تفسیر آیه «مردم از قبرها پراکنده بیرون می‌آیند»: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
مباحث مربوط به قیام از اساسی‌ترین بحث‌های قرآن کریم می‌باشد و آیات فراوانی پیرامون آن در این کتاب شریف وجود دارد؛ و به تعبیر بعضی از علماء: «می توان ادعا کرد یک سوم قرآن در این باره است}}<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، قم، در راه حق، چ دوم، ۱۳۶۸، ص۴۴۳.</ref>». آیاتی که درباره این روز بزرگ است، به موضوعات مختلف پیرامون آن پرداخته‌اند: یکی از آن‌ها چگونگی حالت مردم در آن روز می‌باشد؛ و آیه مبارکه ۶ زلزال یکی از آیاتی است که در این خصوص می‌فرماید:
آیه ۶ [[سوره زلزال]]، مربوط به حالت مردم در هنگام بیرون آمدن از قبر می‌باشد و بر این مطلب دلالت دارد که به صورت‌ها و حالات مختلف (پراکنده) خواهند بود، و این پراکندگی ممکن است به اعتبارات مختلف باشد. از جمله اعتبار مذهب، سرزمین، کفر و ایمان، پیشوایان و...


{{قرآن|یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُم}} در آن روز مردم به صورت‌های پراکنده خارج می‌شوند تا اعمالشان به آن‌ها نشان داده شود.
== متن آیه ==
{{قرآن بزرگ|یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُم
| سوره = زلزال
| آیه = ۶
| ترجمه = در آن روز مردم به صورت‌های پراکنده خارج می‌شوند تا اعمالشان به آن‌ها نشان داده شود.
}}


در سؤال فوق منظور از {{قرآن|یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً}}، بیرون آمدن مردم از قبرها به حالت پراکنده، دانسته شده است؛ ولی باید گفت: این معنی را بعضی از مفسران ارائه کرده‌اند.<ref>ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۲۷، ص۲۲۶، طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، بی تا، ج۵، ص۲۲۲ و حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معادشناسی، بی جا، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۲۷۴.</ref> و بعضی دیگر از ایشان معتقدند: آیه مورد بحث ناظر به احوال مردم به هنگام روانه شدن از جایگاه حساب به سوی منازلشان (بهشت یا جهنم) می‌باشد.<ref>ر. ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۲۰، ص۳۴۳، فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۹–۱۰، ص۷۹۹، محمد بن جریر طبری، جامع البیان، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق، ج۳۰، ص۳۳۹، و قرشی دمشقی، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲، ج۴، ۵۷۷.</ref> و عده ای دیگر تنها به ذکر این دو احتمال بسنده کرده‌اند.<ref>ر. ک. فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، احیاء التراث العربی، جسوم، بی تا، ج۳۲، ص۶۰.</ref> بنابراین نمی‌توان به صورت قطعی آیه را ناظر به حالت مردم به هنگام بیرون آمدن از قبرها دانست.
== مقصود از پراکنده بودن مردم ==
منظور از {{قرآن|یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً}}، بیرون آمدن مردم از قبرها به حالت پراکنده، دانسته شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۲۷، ص۲۲۶، طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، بی تا، ج۵، ص۲۲۲ و حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معادشناسی، بی جا، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۲۷۴.</ref> و بعضی دیگر معتقدند: آیه مورد بحث ناظر به احوال مردم به هنگام روانه شدن از جایگاه حساب به سوی منازلشان (بهشت یا جهنم) می‌باشد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۲۰، ص۳۴۳، فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۹–۱۰، ص۷۹۹، محمد بن جریر طبری، جامع البیان، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق، ج۳۰، ص۳۳۹، و قرشی دمشقی، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲، ج۴، ۵۷۷.</ref> و عده‌ای دیگر تنها به ذکر این دو احتمال بسنده کرده‌اند.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، احیاء التراث العربی، جسوم، بی تا، ج۳۲، ص۶۰.</ref> بنابراین نمی‌توان به صورت قطعی آیه را ناظر به حالت مردم به هنگام بیرون آمدن از قبرها دانست.


