سیره معصومان با همسران خود
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
رفتار ائمه «ع» با همسران و زنان خود چگونه بوده است؟
عطوفت و مهربانی با همسر
جلالت و عظمت مقام شامخ رسالت، هرگز مانع آن نبود که پیامبر(ص) از همسران خویش، فاصله روحی گرفته باشد یا میان خود و همسران حدود و شرایطی قائل شود؛ بلکه مهر، عطوفت و احترام به مصالح خانوادگی او به حدی بود که گاهی برخی از همسران را به سوء استفاده از رفتار انسانی و ملکوتی آن حضرت وامیداشت. روزی حفصه به پدرش شکایت کرد و هر دو پیش پیامبر (ص) رفتند. عمر علت اختلاف را پرسید و حضرت به حفصه فرمود: «بگو؛ ولی جز حق چیزی نگو.»[۱]
خوشرفتاری با همسر
اگر پیامبر (ص) از یکی از همسران خود ناسازگاری میدید، سریع خشم نمیگرفت؛ بلکه از راههای مختلف میکوشید، او را متوجه اشتباه خود کند. آن حضرت به تناسب مورد از راه مخصوص آن استفاده میکرد؛ مثلاً گاه با قطع مراوده و گاه با قطعِ تکلم بهطور موقت، مسئله را حل میکرد[۲]؛ اما اگر احساس میکرد همسرش به دلیلی از او ناراحت شده است با کمال بزرگواری از وی عذرخواهی و ناراحتی او را بر طرف میکرد.[۳] محبت و علاقه رسول خدا (ص) به دیگران بهویژه به همسرانش بدان اندازه بود که نوشتهاند، عایشه میگوید: «پیامبر(ص) هرگز زن یا خادمی را کتک نزد».[۴] عایشه گوید: «رفتار خانوادگی او نسخه کاملی از تعالیم قرآن بود.»[۵]
مساوات و عدل بین همسران
منزل پاک و تمیز حضرت، حجرههای کوچکی داشت که از خشتهای خام درست شده بود. هر حجره، جایگاه یکی از بانوان ایشان بود و اوقات رفت و آمد به منزل هر کدام از آنان به صورت دقیقی تنظیم شده بود. نوبت هر کدام از همسران، یک شبانهروز بود و همیشه سر ساعت معینی به سرکشی هر کدام از آنان میرفت.
آن حضرت در انجام این وظیفه اخلاقی و وجدانی بسیار ملتزم و پایبند بود تا آنجا که حتی در ایام شدت بیماری هم (با اینکه کسی این چنین انتظاری را نداشت) دستور داد او را طبق برنامههای معین به منازل همسران خود ببرند و در منزل عاشیه بود که بیماری رحلتش شدت یافت و همه همسران به اتفاق رضایت دادند که ایام مرض و بستری را در خانه وی باشد. با این همه دقتها باز مکرر میفرمود: «آنچه در توانایی من است، در رعایت نوبت آنان کوشش دارم. خدایا در آنچه بیرون از قدرت من است مرا ملامت مفرما».[۶]
هدیه دادن پیامبر (ص) به همسر
اسلام از هر فرصتی استفاده کرده و به پیروانش دستور داده است که در هر روز عید، شیرینی و هدایایی بخرند و به خانه آورند تا بدینوسیله همسر و فرزندانش را خوشحال کنند و روحشان را شاد و دلشان را آکنده از مهر و محبت سازند؛ چرا که این، شیوه رهبران دینی بهویژه پیامبر (ص) است.
