ابوحیان اندلسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Shamloo}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
نویسنده تفسیر ادبی البحر المحیط، را معرفی کنید؟
نویسنده تفسیر ادبی البحر المحیط، را معرفی کنید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}'''ابوحیان اندلسی''' (۶۵۴-۷۴۵ق) ادیب، دانشمند و نویسنده [[تفسیر البحر المحیط]] از مهم‌ترین تفاسیر ادبی قرآن است. او در عموم علوم ادبی و دینی عصر خود صاحب‌نظر بود و بر تاریخ، سیره و تراجم رجال، به‌خصوص رجال و مشاهیر اندلس، احاطه داشت.


== زندگی ==
ابوحیان ابتدای تحصیل خود را در محل تولدش، قرناطه اندلس، گذراند. او برای کسب علم به نواحی مختلف جهان اسلام سفر کرد و نزد ۴۵۰ استاد در رشته‌های مختلف ادبی و دینی رسید. گفته شده که بزرگانی از اهل علم از شاگردان ابوحیان اندلسی بوده‌اند که بسیاری از آن در دوران حیات ابوحیان به مقام استادی رسیدند.
محمد بن یوسف بن علی بن یوسف ابن حیان الغرناطی اندلسی معروف به ابوحیان النحوی (۶۵۴–۷۴۵ق)، از بزرگان علماست که در زمینه تفسیر، حدیث و تراجم و لغات استاد بوده است. وی در سال ۶۵۴ در غرناطه، از شهرهای اندلس، متولد شد و برای کسب علم و دانش بعد از سپری کردن ایام طفولیت به مالقه سفر کرد و از آنجا هم به قاهره نقل مکان نمود و تا پایان عمرش در شهر قاهره سکنی گزید. او در ۹۰ سالگی بینائی خود را از دست دادو در سال ۷۴۵ در قاهره دار فانی را وداع گفت. آثار و تألیفات وی در زمینه‌های مختلف شهرت فراوان داشته است.
 
ابوحیان اندلسی دانشمندی پرکار قلمداد شده است. به گزارش معاصران ابوحیان، کتاب‌های او در میان اهل علم رواج فراوان یافته و کتاب‌های دانشمندان پیش از او را منسوخ کرده بود. تفسیر البحر المحیط مهم‌ترین کتاب ابوحیان اندلسی قلمداد شده است.
 
ابوحیان اندلسی در ابتدا به مذهب ظاهری بود، ولی بعداً به مذهب شافعی گرایش پیدا کرد. او از عقاید معتزله و فیلسوفان دوری می‌کرد و به محبت [[امام علی(ع)]] گرایش داشت.
 
== جایگاه ==
ابوحیان اندلسی عالم اسلامی، از بزرگان ادب زمان خود، صاحب بصیرت در علوم زبانی و واقف بر نکات و ظرایف زبان عربی برشمرده شده است.<ref>معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ترجمه علی خیاط، قم، مؤسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳۲۲.</ref> [[صلاح‌الدین صفدی]]، شاگرد ابوحیان، استاد خود را شیخِ امام، حافظ، علامه، فرید عصر، شیخ زمان و امام نحویان خوانده است.<ref>صفدی، صلاح الدین خلیل بن أیبک، الوافی بالوفیات، تحقیق أحمد الأرناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار إحیاء التراث، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۱۷۵.</ref> ابوحیان اندلسی در تفسیر، حدیث، لغت، علوم عربی و ... دارای احاطه فوق‌العاده خوانده شده است.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵؛ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش، ج۷، ص۸۲.</ref>
 
ابوحیان اندلسی در علوم صرف و نحو عربی امام مطلق خوانده شده، به طوری که در دورانش کسی در تبحر در این علوم هماورد او نبوده است.<ref>ابن عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، تحقیق محمود ارناووط و عبدالقادر ارناووط، بیروت، دار ابن‌کثیر، ۱۴۰۶–۱۴۱۶ق، ج۸، ص۲۵۲.</ref> او به ابوحیان نحوی و شیخ النحاة نیز معروف بود و به دلیل تبحر در [[علوم حدیث]] به شیخ المحدثین مشهور بود. توانایی او در علوم مختلف موجب شده بود که او را رئیس العلماء بخوانند.<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۷، ص۸۲.</ref>
 
از عنوان برخی تألیفات ابوحیان روشن می‌شود که او با قواعد زبان فارسی، زبان ترکی، برخی زبان‌های آفریقایی و برخی زبان‌های دیگر آشنایی داشته است. ابوحیان اندلسی شاعری توانا بود و اشعاری حکیمانه می‌سرود.<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۷، ص۸۲.</ref>
 
