مباهله
داستان مباهله که بین پیامبر(ص) و مسیحیان نجران صورت گرفت چه بوده است؟
مباهله رویدادی تاریخی در صدر اسلام که در آن پیامبر(ص) به همراه امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در برابر مسیحیان نجران قرار گرفت تا با لعنکردن حقانیت خود را ثابت کنند. آیه نهم سوره آلعمران مربوط به واقعه مباهله است.
در سال دهم هجری، وقتی دعوت به اسلام و استدلال پیامبر(ص) با نمایندگان مسیحیان نجران نتیجه نداد قرار بر مباهله شد. اما قبل از شروع مجلس مباهله، نمایندگان مسیحیان نجران منصرف شدند و پرداخت جزیه را قبول کردند و با مسلمانان صلحنامه امضاء کردند.
درباره علت انصراف مسیحیان گفته شده که وقتی آنان دیدند که پیامبر(ص) با نزدیکترین کسانش برای مباهله آمده به این نتیجه رسیدند که او پیامبر خداست و در ادعای خود صادق است؛ زیرا خانواده خود را برای مباهله آورده است.
معنای مباهله
مباهله در اصل به معنی رها کردن از قید و بند و در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار به خداست. این واژه از نظر اصطلاحی در آیه مباهله به معنای نفرین کردن دو نفر نسبت به یکدیگر است. افرادی که درباره مسئله مهم مذهبی اختلاف دارند در جایی جمع میشوند و به درگاه خداوند تضرع میکنند و از او میخواهند که دروغگو را رسوا و مجازات کند.[۱]
آیه مباهله
﴿ | فَمَن حاجَّکَ مِنْ بَعدِ ما جائکَ مِنَ الْعِلم فَقُل تَعالُوا نَدْعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائَکُم وَ نِسائَنا وَ نِسائَکُم وَ انْفُسَنا وَ اَنْفُسَکُم ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الکاذبین
هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به ستیز برخیزند به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خود را دعوت میکنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم و شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم. آل عمران:۶۱ |
﴾ |
ماجرای مباهله
قرآن مجید با صراحت به پیامبر(ص) دستور میدهد که در مقابل کسانی که با استدلال و مذاکره قانع نمیشوند و اسلام نمیآورند راه مباهله را در پیش بگیرد.[۲] مشهور میان عالمان اسلامی این است که روز مباهله، بیست و پنجم ذیالحجه سال دهم هجرت بوده است. به اتفاق همه مسلمانان، مکان مباهله اطراف مدینه و در صحرا بوده است.[۳]
آغاز جریان مباهله
«نجران» که در مرز حجاز و یمن قرار گرفته، در صدر اسلام تنها منطقه مسیحینشین در حجاز (عربستان) بود؛ پیامبر(ص) به موازات مکاتبه با سران دولتهای جهان و مراکز مذهبی نامهای به اُسقف نجران (ابوحارثه) نوشت و او را به اسلام دعوت کرد. شورای مسیحیان نجران هیئتی را برای تحقیق درباره دعوت پیامبر(ص) به مدینه فرستاد تا دلایل نبوت او را بررسی کنند. پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرد. نمایندگان در پاسخ گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: اسلام نشانههایی دارد که برخی اعمال شما نشان میدهد که به اسلام واقعی نگرویدهاید؛ مثلاً صلیب میپرستید، گوشت خوک میخورید و برای خدا فرزند قایل هستید.[۴]
نمایندگان گفتند عیسی(ع) فرزند خداست چون بدون پدر به دنیا آمده؛ پیامبر فرمود: وضع حضرت عیسی(ع) نظیر حضرت آدم(ع) است. اگر نداشتن پدر دلیل بر فرزند بودن خداوند است، پس حضرت آدم(ع) سزاوارتر است که فرزند خدا باشد. چون نه پدر داشت نه مادر. نمایندگان گفتند: حرفهای شما ما را قانع نمیکند، راهش این است که در وقت مُعینی مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین فرستیم و از خدا هلاک او را بخواهیم. (از بعضی کتب معلوم میشود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد و آیه مباهله نازل شد)[۵]
قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند. سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر میگفتند: هرگاه دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد معلوم میشود در ادعای خود صادق نبوده؛ ولی اگر با فرزندان و جگر گوشههای خود آمد، پیداست که او پیامبر و راستگو است و به قدری به خود ایمان دارد و احساس امنیت میکند که عزیزان خود را آورده است. هنوز در این گفت و گو بودند که ناگهان چهره نورانی پیامبر(ص) ظاهر شد که دست امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را گرفته و امام علی(ع) پیش رو و حضرت زهرا(س) پشت سر آن جناب حرکت میکردند. نمایندگان همگی با حالت بهت زده به یکدیگر نگاه میکردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند که این مرد به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد وگرنه عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی قرار نمیداد.[۶]
انصراف نمایندگان نجران از مباهله
نمایندگان با دیدن وضع یاد شده وارد مشورت شدند و به اتفاق آراء تصویب کردند که وارد مباهله نشوند و حاضر شدند هر سال مبلغی به عنوان جزیه (مالیات سالانه) بپردازند و در مقابل، حکومت اسلامی از جان و مال آنها دفاع کند. پیامبر(ص) هم راضی شدند و فرمودند: عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد میشدند عذاب بر آنان نازل میشد. اُسقف نجران میگفت: با محمد(ص) چهرههایی را میبینم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از خدا بخواهند که بزرگترین کوهها را از جای برکند، فوراً کنده میشود؛ با این چهرههای نورانی و افراد با فضیلت مباهله صحیح نیست.[۷]
مطالعه بیشتر
- فرهنگنامه مباهله، محمد محمدی ری شهری، ترجمه حمیدرضا شیخی، مؤسسه فرهنگی دارالحدیث.
- منبعشناسی واقعه مباهله، محمد علی عسگری و محمدعلی نجفی، میراث ماندگار.
- مباهله در مدینه: اسلام و مسیحیت، لوئی ماسینیون، ترجمه محمودرضا افتخارزاده، رسالت قلم.
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۴۳۷.
- ↑ سوره آلعمران، آیه ۶۱.
- ↑ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۴۲.
- ↑ رفیعی، سید عباس، فرهنگ کوثر، ۱۳۸۸، شماره ۷۹.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰.
- ↑ تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰، منشور جاوید، ص۹۸.