معرفت دینی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۸ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

معرفت دینی یعنی چه؟ ابزار تحصیل معرفت کدامند؟ و معرفت دینی از چه راه‌هائی به دست می‌آید؟

دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسان‌ها باشد. گاهی همه این مجموعه حق، گاه همه آن باطل و زمانی مجموعه‌ای از حق و باطل است. اگر مجموعه‌ای حق باشد، آن را دین حق و در غیر این صورت باطل یا التقاطی از حق و باطل می‌نامند.[۱]

معرفت دینی مجموعه شناخت‌هایی است دربارهٔ ادیان الهی که در بخش‌های عقاید، اخلاق و احکام و همچنین در بایدها یا نبایدها وجود دارد.[۲]

ابزار تحصیل معرفت

معرفت دینی خود نوعی معرفت بشری است و راه‌های تحصیل آن مانند معرفت‌های دیگر است:

حس و تجربه: بسیاری از شناخت‌های ما از راه حواس پنجگانه ظاهری به‌دست می‌آید. برخی از آنها بسیار ساده و روزمره و برخی نیاز به دقت و تأمل دارند.

عقل: اساسی‌ترین کار عقل درک مفاهیم کلی است که با تجربه، تحلیل و بررسی دانسته‌های دیگر به دست می‌آید.

شهود: واقعیات را بدون واسطه، دریافت می‌کند. انسان به وسیله کشف و شهود می‌تواند به معرفت‌های بسیاری دست یابد.

نقل: آگاهی از وقایع، شخصیت‌های تاریخی، و … به روش نقلی مبتنی است.

وحی: وحی در اصطلاح کلامی، تفهیم اختصاصی از جانب خدا به بنده برگزیده‌ای است که مأمور هدایت مردم باشد.[۳] قرآن کریم نزول وحی را به پیامبر سه‌گونه بیان کرده‌است: «﴿برای هیچ انسانی ممکن نیست که با خدا سخن گوید، مگر بوسیله وحی و الهام یا از پس پرده و حائل یا اینکه فرستاده‌ای از فرشتگان مأمور شود تا به امر خدا هر چه او بخواهد، وحی کند در حقیقت خدا بسیار برتر و با حکمت است.(شوری:۵۱)


برای مطالعه بیشتر

لاریجانی، صادق، معرفت دینی، مرکز ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول.

ابراهیمان، سید حسین، معرفت‌شناسی، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی.

گلپایگانی، علی ربانی، معرفت دینی از منظر معرفت‌شناسی، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول.

معلمی، حسن، معرفت‌شناسی، کانون اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸.


منابع

  1. جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ اول، ص۹۳.
  2. حسین‌زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص۲۴.
  3. مصباح یزدی، محمد تقی، راهنماشناسی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، چاپ اول، ص۲۱.