یکی از ویژگیهای رسول خدا (ص) این بود که برای همسران و خانوادهاش هدیه میخرید؛ از این رو در روایتی آوردهاند که خاتم انبیا (ص) هدایایی از بازار میخرید و به منزل میبرد.[۷]
وی در حدیثی میفرماید: «هِبَه الرَّجُلِ لِزَوْجَتِهِ تَزِیدُ فِی عِفَّتِهَا؛ هدیه به همسر عفت او را افزایش میدهد».[۸] و در روایت دیگری میفرماید: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در این رابطه میفرمایند: «مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتُرِیَ تُحْفَه فَحَمَلَهَا الی عِیَالِهِ کان کحامل صَدَقَه الی قَوْمٍ مَحَاوِیج؛ هر کس به بازار رود و هدیهای برای خانوادهاش بخرد و ببرد، [پاداش او] مانند کسی است که برای نیازمندان صدقه میبرد».[۹]
همکاری با همسران در کارهای خانه
پیغمبر (ص) پس از فراغت از کارهای بیرونی و اجتماعی، در کارهای خانه به همسرانش کمک میکرد. حضرت، لباسهای خود را وارسی و کفش خود را اصلاح میکرد، گوسفندان را میدوشید و برای رفع نیازمندیهای همسران تلاش میکرد.[۱۰] گاهی نیز خانه خویش را جارو میفرمود، شتر را به جای خود روانه میساخت، در سایر کارهای داخلی کمک میکردند. در روایتی به امیرمؤمنان فرمودند: «و اسْمَعْ مِنِّی وَ مَا أَقُولُ إِلَّا مَنْ أَمَرَ رَبِّی مَا مِنْ رَجُلٍ یُعِینُ امْرَأَتَهُ فِی بَیْتِهَا إِلَّا کَانَ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَه عَلَی بَدَنِهِ عِبَادَه سَنَه- صِیَامٍ نَهَارُهَا وَ قِیَامٍ لَیْلُهَا وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَی مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ الصَّابِرِینَ وَ دَاوُدَ النَّبِیَّ وَ یَعْقُوبَ وَ عِیسَی؛ آنچه میگویم بشنو زیرا من هیچ حرفی نمیزنم مگر اینکه به امر پروردگار است، مردی که به زن خود در خانه کمک کند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها روزه باشد و شبها به قیام و نماز ایستاده باشد به او میدهد. خداوند ثواب صابران و ثواب یعقوب و داود و عیسی (ع) را به او عطا خواهد کرد».[۱۱]
پرورش روحیه توکل به خدا
یکی از روشهای رفتاری رسول گرامی اسلامی در خانواده- به ویژه همسرانش- پرورش روحیه اعتماد و تکیه بر خداوند در آنهاست. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) قبل از سایر مردم سعی میکرد این روحیه را در میان خانواده خود پرورش دهد. پیامبر میکوشید این باور را در دل فرزندان و همسران خود تقویت نماید که: در جهان هستی به جز خداوند، مؤثر واقعی و مستقل وجود ندارد. همه سببها، کارایی و تأثیرگذاری خود را از خداوند دریافت کردهاند. از این رو در حل مشکلات و گرفتاریها باید تنها به خداوند پناه ببرند. تنها اوست که بر همه چیز تواناست و همه گرهها تنها به دست او باز میشود.
چنانکه از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است: «أَنَّهُ کَانَ إِذَا أَصَابَ أَهْلَهُ خَصَاصَه قَالَ قُومُوا إِلَی الصَّلَاه وَ یَقُولُ بِهَذَا أَمَرَنِی رَبِّی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاه وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَه لِلتَّقْوی.... ؛ اخلاق آن حضرت چنین بود که وقتی خانواده ایشان به مشکلی (مانند فقر و گرسنگی) برمیخوردند، به آنها میفرمود: نماز بخوانید آن گاه میفرمود: خداوند مرا به این امر دستور داده خداوند میفرماید: «خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش. از تو روزی نمیخواهیم، بلکه به تو روزی میدهیم و سرانجام نیک برای اهل تقواست».[۱۲]
پیامبر با این روش، خانواده خود را به این حقیقت آگاه میکرد که باید در هر شرایطی، به خداوند پناه برده و از او یاری بجویند. این رفتار پیامبر گرامی اسلام نقش سازندهای در پرورش روحیه توکل و اعتماد به خداوند در میان خانواده به ویژه همسران آن حضرت داشت. این رفتار رسول خدا این حقیقت را به همسران او میآموخت که در جهان هستی «سبب واقعی» خداوند است. تمام اسباب ظاهری، آفریده او بوده و آثار خود را از او گرفتهاند، بنابراین در حل مشکلات زندگی و برطرف ساختن فقر و گرسنگی باید به او پناه ببرند.