== زندگی و خصوصیات ==
اثیر الدین محمد بن یوسف بن علی بن یوسف بن حیان غرناطی اندلسی نِفْزی معروف به ابوحیان اندلسی در سال ۶۵۴ در توابع غرناطه اندلس (گرانادای امروزی در اسپانیامتولد شد.<ref>سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، تحقیق محمد أبوالفضل إبراهیم، بیروت، المکتبة العصریة، بی‌تا، ج۱، ص۲۸۰؛ نیز: ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۱.</ref> اصل او از قبیله نِفْزه از قبایل بربر بود.<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۱.</ref> ابوحیان ابتدای تحصیل خود را در قرناطه گذراند تا آنکه با دو تن از استادان خود بر اثر غرور جوانی درگیر شد. دخالت حکومت در این ماجرا و احتمال دستگیر شدن ابوحیان موجب شد تا او از قرناطه خارج شود و به سمت مشرق جهان اسلام مهاجرت کند.<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۲.</ref> پس از خروج از قرناطه، ابوحیان اندلسی برای کسب علم به نواحی مختلف [[جهان اسلام]] سفر کرد.<ref>مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۷، ص۸۲.</ref> او بیشتر عمر خود را در قاهره گذراند و مورد توجه و ارادت برخی صاحبان قدرت آن دیار بود.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۶.</ref>
 
در منابع برای ابوحیان اندلسی خصوصیات اخلاقی برشمرده‌اند: از جمله اینکه او بر [[بخل|بُخل]] خود، آنچنان که مردم بر کرم خود افتخار می‌کنند، افتخار می‌کرده است.<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۳.</ref> همچنین، گفته شده که او در هنگام قرائت [[قرآن]] بسیار خشوع می‌ورزید و گریه می‌کرد.<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۳.</ref> او را پیرمردی بلندقامت، خوش‌صدا، خوش‌چهره، نورانی و با محاسن و موهای بلند توصیف کرده‌اند.<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۳.</ref> ابوحیان اندلسی در اواخر عمر خود نابینا شد و در صفر سال ۷۴۵ق درگذشت و در مقبره صوفیه قاهره به خاک سپرده شد.<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۳.</ref>


== تحصیل و استادان ==
== تحصیل و استادان ==
.
ابوحیان اندلسی بسیار در تحصیل کوشا بوده است.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.</ref> درباره او گفته شده که او دیده نمی‌شد مگر در حال شنیدن سخن استادان یا نوشتن یا خواندن.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.</ref> ابوحیان در مناطق مختلف جهان اسلام از جمله اندلس، شمال آفریقا، اسکندریه، مصر، شام و عراق به محضر استادان علوم مختلف ادبی و دینی به تحصیل پرداخت و از آنان اجازه دریافت کرد.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.</ref> برخی تعداد استادان و کسانی که ابوحیان از آنان اجازه علمی گرفته و [[حدیث]] شنیده را تا ۴۵۰ نفر برشمرده‌اند.<ref>سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۰.</ref> از جمله استادان ابوحیان می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
{{ستون|۴}}
* ابوجعفر احمد بن علی مشهور به ابن طَبّاع مُقْری
* ابو جعفر بن زبیر
* ابوالحسن علی بن محمد خُشَنِی أبَذی
* ابن ابی‌أحْوَص
* ابن صائغ
* أبی جعفر لبلی
* أبوحسین بن ربیع
* رضی شاطبی
* قطب قُسْطَلَانی
* عز حَرَّانی
* تقی‌الدین ابن دَقِیق عِید
* تقی‌الدین محمد بن حسین ابن رزین الحَمَوی
* أبی یمن بن عَسَاکِر
* بهاءالدین محمد بن ابراهیم بن النّحاس
* شرف‌الدین عبدالعظیم بن عبدالمؤمن دمیاطی<ref>سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۰–۲۸۱.</ref>
* ابوجعفر عبدالله بن أحمد انصاری قرمونی معروف به ابن‌اخرش نحوی<ref>سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۳.</ref>
* خطیب‌الدین یوسف بن ابراهیم بن ابی‌ریحانه<ref>سیوطی، بغیة الوعاة، ج۲، ص۳۵۳.</ref>
{{پایان}}


