مقصود از حبل‌الله در آیه ۱۰۳ سوره آل‌عمران

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۷ توسط R.bahmani (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

منظور قرآن کریم از حبل الله که در آیه ی۱۰۳ سورهٔ آل عمران آمده است، چیست؟


درگاه‌ها
درگاه قرآن.png


حَبْل‌الله به معنای ریسمان الهی است. در قرآن گفته شده است به حبل‌الله چنگ بزنید و آن را بگیرید. مفسران، قرآن و دین را مصداق اصلی حبل‌الله دانسته‌‌اند. مصادیق دیگری هم برای حبل الله ذکر شده است از جمله: اهل بیت(ع)، طاعات و خیرات، عهد الهی، توبه، سنت و جماعت.

متن آیه

معنای حبل الله

حبل، سبب و وسيله‌ای است كه با آن می‌توان به خواسته و هدف رسيد، يا هر چيز ممتد و طولانی است كه وسيله رسيدن به هدف يا محكم كردن چيزی قرار می‌گيرد. حبل‌اللّه، چيزی است كه موجب اتّصال انسان به خداوند می‌شود.[۱] اما معنای لغوی حبل به معنای ریسمان است.[۲] در قرآن آمده است: ﴿فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ؛ بر گردنش طنابى از ليف خرماست.(مسد:۵) فخر رازی از مفسرین اهل سنت ذیل آیه ۱۰۳ سوره آل عمران درباره حبل اینگونه می‌گوید: «کسی که از راه باریکی عبور می‌کند و می‌ترسد از اینکه پای او بلغزد، اگر از رشته و ریسمانی که دو طرف آن به جای محکم بسته شده است، بگیرد از سقوط و خوف لغزیدن نجات می‌یابد.[۳]

مصادیق حبل الله

قرآن

بیشتر مفسران قرآن را مصداق بارز حبل الله دانسته‌اند.[۴] در تفسير الدّرّ المنثور از پيغمبر (ص) و در کتاب معانی‌الاخبار از امام سجاد(ع) نقل شده است که فرمودند: «حبل الله» قرآن است.[۵]

ابن کثیر دمشقی از علمای اهل سنت این روایت را از پیامبر اکرم(ص) نقل نموده که حضرت فرموده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ‏ هُوَ النُّورُ الْمُبِینُ، وَ الْحَبْلُ‏ الْمَتِینُ‏، وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى، وَ الدَّرَجَةُ الْعُلْیَا، وَ الشِّفَاءُ الْأَشْفَى؛ قرآن نور آشکار، ریسمان محکم، دستگیره مطمئن، پایگاه بلند، و بهترین شفا دهنده است».[۶]

اهل‌بیت(ع)

در روایات رسیده از طریق شیعه «حبل الله»، هم به قرآن کریم و هم به اهل بیت(ع) تطبیق شده است؛ از جمله در روایتی از پیامبر اکرم(ص) می‌خوانیم که حضرت آیه ۱۰۳ سورۀ آل عمران را به آیۀ ۱۱۲ همین سوره که می‌فرماید: ﴿از خواری و ذلت نجات پیدا نمی‌کنند، مگر با تمسک به ریسمان الهی و ریسمانی از مردم، تفسیر کرده است و فرموده است: حبل الله کتاب خدا و حبل الناس وصی من است.[۷] امام باقر(ع) فرموده است: حبل الله که خداوند مردم را به تمسک به آن امر کرده است، آل محمد(ع) است.[۸]

فخر رازی از علمای برجسته اهل سنت، ذیل تفسیر آیۀ ۱۰۳ سورۀ آل عمران، با بیان چند قول و روایات، روایتی را از طریق ابو سعید خدری از پیامبر اکرم(ص) نقل نموده است که فرموده است: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي؛ دو چیز گرانبها میان شما می‌گذارم کتاب الله که ریسمانی از آسمان تا زمین کشیده شده است و خویشاوندانم که همان اهل بیت من هستند».[۹]

عهد و امان

در آیه ۱۱۲ همین سوره هم حبل الله و حبل الناس آمده است که مترجمان و مفسران آن را عهد و امان معنا کرده‌اند: ﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ؛ هر جا كه باشند مهر خوارى بر آنها زده شده است، مگر آنكه در امان خدا و در امان مردم باشند.(آل عمران:۱۱۲)

مصادیق دیگر حبل الله

در روایات نیز برای «حبل الله» مصادیق مختلفی ذکر شده است، برخی مفسران، جمیع طاعات و خیرات را مصداق حبل الله دانسته‌اند.[۱۰] يكی از مصاديق حبل‌الله، قرآن است و ديگری اسلام و يكی هم اهل‌بيت(عليهم السلام) می‌باشد.[۱۱] برخی عهد الله[۱۲] و برخی اسلام[۱۳] را مصداق حبل الله دانسته‌اند.[۱۴] هر یک از اموری که به عنوان مصداق «حبل الله» در روایات و تفاسیر ذکر شده در کنار همدیگر عامل هدایت و نجات انسان می‌باشد و هر کدام واسطه‌ای است که عبد را به رب وصل می‌نماید و همه این‌ها مصداق این آیه است: ﴿وَکیْفَ تَکفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَی عَلَیْکمْ آیَاتُ اللّهِ وَفِیکمْ رَسُولُهُ وَمَن یَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ؛ و هر كس به خدا تمسك جويد، قطعاً به راه راست هدايت شده است.(آل عمران:۱۰۱)


منابع

  1. فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۱۰، ص۳۴۶
  2. قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج۲، ص۹۹
  3. فخر رازی، محمد، تفسیر کبیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۴، جزء هشتم، ص۱۷۸.
  4. كشف الاسرار و عدة الابرار، ج۲، ص: ۲۳۱، تفسير جوامع الجامع، ج۱، ص: ۱۹۴، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، زمخشری، ج۱، ص: ۳۹۴، تفسیر المنار، رشیر رضا محمد، ج۴،ص۱۷
  5. فرهنگ نامه علوم قرآن، دفتر تبلیغات اسلامی، ج۱، ص۲۰۱۷
  6. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل، تفسیر القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۷۶.
  7. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۶۹.
  8. المیزان، همان، ج۳، ص۵۸۶.
  9. تفسیر کبیر، همان، ج۴، جز هشتم، ص۱۷۹.
  10. التفسير الكبير، فخررازی، ج‏8، ص 311
  11. پند جاويد، مصباح یزدی، محمد تقی، ج۱، ص۴۸
  12. تفسير ابن كثير، ابن كثير، ج۱، ص۳۹۷
  13. صحيفه امام، خمینی، روح الله، ج۹، ص ۱۸۷
  14. تفسیر تبیان، شیخ طوسی، ج۲، ص۵۴۵