روایت به کمال رسیدن مردان بیشتر و زنان کمتر

نسخهٔ تاریخ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۳ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها) (ایجاد مدخل: روایت به کمال رسیدن مردان بیشتر و زنان کمتر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

در روایات آمده است: «كَمُلَ مِنَ الرِّجَالِ كَثِيرٌ وَ لَمْ يَكْمُلْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا أَرْبَعٌ: آسيه بنت مزاحم امرأه فرعون، مريم بنت عمران، خديجه بنت خويلد و فاطمه بنت محمد صلي الله عليه و آله» این روایات چقدر قابل استناد است؟


روایات به کمال رسیدن مردان بیشتر و زنان کمتر در منابع اهل سنت آمده است. منابع اهل سنت گاهی گفته از زنان فقط دو نفر به کمال رسیده‌اند؛ گاهی گفته سه نفر و گاهی گفته چهار نفر به کمال رسیده‌اند. در منابع معتبر شیعه این روایت وجود ندارد و برخی از کتاب‌های شیعه به نظر می‌رسد روایت را از اهل سنت آورده‌اند.

کمال رسیدن مرد و زن در ایمان و عمل صالح با هم تفاوتی ندارد. در منابع اهل سنت روایات با هم اختلاف دارند و نمی‌توان بدان استناد کرد.

روایات اهل سنت

در کتاب‌های اهل سنت گاهی آمده است که از زنان فقط دو نفر به کمال رسیدند؛ گاهی می‌گوید سه نفر و گاهی نیز چهار نفر را می‌شمارد.

به کمال رسیدن آسیه و مریم

احمد بن حنبل با سند خود از ابی موسی اشعری نقل می‌کند که رسول خدا(ص) فرمود: «كَملَ مِنَ الرِّجالِ كَثِيرٌ ولَمْ يَكْمُلْ مِنَ النِّسَاءِ إلاَّ آسِيَه امْرَأه فِرْعَوْنَ ومَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ»[۱] از مردان افراد زیادی به کمال رسیدند اما از زنان جز آسیه زن فرعون و مریم دختر عمران کسی به کمال نرسید و فضیلت عائشه بر دیگران همانند فضیلت آبگوشت بر دیگر طعام‌هاست.

در کتب دیگر اهل سنت نیز همین مضمون آمده است. [۲] [۳] [۴] [۵] [۶]

به کمال رسیدن آسیه، مریم و خدیجه

ابن کثیر[۷] و شوکانی[۸] در روایتی آورده است که رسول خدا (ص) فرمود: «كمل من الرجال كثير ولم يكمل من النساء إلا ثلاث: مريم بنت عمران وآسيه امرأه فرعون وخديجه بنت خويلد» از مردان افراد زیادی به کمال رسیدند، اما از زنان جز سه نفر به کمال نرسید: آسیه زن فرعون و مریم دختر عمران و خدیجه دختر خویلد».

به کمال رسیدن آسیه، مریم، خدیجه و فاطمه

رسول خدا (ص) فرمود: «كمل‏ من‏ الرجال‏ كثير، و لم يكمل من النساء إلا مريم و آسيه امرأه فرعون و خديجه بنت خويلد و فاطمه بنت محمد" صلى الله عليه و سلم.» ‏[۹] [۱۰][۱۱] از مردان افراد زیادی به کمال رسیدند، اما از زنان جز چهار نفر به کمال نرسید: آسیه زن فرعون و مریم دختر عمران و خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد».

روایت در منابع شیعه

منابع معتبر شیعه این روایات را نقل نکرده است و به نظر می‌رسد برخی از منابع اخیر شیعه روایت را از منابع اهل سنت آورده‌اند که بسیاری از مردان به کمال رسیدندغ اما از زنان فقط چهار نفر به کمال رسید.

  1. طبرسی متوفای(قرن ششم) روایت از ابی‌موسی از رسول‌خدا(ص) آورده است.[۱۲] هر چند طبرسی آدرس نداده است امام از آنجا که اهل سنت این روایت را ابی‌موسی نقل کرده‌اند‏[۱۳] به نظر می‌رسد وی نیز از اهل سنت آورده است.
  2. علی بن یونس(متوفای قرن نهم) روایت به کمال رسیدن مردان زیاد و فقط چهار زن را از منابع اهل سنت بدون آوردن نام زنان و بدون سلسله سند ذکر کرده است.[۱۴]
  3. فتح الله کاشانی(متوفای قرن دهم) روایت را بدون سلسله سند آورده و نام چهار زن را هم ذکر کرده است.[۱۵] این حدیث را بدون سلسله سند از رسول خدا (ص) نقل کرده‌اند.

منابع

  1. أحمد بن حنبل، مسند أحمد، بیروت، دار صادر، ج۴، ص۳۹۴ و ص۴۰۹.
  2. بخاري، محمد بن اسماعیل، صحيح البخاري، بی‌جا، دار الفكر للطباعه والنشر والتوزيع، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م، ج۴، ص۱۳۱ و ص۱۳۹. ج۶، ص۲۰۵.
  3. نیسابوری، مسلم، صحيح مسلم، بیروت، دار الفكر، ج۷، ص۱۳۳.
  4. قزوینی، محمد بن يزيد، سنن ابن ماجه، بی‌جا، دار الفكر للطباعه والنشر والتوزيع، ج۲، ص۱۰۹۱.
  5. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذي، بيروت، دار الفكر للطباعه والنشر والتوزيع، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م، ج۳، ص۱۷۹، حدیث۱۸۹۴.
  6. نسائي، احمد بن شعیب، فضائل الصحابه، بيروت، دار الكتب العلميه، ص۷۳ و ص74.
  7. ابن كثير، اسماعیل بن کثیر، تفسير القرآن العظيم، بيروت، دار المعرفه للطباعه والنشر والتوزيع، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲م، ج۱، ص۳۷۱. ج۴، ص۴۲۱.
  8. شوکانی، محمد بن علی، فتح القدير، بی‌جا، عالم الکتاب، ج۵، ص257.
  9. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بيروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۸۰.
  10. ثعلبى، احمد بن محمد، الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۳۵۳.
  11. زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۳.
  12. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۸۰.
  13. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بيروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۸۰.
  14. عاملی نباطی بیاضی، علی بن یونس، الصراط المستقيم، چاپ اول، ۱۳۸۴، بی‌جا، المكتبه المرتضويه لإحياء الآثار الجعفريه، ج۱، ص۱۷۰.
  15. کاشانی، فتح الله، زبده التفاسير، قم، مؤسسه المعارف الإسلاميه، چاپ اول، ۱۴۲۳ق، ج۷، ص۱۱۹.