ظاهراً آنچه برای پرسشگر محترم مهم است، دانستن مقصود از پراکنده بودن مردم می‌باشد؛ که در این زمینه مطالبی تقدیم می‌گردد:
واژه‌ای که پراکنده بودن مردم در روز قیامت از آن استفاده می‌شود، کلمه «اشتاتا» می‌باشد. اشتات همانند شتّی جمع شتیت به معنی متفرق (پراکنده) می‌باشد.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۳۴۳.</ref> مقصود از پراکنده بودن مردم میتواند به این اعتبارها باشد:
 
واژه ای که پراکنده بودن مردم در روز قیامت از آن استفاده می‌شود، کلمه «اشتاتا» می‌باشد. اشتات همانند شتّی جمع شتیت به معنی متفرق (پراکنده) می‌باشد.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، همان.</ref>
 
درباره اینکه منظور از پراکنده بودن مردم در آن روز چیست؟ تعابیر مختلفی توسط مفسران مطرح شده است.<ref>ر. ک. تفاسیری که در پانوشت‌های قبلی ذکر شدند.</ref> که خلاصه آنها این است که این پراکندگی ممکن است به اعتبار امور زیر باشد:


# به اعتبار مذهب: یعنی اهل هر مذهبی با هم خواهد بود، و از اهل مذاهب دیگر جدا می‌گردند.
# به اعتبار مذهب: یعنی اهل هر مذهبی با هم خواهد بود، و از اهل مذاهب دیگر جدا می‌گردند.
خط ۲۰: خط ۲۲:
# به اعتبار حالات مختلف مردم: بعضی شاد، زیبا و خندانند و بعضی هم تیره و گرفته وتاریک.
# به اعتبار حالات مختلف مردم: بعضی شاد، زیبا و خندانند و بعضی هم تیره و گرفته وتاریک.
# به اعتبار ایمان و کفر: اهل ایمان با هم و اهل کفر نیز با هم خواهند بود.
# به اعتبار ایمان و کفر: اهل ایمان با هم و اهل کفر نیز با هم خواهند بود.
۵. به اعتبار رهبران و پیشوایان: یعنی هرگروهی با پیشوا و رهبر خود خواهد بود.<ref>ر. ک. تفسیر نمونه، همان، ص۲۲۶–۲۲۷.</ref> قرآن نیز می‌فرماید: {{قرآن|یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم<ref>اسراء/ ۷۱.</ref> (به یاد آورید) روزی را که هر گروهی را با پیشوایان می‌خوانیم.
# به اعتبار رهبران و پیشوایان: یعنی هرگروهی با پیشوا و رهبر خود خواهد بود.<ref>تفسیر نمونه، ص۲۲۶–۲۲۷.</ref> قرآن نیز می‌فرماید: {{قرآن|یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم|ترجمه=روزی را که هر گروهی را با پیشوایانشان می‌خوانیم.|سوره=اسراء|آیه=۷۱}}
در تفسیر نمونه پس از ذکر احتمالات فوق آمده است: «جمع میان این تفسیرها کاملا ممکن است، زیرا مفهوم آیه گسترده است.<ref>تفسیر نمونه، ص۲۲۷.</ref>


در تفسیر نمونه پس از ذکر احتمالات فوق آمده است: «جمع میان این تفسیرها کاملاً ممکن است، زیرا مفهوم آیه گسترده است}}.<ref>تفسیر نمونه، همان، ص۲۲۷.</ref>
== حالات مردم در روز قیامت ==
تعابیر مختلفی درباره حالات مردم در روز قیامت در قرآن آمده است مانند:


در جمع‌بندی مطالب بالا می‌توان گفت: تعابیر مختلفی درباره حالات مردم در روز قیامت در قرآن آمده است مانند:
۱. تنها بودن مردم: {{قرآن|وَ کُلُّهُمْ آتیهِ یَوْمَ الْقِیامَه فَرْدا|ترجمه=و همگی روز رستاخیز تک و تنها نزد او حاضر می‌شوند.|سوره=مریم|آیه=۹۵}}


