ابوهریره
در مورد ابوهریه و کثرت روایات ایشان از پیامبر(ص) توضیحاتی بفرمایید.
ابوهریره از اصحاب پیامبر(ص) و از محدثان مشهور اهل سنت است. او از معروفترین افراد اصحاب صُفّه بود. او مجموعا سه سال پیامبر(ص) را درک کرد اما تعداد روایاتی که از ابوهریره در کتب اهل سنت نقل شده است بسیار بیشتر از روایات اصحاب پیامبر(ص)، همچون علی(ع)، ابوبکر، عمر و عایشه است. درباره اعتبار روایاتی که ابوهریره نقل کرده است میان عالمان شیعه و اهل سنت اختلاف است. رجالشناسان اهل سنت ابوهریره را فردی ثقه و مورد اعتماد میدانند.
معرفی
ابوهریره در یمن متولد شد. به جز کنیه ابوهریره نام دیگری برای او ثبت نشده است. در زمان جاهلیت برای او تا ۳۰ اسم احتمال دادهاند و بعد از اسلام آوردنش بیش از ۱۰ اسم برایش نقل کردهاند.[۱] ابوهریره همراه با رئیس قبیله خود، در سن ۳۰ سالگی با کاروانی به مدینه آمد و در سال هفتم هجری با پیامبر(ص) بیعت کرد. تاریخ نگاران به اتفاق تاریخ بیعت ابوهریره با پیامبر(ص) را سال هفتم پس از هجرت نگاشتهاند.[۲] مدت مصاحبت ابوهریره با پیامبر(ص)، بنابر نقل خودش، بیش از ۳ سال نبوده است.[۳]
ابوهریره جزء اصحاب صفه بود، چنانچه ابونعیم اصفهانی تصریح کرده است که ابوهریره شناختهترین فرد اهل صفه بوده و در طول عمر پیامبر(ص) از آنجا منتقل نشده و همه اهل صفّه را به خوبی میشناخت.[۴]
از روایات پراكنده دربارۀ حضور ابوهریره در بحرین چنین برمیآید كه وی در سال پایانی حیات پیامبر (ص) به همراه علاء ابنحضرمی به بحرین فرستاده شد. در زمان خلافت عمر به عنوان والی بحرین گماشته شد. در برخی منابع، افزون بر بحرین، از ولایت او بر «عمان» و «یمامه» نیز سخن رفته است. برخی میگویند ابرهریره بر پیکر عایشه نماز خواند که این روایات مورد تردید است.[۵]
کثرت نقل حدیث
کثرت روایات ابوهریره در سه سال از تمامی صحابه بیشتر است.[۶]چنانکه خودش میگوید: «هیچیک از اصحاب پیامبر بیشتر از من نقل حدیث نکرده است مگر عبدالله بن عمرو بن العاص به دلیل اینکه او احادیث را مینوشت ولی من نمینوشتم.»[۷] این در حالیست که تمامی احادیثی که از عبدالله بن عمرو نقل شده است، ۷۲۴ حدیث آن هم در باب دعا میباشد. بخاری هفت حدیث و مسلم ۲۱ حدیث از عبدالله بن عمرو نقل کرده است در حالیکه روایات منقوله از ابوهریره در مسانید و صحاح ۵۳۷۴ حدیث میباشد. در زیر به تعداد روایات نقل شده از برخی از صحابه بزرگ پیامبر اشاره میشود که با بررسی مشخص میشود، تعداد روایات ابوهریه از جمع روایات این اشخاص بیشتر است:
جعل حدیث
ابوهریره برای جمعی نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمود: «افضل الصدقات …» همه از ابوهریره سؤال کردند این را از رسول خدا(ص) شنیدید؟ ابوهریره در جواب سائلین گفت: نه این از برکت کیسه ابوهریره است[۱۳] ابوهریره با صراحت در مقابل جمع، اقرار به جعل حدیث میکند. با توجه به کثرت روایات و وضعیت اصحاب صفه، به نظر میرسد تعداد احادیث جعلی ابوهریه و نسبت احادیث جعلی به ایشان دور از ذهن نیست.
ابوهریره به مراتب بیشتر از همه صحابه احادیث نقل میکرد از همین جهت، ابوهریره در همان زمان هم مشهور به جعل حدیث و نسبت دادن کذب به پیامبر(ص) بود. سعیدعقیری نقل میکند که ابوهریره مدام میگفت که مردم میگویند ابوهریره حدیث جعلی به پیامبر(ص) نسبت میدهد و کثرت در حدیث میکند …[۱۴]
کار کثرت و جعل حدیث توسط ابوهریره به جایی رسید که عمر به او تازیانه زد و گفت: ابوهریره کثرت در حدیث میکنی بترس از نسبت کذب به رسول خدا(ص).[۱۵]
بیشترین حدیث او در زمان حکومت معاویه و عثمان به تشویق مروان بن حکم و شخص معاویه صادر گردیده است. در روایتی ابوهریره از رسول خدا(ص) نقل میکند که پیامبر فرمود: «خداوند سه کس را امین وحی خود قرار داده است: من و جبرئیل و معاویه را.»![۱۶]
منابع
- ↑ تهذیب التهذیب، ج۱۲، ص۲۸۸، محمدبن حجر عسقلانی، ط اول، بیروت، ۱۴۰۴ ه
- ↑ تهذیب التهذیب، جلد ۱۲، ص۲۹۰، محمد بن علی بن حجر عسقلانی، ط اول، بیروت، ۱۴۰۴ هـ
- ↑ طبقات الکبری، ابن سعد، جلد ۴، ص۳۲۷، دار صادر بیروت
- ↑ اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰، ابن اثیر علی بن محمد جزری، دارالفکر بیروت، ط۱۴۰۹ هـ
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، فقه، علوم قرآنی و حدیث، ابوهریره، علی بهرامیان
- ↑ حلیه الاولیاء، ج۱، ص۳۷۸، ابو نعیم اصفهانی، دارالکتب العلمیه بیروت، ط اول، ۱۴۰۹ هـ، متوفای ۴۳۰
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه ص۲۰۱، محمود ابوریه، داراکتب اسلامی
- ↑ تاریخ الخلفاء ص۸۱، جلال الدین سیوطی، دارالفکر بیروت، ط ۱۴۲۱ ه
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص۱۰۲.
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص۱۳۹.
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص۱۵۷.
- ↑ نظره عابره الی صحاح السته، عبدالصمد شاکر.
- ↑ صحیح بخاری، ج۷، ص۱۲۰، رقم۲۶۹، دارالقلم بیروت، ط اول، ۱۴۰۷ق، بخاری
- ↑ اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰، ابن اثیر علی بن محمد جزری، دارالفکر بیروت، ط ۱۴۰۹ق
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۴ ص۱۸۸، محمدبن احمد ذهبی، م ۷۴۸، دارالفکر بیروت، ط اول، ۱۴۱۷ق.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۲۱۰.