اعتبار تاریخ طبری
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
گفته شده که کتاب تاریخ طبری معتبرترین کتاب تاریخ اسلامی است؛ آیا این مطلب صحیح است؟
تاریخ طبری | |
---|---|
اطلاعات کتاب | |
نامهای دیگر | تاریخ الامم و الملوک- تاریخ الرسل و الملوک |
نویسنده | محمد بن جریر طبری |
تاریخ نگارش | ۳۰۳ق |
موضوع | تاریخ جهان و تاریخ اسلام |
سبک | نقلی |
زبان | عربی |
به تصحیح | محمد ابوالفضل ابراهیم |
تعداد جلد | ۱۱ |
قطع | وزیری |
ترجمه به دیگر زبانها | فارسی- ترکی- انگلیسی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | روائع التراث العربی |
محل نشر | بیروت |
تاریخ نشر | ۱۳۷۸ق |
جایگاه
مسعودی مورخ مشهور قرن چهارم قمری:
و اما تاریخ ابوجعفر طبری که بر کتابهای دیگر تاریخ برتری دارد و افزونتر از آنهاست و جامع انواع خبرها و آثار و دربردارنده اقسام فنون و علوم است. این کتاب دارای خوبیها و سودهای بسیار است و سود آن به تمام خواهندگان و پژوهندگان تاریخ و آثار گذشتگان میرسد. مؤلف این کتاب فقیه عصر و زاهد و پرهیزگار زمان خود بوده است و علوم فقیهان و دانشمندان شهرها و اخبار محققان سیر و آثار با او پایان یافته است.[۱]
تاریخ الطبری یا تاریخ الرُسُل و الاُمَم و الملوک[یادداشت ۱] از مهمترین تاریخهای نوشتهشده در تمدن اسلامی[۲] و ابوالتواریخ (پدر تاریخها) اسلامی خوانده شده است.[۳] این تاریخ از همان ابتدای تألیف مقبولیت عام یافت[۴] و برخی آن را صحیحترین و دقیقترین کتاب تاریخ اسلامی برشمردهاند.[۵]
مقبولیت تاریخ طبری نزد مورخان بعدی چنان بود که در تاریخهای خود بر نقلهای آن تکیه کردند و خلاصهای آن را در کتابهای خود آوردند.[۶]
مؤلف و جایگاه او
ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری (۲۲۴-۳۱۰ق) یکی از دانشمندان نامی جهان اسلام و یکی از مشهورترین مورخان و مفسران اسلامی به شمار رفته است.[۷] طبری را از دانشمندان دارای مهارت در علوم مختلف معرفی کردهاند که در هر دانشی صاحب اثری نفیس بوده است.[۸] فعالیت عمده طبری در دانش فقه بود، به طوری که بنیانگذار مذهب فقهی خاص، به نام مذهب جریری بود و پیروانی داشت.[۹] در دو دانش تفسیر و تاریخ نیز صاحب دو اثر مشهور و تأثیرگذار بوده است.[۱۰] او را شیخ المورخین و شیخ المفسرین خوانده اند.[۱۱]
طبری در آمل طبرستان (مازندران کنونی) به دنیا آمد و در همان جا آموزشهای ابتدایی را آغاز کرد. پدر او به خاطر خوابی که دیده بود در تحصیل او اهتمام فراوان داشت. استعداد و توانایی او در آموختن چنان بود که در هفت سالگی قرآن را حفظ کرد، در هشت سالگی به امامت جماعت ایستاد و در نه سالگی به نگارش حدیث پرداخت.[۱۲]
طبری برای تکمیل تحصیلات و استماع (شنیدن) حدیث به ری، بغداد، بصره، کوفه، شام، فلسطین و مصر سفر کرد.[۱۳] او را در کار دانش کوشا و صاحب استقلال رأی توصیف کردهاند.[۱۴] گفته شده که او علم خود را با قناعت و مناعت طبع همراه کرده بود.[۱۵]
ویژگیها
نقدها
منابع
- ↑ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق یوسف اسعد داغر، قم، مؤسسة دار الهجرة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳.
- ↑ شهابی، علیاکبر، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۷۵ش، ص۴۴.
- ↑ جعفریان، رسول، «تاریخ طبری ابوالتواریخ است»، پایگاه خبری نسخ خطی، تاریخ درج مطلب: ۱ مهر ۱۳۹۴ش، تاریخ بازید مطلب: ۲۸ آبان، ۱۴۰۲ش.
- ↑ حمزه اصفهانی، حمزة بن حسن، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة و السلام، بیروت، دار مکتبة الحیاة، بیتا، ص۱۱۷.
- ↑ ابنخلکان، احمد بن محمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، تحقیق احسان عباس، قم، منشورات الشريف الرضی، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۱۱۹.
- ↑ جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، تهران، نشر علم، ۱۴۰۰ق، ص۲۵۵.
- ↑ جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، تهران، نشر علم، ۱۴۰۰ق، ص۲۵۵.
- ↑ شهابی، علیاکبر، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۷۵ش، ص۳.
- ↑ حجتی، محمدباقر، «مدخلی بر احوال و آثار طبری»، یادنامه طبری، تهران، دبیرخانه سمینار بینالمللی طبری، ۱۳۶۹ش، ص۴۱-۴۴.
- ↑ جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، تهران، نشر علم، ۱۴۰۰ق، ص۲۵۵.
- ↑ آیینهوند، صادق، «مکتب تاریخنگاری طبری»، یادنامه طبری، تهران، دبیرخانه سمینار بینالمللی طبری، ۱۳۶۹ش، ص۳۵۱.
- ↑ شهابی، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، ص۴-۶.
- ↑ ساکت، محمدحسین، «گذری بر زندگینامه طبری»، طبری تاریخنگار مسلمان و شاهکار او، ویراسته هیو کندی، بهکوشش محمدحسین ساکت، ترجمه گروه مترجمان، تهران، خانه کتاب، ۱۳۹۲ش، ص۱۰-۱۴.
- ↑ دامادی، سید محمد، «نکاتی از سرگذشت و آثار و شیوه تاریخنگاری طبری»، یادنامه طبری، تهران، دبیرخانه سمینار بینالمللی طبری، ۱۳۶۹ش، ص۹۱-۹۲.
- ↑ حجتی، «مدخلی بر احوال و آثار طبری»، ص۳۴-۳۷.
- ↑ این کتاب را با نامهای دیگری چون تاریخ الرسل و الملوک، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الکبیر و تاریخ الرسل و الملوک و اخبارهم و من کان فی زمن کل واحد منهم نیز خوانده شده است. (شهابی، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، ص۳؛ نیز: جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۵).