تفاوت اعتقاد به مهدویت در شیعه و اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ')
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
خط ۵۷: خط ۵۷:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =کلام
  | شاخه اصلی =کلام
  |شاخه فرعی۱ =مهدویت
  | شاخه فرعی۱ =مهدویت
  |شاخه فرعی۲ =مهدی باوری
  | شاخه فرعی۲ =مهدی باوری
  |شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله

نسخهٔ ‏۱۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۳


سؤال

مهدویت نوعیه و شخصیه چیست و بر نظریه مهدویت نوعیه چه اشکالی وارد است؟


برخی از اهل سنّت، به «مهدویت نوعی» اعتقاد داشته، و شیعه امامی «مهدویت شخصی» را قبول دارد. مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ مهدی موعود(ع) شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد، و او فرزند امام حسن عسکری‏(ع) است. مقصود اهل سنّت از مهدویت نوعی این است که در آخرالزمان شخصی از نوادگان پیامبر اسلام(‏ص) به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد؛ گرچه اکنون وجود خارجی ندارد.

به باور شیعه، نظریه مهدویت نوعی مردود است؛ زیرا به دلایل تاریخی، امام مهدی(عج) به دنیا آمده و به دلایل عقلی و نقلی، وجود امام در هر عصری ضرورت دارد. امام واسطه فیض خدا بوده و بدون او فیض هستی قطع شده و جهان هستی فرو می‌پاشد.

تعبیر «مهدی نوعی» و «مهدی شخصی»، نزد عارفان کاربردی دیگر به معنای قطب عالم امکان دارد که در او عصمت از گناه شرط نیست. شیعه این نظر را مردود می‌داند؛ زیرا برای امامت و مهدویت، عصمت از گناه و انتصاب توسط پیامبر اسلام(ص) و خدا را شرط می‌داند.

مهدویت شخصی

شیعه به «مهدویت شخصی» اعتقاد دارد. مقصود مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ مهدی موعود(ع) شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد، و او فرزند امام حسن عسکری‏(ع) است.

مهدویت نوعی

برخی از اهل سنّت، به «مهدویت نوعی» معتقدند. مقصود آنها از مهدویت نوعی این است که در آخرالزمان شخصی از نوادگان پیامبر اکرم(‏ص) به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد و دنیا را همان گونه که از ظلم پر شده از عدل و داد پر خواهد نمود؛ گرچه او اکنون وجود خارجی ندارد.

البته برخی از علمای اهل سنت معتقدند که امام مهدی(عج) متولد شده‌اند.

اشکال به مهدویت نوعی

بر اساس اعتقاد کلامیِ شیعه، جهان هیچگاه از وجود امام زنده، معصوم و منصوب از طرف خدا خالی نخواهد بود؛ زیرا بدون وجود امام که واسطه فیض است، جریان فیض الهی در عالَم امکان ندارد؛ و فقط در سایه وجود امام در هر عصر، زندگی و بقای عالَم امکان‌پذیر خواهد بود. امام صادق(ع) اهمیت این مطلب را اینگونه بیان کرده است: «اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم، یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که می‌میرد امام است».[۱]

مبانی ضرورت وجود امام در هر زمان

مبنای اینکه وجود امام در هر زمانی ضروری است، امور ذیل‌اند:

  • امام واسطه فیض تکوین است: اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده، جهان هستی فرو می‌پاشد. از امام رضا(ع) نقل شده اگر روی زمین بی امام می‌شد، زمین و بشری نمی‌ماند و همه از بین می‌رفتند؛[۲] از این رو، بی وجود امام(ع)، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز نیست خواهد شد.
  • امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است: چون قرآن کتاب همیشگی انسان‌ها است، پس مخاطب حقیقی آن که حقیقت قرآن را درک کند نیز، باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلبش جایگاه وحی است، بعد از پیامبر اکرم(ص) جز امامان معصوم(ع) نمی‌تواند باشد. استمرار قرآن تنها با پذیرش وجود کسی که حامل و مخاطب حقیقی آیات آن باشد، امکان‌پذیر است و چنین شخصی همان امام زمان(ع) است.

وجود امام مهدی(ع)

بنا بر دلایل تاریخی، یازده امام به شهادت رسیده و امام دوازدهم(ع) به دنیا آمده است. بر پایه اصل «ضرورت وجود امام در هر زمان»، وجود امام دوازدهم ضروری است، اگر چه در غیبت باشد. از امام علی(ع) نقل شده است: «زمین هیچگاه از حجّت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا آشکار است یا پنهان، تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نشود.»[۳] از آنجا که شرایط جهان به گونه‌ای پیش رفت که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم در جامعه را نپذیرفتند، تنها راه وجود انسان کامل و کشته نشدن او، غیبت او بود تا زمانی که زمینه ظهور او فراهم شود.

به گفته علامه طباطبایی، مُفسّر شیعه، عالَم انسانی دارای کمال خاصی است که باید به آن کمال هدایت شود، و هدایت انسان حُجّت (هادی) می‌خواهد؛ و اگر حجت (امام) از بین برود و یا نباشد، باید غایت (هدف) از بین برود، و اگر غایت از بین برود، فعل خدا (آفرینش) بی‌هدف می‌شود و صدور چنین امری از خدای حکیم محال است.[۴]

بنابراین، افزون بر روایات معتبر که از پیامبر(ص) و امامان(ع) دلالت بر وجود امام زمان(ع) و استمرار وجود او در همه عصرها دارد، با دلایل عقلی نیز ضرورت وجود امام زمان(ع) اثبات می‌شود.

از این رو، نظریه اهل سنت که تولد امام مهدی(عج) در آخرالزمان می‌دانند رد می‌شود؛ چون مخالف با دلایل کلامی و تاریخی است.

مهدی نوعی و شخصی نزد عارفان

تعبیر «مهدی نوعی» و «مهدی شخصی»، جز آنچه اهل سنت و شیعیان بر سر آن اختلاف دارند، کاربرد دیگری نیز دارد که نزد عارفان رواج دارد. برخی از عارفان اهل سنت، مانند مولوی، عارف و شاعر قرن هفتم قمری، معتقدند در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد، خواه از نسل امام علی(ع) باشد و خواه از نسل عمر بن خطاب باشد. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است.

در برابر، به اعتقاد شیعه در هر زمان باید امام معصوم(ع) موجود باشد و در مهدویت، عصمت و انتصاب از جانب پیامبر(ص) و خدا شرط است.



مطالعه بیشتر

  • انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، حسن حسن‌زاده آملی.
  • راهنماشناسی، محمدتقی مصباح یزدی.


منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، دارالکتب الاسلامیه. ج۱، ح۴۵۷.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ح۴۵۲.
  3. اصول کافی، همان، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.
  4. در محضر علامه طباطبائی، ص۸۸–۸۹، محمد حسین رخشاد. انتشارات نهاوندی، قم.