اعتبار روایت از نظر شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


== قابل اعتماد بودن راوی ==
== قابل اعتماد بودن راوی ==
از نظر مشهور علمای شیعه، روایت ثقه (فرد قابل اعتماد) حجت می‌باشد و در این میان صحابه گرامی رسول الله اگر دارای این ویژگی باشند، روایت‌شان مورد قبول و دارای حجیت شرعی است.<ref>العاملی، الشهید الثانی، زین الدین بن علی، ص۹۱۱–۹۶۵، الرعایه فی علم الدرایه، ص۸۴، چاپ اوّل، سال ۱۴۰۸ق، نشر کتابخانه آیت الله مرعشی.</ref> و فرد موثق کسی است که مسلمان و توسط افراد خبره و معتبر مورد اعتماد و وثاقت وی تأیید شده باشد.<ref>الطوسی، الشیخ ابوجعفر محمد بن الحسن، ص۳۸۵–۴۶۰، عده الاصول، ج۱، ص۳۵۰، نشر مؤسسه آل البیت، چ اوّل، سال ۱۴۰۳ق</ref> مراد از وثاقت اجتناب از دروغ و جعل حدیث است حتی اگر از نظر اندیشه، مخالف با عقیده شیعه باشد.<ref>الطوسی، الشیخ ابوجعفر محمد بن الحسن، ص۳۸۵–۴۶۰، عده الاصول، ج۱، ص۳۵۰، نشر مؤسسه آل البیت، چ اوّل، سال ۱۴۰۳ق.</ref> بنابراین آن دسته از صحابه پیامبر اسلام که عادل یا موثق می‌باشند، اگر خبرشان مستند به قول یا عمل پیامبر اسلام یا یکی از ائمه اهل بیت عصمت باشد، مورد قبول است و نمونه آن در کتاب‌های روایی شیعه زیاد است که از جمله عمار یاسر، جابر بن عبدالله انصاری، ابوذر غفاری و سلمان فارسی نمونه‌های روشن این مطلب است.
از نظر مشهور علمای شیعه، روایت ثقه (فرد قابل اعتماد) حجت می‌باشد و در این میان صحابه گرامی رسول الله اگر دارای این ویژگی باشند، روایت‌شان مورد قبول و دارای حجیت شرعی است.<ref>العاملی، الشهید الثانی، زین الدین بن علی، ص۹۱۱–۹۶۵، الرعایه فی علم الدرایه، ص۸۴، چاپ اوّل، سال ۱۴۰۸ق، نشر کتابخانه آیت الله مرعشی.</ref> و فرد موثق کسی است که مسلمان و توسط افراد خبره و معتبر مورد اعتماد و وثاقت وی تأیید شده باشد.<ref>الطوسی، الشیخ ابوجعفر محمد بن الحسن، ص۳۸۵–۴۶۰، عده الاصول، ج۱، ص۳۵۰، نشر مؤسسه آل البیت، چ اوّل، سال ۱۴۰۳ق</ref> مراد از وثاقت اجتناب از دروغ و جعل حدیث است حتی اگر از نظر اندیشه، مخالف با عقیده شیعه باشد.<ref>الطوسی، الشیخ ابوجعفر محمد بن الحسن، ص۳۸۵–۴۶۰، عده الاصول، ج۱، ص۳۵۰.</ref> بنابراین آن دسته از صحابه پیامبر اسلام که عادل یا موثق می‌باشند، اگر خبرشان مستند به قول یا عمل پیامبر اسلام یا یکی از ائمه اهل بیت عصمت باشد، مورد قبول است و نمونه آن در کتاب‌های روایی شیعه زیاد است که از جمله عمار یاسر، جابر بن عبدالله انصاری، ابوذر غفاری و سلمان فارسی نمونه‌های روشن این مطلب است.


== استناد خبر به معصوم ==
== استناد خبر به معصوم ==
خط ۲۴: خط ۲۴:
اهل بیت(ع) نیز به شهادت قرآن از تمام آلودگی‌های رفتاری و فکری پاک و پاکیزه هستند.<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و به استناد سخنان پیامبر اسلام همگی از عصمت برخوردارند.<ref>حدیث ثقلین، صحیح مسلم، ج۴ ص۱۴۹۲، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۱۹ق</ref> در نتیجه اگر روایتی منتهی به ائمه اهل بیت شود، چون به اعتقاد شیعه آنها دارای عصمت هستند و علوم آنها از منبع وحی سرچشمه می‌گیرد، گفتار و رفتار آنان حجت شرعی است.
اهل بیت(ع) نیز به شهادت قرآن از تمام آلودگی‌های رفتاری و فکری پاک و پاکیزه هستند.<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و به استناد سخنان پیامبر اسلام همگی از عصمت برخوردارند.<ref>حدیث ثقلین، صحیح مسلم، ج۴ ص۱۴۹۲، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۱۹ق</ref> در نتیجه اگر روایتی منتهی به ائمه اهل بیت شود، چون به اعتقاد شیعه آنها دارای عصمت هستند و علوم آنها از منبع وحی سرچشمه می‌گیرد، گفتار و رفتار آنان حجت شرعی است.


