مقصود از دین حنیف در قرآن

سؤال

منظور از دین حنیف در قرآن چیست؟

خداوند در قرآن حضرت ابراهیم را حنیف می داند.

معنای حنبف

حنیف از ماده «ح ن ف» به معنای هدایت به استقامت و راه مستقیم است.[۱]

حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که از آیین‌ها و روش‌های منحرف چشم می‌پوشد و متوجه آیین حقیقی می‌شود.

صفت حضرت ابراهیم(ع)

حنیف ده بار در قرآن تکرار شده است و دو بار هم به صورت جمع یعنی حنفاء آمده است.

قرآن کریم حضرت ابراهیم (ع) را پیرو دین حنیف می‌داند و می‌فرماید: ﴿ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ[۲] ابراهیم یهودی و نصرانی نبود، بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.

توضیح این که یکی از تلاش‌های یهود و نصاری بر ضداسلام این بود که سعی داشتند حضرت ابراهیم ع را که در میان تمام پیروان مذاهب و ادیان از او به عظمت یاد می‌شود را از خود بدانند، یهودیان مدعی بودند که او از ما و پیرو آیین ما است، مسیحیان نیز چنین ادعایی را داشتند. قرآن کریم در آیه یاد شده به آنان پاسخ می‌دهد که نزاع شما بیهوده است، چون حضرت ابراهیم ع سال‌ها قبل از حضرت موسی و عیسی ـ علیهما السلام ـ بوده و تورات و انجیل نیز سال‌ها بعد از او نازل شده‌اند و معقول نیست که پیامبر پیشین پیرو آیین‌های بعد از خود باشد. خداوند متعال در ادامه آیه حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ را موحدی پاک و تسلیم در برابر خدا معرفی می‌کند و می‌گوید: او هرگز چون شما برای خداوند شریکی قائل نشد.

حضرت امام صادق (ع) می‌فرماید: «حنیفیت (حضرت) ابراهیم، اسلام است».[۳]

مسلمانان نیز، چون از آیین‌های خالص و پاک حضرت ابراهیم ع پیروی می‌کنند و روش‌های آن حضرت را دنبال می‌نمایند، از این رو می‌توان گفت که دین حضرت ابراهیم ـ ع ـ اسلام (تسلیم شدن در برابر خداوند متعال و توصیه کامل) بوده و آن حضرت پیرو دین اسلام می‌باشد.

از آیات قرآن کریم استفاده می‌شود که دین خدا یکی است و آن اسلام (تسلیم حق شدن و فرمانبرداری از خداوند متعال) است؛ ﴿إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام[۴] دین در نزد خدا اسلام است.[۵]

بنابراین، دین حنیف، آیین پاک و خالص و تسلیم در برابر حق و اعتقاد به توحید کامل است که تمام پیامبران بزرگ الهی از جمله حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ و حضرت محمد(ص) به چنین آیین و دینی بودند.[۶]


مطالعه بیشتر

طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، ج۱، ص۴۵۷.

مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۷، ج۲، ص۴۶۱.

شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۲، ص۴۹۲.


منابع

  1. راغب اصفهانی، محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالکاتب العربی، بی تا، ص۱۳۳.
  2. آل عمران/ ۶۷.
  3. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۳، ص۱.
  4. آْل عمران/۱۹.
  5. همان، ج۹۴، ص۳۱۴.
  6. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۷ ق، ج۳، ص۲۹۸.