مسئول بودن پدر و مادر در مقابل گناه فرزندان
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
آیا روایاتی وجود دارد که برساند اگر پدر و مادر نسبت به ازدواج فرزندان اهمیت ندهند، مسئول هستند و گناهکارند؟
تلاش برای ازدواج فرزندان از جمله وظیفههای پدر و مادر میباشد. پدر و مادر وظیفه دارد هم زمینه ازدواج فرزندان را فراهم سازند و هم مراقب باشد فرزندشان با افراد دیندار و خوشاخلاق ازدواج کنند.
اگر پدر و مادری در انجام این وظیفه کوتاهی کنند و فرزند به گناه بیفتد به یقین بازخواست خواهد شد. خود فرزند نیز به خاطر گناه مواخذه خواهد شد.
گناه کار بودن پدر و مادر در صورت گناه کردن فرزند
پدر و مادری که در ازدواج فرزند کوتاهی کرده باشد و فرزند به گناه افتاده باشد، مؤاخذه خواهند شد.[۱] این بدان معنا نیست که فرزند گناهی ندارد، مراد این است که پدر و مادر نیز در اثر این کوتاهی مورد بازخواست خدا قرار خواهند گرفت.[۲]
نسبت دادن خیر و شر فرزند به پدر و مادر
نسبت دادن خیر و شر فرزند به پدر و مادر در روایات اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است. امام سجاد(ع) در رساله حقوق، توجه به این حقیقت را یکی از حقوق فرزند نسبت به پدر و مادر دانسته است که بایستی مراقب تربیت فرزندانشان باشند تا آنها در راه خیر باشند و گناه نکنند: «و اما حق فرزند آنست كه بدانى كه او از وجود تو و منسوب بتوست و در دنيا در خير و شرّ خود مضاف به توست و تو در تربيت او از حسن ادب و توجه به خدا و يارى بر طاعت او مسئولى، و مانند كسى در تربيت او بكوش كه ميداند در احسانهاى با او شريك و مثاب است و در بديهاى با او عقاب خواهد شد»[۳]
اگر فرزند عفت و حیاء داشته باشند، خداوند به پدر و مادر نیز پاداش میدهد که او را عفیف تربیت کرده است. اگر خلافی انجام دهند، خداوند علاوه بر مواخذه خود فرزند، پدر و مادر را نیز مسئوال خواهد دانست که در تربیت او کوتاهی کرد.
ازدواج فرزند وظیفه دینی پدر و مادر
رسول خدا(ص) فرمود: «حَقِ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ ثَلَاثَةٌ يُحَسِّنُ اسْمَهُ وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتَابَةَ وَ يُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغ؛ حق فرزند بر پدر و مادرش اين است که نام نيک بر او بگذارد و قرآن به او بیاموزد و هنگامي که به سن بلوغ رسيد او را ازدواج دهد.»[۴]
منابع
- ↑ قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول، ۱۳۶۸ش، ج۹، ص۲۸۷.
- ↑ طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۲۰.
- ↑ ابن بابویه، محمد، من لا یحضر الفقیه، قم، جامعه مدرسین، ج۲، ص۶۲۲.
- ↑ فتال نیشاوبوری، محمد، روضه الواعظین، قم، منشورات شریف الرضی، ج۲، ص۳۶۹. طبرسی، حسن، مکارم الاخلاق، قم، منشورات شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق/ ۱۳۷۰ش، ص۲۲۰.