اهمیت ازدواج از دیدگاه اسلام

سؤال

اهمیت ازدواج از دیدگاه اسلام را بیان بفرمایید؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


یکی از مکتب‌هایی که برای انسان سازندگی فوق‌العاده دارد، محیط خانه است. در محیط خانه زن و مرد می‌توانند بسیاری از فضایل انسانی را کسب کنند و رذایل اخلاقی فراوانی را از خود بزدایند. اگر بگوییم محیط خانه مانند جبهه، مکتب انسان سازی است، مبالغه نکرده‌ایم.

ازدواج سنت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

شرع مقدس اسلام به ازدواج عنایت و تأکید فوق‌العاده ای دارد. به طوری که رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «ما بُنی بِناءً فی الإسلام أحبّ إلی الله عزّوجلّ من التّزویج؛ هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست».[۱]

و از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) رسیده است:

«تَزوّجوا، فَانّ التّزویج سُنّه رسول الله فانّهُ کان یقول: من کان یُحبّ أن یتّبع سُنّتی، فانّ من سُنّتی التّزویج؛ «ازدواج کنید، که همانا ازدواج کردن سنت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است که همواره می‌فرمودند: هر کسی که دوست دارد از سنت من تبعیت کند، همانا «ازدواج کردن» از سنت من است.»[۲]

اسلام به پسر و دختر امر می‌کند که هر چه زودتر ازدواج کنند و آنقدر به این مهم تأکید دارد که رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ازدواج نکردن را اعراض از سنت خویش، یعنی خروج از اسلام، می‌داند[۳] و خانه ای را که در آن «ازدواج» صورت پذیرد بهترین خانه می‌داند.

فقر مانع ازدواج نشود

اسلام با تأکید فراوان به پدر و مادر و اجتماع نیز، امر می‌کند که دختران و پسرانتان را تزویج کنید. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

«و اَنکحوا الأیامی منکُم والصّالحین من عبادکُم و إمائکُم إن یکونوا فقراء یُغنهمُ الله من فضله والله واسعٌ علیمٌ؛ زنان بی شوهر و مردان بی زن و کنیزان و بندگان شایستهٔ خود را به ازدواج یکدیگر درآورید (تا میان مؤمنان، مرد بی زن و زن بی شوهر باقی نماند و از فقر مترسید که) اگر زن و مردی فقیر هستند، خداوند به لطف خود آنان را بی‌نیاز خواهد فرمود. خداوند به حال بندگان آگاه است و رحمتش وسیع و لایتناهی است.»[۴]

یعنی نباید فقر سدّ راه ازدواج شود که این وسوسهٔ شیطانی است. چون از این وعدهٔ شیطانی بترسیم، در واقع به خداوند بخشنده سوءظن داریم و سوءظن به خدا حرام است. پروردگار عالم وعده داده است که گره از کار کسانی که فقیرند و ازدواج می‌کنند بگشاید. خداوند از لطف خود آنان را بی‌نیاز خواهد فرمود.[۵]

مباهات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ازدواج

ازدواج و حفظ نسل مسلمانان مورد فخر و مباهات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است چنان‌که فرمودند:

«تَناکحوا و تَناسلوا فانّی اُباهی بِکُم یوم القیامه و لو بالسّقط؛ ازدواج کنید و تشکیل خانواده بدهید و تولید نسل نمایید، که من در روز قیامت به شما مباهات می‌کنم، حتی به طفل کوچکی که سقط شده باشد.»[۶]

رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند: «من که پیغمبر شما هستم ازدواج می‌کنم، غذای لذیذ می‌خورم، در میان اجتماع هستم و با مردم تماس دارم. هر کس از سنت (شیوه) من روی گرداند از من نیست.[۷]

عدم وجود موانع بر سر راه ازدواج

از این رو اسلام برای تسهیل در امر ازدواج موانع و سدّ این مهم را از سر راه برداشته است. از نظر اسلام هر چه مهریه و جهیزیه کمتر باشد مطلوبتر و بهتر است. اصولاً از روش پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) و مسلمانان صدر اسلام به روشنی به دست می‌آید که مانعی در راه ازدواج کردن نیست، چون آنها همهٔ موانع را برداشته اند.

اسلام مسایل خرافی را دور انداخته و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند: «خرافات زیرپای اسلام از میان رفته است.» ازدواج رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و به خانه شوهر رفتن دخترش حضرت فاطمهٔ زهرا (سلام‌الله‌علیها)، نشان دهندهٔ این امر است که اسلام با خرافات و جاهلیت مبارزه کرده است.

