حقانیت امام علی(ع) در نهج البلاغه
لطفاً خطبه هايي كه حضرت علي (ع) در نهج البلاغه به حق خود بر خلافت تصريح كرده باشند مرقوم فرماييد. ودر اين رابطه از منابع اهل سنت نيز دليل بياوريد؟
الف: خطبه ششم[۱]:
اين خطبه را حضرت وقتي ايراد فرمودند كه طلحه و زبير نقض بيعت كردند. از آن جناب تقاضا شد كه آن دو را تعقيب نكند و با آنها وارد جنگ نشود. حضرت ضمن ردّ تقاضاي آنها فرمودند: به خدا سوگند از زمان وفات رسول اكرم تا امروز پيوسته از حق خود محروم و ممنوع شدم و بر كار خويش تنها ايستاده بودم.
(... فو الله ما زلت مدفوعاً عن حق مستأثراً عليَّ منذ قبض الله نبيه ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ حتّي يوم الناس هذا.)
ب: خطبه دوم، فراز ۱۳[۲]:
حضرت پس از برگشتن از جنگ صفين خطبه خواندند كه در قسمتي از آن فرمودند: آل محمد ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ اساس و پايهء دين و ستون ايمان و يقين هستند، دور افتادگان از راه حق، به آنان رجوع كرده و واماندگان، به ايشان ملحق ميشوند و خصائص امامت در آنان جمع و حق ايشان است و بس، وصيت پيامبر وارث بودن از او درباره آنان ثابت است، در اين هنگام حق به سوي اهلش برگشته و به جايي كه از آن خارج شده بود منتقل گرديد.
(...و لهم خصايصُ حقّ الولايه، وفيهم الوصيّه والوراثه الآن اذ رجع الحقّ الي اهله ونقل الي منتقله.)
ج: خطبه سوم، معروف به شقشقيّه[۳]:
حضرت علي(ع) اين خطبه را در جواب ابن عباس فرمودهاند: آگاه باش! سوگند به خدا كه پسر ابي قحافه (ابوبكر) خلافت را مانند پيراهني پوشيد و حال آنكه ميدانست من براي خلافت مانند قطب آسياب هستم (اين نوعي تشبيه است يعني همانطور كه قطب آسياب محور سنگ آسياب است من هم مركز ثقل خلافت هستم)... ديدم صبر كردن خردمندانه است، صبر كردم در حالي كه چشمم را خاشاك و گلويم را استخوان گرفته بود...
(أما و الله لقد تقمّصها ابن ابي فحافه، و انّه ليعم انّ محلّي منها محلّ القطب من الرّحي...)
د: نامه ۶۲[۴]:
منابع اهل سنت
بزرگترين دليل؛ مخالفت عملي حضرت با ثقيفه بني ساعده است. به اعتراف علماي اهل سنت حضرت شش ماه از بيعت خودداري كردند تا اينكه اجباراً و بدون رضايت از حضرت بيعت گرفتند. مهم ترين كتاب مدرك و سند نزد علماي اهل سنت صحيح بخاري و صحيح مسلم است كه تقريباً اين دو كتاب را مثل قرآن ميدانند در صحيح بخاري، ج۵، ص۳۸۸، چاپ بيروت، اداره طباعه منيريّه، تحت مديريت محمد منير دمشقي، در باب غزوه خيبر، حديث ۲۵۶ آمده است:
بعد از اينكه ابوبكر فدك را غصب كرد فاطمه عليها السلام و علي عليه السلام در اين مدت با ابوبكر بيعت نكرده بود.
(... فلم تكلّمهُ حتي تُوفّيت ... و عاشت بعدالنبي سته اشهر... ولم يكن يبايع تلك الاشهر)
ابن ابي الحديد كه از علماي اهل سنت و معتزلي است در ذيل خطبه شقشقيّه كه ذكر كرديم ميگويد: كلماتي مانند جملات بالا از علي عليه السلام مبني بر شكايت از ديگران و اينكه حق مسلم او به زور گرفته شده به حد تواتر نقل شده و مؤيد نظريه اماميه است كه ميگويند علي عليه السلام با نصّ مسلم تعيين شده و هيچكس حق نداشت به هيچ عنوان بر مسند خلافت قرار گيرد.[۵]
منابع
- ↑ ترجمه و شرح نهج البلاغه به قلم سيدعلي نقي فيض الاسلام به خط طاهر خوشنويس، ص۵۸. نهج البلاغه به قلم دكتور صبحي صالح، طبع بيروت، ص۵۳.
- ↑ نهج البلاغه، فيض الاسلام، ص۴۵، صبحي صالح، ص۴۷.
- ↑ فيض الاسلام، ص۴۶، صبحي صالح، ص۴۸.
- ↑ فيض الاسلام، ص۱۰۴۸، صبحي صالح، ص۴۵۱.
- ↑ ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، تهران، انتشارات اسماعيليان، ج۹، ص۳۰۶ و ۳۰۷.