امر به معروف و نهی از منکر
یکی از روشهای عملی پیامبر اکرم (ص) در ارتباط با همسران، دعوت آنان به معروف و بازداشتن آنان از بدیها بود. بر اساس آموزههای دینی، نقطه شروع امر به معروف و نهی از منکر باید از درون منزل و از نزدیکترین افراد به انسان باشد. بدون شک همسران، یکی از نزدیکترین افراد به انسان هستند؛ چرا که آنها شریک زندگی بوده و باید سالیانی را در کنار همدیگر سپری نمایند. از این رو لازم است انسان ابتدا همسر و فرزندان خود را به نیکی دعوت نموده و از بدیها بازدارد.
رسول گرامی اسلام، در عین حال که رسالت شان جهانی بود، ولی دعوت خود را از نزدیکان خود آغاز کرد، در ادامه نهضت نیز به رفتار نزدیکان، به ویژه همسرانش نظارت داشته و در صورت لزوم به آنان تذکر میداد. چنانکه از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: مردی یهودی بر پیامبر وارد شد در حالی که عایشه نیز خدمت آن حضرت نشسته بود. آن مرد خطاب به پیامبر گفت: السلام علیکم؛ یعنی مرگ بر شما باد. پیامبر نیز به او جواب داد: بر تو باد. مرد یهودی دیگری وارد شد و همان جمله را تکرار کرد. پیامبر نیز همان جواب قبلی را به او داد. یهودی سومی آمد و همان جمله را تکرار کرد، و پیامبر اکرم با خونسردی همان جواب قبلی را اعاده کرد.
عایشه ناراحت شد و خطاب به مردان یهودی گفت: مرگ، غضب و لعنت خداوند بر شما باد، ای برادران قرده و خنازیر، پیامبر خطاب به همسرش فرمود: «فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ صیَا عَائِشَه إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ کَانَ مُمَثَّلًا لَکَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ یُوضَعْ عَلَی شَیْءٍ قَطُّ إِلَّا زَانَهُ وَ لَمْ یُرْفَعْ عَنْهُ قَطُّ إِلَّا شَانَهُ؛ ای عایشه! اگر فحش تجسم یابد، به صورت زشت ممثل، خواهد بود. و بدان که مدارا و رفق بر هر چیزی گذاشته شود، باعث زینت او میگردد در حالی که اگر از چیزی برداشته شود، سبب سرشکستگی آن خواهد شد».[۱۳]رسول گرامی اسلام از این طریق، همسرش را به معروف دعوت نموده و از فحش دادن که از مصادیق مهم منکر است، بر حذر داشت.