== شاگردان ==
== شاگردان ==
.
ابوحیان اندلسی در مدرسه منصوریه قاهره تفسیر درس می‌داد و در مسجد الاقْمَر قرائت تدریس می‌کرد و جمع زیادی از دانشمندان در درس او شرکت می‌کردند. از جمله شاگردان ابوحیان اندلسی به افراد زیر می‌توان اشاره کرد:
{{ستون|۳}}
* [[تقی‌الدین سبکی]]
* تاج‌الدین سبکی
* جمال‌الدین عبدالرحیم بن حسن اسنوی
* صلاح‌الدین صفدی
* ابن ام‌قاسم
* ابن عقیل نحوی
* ابوالعباس احمد صبحی عنّابی شافعی
* عبدالله بن یوسف ابن هشام انصاری نحوی
* احمد بن عبدالقادر ابن مکتوم قیسی
* ابراهیم بن محمد قیسی سفاقسی<ref>سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۰.</ref>
{{پایان}}


== مذهب و مرام فکری ==
== مذهب و مرام فکری ==
.
ابوحیان اندلسی در ابتدا به مذهب ظاهری بود.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۶.</ref> سپس، به [[مذهب شافعی]] گرایش پیدا کرد.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۶.</ref> ابوحیان اندلسی از عقاید [[معتزله]]، فیلسوفان و مُجَسِّمه دوری می‌کرد.<ref>سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۲.</ref>
 
ابوحیان اندلسی به محبت امام علی(ع) گرایش داشت.<ref>سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۲.</ref> او به استناد حدیث [[پیامبر(ص)]] که گفت: ای علی جز مؤمن تو را دوست نمی‌دارد و جز منافق با تو بغض و کینه نمی‌ورزد، از قاتلان امام علی(ع) تبری می‌جسته است.<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۷، ص۸۳–۸۴.</ref>


== آثار ==
== آثار ==
از مجموع آثار وی برخی به طبع رسیده و برخی به صورت خطی است و در کتابخانه‌های مختلف جهان اسلام موجود می‌باشد و از برخی هم فقط اسمی باقی مانده است.
[[پرونده:تفسیر البحر المحیط ابوحیان اندلسی.jpg|بندانگشتی| تفسیر البحر المحیط مهم‌ترین کتاب ابوحیان اندلسی|270x270px]]
ابوحیان اندلسی دانشمندی پرکار برشمرده شده است.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.</ref> صلاح‌الدین صفدی، شاگرد او، آثار ابوحیان را فراوان برشمرده که در میان اهل علم رواج فراوان یافت و کتاب‌های دانشمندان دیگر را منسوخ کرد.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.</ref> آثار ابوحیان در رشته‌های مختلف علوم اسلامی و ادبی هستند.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.</ref>


=== تفسیر البحر المحیط ===
=== تفسیر البحر المحیط ===
مهم‌ترین کتاب ابوحیان اندلسی تفسیر البحر المحیط قلمداد شده است.<ref>.</ref> تفسیر البحر المحیط از جامع‌ترین تفاسیر ادبی برشمرده شده که مشتمل بر نکات ادبی شگفت و بدیع قرآن و بحث‌های فراوانی درباره بدایع زبانی قرآن دارد. امتیاز این تفسیر نسبت به تفاسیر دیگر در اهمیت‌دادن به ابعاد ادبی، لغوی، نحوی و بلاغی قرآن قلمداد شده است. این کتاب مجموعه‌ای ارزشمند از اشعار و شواهد ادبی، اعرابی، قرائات و لهجه‌ها برشمرده شده است. که از دانش و آگاهی گسترده او در این زمینه‌ها حکایت می‌کند.<ref>معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ترجمه علی خیاط، قم، مؤسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳۲۳.</ref> ابوحیان اندلسی تفسیر البحر المحیط را در کتابی با عنوان النهر المادّ من البحر المحیط خلاصه کرده است.<ref>معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۳.</ref>
مهم‌ترین کتاب ابوحیان اندلسی [[تفسیر البحر المحیط]] قلمداد شده است.<ref>انصاری، مسعود، «ابوحیان»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، به‌کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات دوستان و ناهید، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۳۵.</ref> تفسیر البحر المحیط از جامع‌ترین تفاسیر ادبی [[قرآن]] برشمرده شده که مشتمل بر نکات ادبی شگفت و بدیع قرآن و بحث‌های فراوانی درباره بدایع زبانی قرآن دارد. امتیاز این تفسیر نسبت به تفاسیر دیگر در اهمیت‌دادن به ابعاد ادبی، لغوی، نحوی و بلاغی قرآن قلمداد شده است. این کتاب مجموعه‌ای ارزشمند از اشعار و شواهد ادبی، اعرابی، قرائات و لهجه‌ها برشمرده شده که از دانش و آگاهی گسترده نویسنده در این زمینه‌ها حکایت می‌کند.<ref>معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۳.</ref> ابوحیان اندلسی تفسیر البحر المحیط را در کتابی با عنوان النهر المادّ من البحر المحیط خلاصه کرده است.<ref>معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۳.</ref>


