ابوهریره

نسخهٔ تاریخ ‏۲ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۶ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (بارگزاری اولیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

در مورد ابوهریه و کثرت روایات ایشان از پیامبر(ص) توضیحاتی بفرمایید.

معرفی

ابو هريره در يمن متولد شده بود و در سن ۳۰ سالگي با كارواني به مدينه آمد. در مورد هویت ابو هريره نقل‌های مختلفی شده است. جز همين كنيه ابوهریره نام دیگری برای او ثبت نشده است. در زمان جاهليت براي او تا ۳۰ اسم احتمال داده‌اند و بعد از اسلام آوردنش بيش از ۱۰ اسم برايش نقل كرده‌اند.[۱] ابوهریره همراه با رئيس قبيله خود با پيامبر(ص) بيعت كردند. تاريخ نگاران به اتفاق تاريخ بيعت ابو هريره با پيامبر(ص) را سال هفتم پس از هجرت نگاشته‌اند.[۲] مدت مصاحبت ابوهریره با پيامبر(ص)، بنابر نقل خودش، بيش از ۳ سال نبوده است.[۳]

ابو هريره براي سير كردن شكمش كاري جز نشستن بر سر راه رهگذران و درخواست غذا و ابراز گرسنگي نداشت. هيچ وقت ماموريتی براي او ذكر نشده است نه ماموريت در جنگي كه همراه با پيامبر رفته باشد و نه در صلحي. بله، نقل شده است که در جنگ موته از ترس لشكر دشمن پا به فرار گذاشت.[۴]

ابوهریره از اصحاب صفه

ابو هريره جزء اصحاب صفه بود، چنانچه ابو نعيم اصفهاني تصريح كرده است كه ابو هريره شناخته‌ترين فرد اهل صفه بوده و در طول عمر پيامبر(ص) از آنجا منتقل نشده و همه اهل صفّه را به خوبي مي‌شناخت[۵].

ابو هريره در روايتي ديگر درباره‌ي خود چنين مي‌گويد: از اهل صفه بودم و روزه دار، شب كه فرا رسيد از درد شكم به قصد قضاي حاجت بيرون رفتم و هنگامي كه برگشتم غذا تمام شده بود، (البته اغنياي قريش براي اهل صفّه غذا مي‌فرستادند) گفتم حال كه غذا تمام شده پيش چه كسي بروم؟ كسي گفت: برو پيش عمربن خطاب وقتي پيش عمر رفتم كه او تسبيح پس از نماز مي‌گفت وقتي فارغ گشت به او گفتم برايم قران بخوان در حاليكه چيزي جز غذا نمي‌خواستم آنگاه چند آيه از سوره آل عمران را خواند وقتي به خانه رسيد مرا كنار در رها كرد و خود به درون رفت ولي دير كرد با خود گفتم شايد لباسش را سبك مي‌كند بعد فرمان مي‌دهد كه برايم غذا بياورند ولي چيزي نديدم بعد از معطلي زياد برخاستم و راه افتادم و به رسول خدا برخوردم با او به راه افتادم تا به خانه رسيد كنيزكي سياه را كه داشت فرا خواند و فرمود: آن ظرف را بياور، او نيز ظرفي را كه اندك غذايي در آن بود آورد گويا غذاي جو بود كه پس از خورده شدن اندكي در كناره‌هاي ظرف مانده بود آنقدر از آن خوردم كه سير شوم.[۶]

کثرت نقل حدیث

با وجود اینکه ابوهریره دلیل مصاحبت با پیامبر(ص) را گرسنگی بیان کرده است،[۷] اما کثرت روایات او در سه سال از تمامی صحابه بیشتر است. چنانکه خودش می‌گوید: «هيچ يك از اصحاب پيامبر بيشتر از من نقل حديث نكرده است مگر عبدالله بن عمرو بن العاص بدليل اينكه او احاديث را مي‌نوشت ولي من نمي‌نوشتم.»[۸] این در حالیست که تمامي احاديثي كه از عبدالله بن عمرو نقل شده است، ۷۲۴ حديث آن هم در باب دعا مي‌باشد. بخاري هفت حديث و مسلم ۲۱ حديث از عبدالله بن عمرو نقل كرده است در حاليكه روايات منقوله از ابو هريره در مسانيد و صحاح ۵۳۷۴ حديث مي‌باشد. در زیر به تعداد روایات نقل شده از برخی از صحابه بزرگ پیامبر اشاره می‌شود که با بررسی مشخص می‌شود، تعداد روایات ابوهریه از جمع روایات این اشخاص بیشتر است:


جعل حدیث

ابو هريره براي جمعي نقل كرده است كه پيامبر(ص) فرمود: «افضل الصدقات ...» همه از ابو هريره سوال كردند اين را از رسول خدا(ص) شنيديد؟ ابو هريره در جواب سائلين گفت: نه اين از بركت كيسه‌ي ابو هريره است[۱۴] ابوهریره با صراحت در مقابل جمع، اقرار به جعل حديث مي‌كند. با توجه به کثرت روایات و وضعیت اصحاب صفه، به نظر می‌رسد تعداد احادیث جعلی ابوهریه و نسبت احادیث جعلی به ایشان دور از ذهن نیست.

ابو هريره به مراتب بيشتر از همه‌ي صحابه احادیث نقل می‌کرد از همین جهت، ابو هريره در همان زمان هم مشهور به جعل حديث و نسبت دادن كذب به پيامبر(ص) بود. سعيدعقيري نقل مي‌كند كه ابو هريره مدام مي‌گفت كه مردم مي‌گويند ابو هريره حديث جعلي به پيامبر(ص) نسبت مي‌دهد و كثرت در حديث مي‌كند ...[۱۵]

كار كثرت و جعل حديث توسط ابو هريره به جايي رسيد كه عمر به او تازيانه‌ زد و گفت: ابو هريره كثرت در حديث مي‌كني بترس از نسبت كذب به رسول خدا(ص).[۱۶]

بيشترين حديث او در زمان حكومت معاويه و عثمان به تشويق مروان بن حكم و شخص معاويه صادر گرديده است. در روایتی ابو هريره از رسول خدا(ص) نقل مي‌كند كه پيامبر فرمود: «خداوند سه كس را امين وحي خود قرار داده است: من و جبرئيل و معاويه را.»![۱۷]


منابع

  1. تهذيب التهذيب، ج۱۲، ص۲۸۸، محمدبن حجر عسقلاني، ط اول، بيروت، ۱۴۰۴ ه
  2. تهذيب التهذيب، جلد ۱۲، ص۲۹۰، محمد بن علي بن حجر عسقلاني، ط اول، بيروت، ۱۴۰۴ هـ
  3. طبقات الكبري، ابن سعد، جلد ۴، ص۳۲۷، دار صادر بيروت
  4. المستدرك علي الصحيحين، ابي عبدالله حاكم نيشابوري، دارالكتب العربي، ج۳، ص۴۲
  5. اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰، ابن اثير علي بن محمد جزري، دارالفكر بيروت، ط۱۴۰۹ هـ
  6. حليه الاولياء، ج۱، ص۳۷۸، ابو نعيم اصفهاني، دارالكتب العلميه بيروت، ط اول، ۱۴۰۹ هـ، متوفاي ۴۳۰
  7. حليه الاولياء، ج۱، ص۳۷۸، ابو نعيم اصفهاني، دارالكتب العلميه بيروت، ط اول، ۱۴۰۹ هـ، متوفاي ۴۳۰
  8. اضواء علي السنه المحمديه ص۲۰۱، محمود ابوريه، داراكتب اسلامي
  9. تاريخ الخلفاء ص۸۱، جلال الدين سيوطي، دارالفكر بيروت، ط ۱۴۲۱ ه
  10. همان، ص۱۰۲.
  11. همان، ص۱۳۹.
  12. همان، ص۱۵۷.
  13. نظره عابره الي صحاح السته، عبدالصمد شاكر.
  14. صحيح بخاري، ج۷، ص۱۲۰، رقم۲۶۹، دارالقلم بيروت، ط اول، ۱۴۰۷ق، بخاري
  15. اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰، ابن اثير علي بن محمد جزري، دارالفكر بيروت، ط ۱۴۰۹ق
  16. سير اعلام النبلاء، ج۴ ص۱۸۸، محمدبن احمد ذهبي، م ۷۴۸، دارالفكر بيروت، ط اول، ۱۴۱۷ق.
  17. همان، ص۲۱۰.