دلایل تکفیر مسلمانان توسط وهابی‌ها

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۵ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

شنیده‌ام وهابی‌ها مسلمانان را تکفیر می‌کنند؟ دلیل آنان بر تکفیر دیگران چیست؟


تکفیر و اتهام کفر زدن به مخالفان، از ابزارهای اصلی گروه‌های تکفیری، از جمله گروه تکفیری وهابیت است. وهابیت در جهت پیشبرد اهداف سیاسی و مذهبی خود، علاوه بر مسلمانان شیعه مسلمانان اهل‌سنت، را هم تکفیر می‌کنند. مبنای فکری و اعتقادی وهابیت به گونه‌ای است که عقاید و باورهای سایر مسلمانان را نمی‌پذیرند و با تعیین مصداق برای کفر و شرک، سایرین را متهم به کفر می‌کنند. زیارت قبور، ساختن بنا بر قبور، شفاعت، تبرک، برگزاری مراسم ترحیم برای اموات، نذر و غیره از دلایل عمده وهابیت برای تکفیر دیگران برشمرده شده است.

فرقه‌های تکفیری

وهابیت یک فرقه تکفیری است که مسلمانان را به دلایل متعددی تکفیر می‌کند. تکفیری عنوانی است برای گروه‌های اسلامی که از ابزار تکفیر برای مقابله با مخالفان خود استفاده می کنند. گروه های تکفیری مخالفان خود اعم از شیعیان و اهل سنتی که با آن ها هم عقیده نیستند تکفیر میکنند. مبنای فکری گروه‌های تکفیری، اعتقادات ظاهرگرایانه عالمان اهل حدیث از جمله احمد بن حنبل و ابن تیمیه است و پیروان آن‌ها به ترویج این تفکر پرداختند و در نهایت توسط فرقه وهابیت اجرایی گردید. تفکرات تکفیری که اکنون در جهان اسلام وجود دارد به نوعی نشأت گرفته از افکار و نظریات ابن تیمیه است.

مصداق‌های کفر در عقاید وهابی‌ها

وهابیت برای مقابله با مخالفان خود اعم از شیعه و اهل سنت از دلایل مختلفی برای تکفیر استفاده کرده است تا به اهداف سیاسی و مذهبی خود دست یابد:

زیارت قبور

اولین دلیل وهابیت بر تکفیر مسلمانان زیارت قبور است. از دیدگاه وهابیت هر کس به زیارت قبور پیامبران و اولیاء یا زیارت نزدیکان خود برود مُشرک به حساب می‌آید.

اولین جرقه تفکر تکفیر در محمد بن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابیت زمانی ایجاد شد که با شیخ عبدالله بن ابراهیم از عالمان نجد ملاقات نمود که بر محور عقیده توحید و شکایت از شرک و عبادت بت‌ها [منظور زیارت قبور است] از طرف مردم نجد و دیگران باهم، همفکری داشتند.[۱]

محمد بن عبدالوهاب در همین سفر هنگامی که در حجره نبوی مردم را می‌بیند که مشغول زیارت قبر پیامبر اسلام(ص) هستند و در کنار قبر پیامبر استغاثه می‌کنند و دست دعا برداشته‌اند، او را خوش نیامده، به استادش می‌گوید که این کارها باطل است.[۲]

از دیدگاه وهابیت مسلمانان با زیارت قبور به عبادت اولیاء و صالحین اعم از زنده و مرده رو آورده بودند و به آنان استغاثه کرده و برای برآورده شدن نیازها و گشایش سختی‌ها از آنان کمک می‌گرفتند؛ آنان کفر و شرک را به وسیله عبادت قبور پدیدآورده بودند و از اهل جاهلیت پیشی گرفته بودند. این گمراهی تمام بلاد اسلامی را فرا گرفته بود.[۳]

وهابی‌ها زیارت قبور را که در جزیرة العرب از طرف مسلمانان انجام می‌گرفته، دلیل بر کفر مسلمانان و برگشت آنان به جاهلیت عرب، تلقی کرده‌اند. آنان مسلمانان را در زمان محمد بن عبدالوهاب متهم به عبادت و پرستش قبور نموده مثلاً می‌گویند قبر زید بن الخطاب در نجد، قبرهای برخی از صحابه در درعیه، قبر ابو طالب در مکه، قبر میمونه بنت حارث همسر رسول خدا(ص) و قبر خدیجه، قبر عبدالله بن عباس در طائف، قبر پیامبر اسلام(ص) و حمزه و قبرهای بقیع در مدینه، قبرهای اولیاء و صلحاء در مصر، مشهد علی(ع) و مشهد کاظم و حسین (ع) در عراق زیارت شده و مورد پرستش قرار گرفته که این‌ها همه شرک منکَر و کفر قبیح است.[۴]

ساختن بناء بر قبور

دلیل دیگر وهابی‌ها بر کفر مسلمانان ساختن بناء بر قبور است که می‌گویند در آن غلو در تعظیم صاحب قبر و راهی به سوی شرک است. پس وظیفه ولی امر مسلمانان یا نایب اوست که بناهایی را که روی قبور ساخته شده ویران و آن‌ها را با زمین یکسان سازد و به‌طور عملی با این بدعت مقابله و راه شرک بسته شود.[۵]