ازدواج مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)

روزی حضرت علی (علیه‌السلام)، به خدمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسیدند و پس از گفتگوهای بسیار به حضرت عرض کردند: «یا رسول الله، تو در دنیا و آخرت برای من ذخیره و پناهگاه هستی و… یا رسول الله من دوست دارم با این همه عنایتی که نسبت به من فرموده‌ای همسر و خانواده ای داشته باشم که بدان انس بگیرم، یا رسول الله من نزد شما آمده‌ام و تقاضا دارم دخترت فاطمه را به عقد من درآوری.»

«امّ سلمه» می‌گوید: دیدم رخسار مبارک پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از شدت خوشحالی درخشید. سپس، به صورت مبارک امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) تبسمی کردند و فرمودند:

«یا اباالحسن، آیا تو چیزی داری که من فاطمه را به عقد تو درآورم؟» علی، (علیه‌السلام) گفتند: «پدر و مادرم بفدایت، اوضاع زندگی من بر شما مخفی نیست، من تنها یک شمشیر و یک زره و یک شتر دارم که با آن آب می‌کشم و غیر از اینها چیزی ندارم.»

پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «یا علی، تو از شمشیرت مستغنی نیستی، زیرا می‌خواهی در راه خدا با آن جهاد کنی و با دشمنان خدا بجنگی و شتر خود را برای آب دادن درخت خرما و آب آوردن و بار سفر را به پشت آن بستن لازم داری، من فاطمه را در برابر زره ات به تزویج تو درمی‌آورم.»[۸]

جهاز بانوی بزرگ اسلام

جهیزیهٔ حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) هم عبارت بود از: یک پیراهن به مبلغ هفت درهم، یک نقاب به ارزش چهار درهم، یک قطیفهٔ مشکی خیبری، یک تخت که وسط آن را با لیف خرما بافته بودند دو عدد تشک چهار متکّا از پوست طایف، یک پردهٔ پشمی، یک حصیر حجری، یک آسیاب دستی، یک بادیه مسی، یک ظرف آب خوری که از پوست بود، یک کاسهٔ چوبی برای شیر، یک مشک آب، یک آفتابه قیراندود، یک سبوی سبز و کوزه‌های سفالی.[۹]

بخشندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)

هنگامی که حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را به خانهٔ علی (علیه‌السلام) می‌بردند در راه به محتاجی برخورد کردند، که از حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) طلبی کرد. حضرت پیراهن عروسی خود را به فقیر دادند و پیراهن کهنهٔ خود را پوشیدند و با پیراهن کهنه به خانهٔ شوهر رفتند.

صبح روز بعد که پیامبر به منزل آنها تشریف آوردند مشاهده کردند که پیراهن عروسی بر تن دختر عزیزشان نیست. وقتی از علت آن پرسیدند حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرمودند: دیشب پیراهن عروسی خود را به فقیری دادم. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به قدری خوشحال شدند که فرمودند:

«پدر و مادرم فدای این دختر باد»، سپس رو به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) کردند و فرمودند: «یا علی، فاطمه برای تو زن خوبی است. و اگر او نبود در دنیا زنی مناسب تو پیدا نمی‌شد» و به حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرمودند: زهرا جان، علی برای تو، همسر خوبی است و اگر او نبود شوهری مناسب تو یافت نمی‌شد.»[۱۰]

تقسیم کارها

سپس پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «کارهای بیرون از خانه به عهدهٔ علی (علیه‌السلام) است و کارهای درون خانه وظیفهٔ زهرای مرضیه (سلام‌الله‌علیها) است». همان‌جا بود که حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) آن جملهٔ بزرگ را ـ که پیشتر بدان اشاره شدـ فرمودند:

«فَلا یَعلم ما داخلنی من السُّرور الاّ اللهُ بإکفانی رسول الله تَحمُّل رقاب الرّجال».[۱۱]

بانوی دو عالم به اندازهٔ تمام دنیا خوشحال شدند، که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) او را از سر و کار پیدا کردن با خارج از خانه یعنی نامحرمان معاف کرده است.