=== سایر آثار ===
=== سایر آثار ===
خط ۳۳: خط ۸۱:
* زهو الملک فی نحو الترک
* زهو الملک فی نحو الترک
* الادراک للسان الاتراک
* الادراک للسان الاتراک
* كتاب الأسفار الملخص من كتاب الصفار
* کتاب الأسفار الملخص من کتاب الصفار
* منطق الخرس فی لسان الفرس
* منطق الخرس فی لسان الفرس
* التجريد لأحكام سيبويه
* التجرید لأحکام سیبویه
* نور الغبش فی لسان الحبش
* نور الغبش فی لسان الحبش
* إتحاف الأريب بِمَا فِي الْقُرْآن من الْغَرِيب
* إتحاف الأریب بِمَا فِی الْقُرْآن من الْغَرِیب
* منهج السالک فی الکلام علی الفیة ابن‌ مالک
* منهج السالک فی الکلام علی الفیة ابن مالک
* التذييل و التكميل فی شرح التسهيل
* التذییل و التکمیل فی شرح التسهیل
* التَّذكِرة فی العربية
* التَّذکِرة فی العربیة
* نثر الدرر و نظم الزهر
* نثر الدرر و نظم الزهر
* التنخيل من شرح التسهيل
* التنخیل من شرح التسهیل
* الموفور
* الموفور
* عقد اللآلی فی الْقرَاءَات
* عقد اللآلی فی الْقرَاءَات
* الأمالى على عقد اللئالى
* الأمالی علی عقد اللئالی
* الْحلَل الحالية فی أسانيد القرآن الْعَالِيَة
* الْحلَل الحالیة فی أسانید القرآن الْعَالِیَة
* التقریب
* التقریب
* الندريب
* الندریب
* قطر الحبی فی جواب أسولة الذهبی
* قطر الحبی فی جواب أسولة الذهبی
* نوافث السحر فی دمائث الشعر
* نوافث السحر فی دمائث الشعر
* أرجوزة خلاصة التبيان فی المعَانِی و البيان
* أرجوزة خلاصة التبیان فی المعَانِی و البیان
* المبدع فی التصریف
* المبدع فی التصریف
* النضار
* النضار
خط ۶۲: خط ۱۱۰:
* الروض الباسم فی قرائة عاصم
* الروض الباسم فی قرائة عاصم
* غایة الاحسان
* غایة الاحسان
* النكت الحسان
* النکت الحسان
* الشذا فی مسألة كذا
* الشذا فی مسألة کذا
* الفصل فی أحكام الفصل
* الفصل فی أحکام الوصل
* غایة المطلوب فی قرائه یعقوب
* غایة المطلوب فی قرائه یعقوب
* المزن الهامر فی قرائة ابن عامر
* المزن الهامر فی قرائة ابن عامر
* اللمحة
* اللمحة
* الشذرة
* الشذرة
* الارتضاء فی الفرق بين الضاد و الظاء
* الارتضاء فی الفرق بین الضاد و الظاء
* الإعلام بأركان الإسلام
* الإعلام بأرکان الإسلام
* مسلک المشرد فی تجرید مسائل نهایة ابن رشد
* مسلک المشرد فی تجرید مسائل نهایة ابن رشد
* المورد الغمر فی قرائة ابی عمرو
* المورد الغمر فی قرائة ابی عمرو
خط ۷۶: خط ۱۲۴:
* الاعلام بأرکان الاسلام
* الاعلام بأرکان الاسلام
* الاثیر فی قرائة ابن کثیر
* الاثیر فی قرائة ابن کثیر
* النور الأجلى فی اختصار المحلى
* النور الأجلی فی اختصار المحلی
* الأبيات الوافية البيت علم القافية
* الأبیات الوافیة البیت علم القافیة
* مشيخة ابن أبی المنصور
* مشیخة ابن أبی المنصور
* نفحة المسک فی سيرة الترک
* نفحة المسک فی سیرة الترک
* المخبور في لسان اليحمور<ref>کتبی، محمد بن شاكر، فوات الوفيات، تحقیق احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۹۷۴ق، ج۴، ص۷۸-۷۹؛ نیز: سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغية الوعاة فی طبقات اللغويين و النحاة، تحقیق محمد أبوالفضل إبراهيم، بیروت،‌ المكتبة العصرية، بی‌تا، ج۱، ص۲۸۲-۲۸۳؛ نیز: زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۱۵۲.</ref>
* الهدایة فی النحو
* المخبور فی لسان الیحمور<ref>کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، تحقیق احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۹۷۴ق، ج۴، ص۷۸–۷۹؛ نیز: سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۲–۲۸۳؛ نیز: زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۱۵۲؛ نیز: سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۰۸.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
ابن العماد محل تولد وی را مطخلشارش، شهری از شهرهای منطقه غرناطه می‌داند که در آخر شوال ۶۵۴ق متولد شده است. سپس می‌نویسد: «ابوحیان به «النفزی» نیز مشهور است و این شهرت به خاطر انتسابش به نفزه، قبیله ای از بربر است… ابوحیان در مدت حیات خود به شهرهای مختلف سفر کرده و نزد بزرگان علمی دوره خودش، شاگردی نموده است و تعداد اساتید وی حدود ۴۵۰ نفر بوده است. ابن العماد آثار دیگری نیز از وی نام می‌برد از جمله «الابیات الوافیه فی علم القافیه» «الوهّاج فی اختصار المنهاج» «التنحیل» خلاصه ای از شرح تسهیل. «الاسفار».<ref>ر. ک. حنبلی، ابن العماد، شذرات الذهب، بیروت، دارابن کثیر، ۱۴۰۶ق، ج۸. ص ۲۵۱.</ref>
سرگیس می‌نویسد: ابوحیان از بزرگانی هم چون تقی الدین سبکی و جمال اسنوی که از بزرگان شافعی هستند علم آموخت و تصنیفاتش به پنجاه کتاب می‌رسد.
«هدایه النحو» از جمله تألیفات وی می‌باشد.<ref>ر. ک. الیان سرگیس، یوسف، معجم المطبوعات العربیه، قم، بهمن، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۰۸.</ref>
ابوحیان تمامی اوقات را در افاده و استفاده و تعلیم و تعلم و تألیف سپری می‌کرد.
به خاطر تبحری که در نحو و ادبیات داشت به ابوحیان نحوی و شیخ النحاه معروف بود.
و نیز به جهت داشتن دانش حدیثی، به شیخ المحدثین و رئیس العلما موصوف بود.<ref>مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب، تهران، کتاب فروشی خیام، ۱۳۶۹ش. ج۷. ص ۸۲.</ref>
همان‌طور که از اسم برخی تألیفات وی بر می‌آید، به قواعد زبان فارس، ترک و حبش و زبان‌های دیگر آشنائی داشته که از این جهت جالب توجه است.
ابوحیان که شافعی مذهب بود، به محبت حضرت امیر المؤمنین علی(ع) بسیار راغب بود و به استناد حدیث شریف نبوی(ص) که درباره آن حضرت فرموده: «یا علی لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الا منافق» ای علی جز مؤمن تو را دوست نمی‌دارد و جز منافق کسی با تو بغض و کینه نمی‌ورزد، از قاتلین آن حضرت اظهار تبری می‌نموده است.


