ابلیس و شیطان در قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۲ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال
قرآن درباره شیطان چه گفته است؟

شیطان در قرآن اسم عام است و به هر موجود سرکش و متمردی گفته می‌شود و به ابلیس هم شیطان گفته می‌شود چون موجودی سرکش بوده است. قرآن، شیاطین را از جن و انس معرفی می‌کند که سبب وسوسه و گمراهی انسان می‌شوند. در بیشتر آیات قرآن، مقصود از شیطان، ابلیس است. خلق ابلیس و شیاطین برای امتحان و آزمایش بندگان است که انسان‌ها را دعوت به شر و بدی می‌کنند. گاهی شیطان شامل انسان‌های فاسد و نفس اماره و... هم می‌شود.

کاربرد واژه شیطان در قرآن

واژهٔ «شیطان»، از ماده «شطن» یا «یشطن» به معنای خبیث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می‌شود. اعم از، انسان، جن یا جنبندگان دیگر. شیطان اسم عام (اسم جنس) است اما ابلیس[۱] اسم خاص (علم) است که حضرت آدم(ع) را سجده نکرد و اکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسان‌ها را وسوسه و گمراه می‌کند.[۲] لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ؛ بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انسانی یا جنی قرار دادیم.(انعام:۱۱۲)

واژهٔ «شیطان» به صورت مفرد «۷۰» بار و به صورت جمع (شیاطین) «۱۸» بار در قرآن آمده است.

گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارند و شامل نفس امّاره[۳] قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسان‌های فاسد و… که لشکریان شیطان هستند؛ می‌باشند[۴] به عنوان مثال، حضرت علی‏(ع) می‌فرماید: زیاد بن ابیه! از معاویه بترس! که او شیطان است.[۵]

ابلیس

در بسیاری از آیات قرآن، مقصود از شیطان ابلیس است. مطابق آیات قرآن، ابلیس فرمان الهی را گردن ننهاد و بر آدم سجده نکرد و از درگاه الهی رانده شد و ملعون و مطرود خداوند قرار گرفت. ابلیس قسم خورده است بندگان خداوند را گمراه کند.

انسان‌ها شیاطین را نمی‌بینند اما آنها انسان‌ها را می‌بینند.[۶] خلقت آنها جزئی از آفرینش است و برای امتحان و آزمایش بندگان وجود دارند.[۷]



مطالعه بیشتر

  • تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۹۱.
  • جن و شیطان، علی رضا رجائی تهرانی، ص۲۴.
  • جن و شیطان، زین العابدین دست داده، ص۴۶.


منابع

  1. ابلیس غیر عربی است. شاید هم از» اَبلس «باشد که مبدء شر و وسوسه در جهت خلاف کمال و مصلحت می‌باشد. طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۸ ش، ج۶، ص۱۵۰.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۱؛ رجائی تهرانی، علی رضا، جن و شیطان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۵ ش، ص۱۴.
  3. یوسف/۵۳، ان نفس لاماره بالسوء.
  4. دست داده، زین العابدین، جن و شیطان، مجتمع هنری و فرهنگی شهید مصلی نژاد، جهرم، ۱۳۷۷ ش، ص۴۶.
  5. نهج البلاغه، خ ۴۴.
  6. سوره اعراف آیه ۲۷.
  7. سوره سبأ آیه ۲۱.