اعتقاد شیعه نسبت به حکومت‌های غیر شیعی

از ویکی پاسخ
سؤال

بنابر اعتقاد شیعه دوازده امامی، حکومت‌های غیر شیعه، باطل و حاکمان آنها، کافر و ظالم هستند؟ مردمی که با آنها بیعت کردند، نیز کافر و بلاد آنها دارالکفر است؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


براساس اعتقادات شیعه، حکومت بر مردم به صورت انحصاری متعلق به خداوند است و هر انسانی برای حکومت، نیازمند اذن الهی است. اذن خداوند گاه به صورت مستقیم، اعطا می‌­شود و گاه غیر مستقیم، مورد تایید قرار می‌­گیرد. اگر کسی خارج از این چارچوب، بر مردم حکومت کند، حکومت او فاقد مشروعیت خواهد بود؛ حتی اگر از امامیه باشد. اما فقدان مشروعیت، به معنای خروج از اسلام و کافر بودن حاکم نیست. پذیرش این حکومت­‌ها توسط مردم و بیعت با آنها نیز لزوما موجب کفر نمی‌­گردد. روایات دلالت‌کننده بر کفر اهل برخی شهرها و دارالکفر بودن بلاد اسلامی، ناظر به مقاطع زمانی خاص و افراد خاص بوده است.

در مکتب تشیع، حکومت یکی از شئون امامت است.[۱] شیعه اعتقاد دارد که مقام امامت، توسط خداوند به ائمه معصوم(ع) اعطاء شده است. این اذن الهی که مشروعیت بخش حکومت آنان است، در اختیار دیگران قرار نگرفته است. لذا دیگران در صورتی حق حکومت دارند که از طرف این اولیاء الهی ماذون باشند.

در طول تاریخ، افراد زیادی، خارج از چارچوب یاد شده بر بلاد اسلامی حکومت کردند. با توجه به قاعده یاد شده، حکومت ایشان برخوردار از مشروعیت نبوده است. اما آیا اعتقاد به عدم مشروعیت این حاکمان، به معنی کافر دانستن آنهاست؟ روشن است که بین این مفاهیم تفاوت اساسی وجود دارد. كافر يعنى كسى كه منكر خدا است، يا براى خدا شريك قرار مى‌دهد، يا پيغمبرى حضرت خاتم الانبياء محمّد بن عبد اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم را قبول ندارد[۲]. روشن است که این تعریف شامل حال بسیاری از این حاکمان نمی­شود. پیروان مذهب امامیه نیز مانند دیگر مذاهب اسلامی کسی را که اظهار اسلام کرده و شهادتین را بر زبان رانده باشد داخل در اسلام و مشمول تمام احکام اسلام میدانند[۳].

ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین، اولین منادیان وحدت در امت اسلامی هستند. ایشان ، علامت اسلام افراد را اظهار شهادتین بر زبان، معرفی کردند و بر جریان احکام اسلام بر تمامی افرادی که شهادتین را بر زبان رانده اند تاکید نموده­اند‏[۴]. آنان همچنین پیروان خود را به شرکت در تشییع جنازه و نماز بر اموات اهل قبله، و دیگر ارتباطات اجتماعی با آنان دستور داده­اند[۵]

منابع

  1. ‏مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، قم، بدون تاریخ، ج۴، ص۷۲۵
  2. امام خمینی، توضیح المسائل (محشی) ، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۲۴ق،ج۱، ص۷۶
  3. رک : توضیح المسائل محشی اامام خمینی، ج۱، ص۱۲۶، رساله های توضیح المسائل دیگر مراجع عظام، مجموعه مقالات کنفرانس وحدت اسلامی
  4. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، الإسلاميه، تهران، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۲۵ و ۲۶
  5. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي( للصدوق)، کتابچی، تهران، ۱۳۷۶ش، ص۲۱۷ و ۲۱۸ / كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، ج۲، ص۶۳۶ / كاشانى، فيض، محمد محسن ابن شاه مرتضى، الوافي، كتابخانه امام امير المؤمنين علي عليه السلام، اصفهان ، ۱۴۰۶‍ق، ج۱۹، ص۲۴۴