
موانع شناخت و ايمان به خدا از نظر قرآن عبارت است از زنگارهايي كه در اثر هوسراني و گناه بر آيينه عقل و قلب انسان مي نشيند. اعمالي كه علت و مانع رشد معنوی انسان می شوند عبارت است از: ظلم به خود يا مردم، و كفر به معناي پنهان نمودن حقايق به انگيزه سود پرستي يا لجاجت و تعصّب، اسراف به معناي تجاوز از حد و مرز در هر كاري، و فسق به معناي خروج از راه حق. در سنّت آفرينش كه بر اساس قانون عليّت استوار است، هر يك از اين امور مانع شناخت عقلي و قلبي هستند و موجب عدم تشخيص راه از چاه بوده و در نتيجه گمراهي انسان را سبب مي شوند. 
 
تمام موانع ايمان به خدا يك ريشه اساسي دارد و آن حب دنيا، هوسراني، خود خواهي و گناه است. وقتي كه هوي و هوس به تعبير قرآن كريم<ref>. الجاثيه/ 23. {Qأَ فَرَءَيْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هوئهَ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلىَ‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلىَ‏ سمَْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلىَ‏ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يهَْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلَا تَذَكَّرُون‏Q}</ref> خداي انسان شد، راه شناخت و ايمان را بر انسان مي بندد، و انسان به تدريج موقعيت خود را در جهان هستي فراموش مي كند و در غفلت و گمراهي قرار مي گيرد.<ref>. محمدي ري شهري، محمد، بهترين راه شناخت خدا، چاپ دوم، 1361، انتشارات ياسر، ج 1، ص 101ـ74. </ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۵

سؤال

راهکار عملی برای تبدیل علم به به ایمان چیست؟


مقدمه

علم حضوری و علم حضوری

همان‌طور که می‌دانید، میان علم یعنی دانستن و ایمان، تفاوت وجود دارد. یعنی دانستن اینکه خداوند وجود دارد به معنی ایمان به او نیست؛ بنابراین هر جا علم باشد، اینگونه نیست که ضرورتا ایمان هم وجود داشته باشد. اما این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که برای اینکه ایمان بوجود آید حتماً باید نوعی آگاهی و علم وجود داشته باشد چرا که انسان نمی‌تواند به چیزی که نسبت به آن کاملاً جاهل است ایمان بیاورد؛ و هر چه که علم او بیشتر باشد می‌تواند در استحکام ایمان او مؤثر باشد.

اما علم، انواعی دارد که هر کدام تأثیر خاصی در رشد ایمان و اهل عمل شدن دارد. علم و شناخت دو گونه است یکی علم حصولی (یعنی دانشی که با مطالعه و تفکر بدست می‌آید) و دیگر علم حضوری (یعنی اینکه انسان چیزی را مستقیماً و بدون واسطه درک کند) برای مثال وقتی انسان در مورد بهداشت دندان مطالعه می‌کند، علم حصولی پیدا می‌کند که مسواک نزدن موجب فاسد شدن و درد دندان می‌شود. اما اگر خود، اهل مسواک زدن نباشد و دچار دندان درد شود مستقیماً درد دندان را می‌فهمد که این علم حضوری است. اما فایده این بحث چیست؟ و چه ارتباطی به بحث ایمان دارد؟ دلیل ذکر این بحث آن است که علم حضوری تأثیر بیشتری در ایمان آوردن و اهل عمل شدن دارد. البته در مورد خداوند نمی‌توان علم حضوری به معنی درک کامل از او پیدا کرد. اما انسان، با تفکر، مراقبه و تهذیب نفس می‌تواند به درجاتی از درک وابستگی و فقر و ارتباط خود به خداوند برسد. مانند مسافر کشتی که در وسط دریا گرفتار طوفان شود و از همه چیز ناامید شود ناخودآگاه و بدون واسطه وجود خداوند را احساس می‌کند؛ و بسیار اتفاق افتاده که افراد اینگونه در گرفتاری‌ها ایمان آورده‌اند.

لذا ما برای تقویت ایمان باید از نظر علمی خود را در هر دو بعد علم حصولی و حضوری تقویت کنیم.