ایجاد روحیه نشاط و شادابی
یکی از نیازهای اساسی و طبیعی انسان، شادی و سرور است. میتوان گفت که آدمی مانند یک ماشین از آهن ساخته نشده که هر چه بخواهد از آن کار بکشد و احساس خستگی نکند؛ بلکه انسان، روح و روانی دارد که مانند جسم او خسته میشود؛ همان گونه که جسم انسان نیاز به استراحت و خواب دارد، روح و روان او نیز نیاز به تفریح و شادی دارد.[۱۴] در بیانی وارد شده است که: «و کانَ رَسولُ اللهَ یُمَزِحُهّنَ؛ پیامبر با همسران خود، شوخی و مزاح میکرد».[۱۵]
پرستاری از همسر
هنگامی که حضرت زهرا (س) به سبب ستم و ضرب و شتمِ دشمنان، زمان ارتحالش فرا رسید، در رابطه با تشییع بدن مطهّر، محلّ دفن و چگونگی غسلش سفارشهایی به شوهرش علی (ع) کرد. آن حضرت نیز به همان وصیّت عمل نمود. به علاوه علی (ع) در هنگام بیماری همسرش، مانند پرستاری دلسوز از او مراقبت مینمود. امام سجّاد علیهالسلام از پدرش امام حسین علیهالسلام نقل میکند:
وقتی حضرت زهرا (س) بیمار شد، به علی ع سفارش کرد جریان کسالت او را به کسی خبر ندهد. علی علیهالسلام نیز چنین کرد و کسی را در جریان کسالت زهرای اطهر (س) قرار نداد و خود آن حضرت پرستاری و مراقبت از همسرش را به عهده گرفت و اسماء نیز به او کمک میکرد. چون هنگام ارتحال فرا رسید حضرت زهرا (علیهاالسلام) به شوهرش سفارش کرد که او عهدهدار مراسم تجهیز و دفنش شود؛ شبانه او را دفن نماید و محلّ دفن را پنهان نگه دارد. علی ع نیز چنین کرد؛ اما پس از دفن آن حضرت، حزن و اندوه فراوان او را فراگرفت و اشکهای مبارکش بر گونههایش جاری گردید. رو به مرقد مبارک پیامبر نمود و فرمود:
«السّلام علیک یا رسولاللّه، عنّی و عن ابنتکَ النّازلَه فی جوارک، و السّریعه اللحاق بِکَ، قل یا رسولاللّه عن صفیّتِکَ صبری! وَ رَقَّ عنها تجلُّدی… فَلَقَدْ اُسْتُرْجِعتِ الودیعَه، وَ اُخِذَتِ الرَّهینَه، اَمّا حُزنی فسَرْمَدٌ وَ امّا لَیلی فَمُسَهَّدٌ…؛ سلام و درود من بر تو ای رسول خدا! و از دختر عزیزی که پس از رحلت به سرعت به تو پیوست! ای پیامبر عزیز! در اثر مفارقت زهرا توانم، به ناتوانی و صبرم، به کمصبری تبدیل گشت! ای نجات دهنده عالم هستی! امانت از من گرفته شد! امّا بدان که بعد از این، دیگر حزن و اندوه من همیشگی است و شبها از فراق فاطمه خواب به چشمم نخواهد رفت!».[۱۶]
توجه به خواستِ همسر
امام حسین (ع) به خواست، علاقه و حسّ زیبایی دوستی همسرش، توجّه خاصّی مینمود و برخی اوقات به همین خاطر با انتقادات اصحاب و دوستان خود رو به رو میشد؛ ولی به خواستِ طبیعی و مشروع همسر خویش احترام میگذاشت.