شفاعت

از دیدگاه وهابیت شفاعت دلیل دیگری است که باعث کفر مسلمانان شده است. محمد بن عبدالوهاب و شاگردان او در آغاز از ریشه، شفاعت را منکر شده و اعتقاد به شفاعت را موجب شرک و مجوز تکفیر دانسته، می‌گویند: شفاعت از انواع شرک در عبادت است[۶] و بر این مطلب تأکید می‌کند که اگر کسی به روش وساطت، شخصی را بین خود و خدایش شفیع قرار دهد مشرک است.[۷] اما به مرور زمان وقتی متوجه می‌شوند که شفاعت در دین اسلام مشروع است و اصل قرآنی و حدیثی دارد، آن را پذیرفته و می‌گویند: پیامبران و فرشتگان و اولیای الهی در روز رستاخیز حق شفاعت دارند، ولی شفاعت را باید از مالک شفاعت و اذن دهنده او که خدا باشد، درخواست کرد، و چنین گفت: پروردگارا، پیامبر و دیگر بندگان صالح خود را، در روز رستاخیز شفیع ما قرار بده، و ما حق نداریم بگوییم ای پیامبر در حق ما شفاعت بنما.[۸] بنابراین هر که مستقیماً از پیامبر و هر کس دیگری که حق شفاعت دارد درخواست شفاعت نماید موجب کفر و شرک می‌شود!

تبرک

مسئله تبرک که در اسلام مشروع است از دیدگاه وهابی‌ها عامل کفر مسلمانان است. بن‌باز از عالمان وهابی به صورت مطلق تبرک را نفی نموده و آن را باعث شرک می‌داند. او در کنار دعا و استغاثه، تبرک را یکی از موجبات شرک قرار داده و آن را به رفتار مشرکین تشبیه نموده و از دسیسه‌های شیطان دانسته است.[۹] او در جای دیگر می‌گوید تبرک جستن به قبور [که معمولاً مسلمانان از قبر پیامبر اسلام(ص) و سایر اولیاء الهی تبرک می‌جویند] از دین اسلام نیست؛ بلکه از اعمال جاهلیت و از اخلاق بت‌پرستی و سنت یهود و نصاری بوده و اجتناب از آن واجب است.[۱۰]

اما برخی از نویسندگان وهابی به علت عمل صحابه به تبرک و وجود امور مبارک برای تبرک در اسلام به ناچار تبرک را به تبرک مشروع و ممنوع تقسیم کرده‌اند. آنان به مسئله تبرک مشروع به نظام اسباب و مسببات اعتقادشان را بیان کرده، می‌گویند چیزی که به آن تبرک جسته می‌شود؛ مثل برخی اعیان، اقوال، افعال، زمان و مکان که در شرع وارد شده این‌ها اسباب برکت است؛ درست مانند دواها و رقی (تعویذ) که اسباب شفا بوده و کسی که شفا می‌دهد خدا است پس ما همانگونه که شفا را از داروها نمی‌خواهیم بلکه از خداوند می‌خواهیم، برکت را هم در هنگام تبرک از خداوند متعال می‌خواهیم. پس خواستن برکت از اسباب آن یک امر شرعی است.[۱۱]

وهابی‌ها در راستای گسترش پدیده تکفیر، امور دیگری را نیز به مرور زمان علت شرک و کفر دانسته‌اند از جمله، نذر در کنار قبور، خواندن نماز در کنار قبور، تجلیل از میلاد پیامبر(ص) و دیگر اولیای الهی، مجلس ترحیم برای اموات و غیره.


منابع

  1. ضاهر، محمد کامل، الدعوه الوهابیه، و اثرها فی الفکر الاسلامی الحدیث، ص۳۵، بیروت، دارالسلام للطباعه والنشر، چ۱، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
  2. ابن بشر نجدی، عثمان بن عبدالله، عنوان‌المجد فی تاریخ نجد، ج۱، ص۳۶، ریاض، مطبوعات داره الملک عبدالعزیز، چ۴، ۱۴۰۲ق. /۱۹۸۲م.
  3. ابن غنام نجدی، حسین بن غنام، تاریخ نجد یا روضهالأفکار و الأفهام، ص۱۳، بیروت، دارالشروق، چ۴، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۴م. تحریر و تحقیق: ناصرالدین اسد.
  4. رک: همان، ص۱۴–۲۲.
  5. دویش، أحمد بن عبدالرزاق، فتاوی‌اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه والإفتاء، ج۱، ۴۱۳، المملکه العربیه السعودیه، الریاض، [بی‌تا].
  6. سلیمان بن عبدالله بن محمد به عبدالوهاب، شرح کتاب التوحید، ص۱۷–۱۱۸، الریاض، مکتبه الریاض الحدیثه، بی‌تا.
  7. سلیمان بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب، تیسیر العزیز الحمید فی شرح کتاب التوحید، ص۲۰۱، مکتبه الریاض الحدیثه.
  8. سبحانی جعفر، وهابیت مبانی فکری و کارنامه عملی، ص۲۹۷، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق، قم، ۱۳۸۰ش.
  9. ابن‌باز، عبدالعزیز، مجموع فتاوی و مقالات متنوعه، (جمع وترتیب محمد بن سعد الشویعر)، ج۱، ۲۵۴، چ۴، ۱۴۲۳ق.
  10. مجموع فتاوی و مقالات متنوعه، ج۱، ص۴۰۲.
  11. علیانی، علی بن نفیع، التبرک المشروع و التبرک الممنوع، ص۱۸–۲۰، عربستان، ریاسهالعامه لهیئه الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، اداره الاوقاف صالح عبدالعزیز الراجحی، [بی‌تا]