بدبینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:


توجه به [[پیامدهای بدبینی]] و فوائد خوش‌بینی نیز در درمان سوء ظن مؤثر دانسته شده است. تلقین جملات مثبت، مانند «من خوش‌بین هستم»، پرهیز از تَجسّس در کارهای دیگران و دوری از افراد بدبین، از دیگر روش‌های درمان بدبینی است.
توجه به [[پیامدهای بدبینی]] و فوائد خوش‌بینی نیز در درمان سوء ظن مؤثر دانسته شده است. تلقین جملات مثبت، مانند «من خوش‌بین هستم»، پرهیز از تَجسّس در کارهای دیگران و دوری از افراد بدبین، از دیگر روش‌های درمان بدبینی است.
== موارد استثناء ==
شریط محیطی را در بدگمانی یا خوش‌گمانی فرد تأثیرگذار دانسته‌اند. به گفته امام علی(ع)،  هنگامی که جامعه و روزگار و مردمش نیکوکارند، گمان بد درباره کسی که از او انحرافی دیده نشده، ظلم است. ولی هنگامی که فساد به روزگار و مردم غلبه پیدا کرد، کسی‌که حسن ظنّ داشته باشد گول خورده است.<ref>جزایری، سید محمد علی؛ دروس اخلاق اسلامی، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۲، ص ۱۶۵.</ref> بدگمانی به این معنی نیست که در معاشرت‌ها و روابط اجتماعی به مردم نسبت بد بدهیم بلکه به معنی این است که چون احتمال می‌دهیم از ناحیه دیگران ضرر مالی، معنوی، آبرویی و … بخوریم باید سنجیده‌تر و زیرکانه تر عمل کنیم و مراقب روابط خود باشیم.
در حديثي از حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي خوانيم اگر خير و صلاح در جامعه اي غالب بود و کسي به ديگري که بدي از او آشکار نشده بدگمان شود، ستم کرده است، امّا اگر فساد و نادرستي بر روزگار و اهل آن چيره شود، پس با نيکو گرداندن گمان به ديگري خود را در معرض هلاکت انداخته است. پس اگر در جامعه اي فساد، جرم، تقلب، جعل و خيانت ها زياد بود انسان بايد در کارهاي خود محکم کاري کند. يعني بدبين نباشد ولي خوش بين هم نباشد و براي اينکه مشکلي پيش نيايد، براي وسايل خود مدرک تهيه کند. سند داشته باشد، بر پولي که مي دهد گواه بگيرد و...<ref>دستغيب شيرازي، سيد عبدالحسين، قلب سليم، دار الکتب الاسلاميه، ص607، با کمي تغيير.</ref> گاهي همين محکم کاريها باعث مي شود که کسي نتواند سوء استفاده کند.
بنابراين طبق اين روايت شريف نمي توان گفت هميشه و در همه جا خوش بيني بد يا خوب است. بلکه اين امر بستگي به شرايط جامعه و افراد دارد، بنابراين اگر در جامعه دروغ، فساد، کلاه برداري، جرم و تقلب و... زياد بود انسان بايد در روابط خود با ديگران جانب احتياط را رعايت کند، و هميشه با سوء ظن رفتارهاي افراد جامعه را بررسي کند و يا اگر احساس کرد فردي قصد سوء استفاده از او را دارد، بايد با دقت و  زیرکی و هشیاری رفتاراو را بررسي کند و با ترديد کارهاي او را بررسي کند تا با مشکل و آسيب هاي جدي روبرو نشود.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۴۱

سؤال

بدبینی یا سوء ظن و پیامدهای آن چیست و چگونه می‌توان آن را درمان کرد؟

بدبینی یا سوء ظن، به این معنا است که عمل دیگران با اینکه امکان تفسیر آن به صورت نیکو وجود دارد، به صورت بد و نادرست تفسیر شود. این صفت یکی از رذائل اخلاقی و

ترتیب اثر دادن به آن گناه و حرام است.

مفهوم‌شناسی و جایگاه

بدبینی، به این معنا است که عمل دیگران با اینکه امکان تفسیر آن به صورت نیکو وجود دارد، به صورت بد و نادرست تفسیر شود. این صفت یکی از رذائل اخلاقی و

ترتیب اثر دادن به آن گناه و حرام است. در قرآن نیز از بدبینی نهی شده و برخی از بدبینی‌ها گناه دانسته شده است.[۱]

از بدبینی در برخی روایات و کتاب‌های اخلاقی به سوء ظن تعبیر شده است.[۲] ظن یا گمان، نوعی ادارک است که درجه آن از شک بیشتر است. شک هنگامی است که دو طرفِ احتمال مساوی باشد؛ ولی ظن هنگامی است که یکی از دو طرف، دارای احتمال بیشتری باشد.[۳]

انواع

بدبینی گاهی در اعتقادات و گاه در رفتار انسان پدید می‌آید. بدبینی در اعتقادات به این معنا است که برای جهان و انسان هدفی ترسیم نشود و شخص را دچار احساس پوچی کند.