جابر از امام باقر(ع) نقل میکند: عدّهای بر امام حسین (ع) وارد شدند؛ ناگاه فرشهای گرانقیمت و پشتیهای فاخر و زیبا را در منزل آن حضرت مشاهده نمودند. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! ما در منزل شما وسایل و چیزهایی مشاهده میکنیم که ناخوشایند ماست (وجود این وسایل در منزل شما را، مناسب نمیدانیم)! حضرت فرمود: إِنَّا نَتَزَوَّجُ النِّسَاءَ، فَنُعْطِیهِنَّ مُهُورَهُنَّ، فَیَشْتَرِینَ مَا شِئْنَ، لَیْسَ لَنَا مِنْهُ شَیْء؛ ما بعد از ازدواج، مهریّه همسرانمان را پرداخت میکنیم و آنها هر چه دوست داشتند، برای خود خریداری میکنند. هیچیک از وسایلی که مشاهده نمودید، از آنِ ما نیست».[۱۷]
گذشت از لغزشهای همسر
برای افرادی که مدّتها با هم زندگی کردهاند و در امور زیادی منافع واحدی دارند، سر زدن لغزش و اشتباه و خطا، امری عادی و متعارف است؛ بنابراین، لازم است با بردباری از خطاها و اشتباهات یکدیگر چشم پوشی نمایند. زن و شوهر در برابر کلمات تند و خشنی که برخی وقتها به خاطر شرایط خاص، از طرف مقابل میشنوند، باید متانت و سعه صدر داشته باشند. آنان میتوانند با خونسردی و گفتن چند کلمه محبّتآمیز، طرف مقابل را از حالت ناراحتی خارج نمایند. سیره معصومان (ع) چنین بوده است که اشتباه و خطای شناختی و رفتاری همسران را نادیده میگرفتند. اسحاق بن عمّار میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: «مَا حَقُّ الْمَرْأَه عَلی زَوْجِهَا الَّذِی إِذَا فَعَلَهُ کَانَ مُحْسِناً؟ یُشْبِعُهَا وَ یَکْسُوهَا، وَ إِنْ جَهِلَتْ غَفَرَ لَهَا حقّ زن بر مرد چیست که با انجام آنها انسان، «نیکوکار» محسوب شود؟ امام (ع) فرمود: خوراک و پوشاک او را فراهم نماید و اگر خطایی از او سر زد، از او بگذرد.[۱۸]
مطالعه بیشتر
برهانی، محمدجواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم(ص)، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۹۰.
جودی نعمتی، اکرم، مجموعه مقالات مطالعات خانواده در سیره رضوی، مشهد: بنیاد فرهنگی هنری امام رضا (ع)، ۱۳۹۳.
بابازاده، علیاکبر، سیره اخلاقی و خانوادگی امام حسین (سبک زندگی امام حسین (ع))، قم: دانش و ادب، ۱۳۹۳.
طوسی، اسدالله، سیره تربیتی و اخلاقی پیامبر و اهل بیت (ع) در خانه و خانواده: ارتباط با خداوند (جلد ۱)، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۹.
اسعدی، سیدحسن، حقوق مشترک همسران در خانواده، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۸۸. ۱۰.
منابع
- ↑ قمی، شیخ عباس؛ سفینه البحار، مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۳۵۹ق، جزء اول، ص۳۵۹.
- ↑ ابناثیر، عزالدین؛ اسدالغابه، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ۶۳۰ق، ج۷، ص۱۶۹.
- ↑ متقی هندی، علاءالدین علی بن حسام؛ کنز العمال، حیدر آباد، ج۷۳، ص۱۲۹.
- ↑ ابنسعد، محمد؛ طبقات، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران: فرهنگ اندیشه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۶۷.
- ↑ بعلبکی، منیر؛ حیاه محمد، تصحیح مولانا محمد علی، بیروت: دارالعلم، ۱۹۷۶ق، جزء سوم، ص۲۵۰.
- ↑ هیکل، محمد حسین؛ حیاه محمد، قاهره: دارالحدیث، ۱۹۶۸ش، ص۲۸۷.
- ↑ فیض کاشانی، ملامحسن؛ المحجه البیضاء، ج۶، ص۲۴۸.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۲۳۱.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۵۱۴.
- ↑ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، قم: شریف رضی، ۱۴۱۲ق، ص۱۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۱، ص۱۳۲.
- ↑ نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۴۲.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، قم: دار الحدیث، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۷۰۸.
- ↑ نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۲۸.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۱۶، ص۹۸.
- ↑ ابوالقاسم، پاینده، نهجالفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله)، تهران: دنیای دانش، ۱۳۶۳، ص۳۱۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، قم: دار الحدیث، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص ۱۰۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، قم: دار الحدیث، ۱۴۲۹ق، ج۶، ص۴۴۶.