دلایل قرآنی و روایی شروع کارها به نام خدا
دلایل قرآنی و روایی «شروع کارها به نام خدا» چیست؟
دلایل «آغاز کارها به نام خدا» از دیدگاه قرآن کریم
۱ـ بسم الله الرحمن الرحیم، سرآغاز کتاب الهی است. «بسم الله» نه تنها در ابتدای قرآن کریم، بلکه در آغاز تمام کتابهای آسمانی بوده است.[۱]
۲ـ چون مفهوم آغاز کردن به نام کسی این است که او را موجودی پاک و منزه از جمیع نقصها و سرچشمهٔ کمالات دانسته و میخواهد که عملش را با انتساب به او برکت بخشد. از این روی، کارها را به نام هیچکس حتّی نام پیغمبر، نمیتوان آغاز کرد و این است معنای تسبیح نام «الله» که در اوّل سورهٔ اعلی (سبّح اسم ربک الاعلی) به آن دستور داده شده است.[۲]
۳ـ برای پاینده بودن یک برنامه و جاوید ماندن یک تشکیلات، باید آن را به موجود پایدار و جاودانی ارتباط دهیم که فنا در ذات او راه ندارد. چرا که همهٔ موجودات این جهان به سوی کهنگی و زوال میروند. تنها چیزی باقی میماند که با آن ذات لایزال بستگی دارد.[۳]
«بسم الله» رمز بقا و دوام است و هر چه رنگ خدایی نداشته باشد، فانی است (کل شیء هالک الا وجهه).[۴]
۴ـ سورههای قرآن کریم، برای این نازل شدهاند که بشر را به آخرین سرمنزل سعادت و کمال ممکن سوق دهند و از تاریکیهای شرک و جهالت به سوی نور معرفت و توحید رهنمون سازند. بنا بر این، مناسب بود که هر سوره ای به نام گرامی پروردگار شروع شود؛ زیرا نام وی از ذات مقدّسش حکایت میکند و قرآن کریم، هم بدین منظور فرود آمده است که در مسیر کمال انسانی، ذات اقدس الهی را برای بشر مطرح و معرفی میکند. تنها سورهٔ برائت از این قاعده مستثنا است. زیرا … نام خدا که عامل رحمت است، در آغاز این سوره که نشانهٔ خشم خداست، مناسبت ندارد.[۵] و به گفتهٔ حضرت علی(ع) به خاطر آن است که بسم الله کلمهٔ امان دادن و رحمت است؛ و برائت و اعلام تنفر و دشمنی با کفار و مشرکین با رحم سازگار نیست.[۶]
۵ـ در سرلوحهٔ کار و عمل همهٔ انبیا «بسم الله» قرار داشت به عنوان نمونه، حضرت نوح(ع) در آن طوفان سخت و عجیب هنگام سوار شدن بر کشتی و حرکت روی امواج که هر لحظه با خطرات فراوانی روبه رو بود، برای رسیدن به سرمنزل مقصود و پیروزی بر مشکلات به یاران خود دستور میدهد که در هنگام حرکت و در موقع توقف کشتی «بسم الله» بگویند: ﴿وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ﴾[۷] و نیز سلیمان ـ
علیه السلام ـ در نامه ای که به ملکهٔ سبا مینویسد سرآغاز آن را «بسم الله» قرار میدهد،[۸] ﴿إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ﴾[۹] پیامبر گرامی اسلام نیز مأموریت رسالت خویش را با نام خدا شروع کرد}}[۱۰] ﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ﴾[۱۱]
دلایل شروع کارها به نام خدا از دیدگاه روایات
۱ـ پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «کل امر ذی بال لم یذکر فیه اسم الله فهو ابتر؛ هر کار مهمّی که بدون نام خدا شروع شود بی فرجام است.» امیر مؤمنان علی(ع) پس از بیان این حدیث میفرمایند: انسان هر کاری را میخواهد انجام دهد، باید بسم الله بگوید. یعنی با نام خدا این عمل را شروع میکنم و هر عملی که با نام خدا شروع شود، خجسته و مبارک است.»[۱۲]
۲ـ امام باقر(ع) نیز میفرماید: «سزاوار است هنگامی که کاری را شروع میکنیم، چه بزرگ باشد چه کوچک، بسم الله بگوییم تا پر برکت و میمون باشد.»[۱۳]
در این باره احادیث دیگری نیز در کتابهای روایی آمده است.