۱. تنها بودن مردم: {{قرآن|وَ کُلُّهُمْ آتیهِ یَوْمَ الْقِیامَه فَرْدا<ref>مریم/ ۹۵، ر.ک. مریم/ ۸۰، انعام/ ۹۴.</ref> و همگی روزرستاخیز تک و تنها نزد او حاضر می‌شوند.
۲. گروهی بودن مردم: {{قرآن|یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجا|ترجمه=روزی که در صور دمیده می‌شود و شما فوج فوج (به محشر) می‌آیید.|سوره=نبأ|آیه=۱۸}}


۲. گروهی بودن مردم: {{قرآن|یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجا}}<ref>نبأ/ ۱۸.</ref> روزی که در صور دمیده می‌شود و شما فوج فوج (به محشر) می‌آیید.
۳. هر گروهی همراه با پیشوای خود: {{قرآن|یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم|ترجمه=روزی را که هر گروهی را با پیشوایانشان می‌خوانیم.|سوره=اسراء|آیه=۷۱}}


۳. هر گروهی همراه با پیشوای خود چنان‌که آیه ۷۱، سوره اسراء که در بالا ذکر شد، دلالت بر آن دارد. درباره علت اختلاف این تعابیر می‌توان گفت: انسان در قیامت از نظر فریادرسی تنهاست یعنی بستگان، دوستان و دارایی او به دردش نمی‌خورد و از جهت شکل و قیافه در میان کسانی است که با آنان همفکر، همعقیده و همکار بوده است؛ و از نظر سرنوشت با رهبری که از او پیروی کرده است، همراه خواهد بود.<ref>ر. ک. قرائتی، محسن، معاد، قم، مؤسسه در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۱۶۶.</ref> و معلوم است که در همه این جهات نوعی پراکندگی و جدایی وجود دارد؛ و آیه مورد بحث سوره زلزال به آن اشاره دارد که مردم را در آن روز متفرق و پراکنده می‌داند.
درباره علت اختلاف این تعابیر می‌توان گفت: انسان در قیامت از نظر فریادرسی تنهاست یعنی بستگان، دوستان و دارایی او به دردش نمی‌خورد و از جهت شکل و قیافه در میان کسانی است که با آنان همفکر، همعقیده و همکار بوده است؛ و از نظر سرنوشت با رهبری که از او پیروی کرده است، همراه خواهد بود.<ref>قرائتی، محسن، معاد، قم، مؤسسه در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۱۶۶.</ref> و معلوم است که در همه این جهات نوعی پراکندگی و جدایی وجود دارد؛ و آیه مورد بحث سوره زلزال به آن اشاره دارد که مردم را در آن روز متفرق و پراکنده می‌داند.


از روایتی که از رسول اکرم ـ صلی علی علیه و آله ـ در ذیل آیه ۱۸ سوره مبارک نبأ نقل شده است، استفاده می‌شود که حتی امت پیامبر اکرم ـ صلی علی علیه و آله ـ نیز در ده گروه متفاوت محشور می‌شوند:
از روایتی که از [[رسول اکرم(ص)]] در ذیل آیه ۱۸ [[سوره نبأ]] نقل شده است، استفاده می‌شود که حتی امت پیامبر اکرم(ص) نیز در ده گروه متفاوت محشور می‌شوند:


{{ستون۳}}
# شایعه سازان، به صورت میمون.
# شایعه سازان، به صورت میمون.
# حرام خواران، به صورت خوک.
# حرام خواران، به صورت خوک.
خط ۴۳: خط ۴۸:
# خبرچینان، به حالت آویختگی به شاخه‌های آتش.
# خبرچینان، به حالت آویختگی به شاخه‌های آتش.
# افراد عیاش و خوشگذران، بدبو تر از مردار.
# افراد عیاش و خوشگذران، بدبو تر از مردار.
۱۰. متکبران، در پوششی از آتش.<ref>ر. ک. مجمع البیان، همان، ص۶۴۲.</ref>
# متکبران، در پوششی از آتش.<ref>مجمع البیان، ص۶۴۲.</ref> {{پایان}}


