ازدواج موقت متعدد

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۵ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

اگر دختر یا پسری به صورت مداوم و دفعات متعدد ازدواج موقت داشته باشد به گونه‌ای که جامعه او را هوس باز بداند، آیا مرتکب گناه شده است؟ آیا در اسلام انجام چنین عملی برای دختر جایز است؟

ازدواج موقت برای زمانی اضطراری است که ازدواج دایم ممکن نیست. هدف از تشریع ازدواج موقت، ترویج هوس‌بازی و هواپرستی نیست و در اسلام تبعیت از هوا و هوس به شدت مبغوض است. قرآن گمراه‌ترین مردم را افرادی می‌داند که از هوا و هوس خود پیروی می‌کنند.

هوا پرستی

هوا پرستی از تمام انواع بت‌پرستی خطرناکتر است، بلکه بت‌پرستی نیز از آن ریشه می‌گیرد. از این رو قرآن کریم هواپرستی را نوعی بت‌پرستی بلکه خطرناک‌ترین شکل بت‌پرستی معرفی می‌کند و تصریح می‌کند: ﴿آیا گمراهتر از آن کس که پیروی هوای نفس خویش کرده و هیچ هدایت الهی را نپذیرفته، کسی پیدا می‌شود؟(قصص:۵۰)[۱] پیامبر گرامی اسلام (ص) بت «هوی» را برترین و بدترین[۲] و مبغوض‌ترین[۳] بت‌ها معرفی کرده‌اند.[۴]

در اسلام آدم «ذواق» و «ذواقه» یعنی زن یا مردی که هدفش این است که اشخاص گوناگون را مورد کامجویی قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است.[۵] چرا که در این صورت نوعی دامن زدن به امیال غریزی و تبعیت از هوای نفس مطرح می‌شود که با توجه به روایات قبلی، حکمت مبغوضیت آن مشخص می‌شود.

از نظر اسلام تمام غرایز باید در حد اقتضا و احتیاج طبیعت اشباع گردد. اسلام اجازه نمی‌دهد که انسان آتش غرایز را دامن بزند و آنها را به شکل یک عطش پایان ناپذیر روحی درآورد. از این رو اگر چیزی رنگ شهوت پرستی بگیرد حتی اگر در طیبات باشد، کافی است که بدانیم نه مطابق منظور اسلام است[۶] نه مطابق عقل.[۷] همان‌طور که هدف خداوند متعال از آیه {{قرآن|کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ[۸]؛ از روزی‌های پاکیزه بخورید» آن نیست که انسان‌ها به شکم پرستی و عیاشی بپردازند بلکه هدف الهی جواز استفاده از منافع خوراکی‌ها بوده است هرچند در این میان عده ای شکم پرستی کرده و راه افراط برمی‌گزینند.

هدف ازدواج موقت

جای تردید نیست که هدف مقنن ازدواج موقت این نبوده است که وسیله عیاشی و شهوت رانی برای برخی انسان‌های شهوت پرست ایجاد کند بلکه هدف او تأمین مصلحت‌ها و دفع مضراتی بوده است که موجب شده ازدواج موقت را در شرایط خاص، قانونگذاری نماید.

روایات زیادی داریم که نشان می‌دهد اصولاً فلسفه ازدواج موقت برای نجات از زنا است، و نبایستی این قانون الهی مورد سوء استفاده قرار گیرد و جانشین ازدواج دائم شود یا بهانه ای برای شهوت رانی انسان‌ها گردد. در ادامه به برخی از روایات در این زمینه اشاره می‌کنیم:

- عن الفتح بن یزید قال: سألت أبا الحسن‌علیه السلام عن المتعه؟ فقال: «هی حلال مباح مطلق لمن لا یغنه الله بالتزویج فلیستعفف بالمتعه فان استغنی‌عنها بالتزویج فهی مباح له اذا غاب عنها»؛[۹] فتح بن یزید می‌گوید از ابا الحسن‌علیه السلام در مورد ازدواج موقت پرسیدم، حضرت فرمود: برای کسی که خداوند با ازدواج او را بی‌نیاز نکرده است، ازدواج موقت به‌طور مطلق مباح است، تا به وسیله ازدواج موقت پاکدامنی پیشه نماید، اگر هم به سبب ازدواج دائم از ازدواج موقت بی‌نیاز باشد، ازدواج موقت هنگامی که همسرش از پیش او رفته باشد، برای او مباح است. - - عن علی بن یقطین قال: سألت أبا الحسن‌علیه السلام عن المتعه؟ فقال: ما انت و ذاک قد أغناک الله عنها…».[۱۰] امام کاظم علیه السلام به علی بن یقطین که از آن حضرت درباره ازدواج موقت پرسیده بود می‌فرماید: تو را به ازدواج موقت چه‌کار؟! و حال آنکه خداوند تو را از آن بی‌نیاز کرده است. - - باز هم از أبا الحسن‌علیه السلام نقل شده است که آن حضرت به برخی از پیروان خویش نوشته بود که: «از اصرار بر ازدواج موقت امتناع کنید و سنت (ازدواج دائم) را به پا دارید».[۱۱] - با ملاحظه این روایات که منحصر در این‌ها هم نیست،[۱۲] دانسته می‌شود که

ازدواج موقت برای مواقع ضروری و برای کسانی است که عوامل گوناگون آنها را از دسترسی و امکان به ازدواج دایم بازمی‌دارند و نبایستی بهانه ای برای زیاده طلبی و هواپرستی شود. سیاست حقوقی در قانون ازدواج موقت این نبوده است که هوسبازان به صورت گسترده و بی‌حساب در شهوات و هوی و هوس‌ها غرق شوند، و چنان با این حکم الهی بازی نمایند که دوست و دشمن از آن تنفر پیدا کنند و آن را مساوی با زنا و فحشا بدانند. بلکه هدف از جعل و تشریع ازدواج موقت، حفظ کردن افراد نیازمند از آلودگی به گناه و فحشا است. ازدواج موقت برای جلوگیری از انحرافات و روابط نامشروع تشریع شده است، تا بدین‌وسیله عفاف و پاکدامنی حفظ شود نه اینکه خود آن زمینه‌ساز زیاده خواهی جنسی شود.

با این وجود نباید ازدواج چنین شخصی را باطل انگاشت و عمل او را زنا پنداشت.

منابع

  1. ﴿وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللَّه
  2. ﴿ما تحت ظل السماء من اله یعبد من دون اللَّه اعظم عند اللَّه من هوی متبع؛ در زیر آسمان هیچ بتی بزرگتر در نزد خدا از هوی و هوسی که از آن پیروی کنند وجود ندارد!» نقل از: تفسیر نمونه، جلد ۱۵ ص۱۰۳
  3. ابغض اله عبد علی وجه الارض الهوی:" مبغوضترین و منفورترین بتی که در زمین پرستش شده است بت هوی است" به نقل از: تفسیر نمونه، جلد ۱۵ ص۱۰۳
  4. تفسیر نمونه، جلد ۱۵ ص۱۰۳
  5. کافی. ج۶. ص ۵۵: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ أَوْ یَلْعَنُ کُلَّ ذَوَّاقٍ مِنَ الرِّجَالِ وَ کُلَّ ذَوَّاقَه مِنَ النِّسَاء
  6. لا دین مع هوی غرر الحکم جمله ۱۰۵۳۱.
  7. لا عقل مع هوی غرر الحکم جمله ۱۰۵۴۱.
  8. بقره :۵۷
  9. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات‏۳۰، ج‏۲۱، باب‏۵، ح‏۲.
  10. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات‏۳۰، ج‏۲۱، باب‏۵، ح‏۱.
  11. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات‏۳۰، ج‏۲۱، باب‏۵، ح‏۴.
  12. برای آگاهی بیشتر ر.ک. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات‏۳۰، ج‏۲۱، باب‏۵.