سخن آخر: همان گونه که محصولات و کالاهای ساخت یک کارخانه، نشانه و علامت آن کارخانه را دارد یا این که پرچم هر کشوری، هم برفراز آن کشور و هم برفراز کشتیهای حمل و نقل آن کشور در دریاها و هم بر روی میز اداری کارمندان قرار دارد، این نشانهها و علامتها به خاطر آن است که راه گم نشود و آن علامت فراموش نگردد. نام خداوند و یاد خدا نیز نشان مسلمانی است. «بسم الله» رمز آن است که در شروع کار نیاز به دلگرمی و امید و رحمت است و مبدأ و منشأ همهٔ قدرتها و امیدها و رحمتها خداست.[۱۴]
این که به بشر دستور داده شده است که کارهایش را به نام خدا شروع کند، برای این است که کارهای انسان جنبهٔ قدسی و عبادت پیدا کند و به نام او برکت یابد. انسان که احساس فطری از خداوند دارد و او را به عنوان موجود قدوس و منبع خیرات میشناسد، وقتی کارش را به نام او نامید، معنایش این است که در سایهٔ قدس و شرافت و کرامت او، این عمل نیز مقدس گردد.[۱۵]
بسم الله عبارتی است که مقصود گویندهٔ آن، اعلام این حقیقت است: اگر آن کس که کارها را به نام او آغاز میکند وجود نداشت، قادر به انجام آن کار نبود، پس کارش برای او، به دستور او و با نیروی او است.
فایدهٔ دیگر شروع کارها با نام خدا، تقویت روح و انگیزه برای عمل نیکی است که مورد رضای خدا است و بازداشتن نفس از کردار بد و این بالاترین شعارها است.
آری کارها را به نام خدای مهربان آغاز میکنیم و از او توفیق و برکت میجوییم. همان خدایی که ما را آفرید و به ما سخن گفتن و نگارش آموخت و آنچه نمیدانستیم به ما تعلیم فرمود ک عَلَّمَ الإنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ[۱۶] و ما هر چه داریم از او است و بازگشت همه به بسوی او است.
هر که نه گویای تو خاموش به هر چه نه یاد تو فراموش به[۱۷]
معرفی منابع جهت مطالعهٔ بیشتر
۱. پرتوی از قرآن؛ محمود طالقانی، ج۱، ذیل آیه اول حمد.
۲. المیزان؛ سید محمد حسین طباطبایی، ج۱، ذیل آیه اول حمد.
منابع
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج۱، ص۱۲، ذیل آیه اول سوره حمد.
- ↑ مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۷۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۳، ذیل آیه اول سوره حمد.
- ↑ قصص/ ۸۸; قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج۱، ص۱۶.
- ↑ خوئی، ابوالقاسم؛ بیان، ج۲، ص۷۴۷.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج۱، ص۱۵.
- ↑ هود: ۱۱/ ۴۱.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۴.
- ↑ نمل: ۲۷/ ۳۰.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج۱، ص۱۵.
- ↑ علق: ۹۶/ ۱.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱، صص ۱۴–۱۶.
- ↑ همان.
- ↑ همان، ص۱۴–۱۵.
- ↑ مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۷۹.
- ↑ علق: ۹۶/ ۵.
- ↑ حجت کرمانی محمّد باقر و بیآزار شیرازی، تفسیر کاشف، ج۱، ص۲۱.