اجازه زن از شوهر

سؤال

مستند اجازه زن از شوهر و فلسفه آنرا تبیین کنید؟

اسلام، مدیریت و سرپرستی خانواده را بر دوش مرد نهاده است. این سرپرستی جدای از آنکه وظایف سنگینی را به همراه دارد، می‌بایست اختیارات و ابزارهایی هم داشته باشد تا مرد بتواند از عهده اداره خانواده بربیاید. یکی از وجوه این اختیارات، تسلط بر امور خانه است تا کسی نظم و امور زندگی خانواده را برهم نزند. زن می‌بایست در کارهایی که به خانواده و انسجام آن مربوط است، مرد را مطلع کند یا در جاهایی کسب اجازه کند، تا به مدیریت و خرج و مخارج زندگی لطمه نخورد.

لزوم فداکاری زن و شوهر

خانواده محل خصوصی‌ترین و عاطفی‌ترین چهره‌های زندگی است که با حقوق و قانون و احکام آمرانه سازگار نیست و اثر قوانین بدون اخلاق در ایجاد نظم در آن ناچیز است. پس اگر در پی آن باشیم که سنت‌ها و اخلاق را به دور افکنیم و قانون را جایگزین آن کنیم آنگاه است که زن و شوهر چون دو مدعی در برابر هم ظاهر می‌شوند؛ زن در برابر اداره منزل از شوهر دستمزد می‌خواهد و بسان سایر مزدبگیران کارشکنی و اعتصاب می‌کند؛ شوهر نیز در مقابل پولی که می‌دهد سروری و حکومت می‌خواهد. قانون نمی‌تواند از کسی انتظار فداکاری داشته باشد چون انسان ایده‌آل از نظر او کسی است که قانع به حق خود و غیر متجاوز به حقوق دیگران باشد. (حداقل از نظر اخلاق) ولی آنچه بدیهی است خانواده به چیزی بیش از این‌ها نیاز دارد و فداکاری و غیرخواهی شرط نخست و سنگ زیرین این بنا است که اخلاق با ضمانت‌های اجرائی درونی و اعتقادی خاص خودش زن و شوهر را ملزم به آن می‌کند.[۱]

مستند اجازه زن از شوهر

بر اساس آیه شریفه ﴿الرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ؛ مردان، سرپرست زنانند.(نساء:۳۴) مدیریت و ریاست خانواده بر عهده مرد است و بر اساس همین آیه شریفه، در قانون مدنی ماده ۱۱۰۵ چنین آمده‌است که در روابط زوجین ریاست خانواده از خصائص شوهر است. در حقیقت اسلام نظام خانواده را به منزله جامعه کوچکی دانسته که مدیریت آن بر عهده مرد است. دو دلیل برای این امر در آیه شریفه بیان شده‌ است، یکی این که سرپرستی و مدیریت نیازمند توان فکری و بدنی است و مردان به دلیل توانایی بیشتری که در تصمیم‌گیری‌ها دارند، مدیریت خانواده را بر عهده دارند، دوم اینکه چون مسئولیت مالی و اقتصادی خانواده بر عهده مرد است لذا مدیریت خانواده هم بر عهده اوست.

بر این اساس در روایات متعددی اجازه زن از شوهر به عنوان یکی از وظایف زن و حقوق مرد قرار داده شده‌ است. امام باقر(ع) فرمودند: زنی خدمت پیامبر اسلام (ص) رسید و عرض کرد یا رسول الله (ص) حق شوهر بر زن چیست. پیامبر اکرم(ص) فرمود: اینکه از او اطاعت کند و از او نافرمانی نکند… و از خانه بدون اجازه او خارج نشود.[۲]

تعبیر «وَ لاَ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ» که نهی از خروج از منزل بدون اجازه شوهر است در روایات متعددی عنوان شده‌ است.[۳]این روایات، مستند فتوای فقهاء به لزوم اجازه زن از شوهر هستند و این حکم در نزد فقهاء مسلم گرفته شده‌ است. البته بحث‌هایی در جزئیات این حکم مطرح است اما در اصل این حکم (یعنی لزوم اجازه زن از شوهر) در میان فقها اختلافی نیست. این حکم مورد قبول فقهای اهل سنت هم می‌باشد.[۴]

فلسفه اجازه زن از شوهر

ایجاد نظم در هر مجموعه‌ای منوط بر این است که مدیریت در آن بر عهده یک نفر باشد و خانواده از این قاعده مستثنی نیست.[۵] اگر بنا شود که اراده زن و مرد در تنظیم امور خانواده ارزش مساوی داشته باشد معلوم نیست اختلاف سلیقه‌ها را در کجا باید حل کرد. به صلاح خانواده و جامعه نیست که برای حل اختلاف سلیقه مثلاً در مورد مسائل روزمره زندگی منتظر حکم دادگاه باشد.

شهید مطهری می‌گوید: «زن و مرد به حکم خلقت متفاوت آفریده شده‌اند و این اختلاف و تفاوت‌ها، وظائف و حقوق آنها را متفاوت می‌کند.» ریاست مرد بر خانواده هم با توجه به وضع طبیعی و تکوینی زن و مرد جزء حقوق طبیعی است که از مراجعه به خلقت و آفرینش بدست می‌آید. مثلاً یکی از نتایج تحقیقات خانم کلیو دالسون بعنوان روانشناس اینست:[۶] «تمام زنها علاقمندند که تحت نظر شخص دیگری کار کنند و بطور خلاصه از مرئوس بودن و تحت نظر رئیس کار کردن بیشتر خوششان می‌آید» یا ویل دورانت می‌گوید[۷] «طبیعت زن بیشتر پناه جوئی است نه جنگجوئی».


مطالعهٔ بیشتر

۱. زن در آینه جلال و جمال، جوادی آملی، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، ۱۳۷۴.

۱. نظام حقوق زن در اسلام، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.

۲. تحقیق و بررسی پیرامون استعدادهای زن، محمد باقر محمدی، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲.


منابع

  1. برگرفته از مقدمه کتاب حقوق خانواده، ج۱، ناظر کاتوزیان، سال ۷۵، چاپ چهارم.
  2. حرعاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۱۴، ص۱۱۲، باب ۷۹، مقدمات نکاح، ح۱.
  3. حرعاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، باب۷۹، مقدمات نکاح، ح۲و۵ و باب ۹۱، مقدمات نکاح، ح۱.
  4. ابن قدامه، المغنی، بیروت، دارالکتب العربی، ج۸، ص۱۳۰.
  5. برگرفته از حقوق خانواده، ج۱، ناصر کاتوزبان، ص۲۲۳ و ۲۲۴.
  6. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، ۱۳۷۳، ص۲۱۵.
  7. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، ۱۳۷۳، ص۲۲۰.