نمونهٔ ازدواج‌های صدر اسلام

در صدر اسلام معمولاً ازدواج‌ها به صورتی بسیار ساده انجام می‌گرفته است. زنی خدمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسید و عرض کرد: «یا رسول الله مرا به ازدواج خود درآورید». اما پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مایل به ازدواج با او نبود و از طرفی نمی‌خواست آن زن را ناامید برگرداند، از این رو، سر مبارک را به زیر انداختند. ناگاه یکی از اصحاب از میان جمعیت بلند شد و عرض کرد: «یا رسول الله اگر شما مایل به ازدواج نیستید، او را به ازدواج من درآورید». حضرت روی به زن کرد و فرمودند: «آیا راضی هستی»؟ آن زن عرض کرد:

«آری یا رسول الله سپس به آن مرد فرمودند: «چه داری؟» در جواب عرض کرد: «هیچ چیز ندارم جز این پیراهنی که پوشیده‌ام.»

حضرت سؤال کردند: «قرآن می دانی؟» گفت: «سورهٔ واقعه را یاد دارم».

سپس حضرت از زن پرسیدند که آیا حاضری در برابر تعلیم سورهٔ واقعه به همسری او درآیی؟» آن زن پاسخ مثبت داد. به این ترتیب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خطبهٔ عقد را خواندند و نیز به مرد فرمودند: «تو را نبینم مگر اینکه در حالی باشی که آب غسل از سر تو می‌چکد.»[۱۲]

بدعت در امر ازدواج

به این ترتیب، شرع مقدس اسلام تمام موانع ازدواج را از بین برده است، این موانعی را که ما پیش آورده‌ایم، بدعتی است که در اسلام گذاشته‌ایم و روز قیامت باید پاسخگوی آن باشیم و هر کس که در ابداع این خرافات و تشدید بدعت‌ها سهیم باشد گناهکار است. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همهٔ موانع ازدواج را از میان برداشتند و به مسلمین در امر مهم ازدواج تأکید فراوان کردند و از آن طرف مجرد بودن را مکروه شمرده‌اند.

همسرداری نوعی جهاد است

همسرداری اثر مستقیم و بسیار مثبتی بر جامعه و نسلهای آینده دارد بدین سبب خانه‌داری برای زن از نظر اسلام جهاد فی سبیل الله است چنان‌که رسول گرامی اسلام فرمودند: «جهادُ المرأه حُسن التَبعُّل؛ جهاد زنها نیکو شوهرداری است».[۱۳] همچنین، همسرداری برای مرد ثواب بسیار فراوانی دارد. چنان‌که معصوم (علیه‌السلام) فرموده است:

«الکادُ لِعیاله کالمجاهد فی سبیل الله؛ مردی که برای آسایش زن و فرزندانش کار می‌کند همچون جهاد کنندهٔ در راه خدا است». همچنین، در خبر آمده است که: در عوض هر قطره آب غسل که از بدن زن یا شوهر می‌چکد فرشته ای تا روز قیامت برای آنها استغفار می‌کند.

نیاز به ازدواج، امر تکوینی

تکویناً هر دختر و پسر بالغی احتیاج به ازدواج دارد و اگر با این نیاز طبیعی و تکوینی مبارزه شود، جز بدبختی و فساد چیز دیگر نتیجه نمی‌دهد. به حکم تکوین الهی باید آب نوشید تا رفع تشنگی شود و اگر کسی با تحمل رنج و مشقت بر خلاف تکوین حرکت کند، سرانجام مجبور به تسلیم است یا این که خود را از بین می‌برد. نیاز طبیعی پسران و دختران بالغ نیز چنین است و اگر برخلاف تکوین رفتار شود منجر به فساد اجتماع می‌گردد. نمونهٔ زندهٔ این خلاف تکوین دنیای به اصطلاح مترقی امروزی است که با چنان سرعتی به سوی بدبختی و فلاکت گام برمی‌دارد که از هیچ‌کس پوشیده نیست.

دلایل اهمیت ازدواج از نظر اسلام

دلیل اهمیت ازدواج در اسلام را می‌توان در دو مورد زیر جستجو کرد:

۱- ارضای بهینه غریزه جنسی

اهمیت ازدواج در این است که غریزهٔ جنسی انسانها از راه مشروع و معقول ارضاء شود تا سر به عصیان نگذارد؛ زیرا در صورت عدم ارضاء از راه خداپسندانه و معقول فسادهای بی حدّی به وقوع خواهد پیوست.