وقتی ابوحیان از بدرالدین ابن جماعه، صحت این حدیث را پرسید، و او نیز تصدیق کرد. ابوحیان گفت: پس کسانی که با حضرت علی(ع) مقابله کرده و به جنگ پرداختند و شمشیر به روی آن حضرت کشیدند، محب آن حضرت بودند یا مبغض آن حضرت؟ در این حال ابن جماعه چیزی نگفت.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =ادیان و مذاهب
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =اهل سنت
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی = شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۰

سؤال

نویسنده تفسیر ادبی البحر المحیط، را معرفی کنید؟

ابوحیان اندلسی (۶۵۴-۷۴۵ق) ادیب، دانشمند و نویسنده تفسیر البحر المحیط از مهم‌ترین تفاسیر ادبی قرآن است. او در عموم علوم ادبی و دینی عصر خود صاحب‌نظر بود و بر تاریخ، سیره و تراجم رجال، به‌خصوص رجال و مشاهیر اندلس، احاطه داشت.

ابوحیان ابتدای تحصیل خود را در محل تولدش، قرناطه اندلس، گذراند. او برای کسب علم به نواحی مختلف جهان اسلام سفر کرد و نزد ۴۵۰ استاد در رشته‌های مختلف ادبی و دینی رسید. گفته شده که بزرگانی از اهل علم از شاگردان ابوحیان اندلسی بوده‌اند که بسیاری از آن در دوران حیات ابوحیان به مقام استادی رسیدند.

