تعریف دیندار
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
دیندار کیست؟ و آیا این سخن صحیح است که «دیندار کسی است که خود را در برابر هیچکس و هیچ سختی و هیچ عقیدهای قربانی نمیکند»؟
حقیقت دین را تسلیم در برابر خدا و دیندار را دارای خصوصیت تسلیم و بندگی در مقابل خداوند که جهتدهی به امیال و خواستههای خود در راستای اراده و خواست خدا قرار میدهد.
بر اساس اموزههای اسلام، انسانها باید در برابر خداوند مطیع باشند و در مرتبه بعد و به تبع تسلیم در برابر خدا، باید تابع رسول خدا(ص) و پیام آور دین الهی باشند.[۱]
دانشمندان مسلمان و غربی، تعریفهای فراوانی از دین ارائه دادهاند. دین در شکلهای گوناگون، از ابتداییترین صورت تا صورت متعالی و جامع، ظهور یافته است؛ بنابراین ارائه تعریفی از دین که تمام ادیان را دربر گیرد، مشکل است. ولی به هر حال، «دین به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید است؛ از این رو کسانی که مطلقاً معتقد به آفریننده ای نیستند و پیدایش پدیدههای جهان را تصادفی یا صرفاً معلول فعل و انفعالهای مادی و طبیعی میدانند، بیدین نامیده میشوند.» بر این اساس هر دینی از دو بخش اساسی تشکیل شدهاست: ۱) عقاید و گزارههای حقیقی؛ که ریشهٔ دین داری به شمار میرود؛ ۲) دستورات عملی و ارزشی؛ که بر پایهٔ آموزههای اعتقادی استوار شدهاند. فلذا متفکران اسلامی، دین را به دو بخش اصول و فروع یا نظام هستها و نظام بایدها منشعب ساختهاند. با توجه به بیانات فوق باید بگوییم انسانی واقعاً دیندار است که به سه بخش ذیل اعتقاد داشته باشد و به آنها عمل نماید.
- در بخش عقاید و معارف، که حکم پایه و اساس و ریشة دین را دارند، به حدّ باور برسد؛ یعنی به وحدانیت خداوند متعال ایمان بیاورد و نیز به رسولان الهی که برای هدایت انسانها به رستگاری آمدند و هم چنین به روز رستاخیز.
- متخلّق شدن به ارزشهای اصیل اخلاقی و اصلاح و تهذیب نفس که نقش به سزایی در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی انسان دارند.
- عمل به دستورات و احکام الهی به ویژه انجام واجبات و ترک محرمات که برای وصول به مقام عبودیت و لقای الهی ضروری است.
از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که اگر کسی به واقع قدم در عالم دین بگذارد و از روی صدق و حقیقت به خدا ایمان بیاورد و تسلیم اوامر او گردد، یک دیندار واقعی است.
برای مطالعهٔ بیشتر
۱ـ پترسون، مایکل و جمعی از نویسندگان، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه سلطانی و نراقی، تهران، انتشارات طرح نو، چاپ سوم، ۱۳۷۹.
۲ـ صادقی، هادی، درآمدی بر کلام جدید، قم، دفتر نشر طه، ۱۳۸۱.
منابع
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به: سوره حشر، آیه ۷، سوره آلعمران، آیه۳۱–۳۲ و ۱۳۲، سوره نساء آیه ۵۹.