سوره احقاف

نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۴ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (ب)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

معني سوره «احقاف» چيست و درباره چه موضوعي صحبت مي‌كند؟

«اَحقاف» جمع «حقف» بر وزن حِبر يعني خط طولاني از ريگ روان كه به چپ و راست روان است.}}[۱] و نيز به معني تپه بزرگ شن (توده ريگ) كه از وزيدن بادها به طور قوس درآمده است.

احقاف منازل قوم عاد بود كه حضرت هود(ع) بر آنها مبعوث شد {{قرآن|وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالأحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلا تَعْبُدُوا إِلا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[۲] [سرگذشت هود] برادر قوم عاد را ياد كن‏، آن زمان كه قومش را در سرزمين (احقاف‏) بيم داد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشته‏هاى دور و نزديك آمده بودند كه‏: جز خداى يگانه را نپرستيد! [و گفت‏:] من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‏ترسم‏!.

طبق معني لغوي احقاف، مشخص مي‌شود كه سرزمين عاد ريگستان بوده است. امّا در اين‌كه اين منطقه در كدام يک از سرزمين جهان بوده است نظراتي ارائه گرديده كه در تفسير شريف مجمع‌البيان آمده است:[۳]

۱ـ «احقاف» صحراي بسيار وسيع از شن‌هاي روان است كه در جنوب جزيره العرب حوالي يمن قرار دارد[۴] و اين قول از قتاده است كه فرموده ريگزاري مشرف بر دريا از يمن است.

۲ـ « احقاف» نام وادي اي است ميان عمان و مهره (بروزن بهره) اين قول از ابن عباس است.

۳ـ و بنابر قول ابن اسحاق « احقاف» ريگزاري است كه از عمان تا حضر موت امتداد دارد.

۴ـ برخي از صاحب‌نظران به يقين درمورد آن سرزمين نظري نداده‌اند و چنين گفته‌اند كه احقاف منازل قوم عاد بود و به تحقيق جاي آن معلوم نيست چون قوم عاد بر بسياري از بلاد تسلّّّّّط يافته بودند مانند مغولان در قرون وسطي و هود پيغمبر(ع) در يكي از مراكز آنان به رسالت مبعوث شده بود.[۵]

نظريّه شماره ۲ و۳ بعيد است زيرا از آيات ديگر قرآن در سوره شعراء بر مي‌آيد كه قوم عاد در جائي زندگي مي‌‌كردند كه آب فراوان داشت و درختان جالب، و در امكنه‌اي كه معرفي شده كه در قلب جزيره عربستان ميان حضر موت و عمان باشد كه خشك و بي آب است، بسيار بعيد است.

پس همان نظر اوّل تقويت مي‌شود كه قسمت جنوبي جزيره حوالي يمن ‌باشد كه سرزمين قوم عاد در عين مصون نبودن از شن‌هاي روان داراي آب و درخت بوده است.[۶]

محتواي سوره احقاف

اين سوره در مكّه نازل شده و داراي «۳۵» آيه است،[۷] و دارای این معارف می باشد :

۱ – بيان عظمت قرآن

« حم‏ . اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است‏! .» [۸]

۲ - حق بودن آفرينش جهان

« ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان اين دو است جز بحق و براى سرآمد معيّنى نيافريديم‏؛ امّا كافران از آنچه انذار مى‏شوند روى گردانند! »[۹]

