روشهای تفسیری
روشهای تفسیری چیست؟ آیا تفاوتی با بحث گرایشهای تفسیری دارد؟
روشهای تفسیری متنوعی در تفسیر قرآن به کار رفته است، از جمله تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی، تفسیر عقلی و تفسیر علمی؛ مستند یا مستنداتی که مفسران در فهم و تفسیر آیات قرآن از آن بهره گرفتهاند، «روش تفسیر»، نامیده میشود. نوع نگرش مفسر هم در تفسیر مؤثر است، که تفسیر مطابق پیشینه و توانایی نویسنده و گرایش او نگارش شده است. نگرشهایی چون فلسفی و کلامی از این قبیل هستند. روش و نگرش در تفسیر قرآن کاربردی جداگانه داشته و شناخت این موضوع میتواند کمک شایانی در فهم محتوای تفسیر داشته باشد.
تفسیر قرآن به قرآن
مقصود این است که هر آیهای به کمک و استعانت از آیات دیگر تفسیر شود، زیرا برخی آیات مبین آیات دیگر است. این شیوه، برگرفته از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در تفسیر آیات میباشد.
حضرت علی(ع) فرمودند: «كتاب الله … ينطلق بعضه ببعض و يشهد بعضه علي بعض؛ كتاب خدا… برخي از آن براي برخي ديگر گويا و برخي از آن براي بعض ديگر گواه است»[۱]
این شیوه از تفسیر، از متقنترین شیوههای تفسیری است. علمایی هم چون علامه طباطبایی(ره)، تفسیر المیزان را به همین شیوه به رشته تحریر درآورده است.
تفسیر روایی
تفسیر قرآن کریم به روایات و سنّت معصومین(ع) تفسیری است که از آن به تفسیر «روایی» نیز یاد میشود. خدا، پیامبر(ص) را مفسّر آیات دانسته و فرموده است:﴿وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ؛ ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم، تا آنچه را به سوی مردم نازل شده است برای آنان روشن سازی﴾(نحل:۴۴)
با توجّه به نزدیکی زمانی صحابه و تابعین با پیامبر(ص)، تفسیری که آنها ارائه دادهاند، مورد توجّه مفسّران به خصوص اهل سنت واقع شده است. مقصود از استناد تفسیر به روایات، روایات با سند صحیح و با دلالت قطعی است نه روایات ضعیف. تفسیر نور الثقلین، یکی از تفاسیر روایی میباشد.
روش تفسیر اجتهادی
بعد از عصر پیامبر(ص) و تأکیدات ایشان و اهل بیت(ع)، نسبت به جایگاه عقل در فهم دین، تفسیر اجتهادی و عقلی قوت گرفت و مفسران به این روش گرایش پیدا کردند. انواع تفسیر اجتهادی در زیر معرفی میشود:
- تفسیر ادبی: گروهی از مفسّران با گرایش به مباحث ادبی و نحوی به تفسیر اجتهادی قرآن میپردازند. در چنین تفسیرهایی به واژگان لغات زبان عرب، الفاظ با کمک از صرف و نحو و … اهمیّت فوقالعادهای داده میشود. مانند تفسیر جوامع الجامع، فضل بن حسن طبرسی.
- تفسیر بلاغی و بیانی: مفسّران در تفسیرهای بلاغی و بیانی، به جنبه بلاغی عبارات و کلمات قرآن، اهتمام بیشتری دارند و به اجتهاد در تفسیر مرکبات قرآن با کمک علم معانی و بیان میپردازند. مانند:تفسیر کشاف اثر زمخشری.
- تفسیر لغوی: اهتمام غالب مفسّران در تفسیرهای لغوی بر شناخت و اجتهاد در لغات، ریشه و اشتقاق و شکل و تغییرات آنها است. مانند: تفسیر مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی.
- تفسیر فقهی: در تفسیرهای فقهی، همّت و اجتهاد بیشتر مفسران، بر شناخت و دریافت احکام فقهی الهی و احکام فرعی از آیات قرآن است که حدود پانصد آیه در قرآن کریم جزء آیات الاحکام و فقه القرآن شمرده شده است. مانند تفسیر کنز العرفان فی فقه القرآن؛ اثر فاضل مقداد.
