تعداد جانشینان پیامبر(ص) در احادیث اهل‌سنت

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۱ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


سؤال

آیا در کتب اهل سنت روایتی هست که گفته باشد جانشینان نبی اکرم(ص) دوازده نفرند؟

برخی کتاب‌های اهل‌سنت روایاتی در مورد «دوازده خلیفه» و «دوازده امیر» ذکر کرده‌اند. همچنین در روایاتی عدد جانشینان پیامبر(ص) به عدد نُقَبای بنی‌اسرائیل که دوازده نفر بودند ذکر شده است:

روایات دوازده خلیفه

روایاتی است که در آن‌ها عنوان «دوازده خلیفه» ذکر شده است. این دسته از روایات در مسند احمد[۱]، صحیح مسلم[۲] و سنن ابی داود[۳] بیان گردیده و مضمون همه آنها چنین است که پیامبر(ص) فرمود: «اسلام پیوسته با دوازده خلیفه که همه آنان از قریش هستند، عزیز خواهد بود.»

روایات دوازده امیر

روایاتی وجود دارد که عنوان «دوازده امیر» در آنها ذکر شده و با تعبیرات مختلفی در کتاب‌های اهل‌سنت آمده است: «پیوسته این دین بر کسی که آنرا دشمن دارد، غالب است و هیچ مخالف و مُعانِدی به آن ضرر نمی‌زند تا اینکه دوازده امیر از امت من را پشت سر بگذرانند که همگی آنان از قریش اند»، یا «کار مردم پیوسته بگذرد تا اینکه دوازده امیر بر آنان حکومت کنند که همه آنها از قریش اند.»[۴]

خلفا به تعداد نقباء بنی‌اسرائیل

روایاتی است که پیامبر اسلام(ص) تعداد خلفاء بعد از خود را مساوی با تعداد نقباء بنی اسرائیل، بیان نموده است. از عبدالله بن مسعود روایت شده که ما از پیامبر اسلام(ص) پرسیدیم که خلفاء بعد از شما چند نفر هستند. رسول الله(ص) فرمود: «دوازده نفر به تعداد نقباء بنی اسرائیل می‌باشند.» و نیز از پیامبر اسلام(ص) نقل شده: «همانا تعداد خلفاء بعد از من به تعداد نقباء موسی(ع) می‌باشد».[۵] در جلد پنجم کتاب مجمع الزوائد یک بخش به‌صورت مستقل به نام «خلفاء اثنی عشر»، اختصاص داده شده است.[۶]

منابع

  1. احمدبن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا، ج۵، ص۹۰، ۹۳، ۹۸ و ۱۰۰.
  2. مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۶، ص۳ و ۴.
  3. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۰ ق، ج۲، ص۳۰۹.
  4. احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا، ج۵، ص۸۷، ۹۰، ۹۲، ۹۴، ۹۵، ۹۸، ۱۰۱؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۸، ص۱۳۷؛ و ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ ق، ج۳، ص۳۴، حدیث ۲۳۲۳، طبرانی، سلمیان بن احمد، المعجم الکبیر، قاهره، مکتبه ابن تیمیه، بیتا، ج۲، ص۱۹۰–۲۵۵؛ و المعجم الاوسط، دارالحرمین، ج۱، ص۲۶۳ و ج۴، ص۱۸۹.
  5. مسند احمد، ج۱، ص۳۹۸، و حاکم نیشابوری، محمدبن محمد، مستدرک، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ ق، ج۴، ص۵۰۱. عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری، بیروت، دارالمعرفه للطباعه والنشر، دوم، بی تا، ج۱۳، ص۱۸۳. و المباد کفوری، تحفه الاحوذی فی شرح الترمذی، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول. ۱۴۱۰ ق، ج۶، ص۲۹۴؛ و المتقی هندی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۲۳ حدیث ۳۳۸۵۷ و ۲۳۸۵۸، و ج۶، ص۸۹؛ حدیث ۱۴۹۷۱، بیروت، مؤسسه الرساله و المعجم الکبیر ج۱۰، ص۱۵۸؛ و سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، ج۱، ص۳۵، حدیث ۲۲۹۷، و ابوریّه، شیخ محمود، اضواء علی السنه المحمدیه، دارالکتاب الاسلامی، بی تا، ص۲۳۴، و ابویعلی موصلی، احمد بن علی، مسند ابی یعلی، دارالمأموت للتراث، ج۸، ص۴۴۴ و ج۹، ص۲۲۲.
  6. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، بیروت، دارالمکتب العلمیه، ۱۴۰۸ ق، ج۵، ص۱۹۰