دلیل تفکیک صفات سمیع و بصیر: تفاوت میان نسخه‌ها

(ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


{{سوال}}
{{سوال}}
اگر به گفته بزرگان صفات «سمیع» و «بصیر»، همان علم [[خداوند]] است یا برگشت به[[علم الهی|علم]] خدا دارد، پس چرا این دو صفت از هم تفکیک شده‌اند؟
اگر به گفته بزرگان صفات «سمیع» و «بصیر»، همان علم خداوند است یا برگشت به علم خدا دارد، پس چرا این دو صفت از هم تفکیک شده‌اند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در مسئله اسماء و صفات الهی یک بحث عمده مطرح است و آن این که اسماء به لحاظ مفهومی با یکدیگر مغایر امّا مصداقی یکسان دارند. این مطلب در مورد همه اسماء صادق و مشتمل بر جمیع صفات است. امّا این که چرا برخی از اسماء را به برخی دیگر ارجاع داده‌اند ناشی از عدم عنوان مشیر و لفظ مناسب است. یکی از همین موارد دو اسم سمیع و بصیر است، به لحاظ آن که حق تعالی از آلات جسمانی نظیر آنچه در مخلوقات است بری است و از طرف دیگر توجیه دیدن یا شنیدن و تعریف آن دو، برای حق کاری مشکل و دشوار است، بنابراین در تفسیر اسماء مذکور ناگزیر آن دو را به علم و برخی علم را به سمع (شیخ اشراق) بازگردانده اند.<ref>امام خمینی، سید روح الله، چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۶، فصل در معنی سمع و بصر حق.</ref>
اسماء و صفات الهی به لحاظ مفهومی با یکدیگر مغایر اما مصداقی یکسان دارند. این مطلب در مورد همه اسماء صادق و مشتمل بر جمیع صفات است. امّا این که چرا برخی از اسماء را به برخی دیگر ارجاع داده‌اند ناشی از عدم عنوان مشیر و لفظ مناسب است. یکی از همین موارد دو اسم سمیع و بصیر است، به لحاظ آن که حق تعالی از آلات جسمانی نظیر آنچه در مخلوقات است بری است و از طرف دیگر توجیه دیدن یا شنیدن و تعریف آن دو، برای حق کاری مشکل و دشوار است، بنابراین در تفسیر اسماء مذکور ناگزیر آن دو را به علم و برخی علم را به سمع (شیخ اشراق) بازگردانده اند.<ref>امام خمینی، سید روح الله، چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۶، فصل در معنی سمع و بصر حق.</ref>


نه به این معنا که همه عین هم هستند بلکه به این معنا که در نهایت سمع یا بصر مرتبه ای از مراتب علم بوده و رجوع به علم می‌نماید، به همین دلیل در بیان سمع و بصر فرموده‌اند، سمع عبارت است از علم به مسموعات و بصر همان علم به مبصرات است.
نه به این معنا که همه عین هم هستند بلکه به این معنا که در نهایت سمع یا بصر مرتبه ای از مراتب علم بوده و رجوع به علم می‌نماید، به همین دلیل در بیان سمع و بصر فرموده‌اند، سمع عبارت است از علم به مسموعات و بصر همان علم به مبصرات است.


بنابر این وقتی [[سمیع]] و [[بصیر]] را به صفت علیم برگرداندیم، صفت اصلی علم می‌شود، لکن به لحاظ متعلق علم که از مقوله شنیدنی‌ها یا دیدنی‌هاست صفات دیگری به نام سمیع و بصیر انتزاع می‌شود.
بنابر این وقتی [[سمیع]] و [[بصیر]] را به صفت علیم برگرداندیم، صفت اصلی علم می‌شود، لکن به لحاظ متعلق علم که از مقوله شنیدنی‌ها یا دیدنی‌هاست صفات دیگری به نام سمیع و بصیر انتزاع می‌شود.
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۷

سؤال

اگر به گفته بزرگان صفات «سمیع» و «بصیر»، همان علم خداوند است یا برگشت به علم خدا دارد، پس چرا این دو صفت از هم تفکیک شده‌اند؟


اسماء و صفات الهی به لحاظ مفهومی با یکدیگر مغایر اما مصداقی یکسان دارند. این مطلب در مورد همه اسماء صادق و مشتمل بر جمیع صفات است. امّا این که چرا برخی از اسماء را به برخی دیگر ارجاع داده‌اند ناشی از عدم عنوان مشیر و لفظ مناسب است. یکی از همین موارد دو اسم سمیع و بصیر است، به لحاظ آن که حق تعالی از آلات جسمانی نظیر آنچه در مخلوقات است بری است و از طرف دیگر توجیه دیدن یا شنیدن و تعریف آن دو، برای حق کاری مشکل و دشوار است، بنابراین در تفسیر اسماء مذکور ناگزیر آن دو را به علم و برخی علم را به سمع (شیخ اشراق) بازگردانده اند.[۱]

نه به این معنا که همه عین هم هستند بلکه به این معنا که در نهایت سمع یا بصر مرتبه ای از مراتب علم بوده و رجوع به علم می‌نماید، به همین دلیل در بیان سمع و بصر فرموده‌اند، سمع عبارت است از علم به مسموعات و بصر همان علم به مبصرات است.

بنابر این وقتی سمیع و بصیر را به صفت علیم برگرداندیم، صفت اصلی علم می‌شود، لکن به لحاظ متعلق علم که از مقوله شنیدنی‌ها یا دیدنی‌هاست صفات دیگری به نام سمیع و بصیر انتزاع می‌شود.

منابع

  1. امام خمینی، سید روح الله، چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۶، فصل در معنی سمع و بصر حق.