راههای افزایش هوش
راههای افزایش عقل، هوش و فهم چیست؟
عوامل ژنیتکی
عوامل ژنتیکی یکی از عواملی است، که در برخي موارد در رشد هوش، نقش تعيين كننده دارند. در روایات نیز به عقل سرشتی (عقل الطبع) اشاره شده[۱] که خداوند با درجههای متفاوتی در وجود انسانها قرار داده است.[۲]
بر اساس تحقيقات روانشناسان نیز، ژنهايي كه انسان از والدين به ارث میبرد، در رشد هوش او نقش دارند.[۳][۴]
عوامل محیطی
عوامل محیطی، دیگر عامل تأثیرگذار در تقویت عقل و هوش است. در روایات نیز، به عقل اكتسابي (عقل التجربه)، كه از طريق تجربه و يادگيري و شرايط محيطي، به دست مییاید اشاره شده است.[۵] این عقل، با پشتوانه عقل سرشتي، راهنمای انسان خواهد بود. بر اساس روایتی ديگر از امام علي(ع) عقل غريزهاي است كه با علم و تجربه افزايش مييابد.[۶]
برخی از عوامل محیطی تأثیرگذار بر افزایش هوش بر اساس روایات چنین است:
در روايات، سفارشهایی نیز درباره برخي غذاها وجود دارد كه مغز را تقویت میکند؛ مانند کدو، گلابي، كرفس، گوشت، سركه، عسل، انار با لايه نازك، باقلا و ترنج. حجامت كردن و روغن ماليدن بر بدن هم، از جمله كارهايي است که در روایات، برای تقويت مغز و ذهن، مؤثر دانسته شده است.[۱۲]
پژوهشهای برخی از روانشناسان نیز، نتیجه میدهد که عوامل محیطی مانند آموزش،[۱۳] فرهنگ، تغذيه و داروها از جمله عواملي هستند كه در رشد مهارتهاي شناختي و هوش تأثير ميگذارند.[۱۴]
عوامل ضعیفکننده هوش
در روايات عواملی به عنوان موانع و آفات هوش برشمرده شده که برخی از آنها چنین است:
- هوسراني و توجّه به خواهشهاي نفساني:[۱۵] بر اساس روایتی از امام علی(ع)، هواي نفس را میتوان با عقل از میان برد.[۱۶]
- خودپسندي: انسان خودپسندي كه عقل و هوش خود ببالد و تصوّر كند آنچه او ميداند خطاناپذير است، به دنبالِ سؤال و پژوهش نيست و موجب ركود و خمودي عقل و هوش خود ميشود. بنابر روایتی خودپسندي، يكي از حسودانِ عقل است.[۱۷] بر پایه روایتی دیگر، کسی که به خود مغرور شود، به عقلش آسیب رسانده است.[۱۸]
- تكبّر:[۱۹] تفاوت تكبّر با خودپسندي آن است كه تكبّر در مقابله با ديگران، مفهوم پيدا ميكند و شخص خود را در بين ديگران برتر ميبيند، ولی خودپسندي تصور برتری خود نسبت به دیگران در ذهن خود است و چه بسا در ميان ديگران نباشد.
- طمع: در روایتی، امام علی(ع) بيشتر زمينخوردنهاي عقل را جایی دانسته که طمع به وجود آید.[۲۰]
عواملي دیگری نیز در روايات مانع شناخت، و دانش بشر دانسته شده است که برخی از آنها عبارتند از حبّ به دنيا، گناه، ظلم، كفر، فسق، اسراف، غفلت، آرزوي دراز، استبداد، تعصب، شراب و پرخوري.[۲۱]
مطالعه بيشتر
- روانشناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، نشر سمت.
- خرد گرائي در قرآن و سنّت، محمد محمدي ري شهري، نشر دارالحديث.
- آئين عقل ورزي، حسين مهريزداده، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
- تربيت عقلاني، سعيد بهشتي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه معاصر.
منابع
- ↑ محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دارالحديث، چاپ اول، ج۳، ص۲۰۴۳.
- ↑ عقل الطبع.
- ↑ هنري ماسن، پاول، رشد شخصيت كودك؛ ترجمه مهشيد ياسائي؛ نشر مركز؛ چاپ اول، ۱۳۶۸، ص۵۳.
- ↑ دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، روانشناسي رشد با نگرش بر منابع اسلامي ، تهران، سمت، ۱۳۷۵، ج۲، ص۷۵۰، نقل ازChild Psycholojy P.۸۲ .
- ↑ محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دارالحديث، چاپ اول، ج۳، ص۲۰۴۳.
- ↑ تميمي آمدي، عبدالواحد بن محمد، غرر الحكم و دررالكلم، شرح محمد خوانساري، تصحيح مير جلال الدين حسيني ارموي، ج۲، ص۳۲، ح ۱۷۱۷.
- ↑ ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، ج۳، ص۲۰۵۰.
- ↑ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفا، چاپ سوم، ۱۴۰۳ ق ، ج۱، ص۱۵۹، ح ۳۳، ري شهري، محمد ، ميزان الحكمه، ج۳، ص۲۰۵۰.
- ↑ ري شهري، محمد ، ميزان الحكمه، ج۳، ص۲۰۵۰.
- ↑ ري شهري، محمد ، ميزان الحكمه، ج۳، ص۲۰۵۰.
- ↑ نگاه کنید به ري شهري، محمد، خردگرائي در قرآن و سنّت، ترجمه مهدي مهريزي، دار الحديث، چاپ اول، صص ۱۰۱ ـ ۱۱۵.
- ↑ نگاه کنید به ري شهري، محمد، خردگرائي در قرآن و سنّت، ترجمه مهدي مهريزي، دار الحديث، چاپ اول، صص ۱۱۵ـ۱۲۱.
- ↑ دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، روانشناسي رشد ...، ج۲، ص۷۵۱.
- ↑ نگاه کنید به دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، روانشناسي رشد ...، ج۲، فصلهاي ۶ و ۷«پايههاي محيطي رشد» و «تعامل وراثت و محيط».
- ↑ تميمي آمدي، عبدالواحد، غرر الحكم و درر الكلم، ج۵، ص۴۱۱، حديث ۸۹۷۲.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، انتشارات عصر ظهور، چاپ اول، حكمت۴۲۴ .
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، حكمت ۲۱۲.
- ↑ حكيمي، محمد رضا، الحياه، بيروت: الدار الاسلاميه، چاپ ششم، ۱۴۰۹ ق، ج۱، ص۱۸۰.
- ↑ «شرّ آفات العقل الكبر» تميمي آمدي، عبدالواحد، غرر الحكم و دررالكلم، ج۴، ص۱۷۸، حديث ۵۷۵۲.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، ح۲۱۹.
- ↑ همچنین نگاه کنید به ري شهري، محمد، العلم و الحكمه في الكتاب و السنه، دار الحديث، چاپ اول، القسم الرابع، ص۱۱۱ـ۷۷.