خلاصه: آیه مورد بحث چه مربوط به حالت مردم در هنگام بیرون آمدن از قبر باشد و چه مربوط به حالت آنان بعد از موقف حساب باشد، بر این مطلب دلالت دارد که به صورت‌ها و حالات مختلف (پراکنده) خواهند بود، و این پراکندگی ممکن است به اعتبارات مختلف باشد.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. محسن قرائتی، معاد، قم: در راه حق، چ مکرر، ۱۳۷۳، ص۱۶۶–۱۶۹.
* محسن قرائتی، معاد، قم: در راه حق، ۱۳۷۳، ص۱۶۶–۱۶۹.
 
* علامه سید محمد حسین، حسینی تهرانی، معادشناسی، بی جا: حکمت، چ سوم، ۱۴۰۷، ج۶، ص۲۷۴ به بعد.
۲. علامه سید محمد حسین، حسینی تهرانی، معادشناسی، بی جا: حکمت، چ سوم، ۱۴۰۷، ج۶، ص۲۷۴ به بعد.
* آیت الله عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، قم: مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۰، ج۴ از تفسیر موضوعی قرآن کریم، ص ۲۹۵ به بعد.
 
۳. آیت الله، عبدالله، جوادی آملی، معاد در قرآن، قم: مرکز نشر اسراء، جاول، ۱۳۸۰، ج۴ از تفسیر موضوعی قرآن کریم، ص ۲۹۵ به بعد.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۱: خط ۶۱:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = معادشناسی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = معاد در قرآن
|شاخه فرعی۲ = اثبات معاد
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۴

سؤال

مقصود از آیه ۶ سوره زلزال که می‌فرماید: «مردم از قبرها پراکنده بیرون می‌آیند.» چیست؟

آیه ۶ سوره زلزال، مربوط به حالت مردم در هنگام بیرون آمدن از قبر می‌باشد و بر این مطلب دلالت دارد که به صورت‌ها و حالات مختلف (پراکنده) خواهند بود، و این پراکندگی ممکن است به اعتبارات مختلف باشد. از جمله اعتبار مذهب، سرزمین، کفر و ایمان، پیشوایان و...

متن آیه

مقصود از پراکنده بودن مردم

منظور از ﴿یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً، بیرون آمدن مردم از قبرها به حالت پراکنده، دانسته شده است.[۱] و بعضی دیگر معتقدند: آیه مورد بحث ناظر به احوال مردم به هنگام روانه شدن از جایگاه حساب به سوی منازلشان (بهشت یا جهنم) می‌باشد.[۲] و عده‌ای دیگر تنها به ذکر این دو احتمال بسنده کرده‌اند.[۳] بنابراین نمی‌توان به صورت قطعی آیه را ناظر به حالت مردم به هنگام بیرون آمدن از قبرها دانست.

واژه‌ای که پراکنده بودن مردم در روز قیامت از آن استفاده می‌شود، کلمه «اشتاتا» می‌باشد. اشتات همانند شتّی جمع شتیت به معنی متفرق (پراکنده) می‌باشد.[۴] مقصود از پراکنده بودن مردم میتواند به این اعتبارها باشد:

  1. به اعتبار مذهب: یعنی اهل هر مذهبی با هم خواهد بود، و از اهل مذاهب دیگر جدا می‌گردند.
  2. به اعتبار سرزمین: یعنی اهل هر منطقه و سرزمین از اهل مناطق دیگر جدا خواهند بود.
  3. به اعتبار حالات مختلف مردم: بعضی شاد، زیبا و خندانند و بعضی هم تیره و گرفته وتاریک.
  4. به اعتبار ایمان و کفر: اهل ایمان با هم و اهل کفر نیز با هم خواهند بود.
  5. به اعتبار رهبران و پیشوایان: یعنی هرگروهی با پیشوا و رهبر خود خواهد بود.[۵] قرآن نیز می‌فرماید: ﴿یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم؛ روزی را که هر گروهی را با پیشوایانشان می‌خوانیم.(اسراء:۷۱)

