لزوم تبعیت از ولیفقیه با وجود معصوم نبودن
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
با توجه به اینکه ولی فقیه معصوم نیست و حتی احکام معصوم را نیز ندارد تبعیت صرف از او موجب تعطیلی عقل نمیشود و باعث تقلیدی شدن کار نمیشود؟
حکومت ایدهآل و مطلوب در اسلام، حکومتی است که امامان معصوم - علیهم السلام - متکفّل اجرا و تأمین سعادت مادی و معنوی جامعه شوند. در عصر غیبت، که تحصیل مصلحت لازم، در حد مطلوب و ایدهآل میسر نیست و مردم از مصالح و محاسن حکومت معصوم محرومند، باید نزدیکترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد، یعنی جامعه باید حکومت کسی را که به امام معصوم نزدیک تر است، پذیرا شود. این اقربیت در سه امر تجلّی مییابد، یکی علم به احکام کلی اسلام (فقاهت)، دوم شایستگی روحی و اخلاقی به گونه ای که تحت تأثیر هواهای نفسانی، تهدید و تطمیع قرار نگیرد (تقوا) و سوم: کارایی در مقام مدیریت جامعه که در بر دارنده درک سیاسی و اجتماعی، آگاهی از مسائل بینالمللی، شجاعت در برخورد با دشمنان و تبهکاران، حدس صائب و غیره است. پس کسی که بیش از دیگران واجد این شرایط است، باید زعامت و پیشوایی جامعه را بر عهده بگیرد و چنین کسی تنها فقیه جامعالشرایط است.[۱]
ولیفقیه جامعالشرایط اگر چه دارای مقام عصمت نیست امّا در شرایطی که دست ما از دامان امام معصوم کوتاه است، بهترین گزینه ای است که برای اداره جامعه اسلامی میتوان برگزید که با توجه به ویژگیهای برجسته فقاهت و عدالت و تقوا از یک سو و نظارت مجلس خبرگان از سوی دیگر و استفاده از نظر مشاوران و کارشناسان، درصد احتمال خطا و اشتباه در ایشان تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا میکند که در نزد عقلا به این احتمال کم، اعتنایی نمیکنند امّا با این حال، نباید چنین تلقی کرد که اطاعت از فرامین رهبری یعنی تعطیلی عقل. چرا که اساساّ در اسلام از سویی عقل خود یکی از منابعی است که رهبری به عنوان اسلامشناس و مجتهد دینی در راستای استخراج احکام شرعی سیاسی و اجتماعی از آن بهره میگیرد و از سویی دیگر مردم نیز به تدبر و تعقل در انتخابهای خود دعوت شده و حتی قرآن هم علاوه بر اینکه انسانهایی که تعقل نمیکنند را بدترین جنبنده معرفی میکند[۲] به پذیرش اسلام بر اساس تعقل و نه احساسات صرف دعوت میکند که تعابیری همچون {{قرآن|افلا تعقلون،[۳] ﴿لعلکم تعقلون﴾[۴] و… بر همین نکته تأکید دارد. بر این اساس، اطاعت از دستورات ولایت فقیه نیز بر اساس اطاعت صرف و بدون تعقل صورت نمیگیرد بلکه بر این اساس صورت میگیرد که پایههای آن بر مبنای عقلانیت قرار دارد.