۳ - مبارزه قاطع بر ضدّ هرگونه شرك و بت‌پرستي شرط پيروزي ايمان و استقامت

« به آنان بگو: (اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند، يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟ كتابى آسمانى پيش از اين‏، يا اثر علمى از گذشتگان براى من بياوريد [كه دليل صدق گفتار شما باشد] اگر راست مى‏گوييد!) چه كسى گمراهتر است از آن كس كه معبودى غير خدا را مى‏خواند كه تا قيامت هم به او پاسخ نمى‏گويد و از خواندن آنها [كاملا] بى‏خبر است‏؟! [و صداى آنها را هيچ نمى‏شنود!] و هنگامى كه مردم محشور مى‏شوند، معبودهاى آنها دشمنانشان خواهند بود؛ حتّى عبادت آنها را انكار مى‏كنند! هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مى‏شود، كافران در برابر حقّى كه براى آنها آمده مى‏گويند: (اين سحرى آشكار است‏!) بلكه مى‏گويند: (اين آيات را بر خدا افترا بسته است‏!) بگو: (اگر من آن را بدروغ به خدا نسبت داده باشم [لازم است مرا رسوا كند و] شما نمى‏توانيد در برابر خداوند از من دفاع كنيد! او كارهايى را كه شما در آن وارد مى‏شويد بهتر مى‏داند؛ همين بس كه خداوند گواه ميان من و شما باشد؛ و او آمرزنده و مهربان است‏!) بگو: (من پيامبر نوظهورى نيستم‏؛ و نمى‏دانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحى مى‏شود پيروى مى‏كنم‏، و جز بيم‏دهنده آشكارى نيستم‏!) . بگو: به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن كافر شويد، در حالى كه شاهدى از بنى اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان آورد و شما استكبار كنيد [چه كسى گمراهتر از شما خواهد بود]؟! خداوند گروه ستمگر را هدايت نمى‏كند!. كافران درباره مؤمنان چنين گفتند: اگر [اسلام‏] چيز خوبى بود، هرگز آنها [در پذيرش آن‏] بر ما پيشى نمى‏گرفتند! و چون خودشان بوسيله آن هدايت نشدند مى‏گويند: اين يك دروغ قديمى است‏! . و پيش از آن‏، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود [نشانه‏هاى آن را بيان كرده‏]، و اين كتاب هماهنگ با نشانه‏هاى تورات است در حالى كه به زبان عربى و فصيح و گوياست‏، تا ظالمان را بيم دهد و براى نيكوكاران بشارتى باشد! . كسانى كه گفتند: پروردگار ما اللّه است، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگين مى‏شوند. . آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن مى‏مانند؛ اين پاداش اعمالى است كه انجام مى‏دادند.»[۱۰]

۴- احسان به پدر و مادر

« ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى‏كند و با ناراحتى بر زمين مى‏گذارد؛ و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است‏؛ تا زمانى كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد مى‏گويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم و كار شايسته‏اى انجام دهم كه از آن خشنود باشى‏، و فرزندان مرا صالح گردان‏؛ من به سوى تو بازمى‏گردم و توبه مى‏كنم‏، و من از مسلمانانم‏! »[۱۱]

۵ - توحيد مردم در مسئله معاد و دادگاه عدل پروردگار

« آن روز كه كافران را بر آتش عرضه مى‏كنند [به آنها گفته مى‏شود:] از طيّبات و لذائذ در زندگى دنيا خود استفاده كرديد و از آن بهره گرفتيد؛ اما امروز عذاب ذلّت‏بار بخاطر استكبارى كه در زمين بناحق كرديد و بخاطر گناهانى كه انجام مى‏داديد؛ جزاى شما خواهد بود! »[۱۲]

۶- هشدار به مشركان و مجرمان

به عنوان هشدار به مشركان و مجرمان گوشه‌اي از داستان قوم عاد را كه ساكن سرزمين احقاف بودند : «[سرگذشت هود] برادر قوم عاد را ياد كن‏، آن زمان كه قومش را در سرزمين (احقاف‏) بيم داد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشته‏هاى دور و نزديك آمده بودند كه‏: جز خداى يگانه را نپرستيد! [و گفت‏:] من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‏ترسم‏! آنها گفتند: آيا آمده‏اى كه ما را [با دروغهايت‏] از معبودانمان بازگردانى‏؟! اگر راست مى‏گويى عذابى را كه به ما وعده مى‏دهى بياور! ...»[۱۳]