بدبینی در رفتار، گاه نسبت به خود، گاه نسبت به خدا و گاه نسبت به دیگران پدید می‌آید. بدبینی نسبت به خود، از ویژگی‌های پسندیده شمرده شده و برای کنترل خودخواهی و عُجْب مؤثر دانسته شده است.[۴]

بدبینی نسبت به خدا، از گناهان کبیره و به این معنا است که شخص گرفتاری‌های خود را به خدا نسبت دهد.[۵]

بدبینی نسبت به دیگران، به این معنا است که عمل دیگران با اینکه امکان تفسیر آن به صورت نیکو وجود دارد، به صورت بد و نادرست تفسیر شود. ترتیب اثر دادن به این نوع بدبینی، گناه و حرام است.

حکم

بدبینی به صورت تصوری ذهنی که بدون اختیار به ذهن انسان خطور کرده است، گناه و حرام نیست. ولی اگر بدبینی در ذهن پرورش داده شده و بدون در دست داشتن خبر قطعی، به صورت قطع پذیرفته شود گناه است.

همچنین اگر شخص در عمل، بر اساس گمان خود رفتار کند؛ مانند اینکه تهمت بزند یا حقوق فردی که نسبت به او بدگمان شده را ضایع کند، مرتکب گناه شده است.[۶]

گاهی تجسس از کار دیگران باعث ایجاد بدبینی می‌شود. در این صورت نیز، فرد مرتکب گناه و حرام شده است.

پیامدها

بدبینی باعث می‌شود دیگر رذائل اخلاقی، مانند کینه، غیبت، دشمنی و حسادت در انسان ایجاد شود.[۷] احساس ناامنی در جامعه، از دست دادن دوستان[۸] و تنهایی،[۹] از دیگر پیامدهای بدبینی است.

عوامل

برخی از عوامل بدبینی چنین است:

  • احساس حقارت؛ کسی که گرفتار احساس حقارت است، سعی می‌کند دیگران را در فکر خود حقیر و آلوده به گناه و فساد تصور کند، تا اینگونه از احساس حقارت خود بکاهد.
  • قضاوت زودهنگام؛ تحقیق ناقص، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت، باعث می‌شود انسان به متهم کردن دیگران و صدور حکم نادرست نسبت به آنها اقدام کند.
  • کمبود در مهارت‌های اجتماعی؛ در صورت کمبود در مهارت‌های اجتماعی، فرد تصوری منفی نسبت به دیگران پیدا می‌کند؛ زیرا توانایی کافی برای برقراری ارتباط سالم و شناخت دیگران ندارد.
  • گنهکاری؛ فرد گنهکار دیگران را نیز مانند خود گنهکار تصور می‌کند.[۱۰]

درمان

راه‌های درمان بدبینی، ترتیب اثر ندادن به گمان بد،[۱۱] خودتربیتی و نیکو دانستن کارهای دیگران هنگام شک،[۱۲] است. بنا بر روایتی، پیامبر(ص) به مردم سفارش کرده، برای گفتار و کرداری که از مسلمانان سر می‌زند، عذری پیدا کنند و اگر نیافتند، عذری بتراشند.[۱۳]

توجه به پیامدهای بدبینی و فوائد خوش‌بینی نیز در درمان سوء ظن مؤثر دانسته شده است. تلقین جملات مثبت، مانند «من خوش‌بین هستم»، پرهیز از تَجسّس در کارهای دیگران و دوری از افراد بدبین، از دیگر روش‌های درمان بدبینی است.

منابع

  1. حجرات:۱۲.
  2. برای نمونه نگاه کنید به آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، با تصحیح مهدی رجایی، قم، دار الکتاب الاسلامی،۱۴۱۰ق، ص۶۵۰.
  3. حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، انتشارات مفید، ۱۳۷۶، ج۷.
  4. نگاه کنید به نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱.
  5. نگاه کنید به دستغیب، گناهان کبیره.
  6. مهدوی کنی، اخلاق عملی، نشر فرهنگ اسلامی، ص۱۶۸، به نقل از محجة البیضاء، ج۵، ص۲۶۸.
  7. دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۶۸.
  8. دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۹۹.
  9. دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۹۹.
  10. نگاه کنید به دانیل گلمن، هوش عاطفی، ترجمه: حمید رضا بلوچ، نشر جیحون، ۱۳۷۱ش، چاپ اول، ص ۱۴۶.
  11. مهدوی کنی، اخلاق عملی، نشر فرهنگ اسلامی، ص۱۶۸، به نقل از محجة البیضاء، ج۵، ص۲۶۸.
  12. انصاری - رحمه الله علیه ـ، فرائد الاصول، کنگره مجمع الفکر الاسلامی، ج۲، ص۳۵۳، ح۳۹۱۰.
  13. انصاری - رحمه الله علیه ـ، فرائد الاصول، کنگره مجمع الفکر الاسلامی، ج۲، ص۳۵۳، ح۳۹۱۰.