در تفسیر نمونه پس از ذکر احتمالات فوق آمده است: «جمع میان این تفسیرها کاملا ممکن است، زیرا مفهوم آیه گسترده است.[۶]

حالات مردم در روز قیامت

تعابیر مختلفی درباره حالات مردم در روز قیامت در قرآن آمده است مانند:

۱. تنها بودن مردم: ﴿وَ کُلُّهُمْ آتیهِ یَوْمَ الْقِیامَه فَرْدا؛ و همگی روز رستاخیز تک و تنها نزد او حاضر می‌شوند.(مریم:۹۵)

۲. گروهی بودن مردم: ﴿یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجا؛ روزی که در صور دمیده می‌شود و شما فوج فوج (به محشر) می‌آیید.(نبأ:۱۸)

۳. هر گروهی همراه با پیشوای خود: ﴿یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم؛ روزی را که هر گروهی را با پیشوایانشان می‌خوانیم.(اسراء:۷۱)

درباره علت اختلاف این تعابیر می‌توان گفت: انسان در قیامت از نظر فریادرسی تنهاست یعنی بستگان، دوستان و دارایی او به دردش نمی‌خورد و از جهت شکل و قیافه در میان کسانی است که با آنان همفکر، همعقیده و همکار بوده است؛ و از نظر سرنوشت با رهبری که از او پیروی کرده است، همراه خواهد بود.[۷] و معلوم است که در همه این جهات نوعی پراکندگی و جدایی وجود دارد؛ و آیه مورد بحث سوره زلزال به آن اشاره دارد که مردم را در آن روز متفرق و پراکنده می‌داند.

از روایتی که از رسول اکرم(ص) در ذیل آیه ۱۸ سوره نبأ نقل شده است، استفاده می‌شود که حتی امت پیامبر اکرم(ص) نیز در ده گروه متفاوت محشور می‌شوند:

  1. شایعه سازان، به صورت میمون.
  2. حرام خواران، به صورت خوک.
  3. ربا خورندگان، به صورت واژگون.
  4. قاضی ناحق، کور.
  5. خودخواهان مغرور، کرولال.
  6. عالمی که به علمی عمل نکند، در حالی که زبان خود را می‌جود.
  7. آزار دهندگان به همسایه، با دست و پای بریده.
  8. خبرچینان، به حالت آویختگی به شاخه‌های آتش.
  9. افراد عیاش و خوشگذران، بدبو تر از مردار.
  10. متکبران، در پوششی از آتش.[۸]



مطالعه بیشتر

  • محسن قرائتی، معاد، قم: در راه حق، ۱۳۷۳، ص۱۶۶–۱۶۹.
  • علامه سید محمد حسین، حسینی تهرانی، معادشناسی، بی جا: حکمت، چ سوم، ۱۴۰۷، ج۶، ص۲۷۴ به بعد.
  • آیت الله عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، قم: مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۰، ج۴ از تفسیر موضوعی قرآن کریم، ص ۲۹۵ به بعد.

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۲۷، ص۲۲۶، طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، بی تا، ج۵، ص۲۲۲ و حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معادشناسی، بی جا، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۲۷۴.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۲۰، ص۳۴۳، فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۹–۱۰، ص۷۹۹، محمد بن جریر طبری، جامع البیان، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق، ج۳۰، ص۳۳۹، و قرشی دمشقی، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲، ج۴، ۵۷۷.
  3. فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، احیاء التراث العربی، جسوم، بی تا، ج۳۲، ص۶۰.
  4. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۳۴۳.
  5. تفسیر نمونه، ص۲۲۶–۲۲۷.
  6. تفسیر نمونه، ص۲۲۷.
  7. قرائتی، محسن، معاد، قم، مؤسسه در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۱۶۶.
  8. مجمع البیان، ص۶۴۲.