۷- اشاره به گسترش و عموميّت دعوت پيامبر اسلام(ص)

تا آنجا كه شامل طايفه جنّ هم مي‌شود: « به ياد آور] هنگامى كه گروهى از جنّ را به سوى تو متوجّه ساختيم كه قرآن را بشنوند؛ وقتى حضور يافتند به يكديگر گفتند: (خاموش باشيد و بشنويد!) و هنگامى كه پايان گرفت‏، به سوى قوم خود بازگشتند و آنها را بيم دادند! گفتند: (اى قوم ما! ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده‏، هماهنگ با نشانه‏هاى كتابهاى پيش از آن‏، كه به سوى حقّ و راه راست هدايت مى‏كند. اى قوم ما! دعوت كننده الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناك پناه دهد! و هر كس به دعوت كننده الهى پاسخ نگويد، هرگز نمى‏تواند از چنگال عذاب الهى در زمين فرار كند، و غير از خدا يار و ياورى براى او نيست‏؛ چنين كسانى در گمراهى آشكارند!»[۱۴]

۸ - دعوت پيامبر اسلام(ص) به صبر و استقامت

« آيا آنها نمى‏دانند خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريده و از آفرينش آنها ناتوان نشده است‏، مى‏تواند مُردگان را زنده كند؟! آرى او بر هر چيز تواناست‏! روزى را به ياد آور كه كافران را بر آتش عرضه مى‏دارند [و به آنها گفته مى‏شود:] آيا اين حقّ نيست‏؟! مى‏گويند: (آرى‏، به پروردگارمان سوگند [كه حقّ است‏]!) [در اين هنگام خداوند] مى‏گويد: (پس عذاب را بخاطر كفرتان بچشيد!) پس صبر كن آن‏گونه كه پيامبران (اُولو العزم‏) صبر كردند، و براى [عذاب‏] آنان شتاب مكن‏! هنگامى كه وعده‏هايى را كه به آنها داده مى‏شود ببينند، احساس مى‏كنند كه گويى فقط ساعتى از يك روز [در دنيا] توقّف داشتند؛ اين ابلاغى است براى همگان‏؛ آيا جز قوم فاسق هلاك مى‏شوند؟! » [۱۵]


مطالعه بيشتر

۱. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج۹ و ج۱۵، ص۲۹۱ و ج۲۱، ص۳۵۱ و ج۲۳، ص۳۹.

۲. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، مترجم: سيد محمد باقر موسوي، ج۱۰، و ج۱۸.

۳. قرشي، سيد علي اکبر، تفسير احسن الحديث، ج۱۰.

۴. قرائتي، محسن، تفسير نور، ج۸ .


منابع

  1. راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، بيروت، الدار الشاميه، ۱۴۱۶ ق، ص۲۴۸.
  2. احقاف/ ۲۱
  3. ابو علي الفضل بن الحسن الطبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، قم، منشورات مكتبه آيت الله المرعشي، ۱۴۰۳ ق، ج۵، ص۸۹ .
  4. كلانتري، الياس، لغات قرآن در تفسير مجمع البيان، انتشارات بيان، ۱۳۶۳، ص۱۴.
  5. ميرزا ابوالحسن شعراني، نشر طوبي، تهران، كتاب فروشي اسلاميه، ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۸۱.
  6. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، انتشارات اسلاميه، ۱۳۶۴، ج۲۱، ص۳۵۱ .
  7. طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، ۱۳۹۳ ق، ج۱۸، ص۱۸۴.
  8. . احقاف / ۲ – ۱ .
  9. . احقاف / ۳ .
  10. . احقاف / ۱۴ – ۴ .
  11. . احقاف / ۱۵
  12. . احقاف / ۲۰.
  13. . احقاف / ۲۸- ۲۱ .
  14. . احقاف / ۳۲- ۲۹ .
  15. . احقاف / ۳۵ – ۳۳ .