- تفسیر کلامی: مفسّران با سبک و گرایش کلامی، به تفسیر آیات پرداختهاند و بیشتر آیاتی که بیانگر عقاید مسلمانان، اعمّ از توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد و… است، با اعتقادات قطعی و عقلی، تفسیر کردهاند. مانند: تفسیر الفرقان، اثر شیخ محمد صادق تهرانی.
- تفسیر فلسفی: در تفسیر فلسفی از اصول و قواعد فلسفی برای ادراک مفاهیم و مقاصد قرآن کریم، کمک گرفته میشود و از شیوهٔ استدلال بهره میگیرند. مانند: تفسیر القرآن الکریم، اثر صدر الدین شیرازی معروف به صدر المتألهین.
- تفسیر عرفانی: گروهی از مفسّران با سبک و گرایش عرفانی، باطنی، به تفسیر قرآن کریم میپردازند مانند تفسیر شاه نعمت الله، اثر نعمت الله کرمانی.
- تفسیر ترتیبی: گروهی از مفسّران با گرایشی اجتهادی به تفسیر ترتیبی میپردازند که جنبههای اخلاقی و هدایتی قرآن کریم با استفاده از روایات اهمیّت میدهند: مانند تفسیر من وحی القرآن، اثر سید محمد حسین فضل الله.
- تفسیر اجتماعی: تفسیر اجتماعی حاصل رویکرد مفسّران دوران جدید است. آنها اهتمام خود را برای حل مشکلات اجتماعی در پرداختن به آیات میدانند، مانند: منشور جاوید، اثر جعفر سبحانی.
- تفسیر علمی و تجربی: یکی از تفسیرهای اجتهادی تفسیر علمی و تجربی است که گسترش آن از رویکردهای جدید در مباحث تفسیری است. از نگاه آنها قرآن، متعرّض نکات علمی و تجربی شده است و با گذشت زمان و رشد تکنولوژی بیشتر مشخص میشود. مانند الجواهر فی تفسیر القرآن، اثر شیخ منطاوی.
روش تفسیر جامع
تفسیرهای جامع شامل تفسیرهایی است که مفسّر از دو روش روایی و اجتهادی در تفسیر خود استفاده کرده است و به تمام ابعاد اعمّ از ادبی، کلامی، فلسفی و فقهی … پرداختهاند. مانند: تفسیر نمونه، اثر آیت الله ناصر مکارم شیرازی و تفسیر المیزان، اثرعلّامه طباطبایی.[۲]
گرایشهای تفسیری
گرایشهای تفسیری و به تعبیر بعضی اتجاهات و اهتمامات تفسیری، مواردی است که بسته به قوه و توانایی، فرد به یک سمت گرایش پیدا میکند. برای نمونه کسی که عالم در علم کلام است، گرایش تفسیر کلامی به قرآن دارد. بین روشهای تفسیری و گرایشهای تفسیری، باید تفاوت قائل شد. گاهی مفسّر با روشِ تفسیرِ قرآن به قرآن، یا روش قرآن به حدیث و … وارد میشود؛ اما گرایش فلسفی، یا کلامی یا اجتماعی یا اخلاقی را دنبال میکند.
مرحوم علامه طباطبایی که روش ایشان تفسیر قرآن به قرآن است، درباره نقص سایر روشهای تفسیری میفرماید: «تمام روشهای تفسیری در این نقیصه مشترکاند که نتایج بحثهای علمی یا فلسفی و غیر آن از خارج از قرآن گرفته شده و بر مضمون آیات تحمیل میشود؛ لذا تفسیر آنها سر از تطبیق بیرون آورده است؛ از همین جهت، بسیاری از حقایق قرآن را مجاز جلوه داده، و آیات را تأویل کردهاند؛ لازمه این تفسیرها این است که قرآنی که خود را ﴿هُدیً لِلْعالَمینَ؛ هدایتی است برای عالمیان﴾ و ﴿نُورٌ مٌبینٌ﴾ و ﴿تِبْیانٌ کُلِ شَیْءٍ﴾ معرفی میکند، از جای دیگر روشنی بگیرد و محتاج چیزی دیگر باشد.[۳]