ایمان مرتبه بعد از اعتقاد است

مرتبه بعد از علم، ایمان است که به معنای تسلیم توأم با اطمینان خاطر است. قرآن کریم ایمان به معنای اعتقاد علمی را تأیید نمی‌کند، بلکه بهترین معنای آن همان تسلیم است. زیرا می‌بینیم قرآن کریم کسانی را که اعتقاد دارند، ولی تسلیم عقیده خویش نیستند کافر می‌شمارد وجحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوّا[۱] یا بسیاری از اهل کتاب به حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله علم داشتند و می‌دانستند او پیامبر است، و حتی او را مانند پسران خود می‌شناختند ولی حق را کتمان می‌کردند و به عقیده خویش تسلیم نبودند: الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و ان فریقا منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون[۲] بنابراین، ایمان به معنای اعتقاد تنها نیست بلکه به معنای تسلیم در ظاهر و باطن است و مؤمن آنست که به حق تسلیم شود. انما المؤمنون الذین امنوا باللّه و رسوله ثم لم یرتابوا[۳][۴]

تقویت اراده و محبت به خدا

حال پس از این توضیحات به پاسخ سؤال شما نزدیکتر می‌شویم که علم چگونه تبدیل به ایمان می‌شود؟ و چه عواملی مانع ایمان آوردن می‌شوند؟ در پاسخ باید گفت که در اینجا اراده و خواست انسان و انگیزه عمل، نقش اساسی را به عهده دارد. یعنی اینکه شخص بخواهد که ایمان بیاورد یا ایمان خود را زیادتر کند؛ و بخواهد که فرامین الهی را اجرا کند؛ و به این کار علاقه داشته باشد. زیرا واضح است که انسان وقتی به کاری علاقه داشته باشد آن کار را هرچند سخت باشد انجام می‌دهد. حال ممکن است که این علاقه به خاطر محبت باشد. یعنی انسان خداوند را دوست داشته باشد. به خاطر نعمت‌هایش یا آفرینش ما، والدین‌مان و کلا حس تشکر از خداوند باشد. یا مانند مخلصین به خاطر خود خدا و کمالاتش و… او را لایق عبادت و پرستش بداند یا به دلیل دوست داشتن بهشت یا ترس از عذاب جهنم یا عذاب قبر باشد؛ که همه اینها می‌تواند انگیزه برای تسلیم شدن و پذیرش ایمان باشد. پس باید اراده را قوی کرد و انگیزه و محبت به خدا و همچنین خشیت از او را در خود تقویت کرد تا ایمانمان رشد کند. از طرفی موانعی هم بر سر ایمان وجود دارد که اصلی‌ترین آنها حب دنیا، حب نفس، لجاجت و… هستند.

راهکارهای عملی تقویت اراده و انگیزه ایمان

دقت و تفکّر

قرآن در موارد متعدّد ما را تشویق به نظر می‌کند، یعنی نگرشی جستجوگرانه و مشاهده ای همراه با تفکر و ژرف نگری تا بتوانیم با اندیشه بیشتر در آیات الهی و نشانه‌های خدا در عالم طبیعت و در وجود انسان، به شناخت حضوری و آگاهانه دست پیدا کنیم و به تدریج حضور خدا را در زندگی خود درک، و خود را در محضر او و او را ناظر بر کار خود بدانیم. به این آیات که ما را به دقت نظر دعوت می‌کند توجه نماییم:

  • بگو نظر کنید که چه چیزهایی در آسمان و زمین است.[۵]
  • بگو در زمین سیر کنید و نظر کنید که چگونه آفرینش را آغاز کرد.[۶]
  • آیا به شتر نظر نمی‌کنید که چگونه آفریده شده و به آسمان که چگونه برافراشته و به کوه‌ها که چگونه برپا و به زمین که چگونه گسترده شده است.[۷]

توکل به خدای متعال

در تمام امور و رسیدن به این حقیقت که خداوند بهترین حامی انسان است. الذین قال لهم الناس انّ الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل"[۸] اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم به آنان گفتند: «مردم برای (حمله به) شما اجتماع کرده‌اند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را کافی است، او بهترین حامی ماست.»