ابوحیان اندلسی دانشمندی پرکار قلمداد شده است. به گزارش معاصران ابوحیان، کتاب‌های او در میان اهل علم رواج فراوان یافته و کتاب‌های دانشمندان پیش از او را منسوخ کرده بود. تفسیر البحر المحیط مهم‌ترین کتاب ابوحیان اندلسی قلمداد شده است.

ابوحیان اندلسی در ابتدا به مذهب ظاهری بود، ولی بعداً به مذهب شافعی گرایش پیدا کرد. او از عقاید معتزله و فیلسوفان دوری می‌کرد و به محبت امام علی(ع) گرایش داشت.

جایگاه

ابوحیان اندلسی عالم اسلامی، از بزرگان ادب زمان خود، صاحب بصیرت در علوم زبانی و واقف بر نکات و ظرایف زبان عربی برشمرده شده است.[۱] صلاح‌الدین صفدی، شاگرد ابوحیان، استاد خود را شیخِ امام، حافظ، علامه، فرید عصر، شیخ زمان و امام نحویان خوانده است.[۲] ابوحیان اندلسی در تفسیر، حدیث، لغت، علوم عربی و ... دارای احاطه فوق‌العاده خوانده شده است.[۳]

ابوحیان اندلسی در علوم صرف و نحو عربی امام مطلق خوانده شده، به طوری که در دورانش کسی در تبحر در این علوم هماورد او نبوده است.[۴] او به ابوحیان نحوی و شیخ النحاة نیز معروف بود و به دلیل تبحر در علوم حدیث به شیخ المحدثین مشهور بود. توانایی او در علوم مختلف موجب شده بود که او را رئیس العلماء بخوانند.[۵]

از عنوان برخی تألیفات ابوحیان روشن می‌شود که او با قواعد زبان فارسی، زبان ترکی، برخی زبان‌های آفریقایی و برخی زبان‌های دیگر آشنایی داشته است. ابوحیان اندلسی شاعری توانا بود و اشعاری حکیمانه می‌سرود.[۶]

زندگی و خصوصیات

اثیر الدین محمد بن یوسف بن علی بن یوسف بن حیان غرناطی اندلسی نِفْزی معروف به ابوحیان اندلسی در سال ۶۵۴ در توابع غرناطه اندلس (گرانادای امروزی در اسپانیا)، متولد شد.[۷] اصل او از قبیله نِفْزه از قبایل بربر بود.[۸] ابوحیان ابتدای تحصیل خود را در قرناطه گذراند تا آنکه با دو تن از استادان خود بر اثر غرور جوانی درگیر شد. دخالت حکومت در این ماجرا و احتمال دستگیر شدن ابوحیان موجب شد تا او از قرناطه خارج شود و به سمت مشرق جهان اسلام مهاجرت کند.[۹] پس از خروج از قرناطه، ابوحیان اندلسی برای کسب علم به نواحی مختلف جهان اسلام سفر کرد.[۱۰] او بیشتر عمر خود را در قاهره گذراند و مورد توجه و ارادت برخی صاحبان قدرت آن دیار بود.[۱۱]

در منابع برای ابوحیان اندلسی خصوصیات اخلاقی برشمرده‌اند: از جمله اینکه او بر بُخل خود، آنچنان که مردم بر کرم خود افتخار می‌کنند، افتخار می‌کرده است.[۱۲] همچنین، گفته شده که او در هنگام قرائت قرآن بسیار خشوع می‌ورزید و گریه می‌کرد.[۱۳] او را پیرمردی بلندقامت، خوش‌صدا، خوش‌چهره، نورانی و با محاسن و موهای بلند توصیف کرده‌اند.[۱۴] ابوحیان اندلسی در اواخر عمر خود نابینا شد و در صفر سال ۷۴۵ق درگذشت و در مقبره صوفیه قاهره به خاک سپرده شد.[۱۵]

تحصیل و استادان

ابوحیان اندلسی بسیار در تحصیل کوشا بوده است.[۱۶] درباره او گفته شده که او دیده نمی‌شد مگر در حال شنیدن سخن استادان یا نوشتن یا خواندن.[۱۷] ابوحیان در مناطق مختلف جهان اسلام از جمله اندلس، شمال آفریقا، اسکندریه، مصر، شام و عراق به محضر استادان علوم مختلف ادبی و دینی به تحصیل پرداخت و از آنان اجازه دریافت کرد.[۱۸] برخی تعداد استادان و کسانی که ابوحیان از آنان اجازه علمی گرفته و حدیث شنیده را تا ۴۵۰ نفر برشمرده‌اند.[۱۹] از جمله استادان ابوحیان می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:

  • ابوجعفر احمد بن علی مشهور به ابن طَبّاع مُقْری
  • ابو جعفر بن زبیر
  • ابوالحسن علی بن محمد خُشَنِی أبَذی
  • ابن ابی‌أحْوَص
  • ابن صائغ
  • أبی جعفر لبلی
  • أبوحسین بن ربیع
  • رضی شاطبی
  • قطب قُسْطَلَانی
  • عز حَرَّانی
  • تقی‌الدین ابن دَقِیق عِید
  • تقی‌الدین محمد بن حسین ابن رزین الحَمَوی
  • أبی یمن بن عَسَاکِر
  • بهاءالدین محمد بن ابراهیم بن النّحاس
  • شرف‌الدین عبدالعظیم بن عبدالمؤمن دمیاطی[۲۰]
  • ابوجعفر عبدالله بن أحمد انصاری قرمونی معروف به ابن‌اخرش نحوی[۲۱]
  • خطیب‌الدین یوسف بن ابراهیم بن ابی‌ریحانه[۲۲]


شاگردان

ابوحیان اندلسی در مدرسه منصوریه قاهره تفسیر درس می‌داد و در مسجد الاقْمَر قرائت تدریس می‌کرد و جمع زیادی از دانشمندان در درس او شرکت می‌کردند. از جمله شاگردان ابوحیان اندلسی به افراد زیر می‌توان اشاره کرد:

  • تقی‌الدین سبکی
  • تاج‌الدین سبکی
  • جمال‌الدین عبدالرحیم بن حسن اسنوی
  • صلاح‌الدین صفدی
  • ابن ام‌قاسم
  • ابن عقیل نحوی
  • ابوالعباس احمد صبحی عنّابی شافعی
  • عبدالله بن یوسف ابن هشام انصاری نحوی
  • احمد بن عبدالقادر ابن مکتوم قیسی
  • ابراهیم بن محمد قیسی سفاقسی[۲۳]


مذهب و مرام فکری

ابوحیان اندلسی در ابتدا به مذهب ظاهری بود.[۲۴] سپس، به مذهب شافعی گرایش پیدا کرد.[۲۵] ابوحیان اندلسی از عقاید معتزله، فیلسوفان و مُجَسِّمه دوری می‌کرد.[۲۶]

ابوحیان اندلسی به محبت امام علی(ع) گرایش داشت.[۲۷] او به استناد حدیث پیامبر(ص) که گفت: ای علی جز مؤمن تو را دوست نمی‌دارد و جز منافق با تو بغض و کینه نمی‌ورزد، از قاتلان امام علی(ع) تبری می‌جسته است.[۲۸]

آثار

تفسیر البحر المحیط مهم‌ترین کتاب ابوحیان اندلسی

ابوحیان اندلسی دانشمندی پرکار برشمرده شده است.[۲۹] صلاح‌الدین صفدی، شاگرد او، آثار ابوحیان را فراوان برشمرده که در میان اهل علم رواج فراوان یافت و کتاب‌های دانشمندان دیگر را منسوخ کرد.[۳۰] آثار ابوحیان در رشته‌های مختلف علوم اسلامی و ادبی هستند.[۳۱]

تفسیر البحر المحیط

مهم‌ترین کتاب ابوحیان اندلسی تفسیر البحر المحیط قلمداد شده است.[۳۲] تفسیر البحر المحیط از جامع‌ترین تفاسیر ادبی قرآن برشمرده شده که مشتمل بر نکات ادبی شگفت و بدیع قرآن و بحث‌های فراوانی درباره بدایع زبانی قرآن دارد. امتیاز این تفسیر نسبت به تفاسیر دیگر در اهمیت‌دادن به ابعاد ادبی، لغوی، نحوی و بلاغی قرآن قلمداد شده است. این کتاب مجموعه‌ای ارزشمند از اشعار و شواهد ادبی، اعرابی، قرائات و لهجه‌ها برشمرده شده که از دانش و آگاهی گسترده نویسنده در این زمینه‌ها حکایت می‌کند.[۳۳] ابوحیان اندلسی تفسیر البحر المحیط را در کتابی با عنوان النهر المادّ من البحر المحیط خلاصه کرده است.[۳۴]

سایر آثار

از سایر آثار ابوحیان اندلسی به آثار زیر می‌توان اشاره کرد:

  • مجانی العصر فی تاریخ اهل العصر
  • مجانی الهصر فی شعراء العصر
  • طبقات نحاة الاندلس
  • تحفة الندس فی نحاة الأندلس
  • زهو الملک فی نحو الترک
  • الادراک للسان الاتراک
  • کتاب الأسفار الملخص من کتاب الصفار
  • منطق الخرس فی لسان الفرس
  • التجرید لأحکام سیبویه
  • نور الغبش فی لسان الحبش
  • إتحاف الأریب بِمَا فِی الْقُرْآن من الْغَرِیب
  • منهج السالک فی الکلام علی الفیة ابن مالک
  • التذییل و التکمیل فی شرح التسهیل
  • التَّذکِرة فی العربیة
  • نثر الدرر و نظم الزهر
  • التنخیل من شرح التسهیل
  • الموفور
  • عقد اللآلی فی الْقرَاءَات
  • الأمالی علی عقد اللئالی
  • الْحلَل الحالیة فی أسانید القرآن الْعَالِیَة
  • التقریب
  • الندریب
  • قطر الحبی فی جواب أسولة الذهبی
  • نوافث السحر فی دمائث الشعر
  • أرجوزة خلاصة التبیان فی المعَانِی و البیان
  • المبدع فی التصریف
  • النضار
  • ارتشاف الضرب من لسان العرب
  • اللمحة البدریة فی علم العربیة
  • دیوان شعر
  • الْوَهَّاج فی اختصار المِنْهَاج
  • النیر الجلی فی قرائة زید بن علی
  • التقریب النائی فی قرائة الکسائی
  • الروض الباسم فی قرائة عاصم
  • غایة الاحسان
  • النکت الحسان
  • الشذا فی مسألة کذا
  • الفصل فی أحکام الوصل
  • غایة المطلوب فی قرائه یعقوب
  • المزن الهامر فی قرائة ابن عامر
  • اللمحة
  • الشذرة
  • الارتضاء فی الفرق بین الضاد و الظاء
  • الإعلام بأرکان الإسلام
  • مسلک المشرد فی تجرید مسائل نهایة ابن رشد
  • المورد الغمر فی قرائة ابی عمرو
  • النافع فی قرائة نافع
  • الاعلام بأرکان الاسلام
  • الاثیر فی قرائة ابن کثیر
  • النور الأجلی فی اختصار المحلی
  • الأبیات الوافیة البیت علم القافیة
  • مشیخة ابن أبی المنصور
  • نفحة المسک فی سیرة الترک
  • الهدایة فی النحو
  • المخبور فی لسان الیحمور[۳۵]



منابع

  1. معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ترجمه علی خیاط، قم، مؤسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳۲۲.
  2. صفدی، صلاح الدین خلیل بن أیبک، الوافی بالوفیات، تحقیق أحمد الأرناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار إحیاء التراث، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۱۷۵.
  3. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵؛ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش، ج۷، ص۸۲.
  4. ابن عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، تحقیق محمود ارناووط و عبدالقادر ارناووط، بیروت، دار ابن‌کثیر، ۱۴۰۶–۱۴۱۶ق، ج۸، ص۲۵۲.
  5. مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۷، ص۸۲.
  6. مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۷، ص۸۲.
  7. سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، تحقیق محمد أبوالفضل إبراهیم، بیروت، المکتبة العصریة، بی‌تا، ج۱، ص۲۸۰؛ نیز: ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۱.
  8. ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۱.
  9. ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۲.
  10. مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۷، ص۸۲.
  11. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۶.
  12. ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۳.
  13. ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۳.
  14. ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۳.
  15. ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۸، ص۲۵۳.
  16. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.
  17. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.
  18. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.
  19. سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۰.
  20. سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۰–۲۸۱.
  21. سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۳.
  22. سیوطی، بغیة الوعاة، ج۲، ص۳۵۳.
  23. سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۰.
  24. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۶.
  25. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۶.
  26. سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۲.
  27. سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۲.
  28. مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۷، ص۸۳–۸۴.
  29. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.
  30. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.
  31. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۷۵.
  32. انصاری، مسعود، «ابوحیان»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، به‌کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات دوستان و ناهید، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۳۵.
  33. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۳.
  34. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۳.
  35. کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، تحقیق احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۹۷۴ق، ج۴، ص۷۸–۷۹؛ نیز: سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۲۸۲–۲۸۳؛ نیز: زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۱۵۲؛ نیز: سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۰۸.