دلایل مخالفان نسخ احکام

نسخهٔ تاریخ ‏۴ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۲ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها) (ایجاد مدخل جدید: دلایل مخالفان نسخ احکام)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال
عدّه‌اي منكر نسخ مي‌باشند و براي خود ادله‌اي دارند آيا ادله آنها تمام هست يا خير؟


دليل اول

نسخ در احكام مستلزم يكي از دو امر محال است: یک) خدا حكمت و مصلحت را در مقام قانونگذاري رعايت نكرده است. دو) سرنوشت كار را نمي‌دانسته و در مقام اجراء با مشكل روبرو شده و به ناچار آن را نسخ كرده است. هر دو در مورد خداوند محال هستند.

پاسخ

گاهي حكمي كه از طرف خداوند تشريع مي‌شود و هدف از آن امتحان و يا اتمام حجت است، در اين موارد نسخ هيچ گونه اشكالي ندارد. هر دو حكم در جاي خود داراي حكمت و مصلحت هستند.

گاهي حكمي براساس مصلحتي تشريع می‌شود که از اول حكم آن در علم خداوند موقت بود و پس از تمام شدن آن مدت، نسخ آن اعلان شده است.[۱]

دليل دوم

خداوند اگر مي‌دانست اين حكم محدود است و به نسخ منجر مي‌شود، چرا چنين قانوني را وضع كرد؟

پاسخ

خداوند با اين كار مي‌تواند افراد را امتحان كند كه آيا به اين حكم عمل مي‌كنند يا نه، مثل اين‌كه خداوند حضرت ابراهيم(ع) را به ذبح اسماعيل(ع) امر کرد. یا مثل آيه نجوي كه مردم مأمور به صدقه دادن در موقع سخن گفتن رازگونه از رسول‌الله(ص) بودند و به اين وسيله خداوند متعال خواست مسلمانان واقعي از غير آن معلوم شوند.

دليل سوم

بعضي براي انكار نسخ به آيه 42 سوره فصلت استدلال می‌کنند: ﴿لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ؛ هيچ گونه باطلى‏، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آيد؛ چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است. آیه تصریح دارد که قرآن در معرض بطلان قرار نمي‌گيرد و نسخ بدان معناست که حکم قبلی درست نبود. اگر نسخ درست باشد به معنای راه یافتن باطل هر چند در مدت کوتاهی در قرآن می‌باشد.

پاسخ

نسخ حکمی به معنای باطل بودن آن حکم نمي‌باشد تا آن‌كه ورود آن در قرآن خلاف اين آيه باشد. حکم قبلی موافق با حكمت و مصلحت است که مدت معینی داشت و حکم فعلی نیز حکمت و مصلحت جدیدی دارد. [۲] 

دليل چهارم

وجود آيات منسوخ در قرآن موجب گمراهي مي‌گردد و برخي ندانسته‌ آيه منسوخ را مورد عمل قرار مي‌دهند.

پاسخ

پي‌آمدهاي جهل و ناداني افراد از خودشان نشأت گرفته و اگر اهل دانش باشند مي‌توانند ناسخ را از منسوخ تشخيص بدهند، همان‌طوري كه جدا كردن آيات محكم و متشابه كار دشواري است امّا براي دانشمندان ثابت قدم كاري آسان است.

دليل پنجم

وجود آيات ناسخ و منسوخ در قرآن مستلزم وجود تنافي ميان برخي آيات مي‌شود و با آيه82 سوره نساء سازگار نمي‌باشد: ﴿أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا؛ آيا درباره قرآن نمى‏انديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏يافتند.

پاسخ

وجود تنافي و تضاد در صورتي است كه ظاهري نباشد ولي اگر هر حكم منسوخي از نظر زمان و مکان با حكم ناسخ مغايرت داشت و هر كدام در جاي خود داراي مصلحت زماني خويش بود، در آن صورت ديگر تنافي وجود ندارد.[۳] 

دليل ششم

وجود آيات منسوخ در قرآن چه فايده‌اي جز تلاوت لفظ بدون محتوي دارد؟

پاسخ

نفس وجود آيات منسوخ و ناسخ سير تاريخي و مراحل تشريع احكام را نشان مي‌دهد و اين خود يك ارزش تاريخي ديني دارد كه مراحل تكامل شريعت را نشان مي‌دهد. علاوه بر آن‌كه قرآن در جنبه‌هاي مختلف داراي اعجاز مي‌باشد و منحصر به جنبه تشريع احكام نمي‌باشد بلكه اعجاز بياني قرآن هم از اهميت بالايي برخوردار است و هر آيه‌اي سندي از اعجاز قرآن است. [۴] 


منابع

  1. خويي، ابوالقاسم، محاضرات، قم، ناشر دارالهادي للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۴۱۰ه‍ ، ج۵، ص۳۲۸.
  2. حكيم، محمدباقر؛ علوم قرآني، ترجمه محمدعلي لساني فشاركي، تهران، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي تبيان، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۲۱۱.
  3. معرفت، محمدهادي علوم قرآني، قم، موسسه فرهنگي التمهيد، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۲۶۸.
  4. معرفت، محمدهادي علوم قرآني، قم، موسسه فرهنگي التمهيد، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۲۶۸.