خواندن قرآن و تفکر در آن

تلاوت قرآن و توجه و تفکر در آن و ترس و خشوع در برابر خداوند متعال انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون"[۹] «مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود دلهایشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزونتر می-گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند».

لطف خدا

ایمان صادقین با لطف الهی رشد می‌کند: هو الذی انزل السکینهٔ فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم؛[۱۰] «او است آن کس که در دل‌های مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند».

مطابق آیه شریفه کسانی که در ایمانشان راستین و صادق هستند خدای متعال حالت طمأنینه و آرامشی خاص بر قلب و روح آنان حاکم می‌فرماید که موجب تقویت و ازدیاد ایمان آنان می‌شود.[۱۱]

اما چه کسانی در ایمانشان صادقند. کسانی که اعتقاد و عملشان یکی است به آنچه که رسول خدا آورده است ایمان دارند و در عمل، آن را پیاده می‌کنند.[۱۲]

یاد خدا

یاد و توجه دائم به خداوند: تقویت یاد و توجه دائم به خداوند که همیشه ناظر اعمالمان می‌باشد. می‌تواند موجب سکینه و اطمینان قلبی از سوی خداوند می‌شود، همان اطمینانی که موجب فزونی ایمان می‌شود. الذین ءامنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئنّ القلوب؛[۱۳] «آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است: آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد»

دوری از لغو

قرآن کریم در توصیف مؤمنین می‌فرماید: قد افلح المؤمنون… الذین هم عن اللّغو معرضون؛[۱۴] این آیه کریمه یکی از نشانه‌های مؤمن را اعراض و روگردانی از لغو و بیهودگی معرفی می‌نماید. شخصی از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسید: شکار و چوگان بازی و بازی با شطرنج چگونه است؟ امام علیه السلام فرمود: مؤمن فرصت پرداختن به اینگونه کارها را ندارد.[۱۵]

رفع موانع ایمان

موانع شناخت و ایمان به خدا از نظر قرآن عبارت است از زنگارهایی که در اثر هوسرانی و گناه بر آیینه عقل و قلب انسان می‌نشیند. اعمالی که علت و مانع رشد معنوی انسان می‌شوند عبارت است از: ظلم به خود یا مردم، و کفر به معنای پنهان نمودن حقایق به انگیزه سود پرستی یا لجاجت و تعصّب، اسراف به معنای تجاوز از حد و مرز در هر کاری، و فسق به معنای خروج از راه حق. در سنّت آفرینش که بر اساس قانون علیّت استوار است، هر یک از این امور مانع شناخت عقلی و قلبی هستند و موجب عدم تشخیص راه از چاه بوده و در نتیجه گمراهی انسان را سبب می‌شوند.

تمام موانع ایمان به خدا یک ریشه اساسی دارد و آن حب دنیا، هوسرانی، خودخواهی و گناه است. وقتی که هوی و هوس به تعبیر قرآن کریم[۱۶] خدای انسان شد، راه شناخت و ایمان را بر انسان می‌بندد، و انسان به تدریج موقعیت خود را در جهان هستی فراموش می‌کند و در غفلت و گمراهی قرار می‌گیرد.[۱۷]


منابع

  1. . نمل، 27/14
  2. . بقره، 2/146
  3. . حجرات، 15/49
  4. . جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، نشر اسراء، قم، 1386، ص 21-20
  5. . یونس/ 101.
  6. . اعراف/ 36.
  7. . الغاشیه/ 17.
  8. . آل عمران / 173.
  9. . انفال / 2.
  10. . فتح / 48.
  11. . مصباح یزدی محمد تقی، به سوی او، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تلخیص از ص191 تا ص240
  12. . بقره/ 177
  13. . رعد / 28.
  14. . مؤمنون/ 3.
  15. . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، واژه اللّهو، به نقل از ج 2، بهترین راه شناخت خدا، ص 80، از مؤلف مذکور.
  16. . الجاثیه/ 23. {Qأَ فَرَءَیْتَ مَنِ اتخَّذَ إِلَهَهُ هوئهَ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلیَ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلیَ سمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلیَ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلَا تَذَکَّرُون‏Q}
  17. . محمدی ری شهری، محمد، بهترین راه شناخت خدا، چاپ دوم، 1361، انتشارات یاسر، ج 1، ص 101ـ74.