دربند بودن شیطان در ماه رمضان

از ویکی پاسخ
سؤال

حضرت پیامبراکرم(ص) می‌فرمایند که در ماه رمضان شیطان در بند است؛ خب، خدایی که می‌تواند شیطان را در ماه رمضان در بند بیاندازد، چرا، به‌جای یک ماه، شیطان را دوازده ماه به بند نمی‌اندازد تا بندگانش کمتر دچار گناه شوند؟ و آیا اثر در بند بودن شیطان در ماه رمضان در سراسر دنیا حس می‌شود؟ پس گناهانی که در ماه رمضان در سرتاسر دنیا اتفاق می‌افتد چگونه توجیه می‌شود؟

دربند بودن شیطان در ماه رمضان به‌معنای کنترل شیطان به‌صورت حقیقی توسط فرشتگان یا دربند شدن او به‌صورت مجازی به‌وسیلهٔ روزه‌داری انسان و خودنگهداری او از نعمات دنیوی و گناهان دانسته شده است.

برداشت حقیقی از این روایت متکی بر برخی قواعد عقلی، چون اولویت برداشت حقیقی از کلام بر برداشت مجازی، است. برداشت مجازی از دربند کشیدن شیطان متکی به تقوا و خودنگهداری انسان در ماه رمضان دانسته شده که برنامهٔ شیطان برای انحراف او از صراط مستقیم را بر هم می‌زند.

برای علت وقوع گناه در ماه رمضان احتمالاتی داده شده است؛ از جمله اینکه هر ماه شیطان مخصوص به خود را داشته باشد و در ماه رمضان تنها شیطان ماه رمضان دربند می‌شوند؛ یا اینکه منع شیطان از گروه خاصی باشد که بنا به مصلحت و رحمت الهی مشخص می‌شوند.

دربند کشیدن به‌معنای حقیقی

با توجه به برخی روایات، احتمال به بند کشیده شدن به‌معنای حقیقی وجود دارد؛ از امام علی(ع) نقل شده است: «وقتی ماه رمضان فرا رسید، رسول خدا (ص) برخاست و خداوند را حمد گفت و ستایش کرد، سپس فرمود: ای مردم، خداوند شما را از دشمنان جنی و انسی نگاه داشت و فرمود که مرا فراخوانید تا برای شما اجابت کنم و به شما وعده اجابت داد. بدانید به راستی خداوند بر هر شیطان سرکش هفت تن از فرشتگانش را گمارده است و تا زمانی که این ماه شما [ماه رمضان‏] سپری نشده است، نمی‌توانند آزاد گردند.[۱]

با توجه به این روایت که خداوند متعال برای هر شیطان هفت فرشته گمارده است تا آنها را کنترل کنند، می‌توان از روایت معنای حقیقی برداشت شود. دلیل این برداشت قاعده‌ای است که بر مبنای آن اصل در هر سخنی معنای حقیقی و مطابقی آن است نه معنای مجازی و غیر حقیقی.[۲]

دربند کشیدن به‌معنای مجازی

ممکن است از دربند کشیدن معنای مجازی مراد باشد؛ یعنی خداوند با غل و زنجیر آزادی عمل را از شیطان نگرفته است، بلکه معنایی مجازی از این الفاظ برداشت می‌شود:

  • ماه رمضان ماهی است که انسان به‌وسیلهٔ روزه‌گرفتن در این ماه عملاً دست و پای شیطان را می‌بندد؛ یعنی این خود انسان است که به‌واسطهٔ تشنگی و گرسنگی از ورود شیطان به قلب خود و وسوسه‌های او جلوگیری می‌کند. در این زمینه از پیامبر(ص) نقل شده است: «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَیَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَی الدَّمِ أَلَا فَضَیِّقُوا مَجَارِیَهُ بِالْجُوعِ؛ شیطان در انسان جاری می‌شود، همچون جریان خون. پس با گرسنگی مجاری او را تنگ کنید.»؛[۳] این روایت به این معنا اشاره دارد که گرسنگی و روزه‌گرفتن از تأثیر شیطان در انسان جلوگیری می‌کند. از همین روی است که بسیار به کم‌خوری و گرفتن روزه سفارش شده است حتی در غیر ماه مبارک رمضان.[۴]
  • ماه رمضان به‌جهت خصوصیتی که دارد باعث به بند کشیده‌ شدن شیطان می‌شود: این ماه سرشار از معنویت است. ماهی است که قرآن در آن ماه نازل شده است. ماهی است که شب قدر در آن قرار دارد. عبادت در این ماه با ماه‌های دیگر متفاوت است. در این ماه حتی نفس‌کشیدن و خواب انسان عبادت است. تلاوت یک آیه از قرآن برابر با تلاوت کل قرآن است. همهٔ این موارد نشان از خصوصیت دینی است که این ماه نسبت به ماه‌های دیگر دارد. این خصوصیات مجازاً می‌تواند به‌معنای دربند شدن شیطان باشد.[۵]

علت وقوع گناه در ماه رمضان

ممکن است در اینجا سؤالی مطرح شود که چرا با اینکه شیطان در ماه رمضان در غل و زنجیر است باز انسان‌ها گناه می‌کنند؟ در پاسخ به این سؤال وجوهی گفته شده، از جمله پاسخی که سید بن طاووس به این سؤال داده است: او در کتاب اقبال الاعمال می‌گوید که احتمال دارد که هر ماه شیاطین مخصوص به خود را داشته باشد و در ماه رمضان تنها شیاطین آن ماه در بند می‌شوند؛ اما سایر شیاطین آزاد و مشغول فعالیت هستند. یا اینکه منع شیاطین از گروه خاصی باشد که بنا به مصلحت و رحمت الهی مشخص می‌شوند و گرنه شیاطین افرادی چون کفار در غل و زنجیر نیستند. یا اینکه اگرچه شیاطین در بند می‌شوند، ابلیس، رئیس آنان، همچنان آزاد است. یا اینکه در ارتکاب گناه تنها شیاطین دخیل نیستند، بلکه گاه خود انسان عامل اصلی در ارتکاب گناه است و با وجود در غل و زنجیر بودن شیاطین در ماه رمضان او مرتکب گناه می‌شود. احتمال آخر اینکه گاه انسان قبل از ماه رمضان آنقدر مرتکب گناهان شده که قلب و عقل خود را سیاه نموده و همین گناهانِ گذشتهٔ وی کفایت می‌کند در استمرار غفلت و ارتکاب گناه و منع شیاطین سودی به او نمی‌رساند.[۶]

منابع

  1. الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت(ع)‏، ۱۴۰۹ق، ج‏۱۰، ص۳۰۴، ح ۱۳۴۷۷.
  2. جمعی از محققان، فرهنگ‌نامهٔ اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، ج۱، ص۳۲۵.
  3. المجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوارالجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۶۰، ص۳۳۲.
  4. ابن شعبة الحرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، تحقیق علی‌اکبر الغفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۴ق، ص۱۱۳.
  5. گروه مؤلفان، پرسش‌ها و پاسخ‌های برگزیده ویژهٔ ماه مبارک رمضان، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۳ش، ص۲۳-۵۰.
  6. ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة (ط - الحدیثه)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۷۳–۷۴.