{{پایان پاسخ}}
 
<!--{{مطالعه بیشتر}}
<!--{{مطالعه بیشتر}}


خط ۳۵: خط ۳۵:


۴. واعظ الحسینی البهسودی، سید محمد سرور، مصباح الاصول، ج۲، از ص۱۹۹ به بعد، نشر مکتبه الداوری قم، چ دوّم، سال ۱۴۱۲ ق.
۴. واعظ الحسینی البهسودی، سید محمد سرور، مصباح الاصول، ج۲، از ص۱۹۹ به بعد، نشر مکتبه الداوری قم، چ دوّم، سال ۱۴۱۲ ق.
{{پایان مطالعه بیشتر}}-->
{{پایان مطالعه بیشتر}}-->== منابع ==
 
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه = شد
| شناسه = شد
| تیترها = شد
| تیترها = شد
| ویرایش = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =
| لینک‌دهی =  
| ناوبری =
| ناوبری =  
| نمایه =
| نمایه =  
| تغییر مسیر =
| تغییر مسیر =  
| بازبینی =
| بازبینی =  
| تکمیل =
| تکمیل =  
| اولویت =
| اولویت = ب
| کیفیت =
| کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۵۶

سؤال

چرا شیعیان فقط احادیث دوازده امام را معتبر می‌دانند و روایات صحابه را قبول ندارند؟

شیعیان صحابه را معصوم نمی‌دانند در نتیجه از نظر شیعه روایت صحابه به خودی خود معتبر نیست. اما اگر روایت صحابی از قول و فعل معصوم باشد و راوی مورد اعتماد باشد، مورد قبول است. اگر شیعه احادیث اهل بیت(ع) را می‌پذیرد به دلیل اعتقاد به عصمت اهل بیت(ع) است و این که علوم آنها از منبع وحی سرچشمه می‌گیرد.

از نظر شیعیان اهمیت و ارزش روایات در دو چیز است، ۱- قابل اعتماد بودن راوی و ۲- استناد روایت به معصوم.

قابل اعتماد بودن راوی

از نظر مشهور علمای شیعه، روایت ثقه (فرد قابل اعتماد) حجت می‌باشد و در این میان صحابه گرامی رسول الله اگر دارای این ویژگی باشند، روایت‌شان مورد قبول و دارای حجیت شرعی است.[۱] و فرد موثق کسی است که مسلمان و توسط افراد خبره و معتبر مورد اعتماد و وثاقت وی تأیید شده باشد.[۲] مراد از وثاقت اجتناب از دروغ و جعل حدیث است حتی اگر از نظر اندیشه، مخالف با عقیده شیعه باشد.[۳] بنابراین آن دسته از صحابه پیامبر اسلام که عادل یا موثق می‌باشند، اگر خبرشان مستند به قول یا عمل پیامبر اسلام یا یکی از ائمه اهل بیت عصمت باشد، مورد قبول است و نمونه آن در کتاب‌های روایی شیعه زیاد است که از جمله عمار یاسر، جابر بن عبدالله انصاری، ابوذر غفاری و سلمان فارسی نمونه‌های روشن این مطلب است.

استناد خبر به معصوم

شرط دوم آن است که حدیث مستند به قول یا عمل معصوم باشد.

پیامبر اسلام به استناد آیات زیادی از قرآن گفتار و رفتارش برای همه مسلمین حجت است. هیچ سخنی از او صادر نمی‌شود، مگر این که بیانگر حکم الهی باشد.[۴] و نیز رفتار آن حضرت در تمام امور اجتماعی و فردی، عبادی و … مطابق حکم خداوند و مورد رضایت الهی است.[۵] زیرا پیامبر علاوه بر این که از گناه و معصیت مصون است از خطا و اشتباه نیز مصون و معصوم است. به همین دلیل اگر روایتی از حیث سند صحیح باشد و به پیامبر منتهی شود، مطلقاً حجت است.

اهل بیت(ع) نیز به شهادت قرآن از تمام آلودگی‌های رفتاری و فکری پاک و پاکیزه هستند.[۶] و به استناد سخنان پیامبر اسلام همگی از عصمت برخوردارند.[۷] در نتیجه اگر روایتی منتهی به ائمه اهل بیت شود، چون به اعتقاد شیعه آنها دارای عصمت هستند و علوم آنها از منبع وحی سرچشمه می‌گیرد، گفتار و رفتار آنان حجت شرعی است.


منابع

  1. العاملی، الشهید الثانی، زین الدین بن علی، ص۹۱۱–۹۶۵، الرعایه فی علم الدرایه، ص۸۴، چاپ اوّل، سال ۱۴۰۸ق، نشر کتابخانه آیت الله مرعشی.
  2. الطوسی، الشیخ ابوجعفر محمد بن الحسن، ص۳۸۵–۴۶۰، عده الاصول، ج۱، ص۳۵۰، نشر مؤسسه آل البیت، چ اوّل، سال ۱۴۰۳ق
  3. الطوسی، الشیخ ابوجعفر محمد بن الحسن، ص۳۸۵–۴۶۰، عده الاصول، ج۱، ص۳۵۰.
  4. سوره نجم، آیه ۲–۴.
  5. سوره احزاب، آیه ۲۱.
  6. سوره احزاب، آیه ۳۳.
  7. حدیث ثقلین، صحیح مسلم، ج۴ ص۱۴۹۲، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۱۹ق