انسان همان گونه که هنگام تشنگی به آب نیازمند می‌شود و هنگام گرسنگی به غذا احتیاج پیدا می‌کند، به هنگام تحریک غریزهٔ جنسی نیز، به ارضای طبیعی آن نیازمند می‌شود و ارضای طبیعی غریزهٔ جنسی تنها به وسیلهٔ «ازدواج کردن» میسّر است. از این رو اسلام طبق فطرت و خواستهای انسان دستور به ازدواج و تشکیل خانواده داده است.

۲- انسان سازی

دومین علت تأکید اسلام بر تشکیل خانواده، بُعد انسان سازی این امر مهم است.

همان‌طور که قبلاً بیان کردیم، محیط خانه مکتب بسیار سازنده ای است به طوری که منشأ بسیاری از صفات خداپسندانه است و بسیاری از صفات منفی و ناپسند هم در اثر عدم تشکیل خانواده پیدا می‌شود. در خانه و اجتماع باید یک سلسله از تمایلات خود را فدا کنیم و گرنه زندگی سخت خواهد شد. این فداکاری و گذشت، خاصه در محیط خانه لازمتر و ضروری تر است.

اگر زن و شوهر در خانه برای رضای خدا بر بداخلاقی و سوء رفتار یکدیگر صبر کنند ثواب بسیار می‌برند. و در خبر داریم:

«مَن صبر علی سوء خُلق المرأه اعطاهُ الله ثواب ایّوب فی بلائه، و من صبرت علی سوء خُلق زوجها اعطاها ثواب آسیه؛ «یعنی اگر مردی بر بداخلاقی زنش صبر کند، خداوند ثواب ایوب پیغمبر به او می هد در بلایی که کشید و اگر زنی بر بداخلاقی همسرش صبر کند، خداوند به او ثواب آسیه همسر فروعون را عطا می‌کند».[۱۴]

معرفی منابع برای مطالعهٔ بیشتر:

۱. پاک نژاد، رضا، ازدواج مکتب انسان سازی، قم: نشر اخلاق، ۱۳۷۴. ۲. ۳. رشید پور، مجید، مراحل ازدواج در اسلام، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۶۸. ۴. ۵. مشکینی اردبیلی، علی اکبر، ازدواج در اسلام، ترجمه: احمد جنتی، قم: مؤسسه الهادی، مرکز چاپ و نشر قرآن کریم، ۱۳۸۵. ۶. ۷. مصطفوی، جواد، بهشت خانواده، قم: دارالفکر، ۱۳۸۸. ۸.

منابع

  1. وسایل الشیعه، ج۱۴، ص۳.
  2. همان، ص۴.
  3. النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی.
  4. سورهٔ نور، آیهٔ ۳۲.
  5. من ترک التزویج لیخافه الفقر فقد اساء الظن بالله عزوجل، إن الله تعالی یقول: أن یکونوا فقرا یغنهم الله من فضله. (من لا یحضر الفقیه).
  6. قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله): «تَزوّجوا فَإنّی مُکاثر بِکُم الامم غداً فی القیامه حتّی إن السّقط یَجیئئُ مُحبَنطئاً علی باب الجنّه، فیقال له الدخُل فی الجنّه، فیقول لا اَدخل حتی یَدخل اَبوای الجنّه قبلی» (وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۱۴)
  7. بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۲۴.
  8. بحارالانوار، ج۳، ص۱۲۶و۱۲۷.
  9. ر. ک. بحارالانوار ج۴۳، باب تزویج حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها).
  10. کُفو: یعنی شبیه و مانند. یکی از القاب حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) تا قبل از ازدواج با مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) بتول بود. بتول به زنی می‌گویند که به دلیل نداشتن کفو و همتا از ازدواج خودداری می‌کند. از این رو، اگر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نمی‌بودند، حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) همیشه بتول لقب داشتند و هیچگاه ازدواج نمی‌کردند.
  11. مستدرک الوسایل، ج۱۳، ص۴۸.
  12. در مذمت و کراهت مجرد بودن زن و مرد روایات زیادی از ائمهٔ معصومین(ع) وارد شده است قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله): «اکثر اهل النار العزاب؛ اکثر اهل جهنم عزبها هستند». قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله): «رذال موتاکم العزاب؛ پست‌ترین مرگها، مرگ عزبها است». (وسایل الشیعه، ج۱۴، ص۷–۸)
  13. وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۱۵.
  14. مکارم الاخلاق، ص۲۱۳.